تاثیر عدم ثبات شغلی در مردان بر فرزند آوری

از ویکی‌جنسیت

شغل و فرزند آوری

بی‌کاری همواره یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های افراد در دوران زندگی است، و از آنجایی که شغل برای اغلب مردم به عنوان منبع درآمد و امرار معاش تلقی می‌شود، از این رو برخورداری از شغلی پایدار، می تواند یکی از دغدغه‌های مهم افراد در جامعه باشد و اعتماد به آینده را در آنان تقویت نماید.

نااطمینانی شغلی که شامل ترس از دست دادن شغل، پایداری شغلی، احتمال یافتن شغل و ... می‌شود، می‌تواند اثرات زیادی بر متغیرهای اقتصادی و اجتماعی داشته باشد که یکی از آنها تصمیمات افراد در درون خانواده و تصمیم برای فرزندآوری است.

نظر دانشمندان در مورد شغل و فرزندآوری

نظریه مالتوس

ازنظر مالتوس، یکی از دانشمندان غربی جمعیت با نرخ سریعی رشد می‌کند مگر زمانی که محدودیت عرضه مواد غذایی باشد که در این موقع متوقف می‌شود وی قائل است اگر رشد جمعیت بالاتر از رشد مواد غذایی باشد، افزایش ثروت در جامعه تالی فاسدهایی دارد که در نهایت، مانع پیشرفت و بهبود سطح معیشت و رفاه می‌گردد. به عقیده وی، بالا رفتن رفاه مردم موجب زاد و ولد بیشتر می‌شود و در نتیجه، جمعیت به شدت افزایش می‌یابد. از سوی دیگر، چون منابع طبیعی محدود است و متناسب با رشد جمعیت نمی‌توان مایحتاج مردم را تامین کرد، پس در نتیجه، مرگ ناشی از گرسنگی اتفاق می‌افتد و فرآیند پیشرفت را متوقف خواهد کرد. همچنین، کاهش درآمدها سبب خواهد شد تا، ازدواج به تعویق افتد، و موجب کاهش نرخ موالید در خانواده است.[۱]

در نظریه‌های اقتصادی، مردان به عنوان نان آور خانواده تلقی می‌شوند، از این رو نااطمینانی، شغلی آنان سبب به تعویق انداختن باروری می‌شود. حال آنکه زنان وظیفه مدیریت منزل و مراقبت از فرزندان را دارند. و عدم شغل آنها تاثیر چندانی بر فرزندآوری ندارد.[۲]

به این ترتیب تصمیم‌گیری خانواده برای باروری، تابع درآمد، دستمزد، اشتغال مرد است.

بنابراین می‌توان به این صورت بیان کرد، از آنجایی که تصمیم به باروری مساله مهم ی در خانواده است، متغیرهایی که بر سطوح درآمد آتی افراد مؤثرند، می توانند باروری را تحت الشعاع قرار دهند. علاوه بر این، تصورات ذهنی افراد در زمینه انتظارات درآمدی آتی نیز بر تصمیم کنونی آنان برای فرزندآوری مؤثر خواهد بود. یکی از متغیرهایی که نقش اساسی در درآمد انتظاری افراد دارد، کمیت و کیفیت شغلی افراد است، زیرا میزان درآمد شغلی و ثبات شغل تعیین کننده اصلی ریسک آتی برای درآمد،افراد و در ادامه اثرگذار بر تصمیم‌های پویای اقتصادی آنان برای آینده خواهد بود. براساس همین استدلال از آنجایی که فرزندآوری برای خانواده‌ها نیاز به برنامه‌ای بلندمدت برای تامین مالی فرزندان دارد، خانوارها اغلب توجهی ویژه به درآمدهای انتظاری آتی خود داشته و براساس آن تصمیم به، آوردن و یا نیاوردن فرزند می‌گیرند.[۳]

نظریه بکر

در مقابل گروهی از دانشمندان قائلند که تأثیر، درآمد بر نرخ باروری نشان از آن دارد که نرخ رشد درآمد سرانه اثر منفی بر نرخ باروری داشته است، به عبارت دیگر، افزایش در درآمد می‌تواند سبب کاهش تمایل به فرزندآوری در خانوارهای ایرانی شود. بنابراین همان‌گونه که بکر یکی دیگر از دانشمندان غربی اعتقاد دارد تغییر درآمد باعث افزایش، تعداد فرزندان و کیفیت فرزندان خواهد شد، بنابراین ثروتمندان تعداد فرزندان کمتر با کیفیت بالاتر و  فقرافرزندان بیشتر و با کیفیت پایین‌تری خواهند داشت.[۴]

پس افزایش برخورداری از امکانات مسکن، سبب کاهش در نرخ باروری استان‌های ایران می‌شود، به گونه‌ای که با افزایش رفاه خانوار در این بعد، تمایل به فرزندآوری در آنان کاهش می‌یابد.

