نحله

از ویکی‌جنسیت

نحله؛ بخشش متاعی غیر از مهریه به زن در هنگام طلاق.

در قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، براساس منابع فقهی اسلامی، حق طلاق با مرد است. از آن جایی که امکان سوءاستفاده از حق، از سوی هر صاحب حقی وجود دارد، قانونگذار اقدام به تدوین قوانینی در جهت تحدید اراده مرد در امر طلاق نموده است. قانون مربوط به حق مالی نحله از جمله این قوانین می‌باشد.

معنای لغوی و اصطلاحی

نحله از نظر لغوى، در شش معناى بخشش با طیب نفس و بلاعوض، دین و قرض، مهریه، دین و اعتقاد، نسبت دروغ دادن، لاغر و باریك شدن به كار رفته می‌رود.[۱] [۲]

در بند «ب» تبصره 6 قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق آمده است: «در غیر مورد بند «الف» با توجه به سنوات زندگی مشترک و نوع کارهایی که زوجه در خانة شوهر انجام داده و وسع مالی زوج، دادگاه مبلغی را از باب بخشش یا نحله برای زوجه تعیین می‌نماید».[۳]

در قرآن کریم، در سوره نساء،آيه ٤ از واژه نحله استفاده شده است. نحله در این آیه، به معناى مهریه، دین، قرض، یا دین و اعتقاد است. در اصطلاح فقها؛ منظور از نحله همان معانی لغوى بیان شده می‌باشد؛ با این تفاوت كه فقهاى امامیه تنها دو معناى بخشش با طیب نفس، بلاعوض ، دین و اعتقاد را با توجه به سیاق آیه مطرح كرده‌اند. بنابراین صرف‌نظر از معنای «نحله» در این آیه، و تعبیرات متفاوت فقها قدر متیقن تمام آنها این است که «نحله چیزی است که عوض در آن نمی‌باشد».[۴]

دیدگاه اسلام

دین مقدس اسلام و سایر ادیان آسمانی از ازدواج به عنوان یک امر مقدس یاد می‌شود. اما از آن جایی كه در انتخاب همسر و تشكیل خانواده، عقل و دانش بشرى، ملاک می‌باشد، ممكن است افراد انسانی در این مسیر مرتكب اشتباه شده و انتخاب نادرستی داشته باشند. در صورت بروز اشتباه، مهم ترین هدف ازدواج یعنی آرامش، محقق نمی‌شود، لذا دین اسلام انحلال نكاح و قطع زندگی مشترک از طریق طلاق، را به عنوان راه حلی برای برون رفت از این اشتباه درنظرگرفته است. دین اسلام حق طلاق را به مرد داده است اما برای جلوگیری از سوء استفاده‌های احتمالی طرفین قواعد، مقررات و اصولی را بر طلاق حاکم کرده‌است.[۵]

یکی از دستورات اسلام برای جبران عوارض ناشی از طلاق در حق زنان، پرداخت «نحله» به زنان مطلقه در زمان طلاق است. قرآن کریم در این مورد می‌فرمایند: «وأتوا النساء صدقاتهن نحله و ان طبن لکم...». [۶] مهر زنان را (به‌طور کامل) به عنوان یک بدهی (یا یک عطیه) به آنها بپردازید. هرچند در تفسیر این آیه دیدگاه مفسران متفاوت است اما قدر متیقن تمام آنها این است که «نحله چیزی است که عوض در آن نمی‌باشد». از طرفی برخی مطرح می‌کنند که «نحله» همان «اجرت المثل» است این در حالی است که نحله عطیه‌ای است که عوض ندارد در حالی که اجرت‌المثل عوض از عمل انجام شده می‌باشد، پس «نحله» و «اجرت‌المثل» دو چیز متفاوت از هم هستند.[۷]

