تکنیک‌های زن ستیزانه غرب در اندیشه آیت‌الله خامنه‌ای

از ویکی‌جنسیت

دشمنان اسلام و انقلاب با تمام تلاشهایی که در دورانهای مختلف علیه اسلام و نظام اسلامی داشته اند، موفقیت چندانی کسب نکردند.اما دشمن امروزه بر اساس تجربه ای که از کنشگری موفق زنان در غرب به دست آورد به این نکته پی برد که زنان بهترین کنشگران و مجریان تغییرات عمیق، اساسی با قدرت ماندگاری بالا در جامعه هستند.به همین دلیل بیشترین همت و اهتمام خود را بر تغییر در زنان جامعه اسلامی متمرکز کرده است:«پدران و مادران کمک کنند که فرزندانشان، دخترانشان، فرصت فعالیتهای انقلابی را پیدا کنند؛ البته مراقب هم باشند که دشمنان انقلاب نقطه ی حساس جامعه یعنی زنان را نیز هدف گرفته اند. حواسشان جمع باشد دختران و زنان در حوزه ی تبلیغات مخرب آنان قرار نگیرند، اما به فعالیتهای اجتماعی سرگرم باشند. »[۱]

روش‌ها

استفاده از رسانه

«ﻫﻤﺎن ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺳﻰ ﺳﺎل ﺑﺎ اﻳﻦ ملت ﻣﺒﺎرزه ﻛﺮدﻧﺪ، ﻣﻌﺎرﺿﻪ ﻛﺮدﻧﺪ، ﻋﻨﺎد ورزﻳﺪﻧﺪ، در عرصه‌های فرهنگی انواع و اقسام شبکه‌ها را ساختند تمامی این فعالیت‌ها به‌قصد نابود کردن و شکستن حریم عفاف و حجاب در جامعه اسلامی بوده است. ﻫﻤﺎن دستگاه‌ها و دستگاه‌هایی ﻛﻪ از ﻛﺎرﺧﺎﻧﺠﺎت ﺧﻮدﺷﺎن ﻣﻮاد ﺷﻴﻤﻴﺎﻳﻰ و ﺳﻼح ﺷﻴﻤﻴﺎﻳﻰ دﺳﺖ ﺻﺪام دادﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺰﻧﺪ ﺗﻮي جبهه‌ها و ﺗﻮي جاده‌ها و ﺣﺘّﻰ ﺗﻮي ﺷﻬﺮﻫﺎ، ﻫﻤﺎن ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ در عرصه‌ی ﻓﺮﻫﻨﮕﻰ ﺷﺒﻜﻪ درﺳﺖ می‌کنند- ﻛﻪ ﺷﻤﺎﻫﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﻣﻦ دﻳﺪه‌اﻳﺪ و مطلع‌اید ﻛﻪ به‌قصد نابود کردن و ﺷﻜﺴﺘﻦ ﺣﺮﻳﻢ ﻋﻔﺎف و ﺣﺠﺎﺑﻰ ﻛﻪ ﻣﻴﺮاث ﻫﺰاران ساله‌ای اﻳﺮاﻧﻰ اﺳﺖ. و ﻛﺸﻮر ﻣﺎ و ملت ﻣﺎ از دوران ﻗﺒﻞ از اﺳﻼم، ازلحاظ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺷﻬﻮاﻧﻰ و ﺟﻨﺴﻰ، ﻳﻚ ملت ﻋﻔﻴﻒ و ﻧﺠﻴﺐ ﺑﻮده، ﺷﺒﻜﻪ درﺳﺖ می‌کنند - همین‌ها در زمینه‌های ﺳﻴﺎﺳﻰ، ﻓﻴﻠﻢ «ﺑﺪون دﺧﺘﺮم ﻫﺮﮔﺰ» را، ﻓﻴﻠﻢ «300» را می‌سازند ﻛﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﺣﻴﺜﻴﺖ اﻳﺮاﻧﻰ اﺳﺖ و سرتاپا دروغ و ﺧﺒﺎﺛﺖ اﺳﺖ؛ ﻫﻤﺎن آدم‌ها ادعا می‌کنند ﻛﻪ ﺑﺎ اﻳﺮان دﺷﻤﻨﻰ ﻧﺪارﻧﺪ، ﺑﺎ ملت اﻳﺮان دﺷﻤﻨﻰ ﻧﺪارﻧﺪ، اما ﺷﺐ و روز دﺷﻤﻨﻰ می‌کنند. اﻳﻦ مسئله ﺧﻴﻠﻰ ﻣﻬﻢ اﺳﺖ؛ اﻳﻦ ﻧﺸﺎن دهنده‌ی اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ملت ﻣﺎ در ﻳﻚ عرصه‌ی ﻋﻈﻴﻤﻰ ﻣﺸﻐﻮل ﺣﺮﻛﺖ اﺳﺖ و در ﻣﻘﺎﺑﻞ خواسته‌های اﺳﺘﻌﻤﺎري و اﺳﺘﻜﺒﺎري و ﺟﻬﺎن خوارانِ و غصب آلود اﻳﻦ قدرت‌ها- ﻛﻪ اﻳﻦ هدف‌ها در همه‌ی دﻧﻴﺎ ﻣﻨﺘﺸﺮ اﺳﺖ و ﻣﺤﺴﻮس اﺳﺖ- اﻳﺴﺘﺎده اﺳﺖ. ﻣﺎ در ﺣﺎل ﻳﻚ ﻣﺒﺎرزه‌ى ﻋﻤﻮﻣﻰ ﻫﺴﺘﻴﻢ. ملت در ﺣﺎل ﻳﻚ ﻣﺒﺎرزه‌ى ﻋﻤﻮﻣﻰ اﺳﺖ. ﺧﺐ، در ﻳﻚ ﭼﻨﻴﻦ ﺷﺮاﻳﻄﻰ، وظیفه‌ی ﻣﺎﺳﺖ ﻛﻪ در زمینه‌ی ﻛﺎر ﺳﻴﺎﺳﻰ، ﺟﻬﺖ ﺳﻴﺎﺳﻰ، ﻃﻌﻢ ﺳﻴﺎﺳﻰِ ﻓﻴﻠﻢ ﺑﺪاﻧﻴﻢ چه‌کار دارﻳﻢ می‌کنیم.»[۲]

ترویج فساد

«اﺳﻼم، زﻧﺎن را از ﺷﺮﻛﺖ در فعالیت‌های دﻳﻨﻰ، ﺳﻴﺎﺳﻰ و ﻋﻠﻤﻰ و ﻓﺮﻫﻨﮕﻰ ﻣﻨﻊ نمی‌کند. ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺎ رﻋﺎﻳﺖ ﺣﺠﺎب و ﺣﺪود اﺳﻼﻣﻰ آن را ﺗﺸﻮﻳﻖ ﻧﻴﺰ می‌کند. زﻧﺎن ﺑﺎﻳﺪ ﻣﺮاﻗﺐ ﻓﺴﺎدي ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻛﻪ دﺷﻤﻦ ﺗﺮوﻳﺞ می‌کند. ﺑﺎ اﻳﻦ وﺻﻒ در میدان‌های ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺷﺮﻛﺖ ﻛﻨﻨﺪ.» [۳]

برنامه‌ریزی برای تمام سطوح

«در ﭘﺸﺖ پرده‌ی اﻳﻦ بدحجابی‌ها چه می‌گذرد ﻛﻪ این‌ها ﻇﺎﻫﺮ ﻛﺎر اﺳﺖ، ﺑﺪﺣﺠﺎﺑﻰ ﻳﺎ ﺣﺮف زدن ﻳﻚ دﺧﺘﺮ و ﭘﺴﺮ در ﺧﻴﺎﺑﺎن ﻛﻪ ﺷﻤﺎ می‌بینید ﺟﻮان حزب‌اللهی ﻣﺎ را ﻋﺼﺒﺎﻧﻰ می‌کند و ﻳﺎ خانواده‌ی ﺷﻬﻴﺪ را، اﻳﻦ ﻇﺎﻫﺮ ﻫﺮ ﻛﺎر اﺳﺖ. ﭘﺸﺖ پرده‌ی ﻛﺎر، مسئله‌ی ﻳﻚ شبکه‌ی ﺧﻄﺮﻧﺎك ﻓﺎﺳﺪي اﺳﺖ ﻛﻪ از ﺳﻮي ﺗﻤﺎم سیاست‌گذاران ﻏﺮﺑﻰ ضد اﺳﻼﻣﻰ دارد ﺗﻘﻮﻳﺖ می‌شود، ﺑﺮاي اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺮدم را ﺑﻪ ﻓﺴﺎد ﺑﻜﺸﺎﻧﻨﺪ و ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ جوان‌های ﻣﺎ را و جامعه‌ی ﻣﺎ را ﻓﺎﺳﺪ ﻛﻨﻨﺪ. ﺑﺮاي ﺗﻤﺎم ﻣﺮدم ﻫﻢ ﻛﻪ آﻣﺎدﮔﻰ ﻣﺨﺘﺼﺮي دارﻧﺪ، آن‌ها پیش‌بینی کرده‌اند. ﺑﺮاي ﺟﻮان و ﺑﺮاي ﻛﻮدك، ﺑﺮاي ﻧﻮﺟﻮان، ﺑﺮاي دﺧﺘﺮ، ﭘﺴﺮ، ﺣﺘّﻰ ﻣﺮد و زن‌هاﻳﻰ ﻛﻪ از دوران ﺟﻮاﻧﻰ گذشته‌اند، ﺑﺮاي ﻫﻤﻪ برنامه‌ریزی کرده‌اند و می‌خواهند ﻳﻚ ﭼﻨﻴﻦ شبکه‌ی ﻓﺴﺎدي را در داﺧﻞ به‌وسیله‌ی ﻋﻨﺎﺻﺮ واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺧﻮدﺷﺎن ﺗﺮوﻳﺞ ﻛﻨﻨﺪ. ﻋﻠﺖ ﻫﻢ یک‌چیز اﺳﺖ ﻛﻪ می‌خواهند ﺳﻼﻣﺖ جامعه‌ی ﻣﺎ را ﺳﻠﺐ ﻛﻨﻨﺪ و ﻧﺴﻞ ﺟﻮان را از اﻧﻘﻼب ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ و ﺑﻴﻨﺶ ﺳﻴﺎﺳﻰ ﻛﺸﻮر ﻣﺎ را ﻛﻪ در ﻣﺮد و زن و ﭘﻴﺮ و ﺟﻮان و ﻫﻤﻪ رﺳﻮخ و ﻧﻔﻮذ دارد، اﻳﻦ را ﺳﻠﺐ ﻛﻨﻨﺪ؛ ﺳﺮﮔﺮم ﻛﻨﻨﺪ، ﻣﺜﻞ ﺣﻴﻮاﻧﺎت، ﻣﺜﻞ ﻫﻤﺎن ﻣﺮدﻣﻰ ﻛﻪ در آن ﻛﺸﻮرﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺳﻴﺎﺳﻰ و اﺧﻼﻗﻰ و ارزش‌ها و ﺗﺤﺮﻛﺎت اﻧﺴﺎﻧﻰ ﻋﻨﺎﻳﺖ و ﺗﻮﺟﻬﻰ ﻧﺪارﻧﺪ.»[۴]

