مشارکت زنان
مشارکت زنان چه ارتباطی با فرهنگ سیاسی دارد؟ نویسنده در پی پاسخ به این سوال، سوالات دیگری را طرح میکند، از جمله؛ بین مشارکت سیاسی زنان و نگرش آنان به نظام سیاسی چه ارتباطی وجود دارد؟ بین مشارکت سیاسی زنان و ارزشهای آنان چه ارتباطی وجود دارد؟ بین مشارکت سیاسی زنان و نگرش آنان نسبت به توان سیاسیشان چه ارتباطی وجود دارد؟ بین مشارکت سیاسی زنان و هنجارمند دانستن مشارکت سیاسی زنان چه ارتباطی وجود دارد؟ این مقاله پاسخی به این سوالات است.
چارچوب نظری
چارچوب نظری نویسنده، نظریه اینگلهارت است که به رابطه فرهنگ سیاسی، دموکراسی و مشارکت سیاسی میپردازد. زیربنای نظریه اینگلهارت فرهنگ است. رابطه نگرشها و ارزشها با دموکراسی، رابطهای قوی است. دموکراسی برای ثبات و تکامل خود به نگرشها و گرایشهای حمایتی مردم نیازمند است. گرایشها، نگرشها و رفتارهای مردم را باید در فرهنگ سیاسی جستجو کرد. بحث اینگلهارت بیشتر به تاثیر فرهنگ سیاسی و دموکراسی است، اما نویسنده از آنجاییکه مشارکت سیاسی را از شاخصههای اصلی دموکراسی میداند، از نظریه اینگلهارت برای تحقیقش استفاده کرده است.
روش پژوهش
روش تحقیق مقاله، روش پیمایشی است. جمعیت آماری مورد نظر زنان بیست سال به بالای شهر یزد است. سیصد و هشتاد و پنج نفر از جمعیت آماری یاد شده با فرمول کوکران نمونهای انتخاب شدند. شهر یزد به 75 بخش تقسیم شد. یازده بخش از بین آنها تصادفی انتخاب شد از هر بخش بهطور تصادفی هفت انتخاب و از هر کوچه به طور تصادفی پنج خانه انتخاب و پرسشنامه توسط زن خانواده تکمیل گردید.
تعریف مشارکت سیاسی
تعریف عملیاتی مشارکت سیاسی زنان شامل داشتن پست سیاسی رسمی، کاندیدا شدن برای پستهای سیاسی، عضویت فعال در یک سازمان، حزب، ائتلاف، انجمن سیاسی رسمی و غیر رسمی، مشارکت در اجتماعات عمومی و تظاهرات رسمی و غیر رسمی، ارتباط غیر مستقیم یا مستقیم با مسئولان، مشارکت در بحثها و گفتگوهای سیاسی، علاقه به سیاست، رأی دادن در انتخابات و مشارکت منفی.
اشکال مشارکت سیاسی زنان
- مشارکت در سطح توده
- مشارکت در سطح نخبگان
تعریف فرهنگ سیاسی
فرهنگ سیاسی به مجموعه نگرشها، ارزشها، باورها، دانش سیاسی و انتظارات مردم از نظام سیاسی گفته میشود.
مؤلفههای فرهنگ سیاسی در ایران
سیاست گریزی در فرهنگ ایران وجود دارد. عوامل موثر در ژانزنیسم و سیاست گریزی در فرهنگ سیاسی ایران عبارتند از:
- فرهنگ آمریت- تابعیت، فرهنگ سیاسی ایران همواره فرهنگ آمریت بوده که ریشه در فرهنگ تاریخ استبداد شرقی دارد. در این فرهنگ فضای فرصتطلبی و چاپلوسی گسترش یافته و لیاقت سالاری جای خود را به ارادت سالاری میدهد. اما در ایران بعد از انقلاب بستری ایجاد شد که بر مبنای آن فرهنگ سیاسی انفعالی و مطیعانه بتواند به فرهنگ سیاسی مشارکتی تبدیل شود.
- عدم تساهل و سعه صدر: عدم تساهل و فقدان سعه صدر در فرهنگ سیاسی ایران جایگاه ویژه ای دارد به دلیل حاکمیت چنین نگرشی، فرهنگ سیاسی ما اغلب فرهنگ استبدادی بوده است.
- خشونت فرهنگ سیاسی ایران بر دو ستون نهاده شده است: یکی ستون نرمش و مدار است و دیگری ستون قهر، خشم و خشونت است. که در ایران همواره سعی شده توازنی بین این دو برقرار شود.
- علت سیاست گریزی این است که در نزد پاره ای از ایرانیان، سیاست امری پست و پلید بوده است از همین رو گاهی آن را ، دروغ و فریب میدانستند.
یافتههای پژوهش
فرهنگ سیاسی زنان در مشارکت سیاسی آنان تاثیرگذار است. بین نگرش زنان نسبت به نظام سیاسی و مشارکت سیاسی ارتباط معنا داری وجود دارد. هرچه نگرش آنان مثبتتر باشد، مشارکت آنان بیشتر است. بین نگرش زنان نسبت به نخبگان سیاسی و مشارکت سیاسی ارتباط معنا داری وجود دارد. هرچه نگرش آنان مثبتتر باشد، مشارکت آنان بیشتر است. بین ارزشهای سیاسی زنان و مشارکت سیاسی ارتباط معنا داری وجود دارد. هرچه ارزشها دموکراتیکتر باشد، مشارکت سیاسی آنان بیشتر است. بین تجهیز شناختی زنان و مشارکت سیاسی ارتباط معنا داری وجود دارد. هرچه دانش سیاسی بیشتر باشد، مشارکت آنان بیشتر است. بین نگرش زنان نسبت به توانمندی سیاسی خود و مشارکت سیاسی ارتباط معنا داری وجود دارد. هرچه نگرش آنان نسبت به توانمندی خود مثبتتر باشد، مشارکت آنان بیشتر است. بین هنجارمند دانستن مشارکت سیاسی برای زنان و مشارکت سیاسی رابطه وجود دارد. هرچه آنان مشارکت سیاسی زنان را بههنجارتر بدانند، مشارکت آنان بیشتر است.