به همین دلیل پرداخت نحله یا عطیه به زن در هنگام طلاق که در بند «ب» تبصره 6 قانون اصلاح مقررات آمده است؛ از آیات قرآنی نشأت گرفته ولی با عنوان «متاع» از آن یاد شده است. «للمطلقات متاعٌ بالمعروف حقاً علی المتقین»، [۸]. «برای زنان مطلقه بهره‌ای شایسته است، چنان که در خور مردان پرهیزکار می‌باشد». مطابق آرایی که در تفاسیر قرآنی وجود دارد، «متاع» مالی اندک است. [۹] که به کسی داده می‌شود تا از آن بهره‌مند گردد. [۱۰] برخی مفسرین عنوان کرده‌اند متاع چیزی جز پول و وجه نقد نمی‌باشد، زیرا به طور مستقیم از پول نمی‌توان استفاده کرد، بلکه باید تبدیل به کالا شود و به همین جهت قرآن کریم از هدیه تعبیر به متاع کرده است، زیرا دادن کالا اثر روانی خاصی دارد، در بسیاری از مواقع، هدیه‌ای که مورد نیاز طرف باشد مانند خوراک و پوشاک که به اشخاص داده می‌شود، اگر کم‌قیمت هم باشد، در روح آنها اثر مطلوبی می‌گذارد. به همین جهت در روایاتی که از ائمه اطهار(ع) رسیده، ‌هدیه دادن مرد به زن را مثل لباس، غذا و زمین زراعی شمرده‌اند کـه در جهت تـأمین ضروریات زندگی زن صرف می‌شود. [۱۱]

علامه طباطبایی (ره) پرداخت «متاع» در آیه را شـامل تمامی زنـان مطلقه می‌دانند و می‌فرمایند: هدیـه دادن بـه تمام زنـانی که طلاق می‌گیرنـد مستحب اسـت.[۱۲]

شرایط تعلق نحله

مطابق بند ب تبصره شش اصلاحيه قانون طلاق، در صورتي زوج محكوم به پرداخت حق مالي نحله مي شود كه:

  1. زوجين به دليل طلاق از يكديگر جدا شده باشند؛ بنابراين در صورتي كه زوجين به دليلي غير از طلاق از يك ديگر جدا شوند، حق مالي نحله مطرح نمي شود.
  2. درخواست طلاق از سوي زوج مطرح شده باشد؛ بنابراين اگر درخواست طلاق از سوي زوجه و يا هر دو مطرح شده باشد، مطلقه مستحق نحله نمي شود.
  3. زوجه در صدور درخواست طلاق از سوي زوج، بي تقصير باشد؛ از اين رو در صورتي كه سوءرفتار و يا اخلاق زوجه سبب صدور اين درخواست باشد، حق مالي نحله مطرح نمي شود.
  4. زوجين در متن عقد نكاح، در رابطه با امور مالي، توافقي نكرده باشند . از جمله اين توافقات كه در متن عقدنامه هاي چاپي نيز، مطرح شده است، شرط تنصيف دارايي است . مطابق اين شرط در صورتي كه زوجه در صدور حكم طلاق بي تقصير باشد، زوج مي بايست تا نصف دارايي خود را كه در دوران زندگي مشترك به دست آورده است، به زوجه بپردازد . زوج در اصل پذيرش اين شرط و نيز ميزان آن، مخير مي باشد . از اين رو، در صورتي مطلقه مستحق نحله مي شود كه زوج اين شرط مالي را نپذيرد. [۱۳]
  5. زوجه مستحق اجرت المثل نباشد؛ زيرا رابطه نحله و اجرت المثل يك رابطه طولي است .