مبارزه با چادر

«در این میان ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﺷﺎﻫﺪ دست‌های ﭘﻨﻬﺎن ﻣﺒﺎرزه ﺑﺎ ﭼﺎدر ﻫﺴﺘﻴﻢ؛ ﮔﺎه در ﻟﻮاي روانﺷﻨﺎﺳﻰ رنگ‌ها و اﻳﻨﻜﻪ رﻧﮓ سیاه‌رنگ ﻧﺎاﻣﻴﺪي و دل‌مردگی و ﮔﺎه در ﻟﻮاي ﻧﻤﺎﻳﺶ فیلم‌هایی از زﻧﺎن بی‌فرهنگ و بی‌سواد ﺟﺎﻫﻞ ﭼﺎدري در ﺑﺮاﺑﺮ زﻧﺎن روﺷﻨﻔﻜﺮ و تحصیل‌کرده‌های بی چادر و ﮔﺎه ﻧﻴﺰ ﺑﺎ ﺗﺒﻠﻴﻐﺎت ﻏﻴﺮﻣﺴﺘﻘﻴﻢ دﻳﮕﺮي از ﻗﺒﻴﻞ آﻧﭽﻪ در تراکت‌های ﺗﺒﻠﻴﻐﺎﺗﻰ دیده می‌شود. پوشش چادر تخریب می‌شود.»[۵]

مبارزه با حجاب فطری

«آن ﺑﺮداﺷﺘﻦ ﺣﻔﺎظ و ﺣﺠﺎب ﻣﻴﺎن زن و ﻣﺮد اﺳﺖ، آﻣﻴﺨﺘﻦ زن و ﻣﺮد اﺳﺖ، ﻋﺮﻳﺎن ﻛﺮدن زن از ﭘﻮﺷﺶ ﺣﺠﺐ و ﻋﻔﺎﻓﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﻄﺮي اوﺳﺖ؛ و ﺑﺎﻳﺪ زﺣﻤﺖ ﺑﻜﺸﻨﺪ آن را از او ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ، ﺗﻼش می‌شود ﺑﺮاي ﺳﻠﺐ اﻳﻦ، اﻳﻦ اﺳﻤﺶ آزادي ﻧﻴﺴﺖ. اﮔﺮ اﻳﻦ را ﻛﺴﻰ دﻟﻴﻞ ﺑﺸﻤﺎرد ﺑﺮ اﻳﻨﻜﻪ اﻣﺮوز وﺿﻊ زن در دﻧﻴﺎ ﺧﻮب اﺳﺖ اﻳﻦ را ﻣﺎ به شدّت اﻧﻜﺎر می‌کنیم؛ زﻳﺮا ﻛﻪ ﺑﺮاي زن مسئله‌ی اول اﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ در ﺧﻴﺎﺑﺎن و ﻣﺤﻴﻂ اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ و رفت‌وآمدها و ﻣﺮاﻛﺰ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن در ﻛﻨﺎر ﻣﺮد و ﺑﺎ ﻣﺮد ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ.»[۶]

تضعیف نقش‌های زنانه

«هر جا ﺳﺨﻦ از ﺗﻀﻌﻴﻒ ﺧﺎﻧﻮاده اﺳﺖ، ﻧﻘﺶ اﻳﻦ ﺑﺨﺶِ ﻣﻬﻢ نادیده گرفته‌شده. هر جا ﺳﺨﻦ از بی‌اعتنایی ﺑﻪ ﻫﻨﺮ ﻣﺎدري و ﻫﻨﺮ ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻓﺮزﻧﺪ در آغوش پرمهر و ﻣﺤﺒﺖ ﻣﺎدر اﺳﺖ، اﻳﻦ ﻧﻘﺶ ﻧﺎدﻳﺪه گرفته‌شده. دﻧﻴﺎي ﻏﺮب اﻳﻦ ﺟﺮم ﺑﺰرگ را دارد ﻛﻪ اﻳﻦ ﻧﻘﺶ را ﺗﻀﻌﻴﻒ ﻛﺮده و در ﻣﻮاردي ﻧﺎدﻳﺪه ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﺑﺨﺸﻰ از ﺑﺰرﮔﻰِ اﻳﻦ ﮔﻨﺎه ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﺮﺑﻮط اﺳﺖ ﻛﻪ اﻳﻦ ﺣﺮﻛﺖ فاجعه‌آمیز را بانام« ﺣﻤﺎﻳﺖ از زن» اﻧﺠﺎم می‌دهد؛ در ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ اﻳﻦ ﺣﻤﺎﻳﺖ از زن ﻧﻴﺴﺖ؛ اﻳﻦ ﺧﻴﺎﻧﺖ ﺑﻪ زن و ﺧﻴﺎﻧﺖ ﺑﻪ اﻧﺴﺎن اﺳﺖ.»[۷]

دور کردن زن و مرد از انسانیت

«ﺗﺸﻜﻴﻼت ﺻﻬﻴﻮﻧﻴﺴﺘﻰ، ﺑﺮاي ﻓﺴﺎد ﻧﺴﻞ ﺑﺸﺮ، از ﺣﺪود ﺻﺪ و ﭘﻨﺠﺎه ﺳﺎل ﭘﻴﺶ، ﺷﺮوع ﺑﻪ برنامه‌ریزی و اشاعه‌ی ﻓﺴﺎد و ﻓﺤﺸﺎ ﻛﺮده‌اﻧﺪ. آن‌ها زن‌ها را از عفت ﺑﺸﺮي ﺧﺎرج ﺳﺎﺧﺘﻨﺪ؛ به‌طوری‌که ﺣﺘّﻰ زن‌های اروﭘﺎ و اﻣﺮﻳﻜﺎ ﻫﻢ، به این شدّت در ﭘﻨﺠﺎه ﺳﺎل اﺧﻴﺮ دﭼﺎر ﻓﺤﺸﺎ و ﻓﺴﺎد و دوري از ﻓﻀﺎﺋﻞ اﻧﺴﺎﻧﻰ ﻧﺒﻮده‌اﻧﺪ! زﻧﺎن ﻛﺸﻮرﻫﺎي اﺳﻼﻣﻰ و دﻳﮕﺮ ﻛﺸﻮرﻫﺎي دوردﺳﺖ ﻛﻪ ﺟﺎي ﺧﻮد دارد. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻣﺮدﻫﺎ را ﺑﻪ ﻓﺴﺎد و راحت‌طلبی و ﺗﻨﺒﻠﻰ و عشرت‌جویی و مصرف‌گرایی ﻛﺸﺎﻧﺪﻧﺪ و ﺑﻪ ﻗﺒﻮل وﺿﻊ زﻧﺪﮔﻰ ﺣﻴﻮاﻧﻰ وا‌داشتند.» [۸]

سرگرم کردن جوانان

«آن‌ها ﺑﺎ اﻳﻦ وﺳﻴﻠﻪ ﻓﻜﺮ می‌کنند ﻛﻪ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺗﻮاﻧﺴﺖ نسل‌های ﻣﺎ را به‌خصوص ﻧﺴﻞ ﺟﻮان را ـﭼﻪ ﭘﺴﺮ و ﭼﻪ دﺧﺘﺮ راـ از ﺷﻮر اﻧﻘﻼﺑﻰ، ﺗﺤﺮك اﻧﻘﻼﺑﻰ و از ﻛﺎر و ﺳﺎزﻧﺪﮔﻰ ﺑﺎزدارﻧﺪ و آن‌ها را ﺳﺮﮔﺮم ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺟﻨﺴﻰ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻓﺤﺸﺎ و ﻣﻨﻜﺮات ﻛﻨﻨﺪ. اﻟﺒﺘّﻪ ﻓﻜﺮﺷﺎن درﺳﺖ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ. اﮔﺮ در ﻳﻚ ﻣﻤﻠﻜﺘﻰ این‌طور ﭼﻴﺰﻫﺎ راﻳﺞ ﺑﺸﻮد، جوان‌ها به‌جای اﻳﻨﻜﻪ ﺳﺮﮔﺮم ﻛﺎر، ﺗﻼش و ﺳﺎزﻧﺪﮔﻰ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺳﺮﮔﺮم آراﻳﺶ و ﻟﺒﺎس ﭘﻮﺷﻴﺪن و اﻃﻔﺎي شهوات هوسرانی و از اﻳﻦ ﻗﺒﻴﻞ ﭼﻴﺰﻫﺎ ﺷﻮﻧﺪ، ﻋﺎﻗﺒﺖ اﻳﻦ ﻣﻤﻠﻜﺖ ﺑﺴﻴﺎر ﺑﺪ و ﺗﻠﺦ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد و ﻛﺎر آن ﻣﺮدم ﺳﺎﺧﺘﻪ اﺳﺖ؛ به‌خصوص ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﻠﺖ ﻣﺎ ﻛﻪ در دوران ﺳﺎزﻧﺪﮔﻰ اﺳﺖ و ﻣﺎ اﺣﺘﻴﺎج ﺑﻪ ﻳﻚ ﺣﺮﻛﺖ ﻋﻈﻴﻢ و همه‌جانبه ﻣﺮدم به‌خصوص ﻧﺴﻞ ﺟﻮان ﺑﺮاي ﺳﺎزﻧﺪﮔﻰ دارﻳﻢ. اﻳﻦ ﻛﺎر را در ﻣﻤﻠﻜﺖ ﻣﺎ دارﻧﺪ می‌کنند. ﻣﺎ اﻃﻼع دارﻳﻢ ﻛﻪ اﻳﻦ ﺗﻈﺎﻫﺮ ﺑﻪ ﺑﺪﻟﺒﺎﺳﻰ، بی‌حجابی و ﺑﺪﺣﺠﺎﺑﻰ، ﭘﻮﺷﻴﺪن ﻟﺒﺎس ﻧﺎﻣﻨﺎﺳﺐ و ﻗﺒﻮل ﻛﺮدن ﻧﺎم‌هاي ﻧﺎﭘﺴﻨﺪي ﻛﻪ در دﻧﻴﺎ به‌عنوان اﻓﺮاد ﻣﻨﺤﺮف ـﭼﻪ ازلحاظ ﺟﻨﺴﻰ و ﭼﻪ ازلحاظ ﺷﻬﻮاﻧﻰـ شناخته‌شده‌اند، اﻳﻦ ﻛﺎرﻫﺎ در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ در اﻳﺮان از ﻃﺮف سیاست‌های ﺟﻬﺎﻧﻰ ﺗﺮوﻳﺞ می‌شود. ﻣﺎ از این‌ها ﻣﻄﻠﻊ و ﺑﺎﺧﺒﺮ ﻫﺴﺘﻴﻢ. همین‌طور اﻃﻼع دارﻳﻢ ﻛﻪ ﺑﻌﻀﻰ از پوشش‌هایی ﻛﻪ ﺑﻌﻀﻰ از جوان‌های ﻏﺎﻓﻞ ﻣﺎ دوﺳﺖ می‌دارند و آن‌ها را می‌پوشند، ﺑﺎ ﻧﺎم‌هاي ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺣﺎﻻ اسم‌هایشان را نمی‌آورم، اﻳﻦ پوشش‌ها و لباس‌ها را ﺑﻌﻀﻰ از فروشگاه‌های واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ گروهک‌ها ﻣﻴﻔﺮوﺧﺘﻨﺪ؛ ﺑﻪ ﻗﻴﻤﺖ ارزان ﻫﻢ ﻣﻴﻔﺮوﺧﺘﻨﺪ درحالی‌که لباس‌های دﻳﮕﺮ ﮔﺮان ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﻳﺎ ﻣﺜﻼً ﭘﺎرﭼﻪ ﺧﻴﻠﻰ ارزان ﻧﻴﺴﺖ، در جامعه‌ی ﻣﺎ اﻳﻦ ﻟﺒﺎس را ﺧﻴﻠﻰ ارزان در ﺑﻌﻀﻰ فروشگاه‌ها ﻣﻴﻔﺮوﺧﺘﻨﺪ. این‌ها ﺑﺮاي ﭼﻴﺴﺖ؟ ﺑﺮاي اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺮدم را و به‌خصوص ﻧﺴﻞ ﺟﻮان ﺑﺎﻻﺧﺺ ﺟﻮان تحصیل‌کرده را ﺳﺮﮔﺮم این‌گونه ﭼﻴﺰﻫﺎي ﭘﺴﺖ و ﺣﻘﻴﺮ و دور از برنامه‌ی اﻧﻘﻼب ﻛﻨﻨﺪ. اﻳﻦ را ﻫﻤﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺪاﻧﻨﺪ؛ ﻃﺒﻴﻌﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺮدم در ﻗﺒﺎل اﻳﻦ ﺣﻮادث نمی‌توانند بی‌تفاوت ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ. ﺷﻤﺎ ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ اﻣﺮوز ﭼﻨﺪ ﻫﺰار ﻳﺎ ﭼﻨﺪ ﻣﻴﻠﻴﻮن از جوان‌های ﻛﺸﻮر درصحنه‌های ﻣﺒﺎرزه، در ﺟﻬﺎد ﺳﺎزﻧﺪﮔﻰ، ﻧﻬﻀﺖ ﺳﻮادآﻣﻮزي، دستگاه‌ها و ارگان‌های دﻳﮕﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺮاي اﻧﻘﻼب و ﻣﺮدم ﻛﺎر می‌کنند. اﻳﻦ جوان‌ها ﭼﻪ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ، جوان‌های اﻳﻦ مملکت‌اند.» [۹]

