غاده السمان

از ویکی‌جنسیت

غاده السمان به بازسازی فمینیسم اگزیستانسیالیسم، در داستان «عیناک قدری» پرداخت. در این داستان؛ ابتدا شخصیت زن داستان (طلعت) و نقش وی در داستان مورد مطالعه قرار گرفته، تا روشن شود كه نویسنده با آفریدن این نقش، به دنبال چه هدفی بوده است. سه عنصر اصلی هویت زنانه، عشق و ازدواج در این داستان هستند كه حذف آنها، زن را دچار تعارض هویت جنسیتی می‌سازد. و بعد نویسنده به تحلیل اندیشه‌های دوبووار و تطبیق آنها با زندگی شخصیت زن داستان پرداخته تا آسیب‌های این طرز فكر در زندگی زنان مشخص شود. و این که سمان به عنوان یک داستان نویس آشنا با مبانی فمینیسم ،تا چه میزان توانسته خود را از سیطره این اندیشه‌ها جدا کند.

غاده السمان
الگوی جعبه اطلاعات مقالات
نویسندگان سمیره خسروی، علی اكبر محسنی
عنوان مقاله آسیب شناسی فمینیسم اگزیستانسیالیستی«سیمون دوبووار» در داستان «عیناک قدری» غاده السمان
نام مجله الجمعیه الایرانیه للغه العربیه و آدابها فصلیه علمیة محکمه الخریف
سال چاپ 1438 ق
شماره مجله شماره 44، صفحات 137 تا 160
امتیاز مقاله علمی - پژوهشی

اندیشه سیمون دوبووار

سیمون دوبووار، نویسنده و فیلسوف فمینیست فرانسوی دهه هفتاد، در كتاب «جنس دوم» با باز تعریف مبانی اندیشه اگزیستانسیالیسم، آن را در مسیر اعتراض به وضعیت زنان قرار داد. مكتب اگزیستانسیالیسم در نیمه دوم قرن بیستم و بر اساس آموزه‌های فلسفی «فردریچ نیچه و سورن کی یرکگار» مطرح شد و با اندیشه‌های مارتین هایدگر به اوج خود رسید.«ژان پل سارتر» شاخص ترین چهره این مکتب است.این مكتب به دنبال تببین تقدم وجود بر ماهیت بوده و بر دو اصل خودآگاهی و عمل استوار است.

غاده السمان و داستان عیناک قدری

نویسنده به بیان داستان پرداخته و به بررسی نظرات و اندیشه‌های السمان می‌پردازد و بیان می‌کند: غاده السمان نویسنده، شاعر و روزنامه نگار سوری، در اشعار و داستان‌های خود، از اندیشه‌های غربی خصوصاً آموزه‌های فمینیستیی سیمون دوبووار بهره برده است. سمان بر خلاف نظر دوبووار، مرد را مقصر اصلی ماجرا نمی‌داند. به نظر وی اشتباهی که اکثر انجمن‌ها و نویسندگان زن مرتكب شده‌اند آن است كه فكر می‌كنند مبارزه آنها ضد جنس مرد است نه ضد عقب ماندگی اجتماعی. عوامل دیگری چون عوامل اجتماعی، تاریخی، اقتصادی وایدئولوژیک وجود دارند كه باید آنها را نیز به حساب آورد. تفاوت دوبووار و سمان را می‌توان در دیدگاه آنها نسبت به ازدواج و رابطه با مرد جستجو کرد. مجموعه‌ی عیناک قدری در برگیرنده هفت داستان كوتاه است و موضوع همه این داستان‌ها را زنان، مشكلات آنها و عشق تشكیل می‌دهد.

مبانی نظری تحقیق

نویسنده در ادامه شخصیت زن داستان (طلعت) را مورد مطالعه قرار می‌دهد و بعد از تحلیل اندیشه‌های دوبووار آنها را با زندگی شخصیت داستان تطبیق می‌دهد.

  1. نابرابری جنسی و دوگانگی هویتی: اصلی‌ترین اندیشه‌های فمینیسم اگزیستانسیالیست با رهبری دوبووار ، در قالب دو تئوری«نابرابری جنسی» و «دیگری» مطرح می‌شود كه هر دو تئوری، زن را به سمت فرار از زنانگی و ماهیت وجودی خود، ستیز با مردان، و خروج از محیط خانه سوق می‌دهند. در ادامه نویسنده به تعریف داستان پرداخته و نابرابری جنسی و دو گانگی هویتی را برجسته می‌کند.
  2. دیگری بودن و احساس كمتری: در حقیقت «دیگری» كه دوبووار از آن سخن به میان می‌آورد، یک مدل ناشناخته و یک الگوی ناخواسته و تحمیلی است. فمینیسم اگزیستانسیالیست، برای رها ساختن زن از قید كمتری ، ازدواج، عشق و مادری را به كلی نفی می‌كند تا مبادا زن در سیطره این غرایز ضعیف شود. بدبینی به ازدواج و رابطه زن و مرد در داستان طلعت نیز نمود دارد. عشق، از نگاه دوبووار مفهومی است كه می‌تواند جلوی پیشرفت و آزادی زن را بگیرد اما غاده السمان برخلاف دوبووار عشق را محترم می‌دارد.

نتیجه

سیمون دوبووار بر اساس گرایش اگزیستانسیالیستی خود، اعلام كرد كه هویت زنانه، چیزی جز برساخته فرهنگ و اجتماع نیست و زنان برای رسیدن به آزادی باید از این هویت ساختگی رهایی یابند. ایشان در كتاب «جنس دوم» دو تئوری اصلی یعنی «نابرابری جنسی» و «دیگری» را مطرح كرده است، كه از طریق این تئوری زن به بردگی نظام مردسالار درآمده است.

این نظریه در وجود زنان نوعی تعارض هویتی ایجاد می‌كند و بر همین اساس قابلیت نقد و بررسی دارد. غادة السمان، نویسنده زن عرب و متأثر از اندیشه‌های فمینیست غرب، در داستان «عیناک قدری» با ترسیم، زندگی دختری جوان كه از ابتدا به انكار هویت زنانه خویش برخاسته، مخاطب را در جریان تعارض وجودی وی قرار می‌دهد.

سپس دختر را در جدالی عجیب بین خود حقیقی و هویت مردانه تحمیل شده بر وی قرار می‌دهد. فاعلیت و اختیار را به خود دختر می‌سپارد تا بر اساس ویژگی‌ها و خواسته‌های بیولوژیكی‌اش انتخاب کند. در نهایت، عشق به عنوان رابط بین زن و مرد، تعارض موجود را حل و برطرف می‌كند. دختر را هم طراز با مردی قرار می‌دهد كه به وی علاقه دارد. این امر با نتیجه گیری دوبووار مبنی بر اینكه اگر دختران مستقل بوده و اختیار عمل داشته باشند، زیر بار رابطه با مرد نمی‌روند، منافات دارد و نظریه وی را رد می‌كند.

کلید واژه

سیمون دوبووار؛ غادة السمان؛ داستان كوتاه؛ فمینیسم اگزیستانسیالیست.

منبع