بررسی مباحث خانوادگی زنان در آیه ۲۳۲ بقره

از ویکی‌جنسیت

متن آیه

وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْواجَهُنَّ إِذا تَراضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ذلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كانَ مِنْكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكُمْ أَزْكى‏ لَكُمْ وَ أَطْهَرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون‏

ترجمه آیه

و هنگامى‌كه زنان را طلاق داديد و عدّۀ خود را به پايان رساندند، مانع آن‌ها نشويد كه با همسران خويش، ازدواج كنند! اگر در ميان آنان، به طرز پسنديده‌اى تراضى برقرار گردد اين دستورى است كه تنها افرادى از شما، كه ايمان به خدا و روز قيامت دارند، از آن، پند مى‌گيرند؛ اين (دستور)، براى رشد (خانواده‌هاى) شما مؤثرتر، و براى شستن آلودگي‌ها مفيدتر است؛ و خدا مى‌داند و شما نمى‌دانيد.[۱]

تفسیر آیه

خداوند در این آیه می‌فرماید هنگامی که عده زنان مطلقه تمام شد، مانع ازدواج مجدد آنان نشوید و آن‌ها را در تنگنا و فشار قرار ندهید.[۲] خطابِ آیه دو وجه دارد که با توجه به اطلاق آیه قابل جمع است؛[۳]

وجه اولِ آن باتوجه به تناسب آیات پیشین، متوجه شوهران سابق است. این وجه درواقع بیانِ یک مصداق از مصادیقِ پسندیده رها کردن زن مطلقه است.[۴] آیه خطاب به شوهران می‌فرماید هنگامی‌که همسران پیشین شما برای ازدواج با مرد دیگری به توافق پسندیده‌ای رسیدند، نباید مانع ازدواجشان شوید.[۵]

وجه دوم، باتوجه به شأن نزولِ آیه [۶]متوجه اولیاء و بستگان زنان مطلقه است. آیه خطاب به آنان می‌فرماید نباید از روی خشم و لجاجت، از ازدواج مجدد زن با همسر سابقش[۷] جلوگیری کنند و یا نباید مانع ازدواجش با مرد دیگری شوند.[۸]

این آیه حاکی از آن است که شوهران پیشین یا اولیاء و بستگان زن، ولایتی در ازدواج زن با شوهر قبلی یا هر مرد دیگری ندارند. زن در این امر مستقل بوده و نیازی به جلب موافقت دیگران ندارد.[۹] تعبیر «إِذا تَراضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ» شرطی است که خداوند برای ازدواج مجدد زنان لحاظ کرده است؛

یعنی اگر با همسرانشان به توافق و رضایت پسندیده‌ای رسیده‌اند، مانع ازدواج آنان نشوید. این شرط، ارشادی است، بدین معنا که نبود این شرط، باعث ثبوتِ ولایت شوهران پیشین و یا اولیاء و بستگان بر زنِ مطلقه نمی‌شود؛ هیچ یک از آنان حق ممانعت از ازدواج مجدد زن را ندارند بلکه در صورتی که ازدواج مجدد را مناسب تشخیص ندهند، وظیفه آنان تنها نصیحت و ارشاد زن است و نه جلوگیری عملی.[۱۰]

نکات تفسیری

  • والی نداشتن زنان مطلقه؛ از نظر اسلام زنان مطلقه در امر ازدواج تحت ولایت هیچ کس از جمله پدران و شوهران سابق نیستند و خداوند به این زنان در ازدواج، استقلال رأی داده است.[۱۱]
  • انتخاب آگاهانه؛ شرطِ «تراضی به معروف» به زنان توصیه می‌کند، در انتخاب همسر جدید، با در نظر گرفتن معیارهای اسلامی که معیارهایی پسندیده و نیکوست، انتخابی آگاهانه و عاقلانه داشته باشند. [۱۲]
  • پاسداشت حریم‌های الهی در نظام زوجیت؛ عمل به تعالیم و دستورات دینی موجب رشد فضائل در خانواده‌ها شده و با تطهیر قلوب، از تعصبات و کینه‌توزی‌های خانوادگی جلوگیری می‌کند. [۱۳]

پانویس

  1. مکارم شیرازی، ص37
  2. جوادی‌آملی، تفسیر تسنیم، 1385ش، ج11، ص355-356
  3. جوادی‌آملی، تفسیر تسنیم، 1385ش، ج11، ص355-356
  4. جوادی‌آملی، تفسیر تسنیم، 1385ش، ج11، ص354
  5. جوادی‌آملی، تفسیر تسنیم، 1385ش، ج11، ص355
  6. یکی از یاران پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، خواهری داشت که از همسرش جدا شده بود، بعد از پایان عده مایل بود دوباره به عقد همسر سابقش درآید ولی برادرش مانع شد؛ آیه فوق نازل شد و او را از مخالفت با چنین ازدواجی نهی کرد.مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1371ش، ج2، ص129؛ جوادی‌آملی، تفسیر تسنیم، 1385ش، ج11، ص365
  7. طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، مترجم مصباح یزدی، 1366ش، ج2، ص335
  8. جوادی‌آملی، تفسیر تسنیم، 1385ش، ج11، ص359
  9. جوادی‌آملی، تفسیر تسنیم، 1385ش، ج11، ص352، 357 و 358؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1371ش، ج2، ص129
  10. جوادی‌آملی، تفسیر تسنیم، 1385ش، ج11، ص360
  11. جوادی‌آملی، تفسیر تسنیم، 1385ش، ج11، صص 357-358؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1371ش، ج2، ص129
  12. جوادی‌آملی، تفسیر تسنیم، 1385ش، ج11، صص360 و 361
  13. جوادی‌آملی، تفسیر تسنیم، 1385ش، ج11، ص361؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1371ش، ج2، ص130؛ طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، مترجم مصباح یزدی، 1366ش، ج2، ص337

منابع

  • قرآن کریم
  • مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن.
  • جوادی‌آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، مرکز نشر اسراء، ج۱۱، چ2، 1385ش.
  • طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، مصباح‌یزدی، محمدتقی، [بی‌جا]، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبائی، ج2، چ3، 1366ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ج۲، چ24، 1371ش.