مبارزه با دین

«همه‌ی ادﻳﺎن ﻋﺎﻟﻢ، نه‌فقط دﻳﻦ اﺳﻼم؛ـ ﻣﻨﺘﻬﺎ دﻳﻦ اﺳﻼم منظم‌تر دقیق‌تر از ﺳﺎﻳﺮ ادﻳﺎن ـ ﺑﺎ عنان‌گسیختگی ﺷﻬﻮات اﻧﺴﺎن‌ها مخالف‌اند. ادﻳﺎن ﺑﺮاي ﺷﻬﻮات، ﺿﺎﺑﻄﻪ و ﻗﺎﻋﺪه و ﺣﺪود و ﻗﻴﻮد دارﻧﺪ. ﭘﺮورش روح اﻧﺴﺎن، ﺑﺪون ﻣﺤﺪود ﻛﺮدن ﺷﻬﻮات ﻛﻪ امکان‌پذیر ﻧﻴﺴﺖ. وقتی‌که ﺷﻬﻮات اﻧﺴﺎن، عنان‌گسیخته ﺑﺎﺷﺪ، ﻫﻤﺎن ﺣﻴﻮان و بهایم اﺳﺖ و رﺷﺪ اﻧﺴﺎﻧﻰ اﻣﻜﺎن ﻧﺪارد. ﻟﺬا ادﻳﺎن ﺑﺎ ﺷﻬﻮات و عنان‌گسیختگی آن مخالف‌اند. ﭘﺲ در ﻫﺮ جامعه‌ای، راه مبارزه‌ی ﺳﺎده و آﺳﺎن ﺑﺎ ادﻳﺎن اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ راه عنان‌گسیختگی و مهارگسیختگی ﺷﻬﻮات را ﺑﺎز ﻛﻨﻨﺪ. در اﻳﺮان، اﻳﻦ ﻛﺎر را ﺷﺮوع ﻛﺮدﻧﺪ، یکی از راه‌هایش ـ ﻛﻪ ﺟﺰو مهم‌ترین ﻛﺎرﻫﺎ ﺑﻮد ـ ﻛﺸﻒ ﺣﺠﺎب ﺑﻮد. ﻳﻜﻰ دﻳﮕﺮ از راه‌هایش، رواج می‌خوارگی ﺑﻮد ﻛﻪ اﻳﻦ ﻛﺎر را اﻧﺠﺎم دادﻧﺪ. ﻛﺎر دﻳﮕﺮ اﻳﻦ بود که رابطه ﻣﺤﺪود زن و ﻣﺮد را ﺑﺸﻜﻨﻨﺪ، اﻳﻦ ﺟﺰو ﻛﺎرﻫﺎي تجربه‌شده اﺳﺖ. وﺳﺎﻳﻞ ﺟﺪﻳﺪ ﻋﻠﻤﻰ و پیشرفت‌های ﺗﻤﺪّن ـ ﻣﺜﻞ ﺳﻴﻨﻤﺎ و رادیوتلویزیون و امثال این‌ها ـ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ آن‌ها اﻳﻦ اﻣﻜﺎن را می‌داد ﻛﻪ ﺑﺎ ﺧﻴﺎل راﺣﺖ اﻳﻦ ﻛﺎرﻫﺎ را در جامعه اﻧﺠﺎم ﺑﺪﻫﻨﺪ. اﻳﻦ، ﻏﻴﺮ از مقوله‌ی ﻋﻠﻢ و ﺳﻮاد و فکریات و ذﻫﻨﻴﺎت ﺑﻮد. اﺷﺘﺒﺎه اﻳﻨﺠﺎﺳﺖ ﻛﻪ عدّه‌ای ﺧﻴﺎل می‌کنند، آن ﭼﻴﺰي ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ می‌شود ﺷﻬﻮات رواج ﭘﻴﺪا ﻛﻨﺪ، ﻋﻠﻢ و داﻧﺶ اﺳﺖ، ﻧﻪ، ﻋﻠﻢ و داﻧﺶ، آن ﺟﺮﻳﺎن دوم بود. ﺟﺮﻳﺎن اول، ﺟﺮﻳﺎن ﻓﺮﻫﻨﮕﻰ ﻣﺤﺾ و ﺑﺎز ﻛﺮدن راه ﻓﺴﺎد ﻓﻜﺮي و ﻋﻤﻠﻰ و ﺟﻨﺴﻰ و اﺑﺘﺬال زﻧﺪﮔﻰ روي ﻣﺮدم ﺑﻮد. اﻳﻦ، آن کار اول ﺑﻮد ﻛﻪ اﻧﺠﺎم دادﻧﺪ. ﻟﺬا اوﻟﻴﻦ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺑﺎ اﻳﻦ جمله‌ی غربی‌ها در اﻳﺮان و همین‌طور در ﻛﺸﻮرﻫﺎي دﻳﮕﺮ ﻓﺎﺳﺪ ﺷﺪﻧﺪ، ﺑﺎﺳﻮادان ﻧﺒﻮدﻧﺪ؛ ﺑﺴﻴﺎري از بی‌سوادان ﺑﻮدﻧﺪ. ﻫﻤﻴﻦ ﺣﺎﻻ ﻫﻢ همین‌طور اﺳﺖ. ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ در دوران رژﻳﻢ ستم‌شاهی ﻏﺮق در ﻓﺴﺎد ﺑﻮدﻧﺪ، اﻛﺜﺮ و اﻏﻠﺒﺸﺎن بی‌سوادان و ﻃﺒﻘﺎت ﻣﺘﻮﺳﻂ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻮدﻧﺪ. ﺑﻠﻪ، رﻓﺎه ﻣﺆﺛﺮ اﺳﺖ و ﻛﻤﻚ می‌کند. آن ﺣﺎﻟﺖ رﻓﺎه و مصرف‌زدگی و آﺳﺎﻳﺶ زﻧﺪﮔﻰ، ﺑﻪ آن ﻓﺴﺎدي ﻛﻪ آن‌ها دﻧﺒﺎل می‌کردند و برنامه‌ریزی می‌نمودند، ﻛﻤﻚ می‌کرد.» [۱۰]

استفاده نامشروع از غریزه‌های فطری

«ﻓﺴﺎد ﺟﻨﺴﻰ، بی‌بندوباری ﺟﻨﺴﻰ، ﻋﺪم رﻋﺎﻳﺖ ﺿﻮاﺑﻂ و ﺣﺪود، اﺳﺘﻔﺎده از ﻏﺮاﻳﺰ ﺟﻨﺴﻰ، این‌یکی از آن ﻣﻮاردي اﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﻚ ﻏﺮﻳﺰه دﭼﺎر اﻧﺤﺮاف ﺷﺪه اﺳﺖ و ﻣﺎ می‌بینیم ﻛﻪ ﺑﺎ ﺑﻪ اﻧﺤﺮاف ﻛﺸﺎﻧﺪن و ﻏﻠﻂ اﺳﺘﻔﺎده ﻛﺮدن از غریزه‌ی ﺟﻨﺴﻰ ﻣﺮد و زن در ﺳﻄﻮح ﻣﺨﺘﻠﻒ ﭼﻪ ﻣﺸﻜﻼت ﺑﺰرﮔﻰ ﺑﺮاي ﺟﻮاﻣﻊ ﺑﻪ وﺟﻮد می‌آید و اﻣﺮوز دﻧﻴﺎ به‌خصوص ﺟﻮاﻣﻊ ﻏﺮﺑﻰ در ﭼﻪ مرض‌های لاعلاج اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ و روﺣﻰ و ﺟﺴﻤﻰ ﺑﻪ ﺳﺮ می‌برند. ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﻣﺼﻴﺒﺖ ﺑﺰرگ در زﻣﺎن ﻣﺎ، ﻳﻌﻨﻰ در اﻳﻦ ﭼﻨﺪﻳﻦ ده ﺳﺎﻟﻰ ﻛﻪ اﺳﺘﻌﻤﺎر و سیاست‌های سلطه‌گر ﺑﺮ ﻛﺸﻮرﻫﺎي اﺳﻼﻣﻰ ﺗﺴﻠﻂ ﭘﻴﺪا ﻛﺮدﻧﺪ، ﺑﻼ و ﻣﺼﻴﺒﺖ ﺑﺰرگ اﻳﻦ ﺑﻮد ﻛﻪ اﺳﺘﻌﻤﺎرﮔﺮان ﺑﺮاي اﻳﻨﻜﻪ ﺑﺮ ﺟﻮاﻣﻊ اﺳﻼﻣﻰ ﻣﺴﻠﻂ ﺑﺸﻮﻧﺪ، از ﻫﺮ اﻫﺮﻣﻰ اﺳﺘﻔﺎده ﻛﺮدﻧﺪ. از ﻫﺮ وسیله‌ای ﺑﻬﺮه ﺑﺮدﻧﺪ؛ ﺣﺘّﻰ ﺟﻨﺎﻳﺘﻜﺎراﻧﻪﺗﺮﻳﻦ اﺑﺰارﻫﺎ و وﺳﺎﻳﻞ را ﻫﻢ از ﻳﺎد ﻧﺒﺮدﻧﺪ و ﻳﻜﻰ از آن‌ها ﻫﻤﻴﻦ مسئله‌ی ﺟﻨﺴﻰ و ﻛﺸﺶ ﺟﻨﺴﻰ و میل‌زن و ﻣﺮد ﻛﻪ به‌طور ﻃﺒﻴﻌﻰ در آن‌ها ﻫﺴﺖ، استفاده‌ی ﻧﺎﻣﺸﺮوع و ﻧﺎدرﺳﺖ را از اﻳﻦ اﺣﺴﺎس ﻃﺒﻴﻌﻰ در اﻧﺴﺎن ﺑﺮدﻧﺪ .»[۱۱]

