بررسی مباحث خانوادگی زنان در آیه 234 و 240 بقره

از ویکی‌جنسیت

متن آیه

وَ الَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَ یَذَرُونَ أَزْواجاً یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا جُناحَ عَلَیییْکُمْ فِیما فَعَلْنَ فِی أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ (234) والَّذینَ یُتَوَفَّونَ مِنکُم ویَذَرونَ اَزواجاً وصِیَّةً لاَزواجِهِم مَتاعاً اِلَی الحَولِ غَیرَ اِخراجٍ فَاِن خَرَجنَ فَلا جُناحَ عَلَیکُم فی ما فَعَلنَ فی اَنفُسِهِنَّ مِن مَعروفٍ واللهُ عَزیزٌ حَکیم (240)

ترجمه

و کسانى که از شما مى‏‌میرند و همسرانى باقى مى‏گذارند، باید چهار ماه و ده روز، انتظار بکشند (و عده نگه دارند)! و هنگامى‌که به آخر مدتشان رسیدند، گناهى بر شما نیست که هر چه مى‏‌خواهند، در باره خودشان به‌طور شایسته انجام دهند (و با مرد دلخواه خود، ازدواج کنند). و خدا به آنچه عمل مى‌‏کنید، آگاه است (234). و کسانى که از شما در آستانه مرگ قرار مى‏گیرند و همسرانى از خود به جا مى‏‌گذارند.

باید براى همسران خود وصیت کنند که تا یک سال، آنها را (با پرداختن هزینه زندگى) بهره‏مند سازند، به شرط اینکه آنها (از خانه شوهر) بیرون نروند (و اقدام به ازدواج مجدد نکنند). و اگر بیرون روند، (حقى در هزینه ندارند، ولى) گناهى بر شما نیست نسبت به آنچه در باره خود، به طور شایسته انجام مى‌‏دهند. و خداوند، توانا و حکیم است (240). ترجمه مکارم شیرازی، ص 38 و 39.

تفسیرآیه

زنانی که شوهرانشان می‌میرند، باید چهار ماه و ده روز صبر کنند و از ازدواج مجدد خودداری کنند «والَّذینَ یُتَوفَّونَ مِنکُم ویَذَرونَ أزواجاً یَتَرَبَّصنَ بِأنفُسِهِنَّ أربَعَةَ أشهُرٍ وعَشرا». کلمه «أزواجاً» در این آیه، همۀ زنانِ غیرمطلّقه بالغ و نابالغ، مباشرت شده و نشده، در سنّ عادت و غیر آن، یائسه و غیریائسه، کنیز و آزاد و مطلّقه رجعی که عدّه طلاق را می‌گذراند، شامل می‌شود؛ ازاین رو همه این زنان در عدّه وفات با هم مشترکند.[۱]

ولی اگر زنی که شوهرش از دنیا رفته، باردار باشد، باید بین دو گزینۀ عده یعنى وضع حمل و چهار ماه و ده روز، هرکدام که زمانش بیشتر باشد را، عده نگه‌ دارد. بنابراین، اگر چهار ماه و ده روز، قبل از وضع حمل تمام شود، پعدّه او، وضع حمل است و اگر وضع‌ ‏حمل، پیش از تمام شدن چهار ماه و ده روز اتفاق بیفتد، عدّه او چهار ماه و ده روز است. [۲]

عده نگه داشتن زن بیوه از زمانی شروع می‌شود که زن از مرگ همسر خود مطلع می‌شود. بدین ترتیب زمان مرگ شوهر ملاکی برای احتساب زمان عده نیست، پس اگر شوهری فرضا پنج ماه قبل از مطلع شدن همسرش فوت کند، این پنج ماه جزو عده زن حساب نمی‌شود و همسر بعد از علم به فوت همسر باید به مدت چهار ماه و ده روز عده وفات نگه دارد.[۳]

برای عده علت‌هایی ذکر شده است از سوی اندیشمندان مسلمان همچون محبت و احترام به شوهر سابق، عدم جریحه‌دار شدن عواطف بستگان متوفی و... اقتضا دارد که زن مدتی را از ازدواج پرهیز کند. اما علتی را که آیه 228 سوره بقره بدان اشاره صریح دارد آن است که برای زن اطمینان حاصل شود که باردار نیست.[۴]

قبل از اسلام، آداب و رسوم خرافی و متفاوتی براى زنان بیوه در نظر می‌گرفتند، به عنوان نمونه: بعضى از قبائل پس از مرگ شوهر زن را آتش زده و یا بعضى او را با مرد دفن مى‏‌کردند، برخى زن را براى همیشه از ازدواج مجدد محروم مى‏‌کردند و در بعضی از قبائل زن‌ها باید مدتى را کنار قبر شوهر زیر خیمه سیاه با لباس‌‍‌‌هاى کثیف بدون هر گونه آرایش و زیور و حتى شستشو سپری می‌کردند. آیه فوق تمام این خرافات و جنایات را کنار زده و به زنان بیوه اجازه مى‏‌دهد بعد از نگه داشتن عده، اقدام به ازدواج کنند. [۵]