ملاک تعیین نحله

تعیین مقدار و میزان نحله به عهده قاضی است. قاضی بر اساس معیارهای مانند سنوات زندگي مشترك، كارهايي كه زوجه در طول زندگي مشترك انجام داده و وسع مالی زوج مبلغ نحله را تعیین می‌کند.[۱۴]

نحله در سایر ادیان

با بررسی دیدگاه ادیان مختلف می‌توان به دستورات بخشش مال به زن مطلقه مشابه با «نحله» در اسلام دست پیدا کرد. مطا بق آئين نامه زرتشتيان، در صورتي كه علت طلاق، بي عفتي يا تقصيري از ناحيه زوجه نباشد، محكمه با توجه به دارايي زوج، مرد را مكلف مي كند تا زماني كه زن همسر ديگري اختيار نكرده است، مبلغي را ماهيانه به صورت نقد يا اقساط، به او بپردازد.[۱۵]

در آئين يهود، مرد در زمان ازدواج، مالي را تحت عنوان كتوبا، برعهده مي گيرد . او موظف است اين مال را در مواردي كه در اين آئين مشخص شده است، به زن بپردازد . از جمله اين موارد، زماني است كه مرد به دلايل زير، اقدام به طلاق دادن همسر خود مي كند:1 (اگر طلاق به دليل عيوب مجوز طلاق باشد به شرط آن كه اين عيوب به هنگام ازدواج در زن وجود داشته و مرد نيز به وجود آن عيب عالم باشد و يا اين كه اين عيوب، پس از ازدواج، در زن ايجاد شده باشد ولي درمان آن، ممكن نباشد. 2 در صورتي كه طلاق به دليل عيوبي غير از عيوب مجوز طلاق باشد.3 در صورتي كه زن پس از ده سال زندگي مشترك، داراي فرزند نشود.[۱۶]

در دين مقدس اسلام، مطابق آيات و روايات، مرد موظف است در مواردي كه طلاق به دليل تقصير از ناحيه زوجه نيست، مالي را به عنوان هديه و در جهت تسكين خسارات معنوي زن، به مطلقه خود بپردازد.[۱۷]

تفاوت نحله و اجرت‌المثل

اجرت‌المثل به معنای پرداختن اجرت کار‌هایی است که زن در خانه شوهر انجام داده بدونه قصد تبرع است. اما نحله به معنی بخشش و در اصطلاح حقوقی مبلغی است که دادگاه بر طبق شرایطی که تعیین می‌کند مرد باید به زن بپردازد. باتوجه به بند ب ماده ۶ قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق زمانی که امکان تعیین اجرت‌المثل برای زوجه به دلیلی فراهم نباشد، باتوجه به مدت زمان زندگی مشترک و کار‌هایی که زن در طول زندگی انجام داده است، مبلغی به عنوان نحله برای او در نظر گرفته می‌شود.به عبارت دیگر اجرت‌المثل درواقع حق‌الزحمه کار‌هایی است که زن در منزل شوهرش انجام داده است؛ اما وظیفه‌ای در خصوص انجام آن‌ها نداشته است. در این حالت زن مستحق دریافت اجرت‌المثل است، مگر آنکه قصد انجام رایگان آن کار‌ها را داشته باشد که اثبات این موضوع بر عهده شوهر است. در‌حالی‌که نحله بخششی از جانب شوهر بود و لازم نیست حتماً زن بابت دریافت آن کاری انجام داده باشد.[۱۸]

در تعیین مقدار اجرت المثل وضعیت مالی مرد ملاک تعیین مبلغ نیست بلکه با توجه به نظر کارشناسی حق الزحمه زن در امور خانه داری معلوم می‌شود اما در نحله وضعیت مالی مرد و زحمات زن در تعیین مقدار مبلغ، تحت عنوان نحله تاثیرگذار است. در نحله احتیاج به نظر کارشناسی نیست و فقط قاضی باید در وضع مالی مرد تحقیق کند تا بتواند مبلغ مناسبی را با توجه به زحمات زن تعیین کند. از نظر قانونی در صورتی نحله به زن تعلق می‌گیرد که اجرت المثل تعلق نگرفته باشد.[۱۹]