تمسخر آداب شرعی

«از راه‌هایی ﻛﻪ ﺻﻬﻴﻮﻧﻴﺴﺖ ﺟﻬﺎﻧﻰ ﺑﺮاي ﺑﻪ ﺳﻠﻄﻪ و زﻧﺠﻴﺮ ﻛﺸﻴﺪن ملت‌ها به‌کاربرده ﻫﻤﻴﻦ اﺳﺖ؛ ﺗﺮوﻳﺞ ﻓﺴﺎد و ﻓﺤﺸﺎ، ﻣﺨﻠﻮط ﻛﺮدن دﺧﺘﺮﻫﺎ و ﭘﺴﺮﻫﺎ، آزاد ﻛﺮدن رواﺑﻂ ﺟﻨﺴﻰ، ﻣﺴﺨﺮه ﻛﺮدن اﺧﻼق ﺟﻨﺴﻰ ﻧﺠﻴﺒﺎﻧﻪ. این‌یکی از ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ اﺳﺘﻜﺒﺎر ﺟﻬﺎﻧﻰ از آن، در ﺳﻄﺢ دﻧﻴﺎ به‌عنوان ﻳﻚ اﺑﺰار ﺳﻴﺎﺳﻰ ﺑﺮاي از ﺑﻴﻦ ﺑﺮدن و ﻧﺎﺑﻮد ﻛﺮدن اﺳﺘﻔﺎده می‌کند. ﻣﺎ ﭼﻄﻮر در ﻣﻴﺎن ﻳﻚ ﻣﻠﺖ اﻧﻘﻼﺑﻰ ﻛﻪ جوان‌هایش در جبهه‌ی ﺟﻨﮓ و جبهه‌ی ﺳﺎزﻧﺪﮔﻰ آن‌جور دارﻧﺪ ﻓﺪاﻛﺎري می‌کنند، اﺟﺎزه ﺑﺪﻫﻴﻢ ﻳﻚ ﻋﺪّه اﻓﺮاد بی‌بندوبار در خیابان‌ها ﺑﻴﺎﻳﻨﺪ و ﻫﻤﻪ اﻳﻦ ﻓﻀﺎي ﻣﻘﺪّس و ﻧﺠﻴﺐ اﺳﻼﻣﻰ ﺑﻌﺪ از اﻧﻘﻼب را لکه‌دار ﻛﻨﻨﺪ. ﺧﺐ ﻣﻌﻠﻮم اﺳﺖ ﭼﻨﻴﻦ ﭼﻴﺰي نمی‌شود.»[۱۲]

ایجاد جاذبه‌ی جنسی

«هرگاه سلطه‌گران بخواهند روح ﺳﻠﺤﺸﻮري و ﺷﺠﺎﻋﺖ و ﻣﺮداﻧﮕﻰ را و ﻓﺪاﻛﺎري و اﻳﺜﺎر را از ﻳﻚ ﻣﻠﺘﻰ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ، ﻳﻜﻰ از برنده‌ترین حربه‌ها ﻋﻠﻴﻪ اﻳﻦ ﻣﻠﺖ، اﻳﺠﺎد و ﺗﺸﺪﻳﺪ جاذبه‌های ﺟﻨﺴﻰ و ﻛﺸﺎﻧﺪن ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻓﺤﺸﺎ در اﻳﻦ ﻣﻠﺖ اﺳﺖ. تجربه‌ای ﻛﻪ در دﻧﻴﺎ ﺑﺎرﻫﺎ و ﺑﺎرﻫﺎ ﺗﻜﺮار ﺷﺪه.»[۱۳]

القای باور ابزار بودن به زن

«زن ﺑﺎﻳﺪ از ﺑﺎور ﻏﻠﻄﻰ ﻛﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﻳﺶ در ذﻫﻦ او ﺑﻪ وﺟﻮد آورده‌اﻧﺪ، ﺑﺎﻳﺪ ﺧﺎرج ﺷﻮد و آن ﺑﺎور ﻏﻠﻂ آن اﺳﺖ ﻛﻪ زن وسیله‌ای اﺳﺖ ﺑﺮاي اﻟﺘﺬاذ ﻣﺮد. اﻳﻦ ﺑﺎوري اﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺼﺮﻓﻰ و اﺳﺘﻌﻤﺎري ﻏﺮب ﺑﻪ ﻣﺎ ﺗﺤﻤﻴﻞ ﻛﺮده اﺳﺖ ﻛﻪ اﻟﺒﺘّﻪ زمینه‌ی ﺑﺎور در کاخ‌های ﺳﻼﻃﻴﻦ و مرفّهین ﺗﺎرﻳﺦ وجود داشته و آن‌ها اولین کسانی ﺑﻮدﻧﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ ﺑﺬر ﭘﻠﻴﺪ را در ذﻫﻨﻴﺖ ﺟﻮاﻣﻊ ﭘﺎﺷﻴﺪﻧﺪ؛ اما ﻏﺮب آن را ﺑﻪ اوج ﺧﻮد رﺳﺎﻧﻴﺪ. اﻳﻦ ﺑﺎور را ﺑﺎﻳﺪ از ذهن‌ها ﺧﺎرج ﻛﻨﻴﻢ و ﺷﺎﻳﺪ از ذﻫﻦ خودزن ﺑﻪ ﻫﻤﺎن دﺷﻮاري ﺧﺎرج می‌شود ﻛﻪ از ذﻫﻦ ﻣﺮد؛ زﻳﺮا ﻛﻪ ﻫﺮ دو براثر ﺗﻠﻘﻴﻦ ﻃﻮﻻﻧﻰ، اﻳﻦ ﺑﺎور را ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ.»[۱۴]

اشاعه‌ی بنیان‌های ﻓﺮﻫﻨﮕﻰِ ﻓﺎﺳﺪﺳﺎز

«دﺷﻤﻨﺎن ملت اﻳﺮان ﺑﻴﺶ ازآنچه ﺑﻪ ﺗﻮپ و ﺗﻔﻨﮓ و اﻳﻦ ﭼﻴﺰﻫﺎ اﺣﺘﻴﺎج داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺑﻪ اشاعه‌ی بنیان‌های ﻓﺮﻫﻨﮕﻰِ ﻓﺎﺳﺪﺳﺎز ﻧﻴﺎز دارﻧﺪ. در ﺧﺒﺮﻫﺎ ﺧﻮاﻧﺪم ﻛﻪ ﻳﻜﻰ از مسئولان ﻳﻚ ﻣﺮﻛﺰ ﻣﻬﻢ ﺳﻴﺎﺳﻰ در اﻣﺮﻳﻜﺎ ﮔﻔﺘﻪ به‌جای اﻧﺪاﺧﺘﻦ ﺑﻤﺐ، دامن‌های ﻛﻮﺗﺎه ﺑﺮاﻳﺸﺎن ﺑﻔﺮﺳﺘﻴﺪ! راﺳﺖ می‌گوید؛ اﮔﺮ برای کشوری ﺷﻬﻮات ﺟﻨﺴﻰ و آﻣﻴﺰش بی‌رویه‌ی زن و ﻣﺮد و دﺧﺘﺮ و پسر را ﺗﺮوﻳﺞ ﻛﺮدﻧﺪ و ﺟﻮان را ﺑﻪ راه‌هایی ﻛﺸﺎﻧﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﻏﺮﻳﺰه‌ي او ﻫﻢ به‌طور ﻃﺒﻴﻌﻰ ﻣﺘﻤﺎﻳﻞ ﺑﻪ آن اﺳﺖ، دﻳﮕﺮ اﺣﺘﻴﺎج ﺑﻪ اﺳﺘﻔﺎده‌ي از ﺗﻮپ و ﺗﻔﻨﮓ ﻋﻠﻴﻪ ﻳﻚ ملت ﻧﻴﺴﺖ. ﻓﺴﺎد، ﻳﻚ ملت را به‌خودی‌خود ﺿﺎﻳﻊ و ﺑﺎﻃﻞ می‌کند و آﻳﻨﺪه‌ي او را ﺗﺒﺎه می‌سازد. اﻣﺮوز ﺧﻮد آمریکایی‌ها از آﻳﻨﺪه‌ي ﺧﻮدﺷﺎن دارﻧﺪ می‌ترسند؛ ﻣﻦ اﻳﻦ را در ﺑﻌﻀﻰ از ﻣﻘﺎﻻت روشن‌بینانشان می‌بینم؛ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ اﻵن ﻫﻢ ﻧﻴﺴﺖ؛ ﺷﺎﻳﺪ ده‌پانزده ﺳﺎل اﺳﺖ ﻛﻪ اﻳﻦ ﭘﺪﻳﺪه در اﻣﺮﻳﻜﺎ پیدا شده. ﻛﺴﺎﻧﻰ از صاحب‌نظرهای این‌ها ﻧﺴﻞ اﻣﺮوز اﻣﺮﻳﻜﺎ و رﺷﺪ ﻓﺴﺎد در آن را می‌بینند؛ رواج ﻫﻤﺠﻨﺲﺑﺎزي، ﻧﺎﺑﻮدي ﺧﺎﻧﻮاده، ﻛﺜﺮت ﻛﻮدﻛﺎن خیابان خواب و رﺷﺪ ﺟﻨﺎﻳﺖ ﻛﻮدﻛﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن را ﻣﺸﺎﻫﺪه می‌کنند؛ می‌دانند ﻛﻪ اﻳﻦ وضعیت حتّی ﻛﺸﻮري ﺑﺎ ﺗﻤﺪّن آمریکایی را- بااین‌همه ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﻋﻠﻤﻰ و ﻓﻨﺎوري- در آﻳﻨﺪه‌اي نه‌چندان دور ﺑﻪ زﻣﻴﻦ ﺧﻮاﻫﺪ زد؛ ﻟﺬا دارﻧﺪ ﻫﺸﺪار می‌دهند. از مدّت‌ها ﭘﻴﺶ توصیه‌ی آن‌ها اﻳﻦ ﺑﻮده اﺳﺖ - و ﺣﺘّﻰ ﺑﻪ ﻫﺎﻟﻴﻮود و ﺟﺎﻫﺎي دﻳﮕﺮ هم‌فشار می‌آورند - ﻛﻪ در تلویزیون‌ها به جای ﻧﻤﺎﻳﺶ فیلم‌های شهوت ناک و خشونت‌بار، فیلم‌های ﺧﺎﻧﻮادﮔﻰ را ﻧﻤﺎﻳﺶ ﺑﺪﻫﻨﺪ، ﻛﻪ رمان‌هایش ﻫﻢ منتشرشده اﺳﺖ. ﺣﺘّﻰ اﺳﻢ نویسنده‌ها را ﻫﻢ ذﻛﺮ ﻛﺮده‌اﻧﺪ. اﻟﺒﺘّﻪ ﺣﺮﻛﺖ و ﻣﺴﻴﺮ آن‌ها در ﺟﻬﺖ ﻓﺴﺎد ﺑﻪ نقطه‌ای رﺳﻴﺪه ﻛﻪ قابل‌پیشگیری ﻧﻴﺴﺖ و نمی‌توانند ﺟﻠﻮي اﻳﻦ ﻓﺴﺎد را ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ. ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻣﺨﺘﺼﺮي ﺑﻪ ﺗﺄﺧﻴﺮ ﺑﻴﻨﺪازﻧﺪ، اما نمی‌توانند ﺟﻠﻮﻳﺶ را ﻧمی‌تواﻧﻨﺪ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ. ﻟﻴﻜﻦ ﻣﺎ می‌توانیم؛ ﻣﺎ ﻫﻨﻮز ﺑﺎ آن سراشیبی‌های ﺧﻄﺮﻧﺎك ﺧﻴﻠﻰ فاصله ‌داریم.»[۱۵]