جلوگیری از ازدواج زن‌ها در ایّام عدّه وفات بر همگان لازم است؛ ولی این منع به معنای ولایت بر زن نیست، بلکه براساس نهی از منکر است. بنابراین بعد از اتمام عدّه وفات، زن‌ها می‌توانند درباره زندگی خودشان به‌طور شایسته تصمیم بگیرند.[۶]آنان اختیار دارند که ازدواج کنند و خویشاوندان میت نمى‌‏توانند زنان را به دلایل واهی ـ مثلا در فامیل ما ازدواج مجدد رسم نیست ـ از ازدواج مجدد بعد از مرگ شوهر باز دارند. زیرا این‌گونه عادات ـ که برآمده از جهل و یا بخل و یا حسد است ـ نمى‌‏توانند حق معروف و مشروع زن را سلب کنند.[۷]

نسبت آیه 234 با آیه متاع والَّذینَ یُتَوَفَّونَ مِنکُم ویَذَرونَ اَزواجاً وصِیَّةً لاَزواجِهِم مَتاعاً اِلَی الحَولِ غَیرَ اِخراجٍ فَاِن خَرَجنَ فَلا جُناحَ عَلَیکُم فی ما فَعَلنَ فی اَنفُسِهِنَّ مِن مَعرووفٍ واللهُ عَزیزٌ حَکیم سوره بقره، 240. این آیه به آیه متاع معروف است. آن است که موضوع عدّه نگه داشتن زنان به مدّت چهار ماه و ده روز، حکم خداست؛ اما مفاد آیه متاع، اثبات حقّ سکونت یک ساله برای زن بیوه طبق وصیت شوهر است نه حکم خدا.

در صورتی که شوهر وصیت کند که همسرش تا یک سال بعد از وفات وی حق سکونت داشته باشد، ورثه طبق وصیت نمی‌توانند زن را از خانه بیرون کنند. اما اگر زنی نخواهد در خانه شوهر ـ فوت شده ـ بماند، می‌تواند از آنجا بیرون رود و مرتکب فعل حرام هم نشده است.[۸]خروج یا عدم خروج زنان از خانه شوهر فوت شده حق آنان است. آنان نسبت به این حق اختیار دارند برای همین می‌توانند از حق خود (خروج از خانه) صرف نظر کنند.

آیه متاع دلالت بر عدّه وفات نمی‌کند، تا با آیه‌ مورد بحث ناهماهنگ باشد، بلکه می‌فرماید افرادی که مرگشان فرا رسیده است، باید وصیّت کنند که ورثه آنان هزینه یک ساله خوراک و پوشاک و مسکن زن را بپردازند. بحث وصیّت از بحث ارث جداست.[۹] البته اگر منظور از آیه متاع، سنت‌های پیش از اسلام در مورد زن بیوه (عدّه یک ساله وفات، تأمین غذا، لباس و مسکن زن از طرف ورثه شوهر و محروم بودن زن از ارث) باشد، حکم عدّه یک ساله وفات با آیه مورد بحث (234 بقره) و حکم محرومیت زن از ارث، با آیه ارث (12 سوره نساء) نسخ شده است.[۱۰]لذا نسخ در این‌جا نسخ لغوی به معنای باطل کردن قوانین جاهلی است؛ نه نسخ اصطلاحی به معنای برداشتن حکم شرعی قبلی باشد.[۱۱]

نکات تفسیر

  1. احترام به پیوند زناشویی؛ احترام به پیوند زناشویی به‌نظر می‌رسد از جمله حکمت‌های عدۀ وفات باشد.
  2. اراده نافذ زنان؛ زن بعد از اتمام عده، بدون مداخله دیگران می‌تواند در مورد ازدواج و یا عدم ازدواج تصمیم‌گیری کند. همچنین است زنانی که در عده وفات به‌سر می‌برند مختارند در مورد ماندن در خانه شوهر یا خروج از خانه شوهر تصمیم‌گیری کنند.
  3. بازداشت از ازدواج؛ بر همه مردانمردان و زنان لازم و واجت است که بر اساس نهی از منکر، زنی را که بخواهد در زمان عدّه ازدواج کند، از این کار بازدارند.

پانویس

  1. جوادی آملی، تسنیم، 1380ش، ج 11، ص 393
  2. مغنیه، محمد جواد، ترجمه تفسیر کاشف، ترجمه موسی دانش، ج 1، ص 629
  3. جوادی آملی، تسنیم، 1380ش، ج 11، ص 396 ـ 395
  4. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1371ش، ج 2، ص 194
  5. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1371ش، ج 2، ص 193
  6. جوادی آملی، تسنیم، 1380ش، ج 11، ص 396
  7. طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی، 1374ش، ج 2، ص 363
  8. جوادی آملی، تسنیم، 1380ش، ج 11، ص398
  9. جوادی آملی، تسنیم، 1380ش، ج 11، ص 509
  10. جوادی آملی، تسنیم، 1380ش، ج 11، ص 498
  11. جوادی آملی، تسنیم، 1380ش، ج 11، ص 500

منابع

  • قرآن
  • مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن
  • جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، مرکز نشر إسراء، ج 11، چ اول، 1380ش.
  • طباطبایی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج 2، چ پنجم، 1374ش.
  • مغنیه، محمد جواد، ترجمه تفسیر کاشف، ترجمه موسی دانش، قم، بوستان کتاب، ج 1، چ اول، 1378ه.ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ج 2، چ دهم، 1371ش.