نیازهای آموزشی زیست محیطی
نیازهای آموزشی زیست محیطی زنان باید مورد توجه قرار گیرد. زیرا زنان به سبب خصوصیات و ویژگیهای ذاتی و نقشهای اجتماعی در مدیریت محیط زیست نقشی اساسی و کلیدی دارند؛ نقشی که ایفای آن نیازمند دانش و آگاهی كافی میباشد. و زنان شهری، به دلیل آن که در معرض آلودگیهای شهری و صنعتی هستند، سهم بیشتری نسبت به زنان روستایی دارند. لذا باید نیازهای آموزشی زیست محیطی زنان خانهدار مورد توجه و دقت مسئولین و دست اندکاران قرار بگیرد. زیرا زنان نسبت به مفاهیم پایهای محیط زیست آگاهی دارند. اما اطلاعات کافی در زمینهی روشهای مدیریت مانند مدیریت پسماند ندارند. زنان جوانتر، آگاهیهای زیست محیطی پایینتری دارند و برنامههای آموزش زیست محیطی ابتدا باید آنها را مد نظر داشته باشد.
نیاز آموزشی زیست محیطی
در این بخش پژوهش، در راستای ارائهی چهارچوب برای نیازسنجی زنان خانهدار شهری به سؤالهای زیر پاسخ داده میشود:
- نیاز آموزشی زیست محیطی چیست؟
- نیازهای زیست محیطی زنان کداماند؟
پژوهشگر با بهرهگیری از پژوهشهای مرتبط داخلی و نظریههای ماتیوس، ژوکا، مقدم، همالانتا دوی و اوریل-اونی بیان میکند که نیاز زیست محیطی کمبود آگاهی و دانش در زوایای مختلف محیط زیست و منابع طبیعی می باشد و برای تبیین نیازهای آموزشی زیست محیطی زنان، ابتدا باید نقش زنان خانهدار نسبت به محیط زیست را بشناسیم. زنان خانهدار از طریق مدیریت در زمینهی آب، انرژی، پسماندهای خانگی، فراهم سازی بهداشتی و تنظیم خانواده، تهیه و مصرف مواد غذایی و تهیهی پوشاک در حفاظت محیط زیست نقش اساسی ایفا میکنند. پس باید در همهی این زمینهها، آگاهی و دانش کافی را کسب نمایند. در نمودار۱ مقاله، چهارچوب نظری پژوهش ترسیم شده است.
روش پژوهش
این پژوهش با توجه به اینکه، بخشی از برنامهریزی برای آموزش محیطی شهروندان تهرانی منطقهی ۱۲ است، از لحاظ هدف کاربردی است (سرمد، بازرگان، و حجازی ۱۳۸۰) و با توجه به پیمایش جامعهی آماری و استفاده از ابزار پرسشنامه برای گردآوری دادهها، پژوهشی پیمایشی-توصیفی است.
ابزار پژوهش، پرسشنامهای است با چهار بخش سنجش دانش و آگاهی، مسائل و مشکلات زیست محیطی، روشهای ارائهی آموزشهای زیست محیطی و ویژگیهای فردی، که برای به دست آوردن روایی آن از نظر متخصصان استفاده شد و بعد از جمع بندی نظرات، مورد اصلاح و تعدیل قرار گرفت.
یافتههای پژوهش
در این بخش، پس از معرفی منطقهی پژوهش و برخی ویژگیهای فردی مانند سن، شمار افراد خانوار و سطح تحصیلات، اطلاعاتی در مورد دانش و آگاهی زنان دربارهی مفاهیم و ابعاد محیط زیست، روشهای مدیریت محیط زیست، و نگرش نسبت به محیط زیست ارائه میشود و در پایان نیز به تبیین نظرات زنان در مورد مسائل و مشکلات زیست محیطی منطقه و منابع اطلاعاتی و راههای ارتباطی مناسب برای ارائهی اطلاعات زیست محیطی پرداخته خواهد شد.
منطقهی مورد مطالعه: منطقهی ۱۲ تهران، منطقهای متراکم و دارای فضاهای باز محدود است و از لحاظ جمعیتی به دو بخش جمعیت ساکن و شناور دستهبندی میشود. ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی و جغرافیایی منطقه سبب شده است که مسائل زیست محیطی در این منطقه ملموس باشد و آن را برای مطالعه در این زمینه در اولویت قرار دهد، به گونهای که بر پایهی مطالعات صورت گرفته، این منطقه از نظر آلایندههای هوا و آب، تولید زباله، آلودگی صوتی و پراکندگی واحدهای صنعتی خطرناک برای محیط زیست در وضعیت بسیار نامطلوبی قرار دارد.