آموزش

«اﻣﺮوز، اﮔﺮ ﺗﻤﺎﻳﻼت ﺑﺮﺧﻰ خانواده‌های اﻳﺮاﻧﻰ داﺧﻞ کشور را ﺑﻪ اﻧﺠﺎم آن آداب و اﻃﻮار و ﻟﺒﺎس و ﻣﻌﺎﺷﺮت می‌بینید، نتیجه‌ی تعلیمات همان معلمان رذل و ﺧﺎﺋﻦ ﻏﺮﺑﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ در ﻃﻮل ده‌ها ﺳﺎل در اﻳﻦ کشور نفوذ و رﺷﺪ ﻳﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. بااینکه اﻧﻘﻼب آﻣﺪ و ﺗﺤﻮل ﻋﻈﻴﻤﻰ در ﻓﺮﻫﻨﮓ و ذهنیت ﻣﺮدم ﺑﻪ وﺟﻮد آورد، بااین‌حال، ﺑﺴﻴﺎري از اﻓﺮادي ﻛﻪ ﻫﻨﻮز دﻟﺸﺎن در ﻫﻮاي ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻰ ﻏﺮﺑﻰ اﺳﺖ، ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ از ﻣﻔﺎﺳﺪ زﻧﺪﮔﻰ ﻏﺮﺑﻰ ﻛﻪ لجن آلوده و ﻓﺎﺳﺪ اﺳﺖ و در آن، هیچ‌یک از بنیان‌های اﺻﻴﻞ ﺑﺸﺮي ﻫﻤﭽﻮن ﺧﺎﻧﻮاده و ﺷﺨﺼﻴﺖ اﻧﺴﺎﻧﻰ زن و ﻣﺮد ﺳﺎﻟﻢ نمی‌ماند، اطلاعی ﻧﺪارﻧﺪ.»[۱۶]

ﻣﺮدواره ﻛﺮدن زن

«ﻣﺮدواره ﻛﺮدن زن؛ ﻳﻌﻨﻰ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل اﻳﻦ هستند ﻛﻪ ﻣﺸﺎﻏﻞ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻰ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺳﺎﺧﺖ ﺟﺴﻤﻰ، ﻋﺼﺒﻰ و ﻓﻜﺮي ﻣﺮد ﺳﺎزﮔﺎرﺗﺮ اﺳﺖ را ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺑﺎﻧﻮان و زﻧﺎن، ﺑﻜﺸﺎﻧﻨﺪ و اﻳﻦ را ﻳﻚ اﻓﺘﺨﺎر ﺑﺮاي زن و ﻳﻚ اﻣﺘﻴﺎز ﺑﺮاي زن ﻗﺮار ﺑﺪﻫﻨﺪ. ﻣﺎ در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﻳﻦ دﭼﺎر اﻧﻔﻌﺎل ﺷﺪﻳﻢ، ﻳﻌﻨﻰ دور ﺧﻮردﻳﻢ؛ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻧﺎداﻧﺴﺘﻪ، ﻧﺎﺧﻮاﺳﺘﻪ، اﻳﻦ ﮔﻔﺘﻤﺎن را ﻗﺒﻮل ﻛﺮدﻳﻢ. می‌بینید ﻣﺎ الآن اﻓﺘﺨﺎر می‌کنیم ﻛﻪ ﻓﻼن ﺗﻌﺪاد زن، در ﻓﻼن بخش‌های اﺟﺮاﻳﻰ ﻛﺸﻮر دارﻳﻢ. اﺷﺘﺒﺎه ﻧﺸﻮد، از اﻳﻨﻜﻪ اﻳﻦ ﺑﺎﻧﻮان در اﻳﻦ ﻣﻨﺎﺻﺐ اﺟﺮاﻳﻰ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻣﻦ ﻫﻴﭻ ﻣﺸﻜﻠﻰ ﻧﺪارم؛ ﻳﻌﻨﻰ ﻣﻨﻊ نمی‌کنم، ﻧﻔﻰ نمی‌کنم، اﻳﺮادي ﻫﻢ ﺑﺮاﻳﺶ ﻗﺎﺋﻞ ﻧﻴﺴﺘﻢ - ﻓﺮض ﻛﻨﻴﺪ وزﻳﺮ ﺑﻬﺪاﺷﺖ ﻣﺎ ﻳﻚ ﺧﺎﻧﻢ ﺑﻮد، ﻳﺎ ﻣﻌﺎوﻧﻴﻦ رئیس‌جمهور ﻣﺜﻼً ﻳﺎ بخش‌های ﻣﺨﺘﻠﻒ در ﺑﻴﻨﺸﺎن ﺑﺎﻧﻮان ﻫﺴﺘﻨﺪ، اﻳﻦ ازنظر ﻣﻦ اﺷﻜﺎﻟﻰ ﻧﺪارد - آﻧﭽﻪ اﺷﻜﺎل دارد، اﻓﺘﺨﺎر ﺑﻪ اﻳﻦ اﺳﺖ؛ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺑﻪ رخ دﻧﻴﺎ ﺑﻜﺸﻴﻢ ﻛﻪ ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ، ﻣﺎ در بخش‌های اﺟﺮاﻳﻰ این‌قدر زن‌داریم! اﻳﻦ ﻫﻤﺎن دور ﺧﻮردن اﺳﺖ، اﻳﻦ ﻫﻤﺎن ﻣﻨﻔﻌﻞ ﺷﺪن اﺳﺖ؛ اﻳﻦ اﻓﺘﺨﺎري ﻧﺪارد. ﺧﻴﻠﻰ ﺧﺐ، ﻳﻚ ﺧﺎﻧﻤﻰ اﺳﺖ، ارزش‌هایی داﺷﺘﻪ، توانایی‌هایی پیداکرده، ﻣﻨﺎﺳﺐِ اﻳﻦ ﻣﻘﺎم ﺷﺪه؛ ﺧﻴﻠﻰ ﺧﺐ، ﺑﮕﺬارﻧﺪ، ﺧﻼف ﻗﺎﻧﻮن ﻫﻢ ﻛﻪ ﻧﺒﻮده؛ اما اﻳﻨﻜﻪ ﻣﺎ ﺑﻪ اﻳﻦ اﻓﺘﺨﺎر ﺑﻜﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ، ﻣﺎ اﻳﻦ ﺗﻌﺪاد ﺧﺎﻧﻢِ مسئول در بخش‌های اﺟﺮاﻳﻰ دارﻳﻢ، اﻳﻦ ﻏﻠﻂ اﺳﺖ. اﮔﺮ ﻣﺎ اﻓﺘﺨﺎر ﻛﻨﻴﻢ ﻛﻪ اﻳﻦ ﺗﻌﺪاد ﺧﺎﻧﻢ روﺷﻨﻔﻜﺮ، ﺧﺎﻧﻢ تحصیل‌کرده دارﻳﻢ، اﻳﻦ ﺧﻮب اﺳﺖ، این جا دارد؛ اﮔﺮ ﺑﮕﻮﻳﻴﻢ اﻳﻦ ﻣﻘﺪار ﺧﺎﻧﻢ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه، ﺧﺎﻧﻢ فعال ﻓﺮﻫﻨﮕﻰ ﻳﺎ فعال ﺳﻴﺎﺳﻰ دارﻳﻢ، اﺷﻜﺎﻟﻰ ﻧﺪارد؛ اﮔﺮ ﺑﮕﻮﻳﻴﻢ اﻳﻦ ﻣﻘﺪار ﺧﺎﻧﻢ شهادت‌طلب و مجاهده کار در میدان‌های ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن دارﻳﻢ، اﻳﻦ ﺧﻮب اﺳﺖ؛ اﮔﺮ ﺑﮕﻮﻳﻴﻢ اﻳﻦ ﻣﻘﺪار ﺧﺎﻧﻤﻰ ﻛﻪ در عرصه‌های ﺳﻴﺎﺳﻰِ اﻧﻘﻼﺑﻰ فعال‌اند - ﮔﻮﻳﻨﺪه‌اﻧﺪ، نویسنده‌اند - دارﻳﻢ، اﻳﻦ ﺧﻮب اﺳﺖ؛ اﻓﺘﺨﺎر ﺑﻪ این‌ها ﺧﻮب اﺳﺖ؛ اما اﻓﺘﺨﺎر ﺑﻪ اﻳﻨﻜﻪ ﻣﺎ اﻳﻦ ﺗﻌﺪاد وزﻳﺮ زن، اﻳﻦ ﺗﻌﺪاد ﻧﻤﺎﻳﻨﺪه‌ي زن، این تعداد ﻣﻌﺎون بخش‌های ﻣﺨﺘﻠﻒ زن، اﻳﻦ ﺗﻌﺪاد رﺋﻴﺲ ﻣﺆﺳﺴﺎت ﺗﺠﺎري زن‌داریم، اﻓﺘﺨﺎر ﺑﻪ اﻳﻦ ﻏﻠﻂ اﺳﺖ؛ اﻳﻦ اﻧﻔﻌﺎل در ﻣﻘﺎﺑﻞ آن‌ها اﺳﺖ. ﻣﮕﺮ ﺑﻨﺎ ﺑﻮده ﻣﺎ ﻛﺎرﻫﺎي ﻣﺮداﻧﻪ را ﺑﻪ زﻧﻬﺎ ﺑﺪﻫﻴﻢ؟»[۱۷]

هدایت غرایز فطری زن

«اﺳﺘﻌﻤﺎر ﻓﺮﻫﻨﮕﻰ و اﺳﺘﻌﻤﺎر اﺧﻼﻗﻰ و ﺗﺮﺑﻴﺘﻰ ﺧﻮاﺳﺘﻪ از اﻳﻦ ﻏﺮاﻳﺰ استفاده کند ﺑﺮاي ﺑﻪ ﺗﺒﺎﻫﻰ ﻛﺸﺎﻧﺪن ﻋﺎﻟﻢ و آدم، اﻳﻦ خودنمایی‌هایی ﻛﻪ ﺷﻤﺎ می‌بینید زﻧﺎن در همه‌جاي دﻧﻴﺎ می‌کنند. اﺻﻼً زن را ﺑﺎ اﻳﻦ ﺧﺎﺻﻴﺖ می‌خواهند به دنیا ﻧﺸﺎن ﺑﺪﻫﻨﺪ. البته اﻳﻦ ﺧﺎﺻﻴﺖ در زن ﻫﺴﺖ، اﻳﻦ ﻏﺮﻳﺰه در همه‌ی‌ اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ مخصوصاً در زﻧﺎن، ﻋﻴﺒﻰ ﻫﻢ ﻧﺪارد، ﺟﺰﺋﻰ از ﻃﺒﻴﻌﺖ اوﺳﺖ و ﺑﺮاي یک‌چیز ﺧﻮﺑﻰ اﺳﺖ، ﺑﺮاي ﻳﻚ ﻣﻘﺼﻮد درﺳﺘﻰ اﺳﺖ. ﻣﺜﻞ همه‌ی ﻏﺮاﻳﺰي ﻛﻪ در وﺟﻮد اﻧﺴﺎﻧﻰ ﻫﺴﺖ، اﺻﻠﺶ ﺧﻮب اﺳﺖ، اما ﺑﻪ اﻧﺤﺮاف ﻛﺸﺎﻧﺪن آن‌ها ﻳﺎ ﺗﺸﺪﻳﺪ ﻛﺮدن آن ﻏﺮاﻳﺰ ﭼﻘﺪر مضر و آتش‌افروز اﺳﺖ. اﻳﻦ ﻏﺮﻳﺰه ﻫﻢ همین‌جور اﺳﺖ و دﻧﻴﺎ روي اﻳﻦ اﻧﮕﺸﺖ ﮔﺬاﺷﺖ و ﻃﺮاﺣﺎن سیاست‌های ﺗﺮﺑﻴﺘﻰ اﺧﻼﻗﻰ و ﻓﺮﻫﻨﮓ اﺳﺘﻌﻤﺎري روي اﻳﻦ کارکردند و از زن اﻳﻦ ﻣﻮﺟﻮدي را ﻛﻪ ﺷﻤﺎ در دنیادارید می‌بینید و ﺗﺎ دﻳﺮوز ﺗﻮي ﻛﺸﻮر ﺧﻮدﻣﺎن ﻫﻢ می‌دیدید ﺑﻪ وﺟﻮد آوردﻧﺪ.»[۱۸]

