بحث روایی آیه چهار سوره نساء
بحث روایی آیه چهار سوره نساء
1. پیامبر صلی الله علیه و آله میفرمایند: « کسی که میخواهد ازدواج کند و نیت دارد از اول مهریه زن را ندهد، در قیامت زانی محشور میشود». 2. امام صادق علیهالسلام میفرمایند: « اگر مردی از اول قصد دارد که مهریه زن را ندهد او در روز قیامت زانی است». 3. امام صادق علیهالسلام: « کسی که قصد دارد از اول مهریه زن را ندهد، مثل دزد میماند». [۱]
مهریه پیشتوانهای اجتماعی برای زنان
مهریه یک پشتوانهی اجتماعی برای زن است، چون در زمان جاهلیت نه تنها مهریه زن را نمیدادند بلکه خود زن را هم به ارث میبردند؛ یعنی وقتی شوهر فوت میشد، برادرهای مرد میایستادند و پارچهای رو میانداختند و هر کسی پارچهاش روی زن میافتاد، خود زن و فرزندان او و تمام امکانات مادی به آن برادر تعلق میگرفت اما اسلام به تمام رسمهای ظالمانهای که به زنان میکردند خط بطلان کشید و برای اولین بار فرمود: مهر حق مسلم زن است. در اسلام مقدار معینی برای مهر تعیین نشده است و بسته به توافق زن و شوهر هست و یک امتیاز و عطیهای الهی است و باید زن مقداری از آن را برای خودش نگه دارد که خیلی زن خسارت نبینه و یه سرمایهای داشته باشد چون مرد قدرت بدنی و کار در جامعه را دارد ولی خیلی از زنان این توانایی را ندارند. زن در زندگی با مرد، سرمایهی جوانی و زیباییاش را از دست داده است و باید مقداری سرمایه داشته باشد تا بتواند با آن زندگی کند.[۲]
متنی از جوامع الجامع درباره مهریه
« ( وَ ءاتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ) اَی: وَ اَعطوهُنَّ مُهورَهُنَّ ( نحلهً) اَی: عن طیبهِ اَنفُسِکُم، من نَحَلَهُ کَذا: اِذا اَعطاه اِیّاه عن طیبه مِن نفسِه نِحلَهً وَ نُحلاً، وَانتِصابُها علی المصدرِ لِاَنَّ النَّحلهَ بمعنی الاِیتاءِ، اَو یکون حالاً من المخاطبین اَی: آتُوهُنَّ صَدُقاتِهِنَّ ناحِلین طیِّبی النفوسِ بالاِعطاء، اَو من الصدُقاتِ اَی: منحولهً معطاهً عن طیبهِ الاَنفسِ، و قیل: نِحلهً من اللهِ اَی: عطیَّهً من عندِه لَهُنَّ، والخطابُ للاَزواج، و قیل: للاَولیاء، لاَنَّهُم کانوا یاخَذونَ مهورَ بناتِهم (فَاِن طِبنَ لَکُم عَن شَیء) خطاب للاَزواج ( مِّنهُ) اَی: من الصداق ( نَفساً) تمییز و توحیدُها؛ لاَنَّ الغَرَضَ بیانُ الجنسِ و الواحدُ یدلُّ علیه، والمعنی: فاِن وَهَبنَ لَکُم شیئاً من الصداق و طابت عنه نفوسُهُنَّ من غیرِ اِکراه و لاخَدیعه ( فَکُلُوهُ هَنیئاً مَریئاً) اَی: اَکلاً هنیئاً مریئاً، و هما صفتان من هَنُوءَ الطعامُ وَ مَرُوءَ: اِذا کان سائغاً لا تنغیصَ فیه، و قیل: الهنیءُ: ما یَلَذَّهُ الآکِلُ و المریءُ: ما یُحمَدُ عاقبتُه و یَنساغُ فی مجراه، و یَجوزُ اَن یکونَ کلاهما حالاً من الضمیر اَی: کلوه و هو هنیءُ وَ مَریءُ، و قد یُوقَفُ علی ( فَکُلُوهُ) و یُبتَدَاَ ( هَنیئاً مَریئاً) علی الدعاءِ، و هذه عباره عن التحلیلِ و المبالغهِ فی الاِباحهِ».[۳]
ترجمه