پانویس

  1. فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه «نحله»، وب‌سایت واژه یاب
  2. دهخدا، ذیل واژه «نحله»، وب‌سایت واژه یاب
  3. کیانی، مفهوم «نحله» در نظام حقوقی ایران و تفاوت آن با «اجرت المثل»،، وب‌سایت موسسه حقوقی مهرپاد
  4. احمدیه،«حق اجرت المثل و نحله در یک بررسی حقوقی»، 1383ش
  5. آهنگران و نقاش زاده، «بررسي مباني فقهي و حقوقي تدوين حق مالي نحله»، 1393ش
  6. (نساء، 4)
  7. احمدیه،«حق اجرت المثل و نحله در یک بررسی حقوقی»، 1383ش
  8. بقره،241
  9. بانوی اصفهانی، مخزن العرفان، 1361: ج3، ص354
  10. طباطبایی، تفسیر المیزان، 1362: ج2، ص367
  11. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1381: ج2، ص140
  12. طباطبایی، تفسیر المیزان، 1362: ج 2، ص 371
  13. صفايي و ديگران، بي تا، ص 381
  14. روشن و محمدی، «تأثير ورشكستگي و اعسار زوج بر مطالبات زوجه»، 1392ش
  15. آهنگران و نقاش زاده، «بررسي مباني فقهي و حقوقي تدوين حق مالي نحله»، 1393ش
  16. آهنگران و نقاش زاده، «بررسي مباني فقهي و حقوقي تدوين حق مالي نحله»، 1393ش
  17. آهنگران و نقاش زاده، «بررسي مباني فقهي و حقوقي تدوين حق مالي نحله»، 1393ش
  18. «تفاوت نحله و اجرت‌المثل چیست ؟»، خبرگذاری صدا و سیما
  19. «نحله و اجرت المثل و تفاوت آنها»، وب‌سایت گروه وکلای پارسا

منابع

  • فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه «نحله»، وب‌سایت واژه یاب، تاریخ بازدید: 6 فروردین 1402ش.
  • دهخدا، علی اکبر، ذیل واژه «نحله»، وب‌سایت واژه یاب، تاریخ بازدید: 6 فروردین 1402ش.
  • کیانی، مونا، مفهوم «نحله» در نظام حقوقی ایران و تفاوت آن با «اجرت المثل»،، وب‌سایت موسسه حقوقی مهرپاد، تاریخ درج مطلب: 13 آذر 1398ش، تاریخ بازدید: 6 فروردین 1402ش.
  • احمدیه،«حق اجرت المثل و نحله در یک بررسی حقوقی»، مطالعات راهبردی زنان، شماره 25، 1383ش.
  • آهنگران و نقاش زاده، «بررسي مباني فقهي و حقوقي تدوين حق مالي نحله»، فصلنامه خانواده‌پژوهی،سال دهم، شماره40، 1393ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر: «تفسیر نمونه»، دارالکتاب الاسلامیه، تهران، چ چهل و سوم، 1381ش.
  • طباطبایی، محمد حسین: «تفسیر المیزان»، سید محمد باقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1362ش.
  • امین، سیده نصرت (بانو امین): «مخزن‌العرفان فی علوم القرآن»، نهضت زنان مسلمان، تهران، چ اول، 1361ش.
  • روشن، محمد و حسن محمدی، «تأثير ورشكستگي و اعسار زوج بر مطالبات زوجه،، فصلنامه خانواده پژوهی، سال نهم، شماره 33، بهار 1392ش.
  • «تفاوت نحله و اجرت‌المثل چیست ؟»، خبرگذاری صدا و سیما، تاریخ درج مطلب:۲۴ بهمن ۱۳۹۹ش، تاریخ بازدید: 7 فروردین 1402ش.
  • «نحله و اجرت المثل و تفاوت آنها»، وب‌سایت گروه وکلای پارسا، تاریخ درج مطلب:3 خرداد 1400ش، تاریخ بازدید: 7 فروردین 1402ش.