بی‌اعتقادی نسبت به ریشه‌ها

«ﺗﺒﻠﻴﻐﺎت ﻓﺮاواﻧﻰ درﺳﺖ ﻛﺮدﻧﺪ در دوران رژﻳﻢ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻛﻪ ﻧﺸﺎن ﺑﺪﻫﻨﺪ وﺿﻊ زن در اﻳﺮان ﺑﺪ اﺳﺖ. ﻣﻦ نمی‌گویم وﺿﻊ زن در اﻳﺮان ﺑﺪ ﻧﺒﻮده، ﻳﺎ الآن ﻛﺎﻣﻼً ﺧﻮب اﺳﺖ، ﻣﻦ می‌گوﻳﻢ وﺿﻊ زن در اﻳﺮان و ﻏﻴﺮ اﻳﺮان در ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﺷﺮﻗﻰ و ﻏﺮﺑﻰ، وﺿﻌﻰ ﻫﻤﺮاه و آﻟﻮده‌ى ﺑﻪ ستم‌پذیری زن و ﺳﺘﻤﮕﺮي ﻣﺮد در ﻣﻘﺎﺑﻞ زن ﺑﻮده. اﻳﻦ ﺑﺎﻳﺪ درﺳﺖ ﺑﺸﻮد، اﻳﻦ ﺑﺎﻳﺪ حل ﺑﺸﻮد، مسئله اﻳﻦ اﺳﺖ. آن روز ﺑﺮاي اﻳﻨﻜﻪ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺑﺮﻫﻨﮕﻰ را ﺑﻪ ﻣﻴﺎن جامعه‌ی ﻣﻌﺼﻮم ﻣﺎ ﺑﻜﺸﺎﻧﻨﺪ، اﻳﻦ حرف‌ها را زدﻧﺪ. آﻧﭽﻪ آوردﻧﺪ، داﻧﺶ و ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺑﺮاي زن اﻳﺮاﻧﻰ ﻧﺒﻮد، آﻧﭽﻪ آوردﻧﺪ اﻳﻦ ﻧﺒﻮد ﻛﻪ ﻧﻴﻤﻰ از ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻛﺸﻮر از ﻫﻤﺎن ﻣﺰاﻳﺎ و اﻣﻜﺎﻧﺎﺗﻰ ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﺸﻮد ﻛﻪ آن ﻧﻴﻢ دﻳﮕﺮ به‌طور ﻃﺒﻴﻌﻰ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. آﻧﭽﻪ آوردﻧﺪ اﻳﻦ ﺑﻮد ﻛﻪ زن را ﺑﻪ سنت‌ها و ﺧﻠﻘﻴﺎت و ریشه‌های اﻋﺘﻘﺎدي و رﻓﺘﺎري دﻳﺮﻳﻦ جامعه‌ی ﺧﻮدش بی‌اعتقاد ﻛﻨﻨﺪ، آن را ﻳﻚ ﻣﻮﺟﻮد ﻣﺼﺮﻓﻰ ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻛﻨﻨﺪ. ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ در ﻧﺴﻞ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻣﻮﻓّﻖ ﻫﻢ ﺷﺪﻧﺪ.» [۱۹]

تبلیغات خصمانه

«ﺗﺒﻠﻴﻐﺎت خصمانه‌ی دﺷﻤﻦ، ﺗﺒﻠﻴﻐﺎت اﺳﺘﻜﺒﺎري، ﺗﺒﻠﻴﻐﺎﺗﻰ ﻛﻪ ﻧﺎﺷﻰ از غرض‌ورزی و ﻋﻨﺎد اﺳﺖ، به خاطر واﻗﻌﻴﺖ داﺷﺘﻦ حرف‌ها ﻛﻪ ﻧﻴﺴﺖ. ﭼﻴﺰي را ﺑﺮاي ﻳﻚ ﻣﻠﺖ و ﻳﻚ ﻛﺸﻮر و ﻳﻚ ﻧﻈﺎم ﺑﻬﺎﻧﻪ می‌کنند و به‌دروغ روي آن ﺗﺒﻠﻴﻐﺎت می‌نمایند. مسئله‌ی زن ﻫﻢ همین‌طور اﺳﺖ. در ﻃﻮل اﻳﻦ ﻧﻮزده ﺳﺎل – از اول اﻧﻘﻼب تاکنون - ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ دﻳﺪﮔﺎه ﻧﻈﺎم ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻰ و دﻳﺪﮔﺎه اﺳﻼﻣﻰ درﺑﺎره‌ى زن، به‌طور ﻣﺴﺘﻤﺮ یاوه‌گویی ﻛﺮده‌اﻧﺪ. اﺳﻼم، در ﻣﻮرد ﺑﻴﻨﺸﻰ ﻛﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ زﻧﺎن و ﻧﻘﺶ ﺑﺎﻧﻮان در ﺟﺎﻣﻌﻪ دارد - ﻧﻘﺶ ﻓﺮدي، ﻧﻘﺶ ﺧﺎﻧﻮادﮔﻰ، ﻧﻘﺶ ﺳﻴﺎﺳﻰ، ﻧﻘﺶ اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ - می‌تواند ادعا ﻛﻨﺪ ﻛﻪ همه‌ی ملت‌های ﻣﺪّﻋﻰ ﺑﺎﻳﺪ از او ﭘﻴﺮوي ﻛﻨﻨﺪ. اﮔﺮ ﻗﺮار ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ، ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﻏﺮﺑﻰ ﭘﺸﺖ ﻣﻴﺰ محاکمه‌ای ﻗﺮار ﮔﻴﺮﻧﺪ و ﭘﺎﺳﺦ دﻫﻨﺪ، ﺑﺪون ﺷﻚ آﺑﺮوی‌شان ﺧﻮاﻫﺪ رﻓﺖ.[۲۰] اﻣﺮوز ﺗﺒﻠﻴﻐﺎت دﺷﻤﻨﺎن اﺳﻼم و اﻧﻘﻼب در ﺧﺼﻮص وﺿﻌﻴﺖ زﻧﺎن در اﻳﺮان، ﺗﺒﻠﻴﻐﺎﺗﻰ ستیزگرانه، همه‌جانبه، ﺳﻴﺎﺳﻰ و ﻏﻴﺮواﻗﻌﻰ و به‌منظور ﻓﺸﺎر ﻋﻠﻴﻪ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻰ اﻳﺮان طراحی‌شده اﺳﺖ؛ ﻟﺬا وظیفه‌ی ﺑﺎﻧﻮان جامعه‌ی اﺳﻼﻣﻰ در ﻣﻘﻄﻊ ﻛﻨﻮﻧﻰ ﺑﺮاي ﺧﻨﺜﻰ ﻛﺮدن ﺗﺒﻠﻴﻐﺎت دﺷﻤﻨﺎن ﺑﺴﻴﺎر ﺧﻄﻴﺮ و بااهمیت اﺳﺖ.»[۲۱]

تبلیغ فرهنگ غربی

«ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﺑﻌﻀﻰ، حتی لباس‌هایشان ﺧﺎرﺟﻰ اﺳﺖ. ﻃﻰ ﻳﻚ ﻳﺎ دو ﺳﺎل، ﻳﻜﻰ دو بار ﺑﻪ اروﭘﺎ می‌روند ﻳﺎ ﻛﺴﻰ از ﻛﺴﺎﻧﺸﺎن می‌رود و ﭼﻨﺪ دﺳﺖ ﻟﺒﺎس ﺑﺮاﻳﺸﺎن می‌خرد و می‌آورد. آن‌ها ﻫﻢ ﻫﻤﻴﻦ لباس‌ها را می‌پوشند و در مجالس زنانه ﺷﺮﻛﺖ می‌کنند. اﻳﻦ، ﺗﺮوﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻏﺮب اﺳﺖ. ﺳﻴﺎﺳﺖ، مقدمه‌ی ﻓﺮﻫﻨﮓ اﺳﺖ؛ ﭼﻮن اﮔﺮ مسئله‌ی ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺣﻞ ﺷﺪ، همه‌چیزﺷﺎن ﺗﺄﻣﻴﻦ می‌شود. آن ﻓﺮﻫﻨﮓ را ﺑﺮدارﻳﻢ و ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﻟﺒﺎس و به ﺷﻜﻞ ﻣﻈﺎﻫﺮ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﺑﻴﺎورﻳﻢ اﻳﻨﺠﺎ؟! ﭼﺮا؟ ﻣﺎ ﺑﺎﻳﺪ در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﻳﻦ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺑﺎﻳﺴﺘﻴﻢ. ﺑﺤﺚ ﻟﺒﺎس و ﻣﺪ و اﻳﻦ ﻗﺒﻴﻞ ﻣﺴﺎﺋﻞ، از اﻳﻦ ﺳﻨﺦ اﺳﺖ.»[۲۲]

تهاجم فرهنگی

«ﻓﺮﻳﺐ ﺗﺒﻠﻴﻐﺎت ﻓﺮﻫﻨﮓ گمراه‌کننده ﻋﺮﻳﺎن گرا فساد انگیز و تشویق‌کننده ﺑﻪ ﻓﺤﺸﺎ را ﻛﻪ از سوغات‌های ﻗﺪﻳﻤﻰ ﻏﺮب و اﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ملت‌ها و ﻛﺸﻮرﻫﺎي دﻧﻴﺎي ﺳﻮم و ﻣﺴﻠﻤﺎن ﻫﻢ ﺑﻮد، به شدّت ﭘﺮﻫﻴﺰ ﻛﻨﻨﺪ، مراقب باشند. ﺑﺎ ﺗﻬﺎﺟﻢ ﻓﺮﻫﻨﮕﻰ ﻛﻪ ﻣﺎ ﻋﻠﻴﻪ اﺳﺘﻜﺒﺎر ﺟﻬﺎﻧﻰ داﺷﺘﻴﻢ، ﻳﻚ ﻣﻘﺪاري متوقف‌شده‌اند. اﮔﺮ ﻣﺎ روح ﺗﻬﺎﺟﻢ ﺧﻮدﻣﺎن را ﻋﻠﻴﻪ آن ﻓﺮﻫﻨﮓ اﻏﻮاﮔﺮ از دﺳﺖ ﺑﺪﻫﻴﻢ، ﺗﻬﺎﺟﻢ آن‌ها ﺷﺮوع ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. هرچقدر ﻣﺎ ﺳﺴﺖ و ﺿﻌﻴﻒ ﺑﻴﺎﻳﻴﻢ، آن‌ها ﻗﻮي ﭘﻴﺶ ﺧﻮاﻫﻨﺪ آﻣﺪ.»[۲۳]