تحصیلات زنان و فرزندآوری

تحصیلات زنان نیز تأثیر منفی بر نرخ فرزندآوری خانوارهای ایرانی دارد. به گونه‌ی که تحصیلات بالای زنان، امکان یافتن شغلی خارج از خانه را برای ایشان فراهم کرده و به استقلال شان در قبل و بعد از ازدواج کمک می‌کند. از این رو افزایش تحصیلات می‌تواند سال‌های فرزندآوری را به واسطه افزیش هزینه بالا برده و تمایل به فرزندآوری را کاهش دهد. به عبارت دیگر زنان با تحصیلات دانشگاهی بیشتر، به کیفیت زندگی فرزند و نیز فرصت‌های از دست رفته خود توجه دارند تا آنکه کمیت فرزند برایشان در اولویت باشد.[۵]

نتیجه

بنابراین از آنجایی که مردان در فرهنگ ایران تأمین کننده اصلی بار مالی خانوار هستند، از این رو اطمنان نداشتن شغلی و درآمدی در بین آنان، اثرات مهمی بر تصمیم‌های درون خانواده خواهد داشت. در نظریه‌های اقتصادی نیز، مردان نان‌آور خانواده هستند، از این رو ، نااطمینانی شغلی آنان باعث به تعویق انداختن باروری می‌شود. و موجب کاهش جمعیت و فرزندآوری خواهد شد.

از سوی دیگر، نااطمینانی شغلی در بین زنان و امید کمتر به یافتن شغل در بین آنان سبب می‌شود تا زنان در انتخاب بین دوگانگی شغل یا خانواده، خانواده را انتخاب کنند و فرصت فرزندآوری در بین آنان افزایش یابد.[۶]

پانویس

  1. عوامل اقتصادی اجتماعی تعیین کننده باروری در ایران با کاربرد داده‌های پانل پژوهش‌های رشد و توسعه اقتصادی، سال ششم، شماره بیست و دوم، ص 29-21 .
  2. اثر رشد اقتصادی بر نرخ باروری کل در ایران 1363- 1392 مجله زنان مامایی و نازایی ایران، دوره نوزدهم، شماره 21 ، ص 23-21.
  3. نقش عوامل فردی در تصمیم‌گیری اولین فرزندآوری. نشریه پایش، سال پانزدهم، شماره دوم ، ص 212-219.
  4. رابطه بین میزان باروری کل با توسعه اقتصادی و اجتماعی. فصلنامۀ علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال پنجم، شمار 1 ، ص 211-229
  5. عوامل اقتصادی اجتماعی و جمعیتی بر مؤثر باروی زنان متاهل شهر قم. دو فصلنامه اسلام علوم اجتماعی ،سال 3 شماره 5 ،شماره  ص 77-59.
  6. درآمد خانوار و تقاضا برای فرزند: یک الگوی نظری بدیل و برخی شواهد تحقیقات اقتصادی، دوره 49: ،شماره 1، ص 115- 135.

منابع

  • افشاری، ز. عوامل اقتصادی اجتماعی تعیین کننده باروری در ایران با کاربرد داده .های پانل پژوهش های رشد و توسعه اقتصادی، سال ششم، شماره بیست و دوم .
  • حامی، م. و تقوی جلوار، م. اثر رشد اقتصادی بر نرخ باروری کل در ایران 1363- 1392 مجله زنان مامایی و نازایی ایران، دوره نوزدهم، شماره 21 .
  • کریمان، ن. ؛عامریان، م. جنتی، پ. و سلمانی، ف. نقش عوامل فردی در تصمیم گیری اولین فرزندآوری . نشریه پایش، سال پانزدهم، شماره دوم .
  • ضیایی بیگدلی، م.؛ کالنتری، ص. و علیزاده اقدم، م. رابطه بین میزان باروری کل با توسعه اقتصادی و اجتماعی. فصلنامۀ علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال پنجم، شمار 1 .
  • جمشیدی ها، غ. ؛ کوششی، م. و ایرانی، ی، عوامل اقتصادی اجتماعی و جمعیتی بر مؤثر باروی زنان متاهل شهر قم . دو فصلنامه اسلام علوم اجتماعی ،سال 3 شماره 5.
  • مهربانی،  درآمد خانوار و تقاضا برای فرزند: یک الگوی نظری بدیل و برخی شواهد تحقیقات اقتصادی، دوره 49: ،شماره 1.