« عطا کنید مهریه زنان را» یعنی بدهید و عطا کنید مهر زنان را «از روی بخشش» یعنی از طیب نفس بدهید، بخشید او را مهریهاش را: هنگامی که عطا کرد مرد، زن را از طیب نفس او بخشش را و عطا کرد، نصب نحلهً سه احتمال دارد: نصب بنا بر مصدربودن است « بخشیدن» برای این که نحلهً به معنای عطاکردن است، نحلهً حال است از مخاطبین یعنی: بدهید مهر زنان را در حالی که شما عطا میکنید از طیب نفس این دادن را، نحلهً حال است از صدقات یعنی: این بخشش صورت بگیرد از طیب نفس. بعضیها گفتند: این عطا و بخشش از خداوند متعال است یعنی: این عطیه از جانب خداوند متعال است برای زن؛ و این بخششِ بعضی از مهریه به چه کسی است؟ این خطاب به همسر « مرد» است و بعضی گفتهاند: منظور از ازدواج، همسر نیست بلکه زن میتواند به سرپرست و پدر خودش بدهد چون اینها مهریه دخترشان را میگیرند. ولی این حرف صحیح نیست، «اگر ببخشد زن به شوهر یه چیزی از مال رو» خطاب به همسر است « منه» که من بعضیه است و بیانیه نیست و یعنی قسمتی از مهریه رو فقط ببخشد یعنی: از مهریه ببخشد از طیب نفس. « نفساً» این جا تمییز است و مفرد آمدن کلمه نفس برای این است که میخواهد بیان جنس کند و مفرد بودن دلالت بر جنس میکند که اصل نفس است و معنایش این است: و اگر ببخشد آن زن برای شما یه چیزی از مهریه را، در واقع وقتی میبخشد قسمتی از آن جنس را از روی طیب ببخشد نه اکراه و بدون تزویر و نیرنگ باشد. « پس بخورد آن مرد، چیزی را که حلال و گوارای وجودش باشد» یعنی: خوردن آن برای شما حلال و گوارا است، و هر دو کلمه « هنیئاً و مریئاً» صفت هستند که یعنی: بخورد مرد چیزی را که حلال و گوارای وجودش باشد: گوارایی که مهریهای است که گوارا است و نقصی در آن وجود ندارد و حلال است؛ بعضی گفتهاند: هنیءُ: چیزی است که خوردنش لذت بخش باشد و، مریءُ: چیزی است که برای معده گواراتر و مفید و مطلوب است و در مجرا به صورت مطلوب قرار میگیرد، و احتمال دارد هنیء و مریء، حال باشد از ضمیر « ه» در کلوه و بگوید: بخورید آن را در حالی که گوارا و حلاله، بعضیها هم گفتند: این در واقع وقف میشود بر « فَکُلُوهُ» و گاهی ابتدا میشود « هَنیئاً مَریئاً» و گاهی هم برای دعا به کار میرود، و این هنیئاً مریئاً، علت میآورد که این صدقات رو بدهید با طیب نفس و بخورید. گوارای وجودتان و اگر با طیب نفس باشد گوارای وجودتان میشود و هنیئاً مریئاً، مبالغه در اِباحه است و مباح است.
منبع
- جزوه درسی خانم دکتر قنبری
منابع مرتبط
- کتاب:متن جوامع الجامع طبرسی، مجمع البیان طبرسی، تفسیر المیزان ج ۴، تسنیم آیت الله جوادی آملی جلد ۱۷، تفسیر نمونه جلد ۳، تفسیر الدّر المنثور سیوطی « اهل سنت، تفسیر کبیر فخر رازی، مفردات راغب، قاموس القرآن، مجمع البحرین، التحقیق مصطفوی، تفسیر قمی، تفسیر عیاشی»
- ↑ برای مطالعه روایتهای بیشتری در این زمینه میتوانید به این کتب مراجعه بفرمایید: «تفسیر عیاشی» ذیل آیه ی ۴، «تفسیر قمی» ذیل آیه ی ۴، «تفسیر نعمانی»، «تفسیر فرات کوفیم، «کتاب کشافم،زمخشری که از اهل سنت میباشد.
- ↑ برای مطالعه بیشتر به کتب «زن در آیینهی جمال و جلال» آیت الله جوادی آملی، «فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی» حداد عادل و «آنچه باید یک زن بداند آقای محمدینیا» مراجعه فرمایید.
- ↑ صفحه ۳۷۲