روابط جنسی دختران

از ویکی‌جنسیت

رابطۀ (خارج از عرف) دختران و پسران، از معضلاتی است که در جامعۀ ما رو به فزونی است. شکوفایی غریزۀ جنسی همراه با شدّت یافتن تحریکات جنسی در جامعه، توصیه به حرمت روابط آزاد را تا اندازه‌ای بی‌اثر کرده، و فاصلۀ میان بلوغ جنسی و بلوغ اجتماعی، تعجیل در ازدواج و تشکیل خانواده را ناممکن ساخته است. رابطه‌‌هایی از این دست، در فرهنگ غرب، عادی و بلکه مطلوب قلمداد می‌شود، اما در جامعۀ اسلامی، بحرانی است که باید چاره شود. از راه‌کارهایی که گاه پیشنهاد می‌شود، ازدواج موقت است؛ اما غالباً تنها از زاویۀ رفع نیاز پسران بدان توجه می‌شود؛ در حالی که باید به نیازها و مشکلات دختران نیز در این مسئله توجه شود. مسئله مقاله حاضر این است که چه شیوه‌ای برای مدیریت نیاز جنسی دختران در شرایط کنونی می‌توان پیشنهاد کرد و ازدواج موقت در این میان چه جایگاهی دارد؟ این مقاله می‌کوشد با تکیه بر خط مشی «مسئول‌کردن جوانان در قبال رفتارهای خود با جنس مخالف»، نشان دهد که چگونه می‌توان این رفتارها را با تصویری جدید، منضبط و مشروع، تا آن ‌جا که ممکن است تحت مدیریت خانواده ها قرار داد؛ و افزون بر کنترل و سالم‌‌سازی روابط جنسی دختران و پسران، نگرانی‌های جامعه در زمینه ترویج این مسئله را رفع کرد.

روابط جنسی دختران
الگوی جعبه اطلاعات مقالات
نویسندگان سوزنچی؛ حسین
عنوان مقاله تبیین چارچوبی اسلامی برای سلامت روابط جنسیتی دختران
نام مجله فصلنامه علمی – تخصصی اسلام و مطالعات اجتماعی
سال چاپ تابستان ۱۳۹۲
شماره مجله 1
امتیاز مقاله علمی ـ پژوهشی

کلیدواژه

دوستی، دختر، دوست‌ پسر، نوجوان، جوان، رابطۀ جنسی، ازدواج موقت

طرح مسئله

حقیقت این است که نگرانی از آینده دختران گاه چنان جدی می‌شود که معضل امروز آنها دیده نمی‌شود. مسئله این است که شکوفایی غریزۀ جنسی دختر و پسر در این مقطع سنی و نیز شدّت تحریکات جنسی در جامعه امری است که توصیه به حرمت روابط آزاد را تا اندازه‌ای بی‌اثر کرده؛ و از سوی دیگر با فاصله افتادن میان بلوغ جنسی و بلوغ اجتماعی، توصیه به تعجیل در ازدواج دائم و تشکیل خانواده نیز غیر قابل دفاع و ناکارآمد شده است. مجموع این عوامل، زمینه‌ساز عادی شدن و تشدید روابط و دوستی‌ها میان دختر و پسر گردیده است.

جدی گرفتن اقتضائات اسلام و جامعۀ اسلامی موجب خواهد شد که در تحلیل این مسئله اجتماعی، از تبعیت بی‌چون و چرا از الگوهای نظری غرب در تحلیل مسائل اجتماعی پرهیز کرده و آموزه‌های وحیانی را نیز به عنوان یک منبع معرفتی جدی بگیریم. بدین ترتیب، با توجه به این‌که هدف اصلی مترتب بر غریزۀ جنسی، با ازدواج و تشکیل خانواده حاصل می‌شود، فاصله‌ای که امروزه میان بلوغ جنسی و زمان متعارف برای تشکیل خانواده پدید آمده، علی‌القاعده ناصواب است؛ به این معنا که اگر قرار باشد راه حل و تمهیدی اندیشه شود، در درجۀ اول باید ناظر به حذف این فاصله باشد.