تملق

«در ﻣﻐﺮب زﻣﻴﻦ، ﺗﻔﻜﺮ و درﻛﻰ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ زن وﺟﻮد دارد ﻛﻪ ﺧﺎﺳﺘﮕﺎه و زادﮔﺎه آن، ﻫﻤﺎن اروﭘﺎﺳﺖ. اﻟﺒﺘّﻪ ﺑﺪﻳﻬﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ اﻳﻦ ﻧﺤﻮ سوءاستفاده از زن، ﮔﺎﻫﻰ ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﻧﻮﻋﻰ تملق ﮔﻔﺘﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اوﺳﺖ، اما اﻳﻦ تملق ﮔﻔﺘﻦ، ﺑﻪﻫﻴﭻوﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎي اﺣﺘﺮام و ﺗﻜﺮﻳﻢ واﻗﻌﻰ ﻧﻴﺴﺖ. اﻳﻦ، اﻫﺎﻧﺖ واﻗﻌﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ مثال‌های روﺷﻦ و واﺿﺤﻰ دارد و نمی‌خواهم وارد آن‌ها ﺷﻮم. ﺑﻌﻀﻰ از آن‌ها ﺷﺎﻳﺪ از ﺗﺄدب ﻫﻢ خارج باشد. ﭼﻪ، این‌ها واﻗﻌﻴﺎﺗﻰ اﺳﺖ. ﻣﻦ ﺧﻮاﻫﺶ می‌کنم ﺷﻤﺎ خانم‌ها ﺑﻪ اﻳﻦ قضیه فکر ﻛﻨﻴﺪ و آن مثال‌های روﺷﻦ و واﺿﺢ را ﭘﻴﺪا ﻛﻨﻴﺪ و ﺑﻪ زﻧﺎن ﺗﻔﻬﻴﻢ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ.»[۲۴]

به انفعال کشاندن نظام

«می‌خواهند، ﻫم‌چنان ﻛﻪ در ﻧﻈﺎم ﻣﻨﺤﻮس ﭘﻬﻠﻮي، زن و ﻣﺮد و ﭘﻴﺮ و ﺟﻮان را ﺑﻪ ﺳﻤﺖ بی‌بندوباری ﺳﻮق می‌دادند، اﻣﺮوز ﻫﻢ ﻫﻤﻴﻦ ﻛﺎر را در ﻧﻈﺎم ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻰ ﺑﻜﻨﻨﺪ و ﻫﻤﺎن ﺑﺴﺎط را ﺑﻪ راه ﺑﻴﻨﺪازﻧﺪ. ﻫﻤﺎن ﺑﻼﻳﻰ ﻛﻪ اﻣﺮوز ﺑﺮ سرخود ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﻏﺮﺑﻰ آﻣﺪه اﺳﺖ، ﻛﻪ اﻣﺮوز دﻟﺴﻮزان در ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﻏﺮﺑﻰ - و از ﻫﻤﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ در اﻣﺮﻳﻜﺎ - ﻧﮕﺮان ﻓﺴﺎد و بی‌بندوباری ﻧﺴﻞ ﺟﻮان ﺧﻮدﺷﺎن ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻛﻪ دﻳﮕﺮ از ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﻛﻨﺘﺮل ﻫﻢ خارج‌شده‌اند و نمی‌توانند ﻋﻼج ﻛﻨﻨﺪ! می‌خواهند اﻳﻦ ﻓﺴﺎد را ﻫﻢ در ﻛﺸﻮرﻫﺎي اﺳﻼﻣﻰ و در ﻧﻈﺎم اﺳﻼﻣﻰ ﻣﺎ - ﻛﻪ ﺑﺮ پایه‌ی ﻗﺮآن اﺳﺖ - ﺑﻪ راه ﺑﻴﻨﺪازﻧﺪ. آن‌وقت ﺑﺎ ﻓﺸﺎرﻫﺎي ﺗﺒﻠﻴﻐﺎﺗﻰ، ﺑﺎ ﺗﺤﻘﻴﺮ، ﺑﺎ ﺗﻤﺴﺨﺮ، ﺑﺎ دروغ و ﺑﺎ نسبت‌های ﺧﻼف واﻗﻊ، می‌گوﻳﻨﺪ ﻛﻪ زﻧﺎن را ﺷﻜﻨﺠﻪ می‌کنند! ﺑﺎ ﮔﻔﺘﻦ اﻳﻦ دروغ‌ها، می‌خواهند ﻧﻈﺎم اﺳﻼﻣﻰ را دﭼﺎر اﻧﻔﻌﺎل ﻛﻨﻨﺪ و ملت و مسئولان اﻳﺮان، در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﻳﻦ حرف‌ها ﻣﺠﺒﻮر ﺑﻪ عقب‌نشینی ﺷﻮﻧﺪ. ﺣﺎﺷﺎ و ﻛﻼّ، ﭼﻨﻴﻦ ﭼﻴﺰي اتفاق نمی‌افتد.» [۲۵]

بهره‌بری از جلوه‌ی علم

«در ﻳﻚ برهه‌ای از ﺗﺎرﻳﺦ ﻣﻌﺎﺻﺮ ﻣﺎ، ﻳﻌﻨﻰ در ﻗﺮن اﺧﻴﺮ، زن اﻳﺮاﻧﻰ در ﻣﻌﺮض ﻳﻚ آزﻣﺎﻳﺶ ﺑﺴﻴﺎر ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻬﻢ و ﺧﻄﺮﻧﺎﻛﻰ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. ﻣﺨﺼﻮص زن اﻳﺮاﻧﻰ البته ﻧﺒﻮد، ﻋﻴﻦ ﻫﻤﻴﻦ ﻗﻀﻴﻪ در ﻛﺸﻮرﻫﺎي دﻳﮕﺮ اﺳﻼﻣﻰ، ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﻋﺮﺑﻰ و غیرعربی ﻫﻢ اتفاق اﻓﺘﺎد، اما ﺣﺎﻻ ﻣﺎ اﻳﺮان را ﻓﻌﻼً موردنظر دارﻳﻢ و اﻳﺮان را می‌شناسیم ﻛﻪ ﭼﻪ ﺟﻮري ﺑﻮد. ﻳﻚ آزﻣﺎﻳﺶ ﺑﺴﻴﺎر ﺣﺴﺎﺳﻰ ﻛﻪ زن ﺻﻨﻌﺘﻰ و فنّاوری و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻏﺮﺑﻰ داﺷﺖ وارد ﻛﺸﻮر ﻣﺎ می‌شد ﻛﻪ اﻟﺒﺘّﻪ یک‌چیز آمیخته‌ای ﺑﻮد از ﺧﻮب و ﺑﺪ، در آن ﭼﻴﺰﻫﺎي ﺧﻮﺑﻰ ﻫﻢ ﺑﻮد ﻧﻪ اﻳﻨﻜﻪ هیچ‌چیز ﺧﻮب ﻧﺪاﺷﺖ اما ﻣﺜﻞ ﻫﻤﺎن ﻃﺎووﺳﻰ ﻛﻪ در ﺑﻌﻀﻰ از رواﻳﺎت ﻫﺴﺖ ﺷﻴﻄﺎن را زﻳﺮ ﻣﻨﻘﺎر ﺧﻮدش ﻳﺎ زﻳﺮ ﮔﻠﻮي ﺧﻮدش ﻣﺨﻔﻰ ﻛﺮد و وارد ﺑﻬﺸﺖ ﺷﺪ همین‌طور ﺷﻴﻄﺎن، ﻓﺮﻫﻨﮓ منحط ﻣﺎدّي ﻟﻐﺰاﻧﻨﺪه‌ى گمراه‌ساز ﺗﺒﺎه‌گر ﻏﺮﺑﻰ را ﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻮدش آورد، ﻃﺎووﺳﻰ ﺑﻪ ﻧﺎم داﻧﺶ و ﺗﻤﺪّن ﻛﻪ ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﻣﻌﻠﻮم ﺷﺪ ﻃﺎووس واﻗﻌﻰ ﻫﻢ ﻧﻴﺴﺖ، ﺷﻜﻞ ﻃﺎووس اﺳﺖ.»[۲۶]

الگوسازی

«آنان که بانام ایجاد تحول اجتماعی و اقتصادی، الگوهای فاسد و پليد خویش را با نقابی از پیشرفت و تمدن بر زنان جهان تحمیل می‌کنند، نه‌تنها به بانوان بلکه به انسان و انسانیت خیانت می‌کنند. آلودگانی که به‌دروغ شعار آزادی زن را دادند، می‌خواهند او را به اسارت فرهنگ مصرفی و مصرف فرهنگ منحط مخرب بکشند؛ تا آسان‌تر بتوانند فرزندان و تربیت‌یافتگان سست‌عنصر چنین مادرانی را چون ابزاری بی‌اراده استثمار کنند. مردم ما که روزی براثر تسلط دست‌نشاندگان استعمار از این توطئه در امان نبودند بحمدالله به برکت انقلابی و خون‌های مطهر شهیدان بیدار شدند و ترفندهای شیاطین بزرگ و کوچک را یکی پس از دیگری خنثی کردند.»[۲۷]

بهره از خلاء‌های فکری

«در طول نیم‌قرن اخير خلأهای ذهنی در مردم و بخصوص در میان بانوان فرصت مناسبی برای بد اندیشان فراهم آورد تا الگوهای موردنظر خود را به‌صورت ذهنی و واقعی در جامعه مطرح کنند و زن ایرانی را مانند همه‌ی زنان کشورهای اسلامی به سمت الگوهای فرهنگ صنعتی غرب سوق‌دهند. چند عامل مباشر اولی در اجرای این توطئه شوم، رضاخان و ایادی او بودند؛ اما ساده‌نگری است اگر دست پنهان سیاست‌های مسلط جهان را که به شکلی خاص با اسلام به‌عنوان بزرگ‌ترین عامل بیداری ملت‌های مسلمان خصومتی آشتی‌ناپذیر داشتند، در پشت این صحنه‌ی غم‌انگیز و اسارت‌بار مشاهده نکنیم. ازآن‌پس ده‌ها سال همه‌ی دستگاه‌های فرهنگی جامعه‌ی ایرانی با تمام نیرو و توان، ابزاری شدند برای پر کردن فضای جامعه از هر چیزی که به سوق دادن زن به سمت سرمنزلی که برایش در نظر گرفته بودند به نحوی می‌توانست کمک کند.» [۲۸]

