فقر زنانه
فقر زنان به معنای افزایش زنان در ترکیب جمعیت فقیر یکی از مسائل پیش روی زنان در کشورهای در حال توسعه و حتی توسعه یافته میباشد که در سالهای اخیر رشد بسیاری نیز یافته است. در این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی، با ارائه تصویری از پدیده فقر زنانه در ایران و اشاره به اقدامات دولت در پیشگیری و درمان این مسئله، علل و عوامل آن مورد بررسی قرار گرفته و سپس وضعیت موجود را با توجه به مؤلفههای عدالت اجتماعی در اسلام مورد سنجش قرار داده و به دنبال آن راهکارهایی برای حل مسئله ارائه گردیده است. بررسیها، نشان میدهد علیرغم وجود احکام مترقی اسلام، فقر زنانه در جامعه ایران در حال افزایش است که بخش مهمی از آن، ناشی از عدم اجرای عدالت اقتصادی مورد نظر اسلام نسبت به زنان است و نیز با اهدافی که اسلام از طریق اجرای عدالت در پی تحقق آنهاست، منافات دارد.
مقدمه
امروزه، پدیده فقر زنانه به معنای آسیبپذیری بیشتر زنان در بعد اقتصادی، در اكثر جوامع در حال توسعه و یا حتی توسعه یافته مشهود است. گرچه در ایران به علت حاكمیت نظام اسلامی و تاكید این مذهب بر عدم تفاوتهای نسبی و جنسیتی پیرامون اقتصاد زنان در قوانین اساسی حاكم بر جامعه، امنیت اقتصادی زنان باید حكمفرما باشد. اهتمام بر اجرای عدالت در همه ابعاد از جمله جنسیت و وجود هنجارها و اصول متعدد ناظر به رعایت عدالت اقتصادی برای زنان نیز به كار گرفته میشود. اما علیرغم این امور، عوامل متعدد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... سبب شده است كه پدیده فقر زنان در جامعه ایران ولو با نسبت كمتری وجود داشته باشد.
این مسئله در حالی است كه اجرای عدالت اجتماعی كه تبلـور شـاخص آن در عـدالت اقتصادی نمایان است، در منظومه فكری دین اسلام جایگاه مهمی دارد؛ چرا كه شـكلگیری سیر تكاملی فرد و جامعه كه غایت قصوای آفرینش انسان است، تنها در بستر عدالت شـكل میگیرد. ازسوی دیگر، گرچه عدالت اجتماعی در تاریخ نظری جوامـع، همـواره امـری مطلـوب بوده اما این وحدت نظر، از كثرت تعبیر در معیارهای عدالت اجتماعی فارغ نبوده است. توجه به اختلاف معیار در عدالت اجتماعی در مكاتب فكری مختلـف، اهمیـت خـود را در قضاوتهای آماری مبنی بر میزان تحقق عـدالت در جوامـع، نشـان میدهـد. ایـن مسـأله ضرورت نگاه مبنایی بر عدالت اجتماعی و بررسی تعاریف، معیارهـا و مؤلفـه های آن را بـر اساس فرهنگ بستر جامعه هدف نشان میدهد.
علت فقر زنانه
فقر زنانه كه یكی از پیامدهای نبود عدالت اقتصادی و پیـرو آن خـلأ عـدالت اجتماعی است، از مقولاتی است كه به سبب سیلان و حضورش در جوامع مختلـف، مورد بررسی قرار میگیرد. مقاله پیش رو، درصدد پاسخگویی به این مسأله است كه با توجه به معیارهای عدالت اجتماعی در اسلام، این پدیده در جامعه ایران چه وضعیتی دارد؟ برای بررسی این مسأله، در 2 بخش بیان میشود.
- بخـش اول، اصل عـدالت اجتماعی در اسـلام.
- بخـش دوم، پدیده فقر زنانه در ایران واكاوی گردیده و در نهایت بـا توجـه بـه یافتـههای هـر دو بخش، تطبیق پدیده فقر زنانه بـا توجـه بـه مؤلفـههای عـدالت اجتماعی در اسلام صورت میگیرد. که به شرح هرکدام پرداخته میشود.
مفهوم عدالت
تعریف عدالت
عدالت در لغت: مصدر عربی عدالت به معنای عادل بودن؛ انصاف داشتن؛ دادگر بودن و دادگری است كه به گفته لغتشناسان، ارتباط وثیقی با معنای مساوات دارد. واژهشناسان «عدل» را به معنای برابری، همسانی و همانند مساوات گرفته و گفتهاند: عَدل و عِدل در معنی نزدیك همند، ولی عَدل در چیزی است كـه تسـاوی آن بـا بصـیرت درك شود و عِدل در مورد چیزی است كه تساوی آن بـا حـس فهمیـده شـود. عَـدل مسـاوات در جزاست و احسان زیادكردن پاداش است.