گزارشی از مقاله

نویسنده معتقد است که؛ شکل‌‌گیری این نگرش، تحت تاثیر سبک زندگی جدیدی است که از جوامع غربی به کشور ما رسوخ کرده است. اگر بخواهیم به الگوی اسلامی در باب زندگی وفادار بمانیم، می‌توان راه‌کاری برای مدیریت نیاز جنسی در دنیای جدید یافت. که در دو گام بیان می‌شود؛ گام اول: پیش‌‌گیری از وقوع دوستی‌های دختر و پسر. گام دوم: درمان مسئلۀ دوستی دختر و پسر (از زاویه دختران) نویسنده برای حل این مشکل، ازدواج موقت را پیشنهاد می‌کند. ولی پیش از ورود در راه‌کارها و تعیین جایگاه ازدواج موقت، به چند نکته ضروری که به فهم مطلب کمک می‌کند، می‌پردازد. که نکات عبارت است از؛ شخص خود را در فضای دینداری و با رعایت تعالیم اسلام حفظ کند. از وظایف خانواده، جامعه و حکومت است که به افراد در سن ازدواج کمک کنند. فرهنگ‌سازی لازم در زمینۀ ازدواج موقت و تلاش شود که تحت مدیریت خانواده قرار گیرد. و نکته آخر این که، میان بُعد معنوی نیاز بین دو جنس مخالف (نیاز عاطفی) و بُعد مادی آن (نیاز به رابطۀ جنسی) تفاوت گذاشت. اما راه‌کارهایی که باید مطرح شوند، چنین‌اند:

الف) افزایش کمی و کیفی ارتباط پدر با دختر. بدین ترتیب، والدین در درجۀ اول، برای حفظ دختر از آلوده شدن به روابط نامشروع دو وظیفه دارند:

  1. کنترل اجمالی محیط زندگی دختر و دور نگه داشتن وی از تحریکات کاذبی که از طریق برنامه‌های ماهواره‌ها، فیلم‌ها، اینترنت، پسران لاابالی و محیط نامطلوب اجتماعی، برای او پیش می‌آید.
  2. افزایش کمّی و کیفی ارتباط محبت ‌آمیز میان پدر ودختر، و حفظ جایگاه پدر توسط مادر.

ب) تسهیل در ازدواج و برقراری ازدواج دائم با مسئولیت محدودتر.

ج) ازدواج موقت با شرط رفتارهای جنسی محدود

د) ازدواج موقت بی ‌قید و شرط

در انتها به چاره‌اندیشی برای دغدغه‌های اجتماعی دربارۀ ازدواج موقت می‌پردازد. چون بحث ازدواج موقت با افراط و تفریط و نیز بدبینی و مقاومت‌هایی همراه می‌باشد. لذا برای ترویج این راه‌کار نیازمند فرهنگ‌ سازی و هنگام توصیه ازدواج موقت برای دختران، باید نکاتی را در نظر گرفت:

  1. این روابط باید تحت نظارت خانواده باشد و وجود چنین روابطی تحت نظارت خانواده، به ‌ویژه چون کاملاً مطابق با شرع است، لطمۀ جدّی‌ای به شخصیت دختر و پسر نخواهد زد؛ چرا که خداوندی این قانون را وضع کرده که خالق است و بیش از همه به ظرافت‌های وجودی دختران آگاه است.
  2. یکی از هشدارهایی که باید به دختران داد، پیامدها و مشکلات فرهنگی عمل به این حکم در جامعه کنونی است. دختری که قبلاً ازدواج موقت کرده باشد، احتمالاً خواستگارهای کمتری برای ازدواج دائم خواهد داشت.این فرهنگ باید تدریجا در جامعه اصلاح شود؛ اما تا پیش از اصلاح آن، دختر باید هوشیار باشد و آگاهانه تصمیم بگیرد.
  3. بسیاری از پدران به دلیل تعصبات یا نگرانی‌های فرهنگی با چنین اقدامی مخالفت می‌ورزند. لذا باید برای رفع این تعصبات و نگرانی‌ها چاره‌ای اندیشید. یک راه این است که آنها را از عواقب سوء این تعصبات آگاه سازیم تا دریابند که اگر تدبیری برای ارضای شرعی نیاز غریزی وی نیندیشند، آن دختر به‌ طور مخفی و از راه نامشروع این نیاز و خواسته را برآورده خواهد کرد. آنگاه که مسیر مخفی و نامشروع باز شود، کنترل او بسیار سخت خواهد بود و ضرباتی که دختر از این راه می‌خورد به مراتب شدیدتر است.
  4. غیر از این تعصبات، نگرانی‌‌هایی نیز برای والدین وجود دارد که باید بدانها نیز پاسخ گفت. مهمتر از همه این است که: «اگر دختر ازدواج موقت کند، دیگر کسی حاضر به ازدواج دائم با وی نخواهد بود!».
  5. ازدواج موقت از جهات متعددی به کنترل دختران و حفظ آنها کمک خواهد کرد. نخست این‌ که این اقدام موجب منضبط شدن روابط تحت اشراف خانواده ها می‌‌شود و همین امر امکان ارائه آموزش‌های جنسی لازم جهت آگاه‌‌سازی دختران را فراهم می‌آورد.
  6. اگرپدر تعصب ورزد و احراز شود که مخالفت وی تنها ناشی از لجاجت و تعصب نابجاست، به اجماع فقها، اذن وی ساقط می‌‌شود.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