ویژگیهای فردی زنان: بیشتر زنان مورد مطالعه کم تر از ۴۵سال سن داشتهاند و بیشترین فراوانی مربوط به زنان ۰ تا ۱۵ ساله بوده است. از لحاظ بعد خانوار نیز بیش از ۹۰ خانوار سه تا پنج نفرهاند. از نظر سطح تحصیلات، بیشترین فراوانی در سطح دیپلم (بیش از ۴۰درصد) و کمترین فراوانی نیز مربوط به زنانی است که دارای سطح تحصیلات دبیرستان و ابتدایی بودهاند (۱۰ و ۱۱درصد). نکتهی جالب شمار قابل توجه زنانی است که تحصیلات دانشگاهی دارند (۱۳⁄۶درصد).
سطح دانش و آگاهی زیست محیطی زنان خانهدار: با توجه به دادههای به دست آمده در جداول ۲، ۳ و۴ بیشترین فراوانی، دارای سطح دانش و آگاهی متوسط در مورد مفاهیم و ابعاد محیط زیست است.
مسائل و مشکلات زیست محیطی منطقه از نظر زنان: یافته ها نشان می دهد که از نظر زنان مشکلاتی مانند ترافیک، سر و صدا، درهم آمیختگی مناطق مسکونی و تجاری، جمعیت بسیار زیاد و زباله و دورریخت آن مهمترین مشکلات زیست محیطی منطقه است؛ هرچند که برخی مشکلات گفته شده مانند آلودگی آب و خاک، که میانگینی پایین تر دارند، شدتی کم تر نیز دارند.
منابع اطلاعاتی و راههای ارتباطی: یافته ها نشان میدهد که از نظر زنان، منابع اطلاعاتی و راههای ارتباطی، مانند آموزشهای رو در رو، رادیو، تلویزیون، فیلمهای آموزشی و کلیپهای هشدار دهنده، برای انتقال اطلاعات و دانش زیست محیطی مناسبترند و در مقابل دیگر موارد مانند کتاب و اینترنت برای انتقال اطلاعات به زنان خانه دار چندان مناسب نیستند.
مقایسهی سطح آگاهی زیست محیطی زنان: یافتهها نشان میدهد زنان با سن بالاتر از ۳۰ سال، آگاهی بیشتری از محیط زیست و روشهای بهبود محیط زیست دارند. از لحاظ سطح تحصیلات نیز داده ها بیان گر این است که میان تحصیلات مختلف و سطح آگاهیهای زیست محیطی زنان در هر دو مورد مفاهیم پایه و روشهای بهبود محیط زیست، تفاوتی معنادار وجود ندارد. همچنین، در خانوارهایی با بعد خانوار گوناگون، آگاهی زنان دربارهی مفاهیم پایه تفاوتی معنادار ندارد، اما در زمینه ی آگاهی از روشهای بهبود محیط زیست تفاوتی معنادار دیده میشود.
بحث و نتیجه گیری
بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که بیش از ۸۵درصد زنان، از دانش و اطلاعاتی بالا در زمینهی مفاهیم پایه برخوردار هستند. همچنین، بر اساس تبیینهای جزئیتر، یافتهها نشان داد که زنان در مورد مدیریت پسماندها و محدودیتهای زیست محیطی، آگاهی کافی ندارند.
از نظر زنان، مهمترین مشکلات زیست محیطی، ترافیک، سر و صدا درهم آمیختگی مناطق مسکونی و تجاری، و جمعیت بسیار زیاد است، که بیشتر مربوط به محیط زیست انسانی است، پس زنان باید با انواع آلودگیها، روابط میان محیط زیست و انسان، و ابعاد اجتماعی محیط زیست آشنا شوند. در این زمینه تعریف نقش زنان به عنوان یک شهروند زیست محیطی با استفاده از چهارچوب شهر به عنوان یک زیست بوم، مناسب خواهد بود.
فعالیتهای آگاهسازی برای بالا بردن فرهنگ زیست محیطی، بهتر است که از راههای گروهی، انفرادی و انبوهی، مانند بروشور، پوستر، رادیو و تلویزیون انجام گیرد. با توجه به تفاوت در سطح آگاهیهای زیست محیطی در سنهای مختلف و آگاهی کمتر زنان خانهدار با سن پایین، بهتر است که در فعالیتها و برنامههای آگاهسازی به آنها در اولویت کار قرار گیرد.
کلید واژهها
محیط زیست؛ زنان؛ آگاهی؛ تبیین نیاز.