تأملی بر مفهوم حجاب در ادیان الهی
حجاب در ادیان الهی
=مقدمه
یکی از دغدغههای اصلی حکومتهای دینی و غیر دینی در بحث آزادیهای فردی و حقوق جمعی افراد در اجتماع، مسألۀ آزادی در انتخاب نوع پوشش شهروندان و محدودۀ هنجارها و قوانین ناظر به آن است. نگاهی به این که کدام یک از جوامع در قرن بیستو یکم، بیش از سایر دولتها و حکومتها بر مسألۀ حجاب حساسیت داشته و دارند گویای مطالب بسیاری است. در غربِ لیبرال، حکومتهایی هستند که مسألۀ حجاب در کشورشان، به نوعی مبانی مشروعیت آنان را میلرزاند. این مسأله نشان میدهد که مسألۀ حجاب، بیش از صرفِ یک پوشش است. سخن در حق انسانها و الزام دولتها بداشتن یا نداشتن حجاب و همچنین اصل مسألۀ ورود نهادهای حکومتی و عمومی به این حوزه هماکنون از مهمترین مسائل محسوب میشوند.
گزارش کتاب
نویسنده مطالب را در دو بخش توضیح میدهد: بخش اول/ پوشش در ادیان توحیدی. بخش دوم/ حجاب نزد مکاتب و مذاهب اسلامی.
بخش اول: پوشش در ادیان توحیدی
وضع پوشش و جایگاه زن در ایران باستان: در بررسی حجاب و پوشش زنان ایران باستان عواملی که به عنوان متغیرهای مسئله بررسی شده است:
- نگاه دینی و تأثیر آن بر جایگاه زن در ایران باستان: به تعبیری باورهای دینی مردم موجب شده بود که پوشش متناسب با آن باورها جزء هنجارهای جامعه شناخته شود. در اندیشه آیین زرتشت و اوستا، زن در عقاید دینی مردم آن روزگار جایگاه والایی داشته است. برای زن نیرو و قدرتی اسطورهای و خدایی قائل بوده و آن را به عنوان جوهرۀ حیات می پرستیدند. در اندیشۀ آیین زرتشت، زن حضور نمادین دارد. سه امشاسپند از هفت امشاسپندان که نخستین آفریدههای اهورا هستند مؤنّث شناخته میشوند.در اوستا زنان پاکدامن بسیار ستوده شدهاند. در آیین زرتشت، حفظ حریم عفاف و پارسایی و پوشش مناسب برای زنان و مردان، در نظر گرفته شده است.
- موقعیت اجتماعی زن در ایران باستان : زن در این دوره نقش اساسی داشت. ویل دورانت در این باره میگوید : در اجتماعات ابتدایی، قسمت اعظم ترقیات اقتصادی به دست زنان اتفاق افتاده است، نه به دست مردان. قرنهای متوالی مردان دائماً با طریقههای کهن خود به شکار اشتغال داشتند، زن در اطراف خیمه، زراعت را ترقی میداد و هزاران هنر خانگی را ایجاد میکرد. تا زمان مادها زنان اختیارات فوق العادهای در جامعه داشتند. در جامعه مادها نظام زن سالاری جای خود را به مرد سالاری داد و از اختیارات فوق العاده زنان کاسته شد. اما مقام اجتماعی و حقوق او در خانواده همچنان محفوظ بود؛ چنانکه کتزیاس، مورخ یونانی، مینویسد، دختر و داماد پادشاه در حکومت ماد میتوانستند قانوناًمانند پسر وارث سلطنت او باشند و زنان در کنار مردان در امور شوراها شرکت میکردند.
- در چرخۀ اقتصادی نیز فعالیت زنان در کشاورزی و دامپروری همچون گذشته ادامه داشت و علاوه بر این صنعت قالی بافی، نساجی و پارچه بافی در تمدن مادها پیشرفت تحسین برانگیزی داشته است. بعد از سرکوبی مادها، توسط پارسیها ، در دورۀ هخامنشیان، زنان به لحاظ حضور در عرصههای مختلف اجتماعی نقش درخشانی داشتند. زنان هخامنشی در امور سیاسی دارای قدرت و نفوذ بسیار بر شاه بودند و در مواقع لزوم آن را به کار میگرفتند. از لحاظ اقتصادی هم، زنان دربار هخامنشی استقلال اقتصادی داشتند و املاک فراوان و ثروت ایشان زبانزد یونانیان بود. دربارۀ اعتقادات دینی دورههای مورد بحث، دین رسمی در کشور اعلام نکردند. اما غلبه با تعالیم در حال پیشرفت، زرتشت بوده است.
امّا در دورۀ ساسانیان، زن در نظام ساسانیان در همه حال تحت سرپرستی مرد بود؛ یا پدر یا شوهر و یا جانشین شوهر. این مسئله در عین حالی که موجب حمایت او شد، البته محدود کننده هم بود؛ زیرا در مقابل، وی را ملزم به اطاعت و فرمانبرداری کامل آن اشخاص میکرد.
