اوقات فراغت بانوان

از ویکی‌جنسیت
اوقات فراغت بانوان
مشخصات
عنوان نشست بایدها و نبایدهای اوقات فراغت زنان از منظر روان‌شناسی
نام ارائه دهنده دکتر نصیر عابدینی
مرکز برگزار کننده موسسه فتوح اندیشه
مدیر نشست خانم دکتر راضیه زارعی

اوقات فراغت بانوان از منظر روانشناسی باید مد نظر قرار گرفته شود. از این رو این نشست به بایدها و نبایدهای اوقات فراغت از منظر روانشناسی مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. آقای عابدینی در این نشست به تببین و بررسی مسئله اوقات فراغت بانوان می‌پردازد.

گزارش نشست

این نشست در ابتدا به داشتن شخصیت یکپارچه می‌پردازد. سپس ویژگی خانواده دارای تعادل را بیان می‌کند. بعد به اوقات فراغت در راستای تحکیم خانواده پرداخته است. در انتها چگونگی اوقات فراغت در خانواده ایرانی را بیان می‌کند.

داشتن شخصیت یکپارچه

دکتر عابدینی در این نشست اوقات فراغت زنان و دختران را به داشتن شخصیت یکپارچه یا نداشتن آن مرتبط دانست. در این مسئله هیچ فرقی بین زنان و مردان وجود ندارد. تنها تفاوت در نوع نگاه جامعه به زنان و تخلیه هیجانات‌شان است، که به آن پرداخته می‌شود.

شخصیت یکپارچه وقتی می خواهد به یک وحدت‌یافتگی و توحید یافتگی دست پیدا کند، جنبه‌های سیاه و سفید وجودش را می‌بیند و می‌پذیرد و برای خودش مرز تعریف می‌کند. شخصیت یکپارچه می‌خواهد خودش باشد نه دیگری. شخصیت یکپارچه دارای تعادل است. تعادل و شخصیت یکپارچه در درون خانواده شکل می‌گیرد و ریشه در دوران کودکی دارد.

ویژگی خانواده دارای تعادل

خانواده‌ای که دارای تعادل باشد یعنی سلامت روان حداقلی را دارا باشد، افرادش برای رسیدن به آرامش و طمأنینه، دست و پا نمی‌زند. دو فاز خیلی حیاتی، کلیدی و بحرانی درکودک وجود دارد؛ فاز یک رشدی از صفر تا یک سالگی است و فاز دو رشدی از یک تا سه سالگی است. یک سال اول زندگی کودک مهم‌ترین دوره رشدی اوست، در این یک سال، شش ماه اول مهم‌تر است.

در این موقعیت حساس، اگر دلبستگی ایمن در بچه‌ها شکل بگیرد، یعنی به موقع و به اندازه نیازهایش ارضاء شود و مادر در کنار کودکش باشد، بچه تا شیر خواست به او داده شود، هروقت به تعویض نیاز داشت، این کار به سرعت انجام شود، هر وقت به خواب نیاز داشت سریع بخوابد، طرح‌واره‌ای در ذهن بچه شکل می‌گیرد که من خواستنی‌ام. این خواستنی‌بودن وقتی برایش حل شود، مسئله اوقات فراغت حل می‌شود.

اگر برعکس آن باشد، به هر درودیواری می‌زنه که خواستنی شود. حال چه اوقات فراغت باشد چه بحث حجاب باشد و مسائل دیگر. وقتی دلبستگی ایمن شکل بگیرد بچه‌ها خیالشان از خودشان راحت می‌شود و می‌گویند من را پذیرفته‌اند، خودم هم خودم را می‌پذیرم. لذا بقیه چیزهای متعالی روی شخصیت او سوار می‌شود.

اوقات فراغت در راستای تحکیم خانواده

دکتر عابدینی در این نشست این سوال را طرح کرد که چگونه از اوقات فراغت در راستای تحکیم خانواده استفاده کنیم؟ در پاسخ به سوال فوق، به بحث ایجاد انتخاب‌گری در کودکان پرداخت. وقتی کودکان یاد می‌گیرند که انتخاب‌گری داشته باشند و این انتخاب‌گری با ظرافت‌های مادران به سمت خیرگزینی و مهارت گزینی برود، اوقات فراغت به سمت درست هدایت می‌شود.

مادران باید به دنبال برقراری ارتباط با بچه‌هایشان باشند. ارتباط یعنی ریلی که بین مادر و کودک گذاشته می‌شود و واگن‌های تربیت بر روی آن ریل سوار می‌شود. هشتاد درصد اختلالات، مشکلات، علائم، بیماری و اختلالات روانی کودکان با ارتباط با پدر و مادر حل می‌شود. مادر برای بچه‌اش وقت اختصاصی باید بگذارد. انتقال مفاهیم دینی و ارزش‌های اخلاقی در اوقات فراغت نباید انجام شود. رابطه پدر و مادر با فرزند و رابطه زن و شوهر با یکدیگر بر اساس حرف‌های خنثی باید شکل بگیرد.

اوقات فراغت در دختران باید جدی گرفته شود، خصوص دختران مذهبی. تخلیه هیجانی در دخترها، خصوص مذهبی‌ها باید جدی گرفته شود. دخترهای ما به خاطر باورهای مذهبی مان، بلند قهقهه نمی‌زنند، بلند صحبت نمی‌کنند، فرصتی برای لجام‌گسیختگی ندارند و این روی سلامت روان آنان تأثیر منفی می‌گذارد. باید یک فضایی برایشان ایجاد شود تا هیجانات منفی و مثبت آن‌ها تخلیه شود.

چگونگی اوقات فراغت در خانواده ایرانی

یک بحث مهم دراوقات فراغت این است که چرا جامعه ایرانی، برای پر کردن اوقات فراغت از خانه بیرون می‌رود؟ مصرف بنزین در ایران بسیار بالاست. جامعه هر چه مدرن‌تر می‌شود، مضطرب‌تر می‌شود. مدرنیته سیستم روانی جامعه را با بمباران اطلاعاتی و بمباران نیازهای کاذب از حالت یکپارچگی خارج می‌کند و فروپاشیده می‌کند. در جامعه ساده روستایی میزان تحریک مردم کم است. ارضای نیاز با تحریک تناسب دارد. اما در جامعه مدرن، میزان تحریک عمومی بالاست.

یک خانم خانه‌دار، انواع و اقسام یخچال‌ها، فرش‌ها و سایر وسایل خانه را می‌بیند و تحریک می‌شود ولی وقتی به بحث ارضاء نیاز می‌رسد، ارضاء نیازها طبقاتی می‌شود. کسی‌که که پول دارد می‌تواند نیازهایش را تأمین کند. تحریک در جفتشان یکسان است اما ارضاء نیاز در آن‌ها یکسان نیست. همین مسئله سبب شکل‌گیری افکار تکرار شونده منفی در وجود می‌شود.

برای حل بی‌قراری تمام فشار روی اوقات فراغت گذاشته می‌شود. اما وقتی به مسافرت هم می‌روند و برمی‌گردند، هنوز دل غمگین و مضطرب هستند. این اوقات فراغت، پاتولوژیک است و هرچه قدر اوقات فراغتمان پر رنگ‌تر می‌شود، به‌ جای سلامت روانی جامعه، آسیب روانی را تجربه می‌کنیم. حال آن‌که می‌شود اوقات فراغت را در خانه بود چه تنها چه با فرزندان، همسر و اوقات فراغت دل‌انگیز را تجربه کرد.