عدالت از منظر فلاسفه
از نظر ارسطو، عدالت به معنای عام آن، شامل تمام اقسام فضـایل و بـه معنای خـاص آن، فضیلتی است كه به موجب آن باید به هركس آنچه حق اوست، داده شود. سقراط، در طرحی كه برای زندگی برتر ارائه میدهد، قـانون و عـدالت را از اركـان آن میداند و عدالت را رعایت دقیق قانون میداند. به اعتقاد افلاطون؛ عدالت اجتماعی عبارت اسـت از سـپردن بـه هـركس آنچه در محدوده صلاحیت و قابلیت اوسـت. از نظـر او، عـدالت رشـتهای اسـت كـه افـراد جامعه را به هم پیوند میدهد.
عدالت از منظر دانشمندان مسلمان
دانشمندان مسلمان مانند: ابن ابی الحدید، شیخ انصاری و علامه طباطبایی نیز عـدل را بـه مساوق عدم افراط و تفریط و برپایی مساوات دانستند. تعریف دیگر از عدالت، اعطای حق به ذیحـق یـا عـدم تجـاوز بـه حـق ذیحـق اسـت كـه برگرفته از كلام امام علی میباشـد كـه عـدالت را «اعطـاء كـل ذی حـقٍ، حقـه» تعریـف كردهاند [۱]. خواجه نصیرالدین طوسی با ضروری دانستن اجرای عدالت در سه شاخه حكمـت عملـی یعنی اخلاق، تدبیر منزل و سیاست، انسان را بالذات موجودی اجتمـاعی مـیدانسـت كـه بـه دلیل تضاد منافع فردی همواره در معرض ظلم است و ایـن مسـأله، نیـاز بـه حكومـت دارد که عادل را ضروری میكند.
اهمیت عدالت اجتماعی در قرآن
محورهای ذیل، نشان اهمیت عدالت اجتماعی در قرآن است:
- امر به عدالت، در جامعه حتی در برخورد با دشمنان [۲]؛
- اقامه قسط و عدالت به عنوان هدف بعثت [۳]؛
- الزام و تعریف رعایت عدالت در جزییات روابـط اجتمـاعی و مسـائل فـردی ماننـد:
- شهود [۴]؛
- تعدد زوجات [۵]؛
- عـدالت در گفتار [۶]؛
- عدالت به هنگام داوری [۷]
- و قیـام بـه عـدالت در تمام مراحل زندگی[۸]
اثرات و نتایج عدالت اجتماعی
- تأثیر در افکار و عقاید: شهید مطهری وجود یا عدم وجود عدالت اجتمـاعی را در شكل گرفتن افكار و عقاید مردم جامعه مؤثر میداند. ایشان یكی از این تأثیرات را اعتقاد به بخت و شانس در میان عامه و حتیّ در میان برگزیدگان و شاعران میداند. جهان بینیای كه امورات را به بخت وشانس ارجاع میدهد، از بستر مظالم، ناهمواریها و بیعدالتیهای اجتماعی بر میخیزد؛ هرج و مرجها و بیعدالتیهای اجتماعی، ملهم این فكر شیطانی است.
- تأثیر در اخلاق فردی: فقدان عدالت اجتماعی در اقشار مختلف جامعه باعث اضمحلال اخلاق فردی است. صرف نظر از افراد استثنایی مانند پیامبران و انسانهای كامل، تبعیضها، تفاوتگذاریهای نابجا، روح یك عده را كه محروم شدهاند، فشرده، آزرده، كینهجو و انتقام كش میكند و روح یك عده دیگر كه بیجهت بهرهمند و عزیز درآمدهاند، كم حوصله، زودرنج ، بیكاره، اهل اسراف و تبذیر مینماید.
- تأثیر در الفت و وحدت اجتماعی: اجرای عدالت اجتماعی سبب ایجاد الفت بین آحاد جامعه و برقراری وحدت در اقشار جامعه میشود. نقطه مقابل عدالت اجتماعی، اهمیت و كاركردهای آن، نیز ظلم و بیعدالتی است كه باعث هلاكت و نیستی جوامع میباشد. ظلم و پایمال كردن حقوق دیگران، موجب دگرگونی نعمتهای الهی و نزدیكسازی خشم و غضب الهی، پدیدآوردن دشمنی، فرسودگی و اضمحلال تمدنها و آبادانیهاست.
معیارهای عدالت:
- تناسب
- شایستگی و لیاقت
- مساوات و برابری.
معیارهای دیگری از عدالت در متفكران معاصر غرب وجود دارد كه تاحدودی تركیبی از معیارهای فوق، البته با خصوصیاتی دیگر است كه در این مقال نمیگنجد. نویسنده به تبیین عدالت اجتماعی در عدالت اقتصادی پرداخته است. اسلام عدالت اقتصادی را قائم به دو عنصر:
- رفاه عمومی
- تعدیل ثروت میداند.