حجاب و پوشش زنان در ادوار باستان:
کهنترین آثاری که از پوشش زنان ایرانی به دست آمده، نشان میدهد که جامۀ ایشان همواره بلند و پرچین، دارای پوشیدگی کامل، و متناسب با عفّت و پارسایی بوده است. از دورۀ ایلامی نقش زنی با لباس بلند پوشیده و بسیار زیبا با نگارههایی شبیه فلس ماهی بر جامی سیمین قلم زنی شده که 4200 سال قدمت دارد و در موزۀ ایران باستان تهران نگهداری میشود. در دورۀ هخامنشیان، پوشش زنان محل توجه و درنگ است. زنان این دوره چنانکه پیشتر گفتیم، بیش از دورههای دیگر حضور و فعالیت اجتماعی داشتند و جالب آن است که عفاف و حجابشان نیز بیشتر از سایر دورههای در تاریخ ثبت شده است. مردان پارسی در دوره هخامنشیان هم توجه و غیرت خاصی به حفظ حریم زنانشان داشتند.
وضع پوشش و مسائل زنان در آیین یهود
همۀ مورخان از حجاب سخت زنان یهودی سخن گفتهاند. به طوری که گفتگوی علنی میان ذکور و اناث حتی بین زن شوهر از طرف فقهای دین ممنوع گردیده بود. کسب علم برای دختران را خطرناک میشمردند. آیات تورات بر حجاب تأکید مینمود. کاربرد چادر و برقع که به معنی روپوش صورت است، در آن آیات، کیفیت پوشش زنان یهودی را نشان میدهد. تورات تشبه مرد و زن به یکدیگر را نهی نموده، میگوید: متاع مرد بر زن نباشد و مرد لباس زن را نپوشد زیرا هر که این کار را کند مکروه «یهوه» خدای توست. در دین یهود به انسان اکیداً سفارش شده که برای حفظ مبانی اخلاق و عفّت از دست زدن به هر عملی که سبب تحریک شهوت میشود خودداری کند از این رو توصیه شده است که با زن، زیاد از حد صحبت نکن. این مطلب دربارۀ همسر فرد گفته شده تا چه رسد به مکالمه با همسر دیگران.
حجاب در اندیشه مسیحیت قدیم:
آیین مسیحیت و کلیسا نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب را پذیرا شدند، بلکه به جهت اینکه در مسیحیت عدم تأهل مقدس شمرده میشد، لذا برای جلوگیری تحریکات جنسی، زنان مسیحی را به پاکدامنی و عفّت فرا میخوانده است و رهبانیت یکی از اموری است که در بین مسیحیان اهمیت بسزایی داشته است.
پوشش اجتماعی زنان و مردان از نگاه قرآن
1.شرایط حضور اجتماعی زنان:
- یکی از شرایط مهم و اساسی فعالیت اجتماعی زن و حضور وی در صحنههای گوناگون، مرزبندی دقیق و جدایی او از مردان است: «... و اذا سألتموهن متاعاً فسئلوهن من وراء حجاب ذلکم أطهر لقلوبکم و قلوبهن... (احزاب 53)در قسمت اول این آیه به صراحت بیان میکند به عدم اختلاط زن و مرد در قسمت دوم آیه «ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن» نشان میدهد که هر اندازه مرد و زن جانب ستر و پوشش و ترک برخوردهایی که مستلزم نظر است، رعایت نمایند به تقوا و پاکیزگی نزدیکتر است.
- یکی دیگر از شرایط مهم در فعالیت اجتماعی زن، وقار در سخن گفتن و متانت در کلام و جلوگیری از سخن هیجان انگیز است. در قرآن کریم به آهنگ سخن گفتن و محتوای آن توجه شده است: فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولاً معروفاً( احزاب: 32).
2.شرایط حضور اجتماعی مردان:
- شرط حضور مردان در اجتماع، غیرت فردی و غیرت اجتماعی میباشد. مرد پاسدار حرمت زن و نگهبان کرامت ناموس است. در روایات لزوم غیرت بر مردان تأکید شده و مردان غیور ستوده شدهاند. نویسنده با توجه به روایات به این بحث پرداخته است.
بخش دوم: حجاب نزد مکاتب و مذاهب اسلامی
علی رغم آیات صریح قرآن و وجود روایات و احادیث روشن و مورد اتفاق علمای شیعه و سنّی، گاهی شاهد صدور فتاوای جدی علمای معاصر بر خلاف تعالیم مذاهب اربعه هستیم که بسیار بحث برانگیز بوده و قبل از هر چیز، ثبات و اصالت حجاب را مورد هدف قرار میدهد ودر واقع ناخواسته به نوعی وجوب یا عدم وجوب آن را مورد شک و تردید قرار میدهند. در پایان چنین میتوان گفت که هرچند علمای شیعه و سنی پیرامون امر حجاب و پوشش زنان اختلاف نظر دارند اما طبق روایات و نظراتی که مطرح میکنند همگی حد مشترکی به نام وجه و کفین را از حد حجاب خارج میسازند. در آخر نویسنده به بررسی تاریخی تحلیلی حجاب در سیرۀ فاطمه زهرا علیها السلام میپردازد. آنچه از سیرۀ حضرت زهرا سلام الله علیها برداشت میشود، این است که حضرت بزرگترین خصلت زن را حیا میدانند و حیا به عنوان نیروی درونی بازدارنده از قبایح و کارهای نامطلوب، نقش مهمّی در شکل گیری شخصیّت زن دارد و البته نه حیای ناپسندی که مانع فعالیتهای زن شود، بلکه منظور حیای پسندیده است، حیایی که زن را در کنار انجام وظایف اجتماعی و فرهنگی بر حفظ عفّت خویش یاری مینماید.
منبع
جاوید، محمد جواد، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی،138