گسترش روابط دختر و پسر در جامعۀ ما تهدیدی، نه فقط برای دین‌داری نسل جوان، بلکه برای آینده جایگاه خانواده در جامعه و سلامت جنسی نسل جوان است. فضای مدرن، در مجموع نوعی کمونیسم جنسی، آزادی و بی‌‌مسئولیتی در روابط را توصیه می‌‌کند، و فضای سنتی، راه‌کار را در این می‌‌داند که تا پیش از زمان تشکیل خانواده، نوجوان و جوان یک دوره رهبانیت را در پیش گیرند. از طرفی، با شکوفایی غریزۀ جنسی در این مقطع سنی و نیز شدّت یافتن تحریکات جنسی در جامعه، توصیه به حرمت روابط نامشروع تا اندازه‌ای بی‌اثر شده است.از طرف دیگر فاصله افتادن میان بلوغ جنسی و بلوغ اجتماعی، توصیه به برآوردن و ارضای این نیاز با تشکیل خانواده در این سن را در شرایط کنونی ناکارآمد ساخته است. مسئلۀ این بود که در تعالیم اسلامی چه راه‌کاری برای مدیریت نیاز جنسی در چنین شرایطی می‌توان یافت.

یکی از راه‌کارهایی که در جامعۀ ما گاه برای رفع این معضل پیشنهاد می‌شود، توصیه به ازدواج موقت است، که غالباً با مخالفت‌هایی روبه ‌روست. از دلایل این مخالفت‌ها، این است که هم پیشنهاد دهندگان و هم منتقدان، مسئله را تنها از زاویه رفع نیاز پسران مطرح می‌کنند. در نتیجه مسئله ازدواج موقت تنها برای پسران نیست، بلکه برای دختران نیز قابل طرح است؛ اما باید جایگاه و نحوه طرح آن را جدی گرفت. یعنی مسئله این است که براساس اندیشه‌‌های اسلامی، چگونه می‌توان این فضایی را که به سمت عادی‌سازی دوستی دختر و پسر حرکت می‌‌کند، کنترل کرد و به سمت فضای مطلوب پیش برد.


مسئله را از دو زاویه «پیش‌گیری» و «درمان» می‌توان مورد توجه قرار داد. مباحث این مقاله در خصوص درمان این مسئله در جانب دختران، مبتنی بر یک خط مشی کلان فرهنگی بود: «مسئول‌ کردن جوانان در قبال رفتارهای خود با جنس مخالف». الگوی حل مسئله این است که با الهام از مسئلۀ شرعی‌ای به نام «ازدواج موقت» چگونه می‌توان این رفتارها را با تصویری جدید و منضبط، حتی‌الامکان تحت مدیریت خانواده ها قرار داد. راه‌حل هم ناظر به این بود که اگرچه در معارف اسلامی تربیت عاطفی، و تقویت حیا، تقوا و خود نگهداری مورد تأکید قرار گرفته است. پدر با روابط عاطفی صحیح می‌تواند تا پیش از زمان ازدواج دختر، مانع فعال شدن نیاز جنسی وی شود. اما در عین حال رهبانیت مردود شمرده شده و اگر کسی به‌رغم رعایت اصول خود نگهداری، همچنان خود را نیازمند ارضای جنسی دانست، و حتی «ازدواج دائم با مسئولیت محدود» نتوانست مشکل را حل کند، راهی به نام ازدواج موقت پیش پای وی وجود دارد.

ازدواج موقت، اولاً به معنای برقراری تمامی مراتب روابط جنسی نیست، و می‌تواند در حد یک رابطۀ جنسی محدود باشد، و ثانیاً جدی ‌گرفتن این راه‌کار، نه تنها توصیه به گسترش شهوت‌رانی نیست، بلکه در مجموع می‌تواند زمینۀ لازم را برای کنترل و سالم‌‌سازی روابط جنسی دختران و پسران فراهم آورد. بر این اساس، ارضای غریزه جنسی از راه ازدواج موقت، به بقای حس مسئولیت‌پذیری در نوجوان و جوان، که لازمۀ یک زندگی اجتماعی مطلوب است، کمک می‌‌کند؛ یعنی فرد مسئولیت خود در قبال دیگری را به رسمیت می‌شناسد، و چون امکانات لازم برای تشکیل خانواده را ندارد، به عرصه قانونی‌ که مسئولیت‌های اجتماعی کمتری را بر دوش او می‌گذارد، روی می‌آورد.

منبع