تقدیس «مادری»

از ویکی‌جنسیت

وقتی دخترانم فیلم سینمائی سیندرلا را نگاه می‌کردند، متوجه شدم که این فیلم کاملا سویه‌های فمینیستی دارد. دختران ما با فیلم‌ها و رمان‌های فمینیستی بزرگ می‌شوند و ما همچنان غافل مانده‌ایم، زیرا خیالمان راحت است که کتاب‌های شهید مطهری در قفسه کتابخانه‌مان می‌درخشد. در این فیلم خواسته‌ها و رویاهای سه زن یعنی همسر شاه، دختر شاه و سیندرلا برجسته می‌شود تا اینکه می‌توانند بر مردان فائق آیند. در این فیلم با مهارت و ظرافت، سلطه زنان بر مردان و در کل بر جامعه، القاء می شود. شاه را ذلیلانه و شاهزاده را یک کودن ابله به تصویر می‌کشد تا این که در نهایت دختر شاه، جانشین می‌شود. لذا بهانه‌ای شد تا در این سطور به فمینیسم بیندیشم. یکی از کتاب‌های فمینیستی که در ایران ترجمه شد و به چاپ‌های متعددی رسید کتاب «جنس دوم» از سیمون دوبوار می‌باشد.

دوبووار در فصلی از کتابش تحت عنوان «مادر» به دردها، رنج‌ها و فریادهای مادران اشاره می‌کند. وی مادر را در خانواده به عنوان برده‌ای تصور می‌کند که در تضادها و تناقض‌ها دست و پا می زند. خواندن این فصل از کتاب برایم ملال‌آور و اندوهناک بود. بدون تردید خواندن این متون، کام زنان را تلخ خواهد کرد. وی می نویسد: «آن وقت، زن به طور کامل، موجودی انسانی خواهد بود، وقتی که بردگی بی پایان زن درهم شکسته شود، وقتی که زن برای خود و از طریق خود، زندگی کند، و مرد – که تا آن زمان نفرت انگیز است – حکم مرخصی‌‌اش را به او داده باشد». وی ازدواج و مادری را که در ادیان الهی به عنوان امری مقدس در نظر گرفته شده‌است، را به صورت «بردگی» عنوان می‌کند. وی که مدافع همجنس گرایی است؛ «زن» را که محور خیر در هستی و محور محبت در خانواده است؛ از مدار اصلی و جایگاه واقعی‌اش، جدا می‌کند و در زیر چرخ‌دنده‌های نظام سرمایه داری له می‌کند.

آثار و پیامدهای کتاب سیمون دوبووار نه تنها در غرب، بلکه در جهان شرق و در میان مسلمانان نیز تلخی‌هایی به جای گذاشته است. همچنین ماجراهای زندگی شخصی سیمون دوبووار بر فساد اخلاقی و تناقض‌های حاکم بر روح و روان او گواهی می دهد. غافل از این که «مهر مادری که به صورت تکوینی در وجود زن قرار گرفته است؛ ضمن این که سبب حفظ حیات و تربیت فرزند می‌شود کارکرد ایجاد عاطفه انسانی و اجتماعی را داراست. این کارکرد سبب می‌شود کنش عاطفی مادر، اثری فراتر از رابطه مادر و فرزند داشته باشد. معنای عاطفه این است که انسان از حق مشروع خود به نفع دیگری استفاده کند. هر کسی این کار را کرد، به این، خصلت او عاطفه اجتماعی می‌گویند. از نظر مطهری بستر ایجاد عاطفه اجتماعی رابطه مادر-فرزندی است و مادر کارگزار اصلی در ایجاد عاطفه اجتماعی است. عواطفی که در رابطه مادر و فرزند تبادل می‌شود و احساس وابستگی فرزند به مادر، پایه تعهد فرد به جامعه و ایجاد انسجام اجتماعی است. بنابراین عاطفه مادر خصلت اجتماعی دارد و مادر در مقام مهرورزی در جایگاه کنشگری اجتماعی قرار دارد. شکل‌گیری روابط میان افراد در جامعه مطلوب از منظر شهید مطهری بر اساس محبت است و مادر پایه‌گذار چنین جامعه ای است. سیمون دوبووار، مادر را در خانواده در دریای رنج‌ها و تناقض‌ها، نوعی بردگی ترسیم می‌کند و استاد مطهری، مادر را نه تنها بنیان‌گذار عاطفه و محبت در خانواده، بلکه بنیان‌گذار عاطفه در جامعه قلمداد می‌کند. سخن آخر آن که، تصور جامعه‌ای بدون «مادر»، توهمی است مخوف و یأس آور.

نویسنده: دکتر فاطمه عطارد