فقر زنانه
نویسنده برای تبیین فقر زنانه؛ به مفهوم فقر میپردازد. دو تعریف عمده از فقر میکند. اصطلاح فقر زنانه برای اولین بار در سال ١٩٧٠ توسط جامعهشناس آمریكایی مطرح گردید؛ این اصطلاح به معنای افزایش زنان در تركیب جمعیت فقیر میباشد. به عبارت دیگر، سهم نابرابر و بیشتر زنان از فقر در مقیاسهای جهانی را زنانه شدن فقر مینامند. مقاله به تبیین خانوارهایی با سرپرستی زنان و آمار فقر زنان در جهان میپردازد. در یك دستهبندی كلی، زنان سرپرست خانوار به چند گروه تقسیم میشوند:
- گروه اول: خانوارهایی كه مرد به طور دائمی در آنها حضور نداشته و زنان به عللی مانند فوت همسر یا طلاق بیوه شدهاند و یا دخترانی كه ازدواج نكرده و تنها زندگی میكنند.
- گروه دوم: خانوارهایی كه مرد به طور موقت و یا دائم و به دلایلی مانند مهاجرت، مفقودالاثر بودن، متواری یا زندانی بودن، نكاح منقطع، سرباز بودن و... نقشی در امرار معاش نداشته و زنان مجبورند به تهیه معاش زندگی خود و فرزندان شان بپردازند.
- گروه سوم: خانوارهایی كه مرد در آنها حضور دارد اما به دلایلی مانند بیكاری، از كارافتادگی، اعتیاد، سرباز بودن و... نقشی را به عهده دارند.
نویسنده به فقر زنان در ایران، عملکرد جمهوری اسلامی در قبال آن، عوامل فرهنگی مؤثر بر فقر زنان را بیان میکند. که عوامل مؤثر بر فقر زنان شامل:
- وجود فرهنگهای نامناسب پیرامون اشتغال زنان (سقف شیشهای)
- بالارفتن سن ازدواج
- عدم سوادآموزی برخی از زنان، میباشد.
عوامل اجتماعی مؤثر بر فقر زنانه، شامل:
عوامل اقتصادی، شامل:
- وجود تبعیض در بازار كار و پرداخت دستمزد
- عدم دسترسی به امكانات مادی مورد نیاز برای زنان، میباشد.
در انتها مقاله به تطبیق فقر زنانه در ایران با مؤلفههای عدالت اجتماعی میپردازد. که شامل؛
- تعریف خطای عدالت به تساوی و تأثیر آن در فقر زنان
- خطای به كارگیری معیارهای غربی در سنجش میزان فقر زنانه
- حساسیت اجرای عدالت اقتصادی و جلوگیری از فقر در جامعه زنان
- لزوم تحقق مجاری اقتصادی تعریف شده در اسلام برای زنان
نتیجهگیری
جمعبندی تطبیق مؤلفه های عدالت اجتماعی در اسلام و وضعیت فقر زنانه در ایران بدین قرار است:
- عدالت در اسلام، به عنوان بستر ضروری رشد تمامی كمالات فردی و جمعی است و فقدان آن، سبب اضمحلال اركان جامعه و فساد آن میشود. بنابراین، عدم رعایت عدالت از جمله عدالت اقتصادی در خانواده، اركان خانواده و رشد فردی و جمعی افراد در خانواده را تهدید میكند. این مسئله، درباره زن - كه نقش محوری و مربی در خانواده را ایفا میكند – دو چندان است.
- عدالت در اسلام، به معنای تشابه نیست. بنابر این، هرگونه تفاوت در قانونگذاری همچون قوانین اقتصادی كه به موجب اسلام در قوانین كشور وجود دارد نیز نقض عدالت به شمار نمیآید. بلكه در بسیاری از موارد، قوانین مشابه برای دو جنس متفاوت، باعث ظلم و بیعدالتی میشود.
- معیارهای فمینیستی سنجش میزان فقر در جامعه زنان باتوجه به اختلاف در مبانی و آموزهها، قابل تطبیق و اعتماد درباره جامعه ایران نیست.
- گرچه وجود آموزههای عدالت محور در دین مبین اسلام سبب كاهش روند رو به رشد فقر زنانه در ایران شده است لیكن باید توجه داشت، عدم تحقق مجاری اقتصادی مورد نظر اسلام برای وضعیت معیشت زنان، سبب گریز زنان از فقر به ساختارهایی است كه جمع آنها با نقشهای ویژه زنانه در ایران، ساده نخواهد بود.
کلیدواژه
عدالت اجتماعی، اسلام، ایران، فقر زنانه.