گسترش فرهنگ غربی

«آن‌ها ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓ راﻳﺞ ﺧﻮدﺷﺎن را در کل دﻧﻴﺎ ﮔﺴﺘﺮش داده‌اﻧﺪ. اﻣﺮوز در دﻧﻴﺎ ﻛﺎري ﻛﺮده‌اﻧﺪ. ﻛﻪ ﻳﻜﻰ از مهم‌ترین وﻇﺎﻳﻒ زن - اﮔﺮ ﻧﮕﻮﻳﻴﻢ مهم‌ترین وﻇﺎﻳﻒ - اﻳﻦ است که جلوه‌گری ﻛﻨﺪ، زیبایی‌های ﺧﻮدش را در ﻣﻌﺮض اﻟﺘﺬاذ ﻣﺮدان ﻗﺮار دﻫﺪ؛ اﻳﻦ ﺷﺪه ﺧﺼﻮﺻﻴﺖ ﺣﺘﻤﻰ و ﻻزم زن! ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ الآن در دﻧﻴﺎ این‌جور ﺷﺪه. در رسمی‌ترین ﻣﺠﺎﻟﺲ - ﻣﺠﺎﻟﺲ ﺳﻴﺎﺳﻰ، ﻣﺠﺎﻟﺲ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن - ﻣﺮدﻫﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺷﻠﻮار ﺑﻠﻨﺪ ﺑﻴﺎﻳﻨﺪ، ﺑﺎﻳﺪ بالباس ﭘﻮﺷﻴﺪه ﺑﻴﺎﻳﻨﺪ، اما زﻧﻬﺎ ﻫﺮﭼﻪ برهنه‌تر و عریان‌تر ﺑﻴﺎﻳﻨﺪ، اﺷﻜﺎﻟﻰ ﻧﺪارد! اﻳﻦ عادی اﺳﺖ؟ اﻳﻦ ﻃﺒﻴﻌﻰ اﺳﺖ؟ این‌یک ﺣﺮﻛﺖ ﺑﺮ ﻃﺒﻖ ﻃﺒﻴﻌﺖ اﺳﺖ؟ آن‌ها اﻳﻦ ﻛﺎر را ﻛﺮدﻧﺪ. زن ﺑﺎﻳﺪ ﺧﻮدش را در ﻣﻌﺮض دﻳﺪ ﻣﺮد ﻗﺮار دﻫﺪ، ﺑﺮاي اﻳﻨﻜﻪ مایه‌ی اﻟﺘﺬاذ ﻣﺮد ﺷﻮد! ﻇﻠﻤﻰ از اﻳﻦ ﺑﺎﻻﺗﺮ؟ اﺳﻢ اﻳﻦ را گذاشته‌اند آزادي، اﺳﻢ نقطه‌ی ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ را گذاشته‌اند اﺳﺎرت! درحالی‌که اﺣﺘﺠﺎب زن، ﺣﺠﺎب ﻗﺮار دادن زن ﺑﺮاي ﺧﻮد، ﺗﻜﺮﻳﻢ زن اﺳﺖ؛ اﺣﺘﺮام زن اﺳﺖ؛ اﻳﺠﺎد ﺣﺮﻳﻢ ﺑﺮاي زن اﺳﺖ. اﻳﻦ ﺣﺮﻳﻢ را ﺷﻜﺴﺘﻨﺪ و دارﻧﺪ روزبه‌روز ﻫﻢ ﺑﻴﺸﺘﺮ می‌شکنند؛ اسم‌های ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﻫﻢ روﻳﺶ می‌گذارند. اولین ﻳﺎ ﺷﺎﻳﺪ ﻳﻜﻰ از اولین آﺛﺎر ﺳﻮﺋﻰ ﻛﻪ اﻳﻦ مسئله ﮔﺬاﺷﺖ، وﻳﺮان ﻛﺮدن ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﻮد؛ ﺑﻨﻴﺎن ﺧﺎﻧﻮاده ﺳﺴﺖ ﺷﺪ. وﻗﺘﻰ در ﻳﻚ جامعه‌ای ﺧﺎﻧﻮاده ﻣﺘﺰﻟﺰل ﺷﺪ و از ﺑﻴﻦ رﻓﺖ، ﻣﻔﺎﺳﺪ در اﻳﻦ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻧﻬﺎدﻳﻨﻪ می‌شود.»[۲۹]

تحقیر و تمسخر

«می‌خواهند، ﻫﻤﭽﻨﺎن ﻛﻪ در ﻧﻈﺎم ﻣﻨﺤﻮس ﭘﻬﻠﻮي، زن و ﻣﺮد و ﭘﻴﺮ و ﺟﻮان را ﺑﻪ ﺳﻤﺖ بی‌بندوباری ﺳﻮق می‌دادند، اﻣﺮوز ﻫﻢ ﻫﻤﻴﻦ ﻛﺎر را در ﻧﻈﺎم ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻰ ﺑﻜﻨﻨﺪ و ﻫﻤﺎن ﺑﺴﺎط را ﺑﻪ راه ﺑﻴﻨﺪازﻧﺪ. ﻫﻤﺎن ﺑﻼﻳﻰ ﻛﻪ اﻣﺮوز ﺑﺮ سرخود ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﻏﺮﺑﻰ آﻣﺪه اﺳﺖ، ﻛﻪ اﻣﺮوز دﻟﺴﻮزان در ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﻏﺮﺑﻰ - و از ﻫﻤﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ در اﻣﺮﻳﻜﺎ - ﻧﮕﺮان ﻓﺴﺎد و بی‌بندوباری ﻧﺴﻞ ﺟﻮان ﺧﻮدﺷﺎن ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻛﻪ دﻳﮕﺮ از ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﻛﻨﺘﺮل ﻫﻢ خارج‌شده‌اند و نمی‌توانند ﻋﻼج ﻛﻨﻨﺪ! می‌خواهند اﻳﻦ ﻓﺴﺎد را ﻫﻢ در ﻛﺸﻮرﻫﺎي اﺳﻼﻣﻰ و در ﻧﻈﺎم اﺳﻼﻣﻰ ﻣﺎ - ﻛﻪ ﺑﺮ پایه‌ی ﻗﺮآن اﺳﺖ - ﺑﻪ راه ﺑﻴﻨﺪازﻧﺪ. آن‌وقت ﺑﺎ ﻓﺸﺎرﻫﺎي ﺗﺒﻠﻴﻐﺎﺗﻰ، ﺑﺎ ﺗﺤﻘﻴﺮ، ﺑﺎ ﺗﻤﺴﺨﺮ، ﺑﺎ دروغ و ﺑﺎ نسبت‌های ﺧﻼف واﻗﻊ، می‌گوﻳﻨﺪ ﻛﻪ زﻧﺎن را ﺷﻜﻨﺠﻪ می‌کنند! ﺑﺎ ﮔﻔﺘﻦ اﻳﻦ دروغ‌ها، می‌خواهند ﻧﻈﺎم اﺳﻼﻣﻰ را دﭼﺎر اﻧﻔﻌﺎل ﻛﻨﻨﺪ و ملت و مسئولان اﻳﺮان، در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﻳﻦ حرف‌ها ﻣﺠﺒﻮر ﺑﻪ عقب‌نشینی ﺷﻮﻧﺪ. ﺣﺎﺷﺎ و ﻛﻼّ، ﭼﻨﻴﻦ ﭼﻴﺰي اتفاق نمی‌افتد.»[۳۰]

دورویی و نفاق

«ﻣﺎ در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﺧﻴﻠﻰ ﺣﺮف دارﻳﻢ. ﮔﻨﺎه ﺑﺰرﮔﻰ ﻛﻪ ﺗﻤﺪّن ﻏﺮب در ﻣﻮرد ﺟﻨﺲ زن ﻣﺮﺗﻜﺐ ﺷﺪه اﺳﺖ، ﻧﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ زودي ﻗﺎﺑﻞ ﭘﺎك ﺷﺪن اﺳﺖ، ﻧﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ زودي ﻗﺎﺑﻞ ﺟﺒﺮان ﺷﺪن اﺳﺖ، ﺣﺘّﻰ ﻧﻪ به‌آسانی قابل‌بیان ﻛﺮدن اﺳﺖ. ﺣﺎﻻ اسم‌های ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻰ ﻫﻢ می‌گذارند - ﻣﺜﻞ همه‌ی ﻛﺎرﻫﺎﻳﺸﺎن - ﺟﻨﺎﻳﺖ می‌کنند، اﺳﻤﺶ را ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ می‌گذارند! ﻇﻠﻢ می‌کنند، اﺳﻤﺶ را ﻃﺮﻓﺪاري از ملت‌ها می‌گذارند! حمله‌ی ﻧﻈﺎﻣﻰ می‌کنند، اﺳﻤﺶ را دﻓﺎع می‌گذارند! ﻳﻜﻰ از ﻃﺒﺎﻳﻊ ﺗﻤﺪّن ﻏﺮﺑﻰ، ﻓﺮﻳﺐ اﺳﺖ؛ دوروﻳﻰ، ﻧﻔﺎق، دروغ‌گویی، ﺗﻨﺎﻗﺾ در رفتار و ﮔﻔﺘﺎر؛ در قضیه‌ی زن ﻫﻢ ﻋﻴﻨﺎً همین‌جور اﺳﺖ.» [۳۱]

نقد

«ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻰ را به‌عنوان ﻛﺸﻮري ﻛﻪ در آن ﻟﺒﺎس زﻧﺎن ﺷﻜﻞ اﻟﺰاﻣﻰ دارد، موردانتقاد ﻗﺮار می‌دهد؛ اﻣﺎ آن دولت‌هایی ﻛﻪ ﺑﺮﻫﻨﮕﻰ و ﻧﺒﻮدن ﺣﺠﺎب ﻣﻴﺎن زن و ﻣﺮد را اﻟﺰاﻣﻰ می‌کنند، آن‌ها را موردانتقاد ﻗﺮار نمی‌دهد! اﻳﻦ ﺑﺮاي ﭼﻴﺴﺖ؟ ﺑﺮاي ﻫﻤﻴﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ اﻳﻦ برخلاف ﻓﺮﻫﻨﮓ پذیرفته‌شده غرب اﺳﺖ. این‌ها روي اﻳﻦ مسئله به شدّت حساس‌اند.» [۳۲]

تربیت درازمدت

«دستگاه‌های ﺧﺎرﺟﻰ ﻛﻪ می‌خواستند ﺑﺮ اﻳﻦ ﻣﻤﻠﻜﺖ و ﻣﻠﺖ ﺳﻠﻄﻪ ﭘﻴﺪا ﻛﻨﻨﺪ، ﻳﻜﻰ از شیوه‌ها و نقشه‌هایشان اﻳﻦ ﺑﻮد ﻛﻪ زن‌ها را از ﺣﺠﺎب اﺳﻼﻣﻰ دور ﻛﻨﻨﺪ، ﻣﺮدم ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﻛﺮدﻧﺪ، زن‌های ﻣﺴﻠﻤﺎن اﻳﻦ ﺗﻮﻃﺌﻪ را ﺑﺎ ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺧﻮدﺷﺎن ﺷﻜﺴﺘﻨﺪ. اﻣﺎ تربیت‌های درازمدت و ﺗﺒﻠﻴﻐﺎت زﻫﺮآﮔﻴﻦ همه‌جاﻧﺒﻪ و ﻓﺸﺎرﻫﺎي ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﺑﺎﻻﺧﺮه ﻳﻚ ﻗﺸﺮي از زﻧﺎن اﻳﻦ ﻣﻤﻠﻜﺖ را به‌طرف بی‌حجابی ﻛﺸﺎﻧﺪ و بی‌حجابی در اﻳﻦ ﻣﻤﻠﻜﺖ وسیله‌ای ﺑﺮاي ﺷﻜﺴﺘﻦ ﺳﺪ ﻋﻔﺎف زﻧﺎن و ﺗﺮوﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺑﺮﻫﻨﮕﻰ در ﻣﻴﺎن ﻣﺮدم ﺷﺪ. همه‌ی آن‌کسانی ﻛﻪ دوران ﮔﺬﺷﺘﻪ را دیده‌اند. ﻳﻌﻨﻰ اﻛﺜﺮﻳﺖ اﻳﻦ ﻣﺮدم ﻛﻪ ﭘﻨﺞ، ﺷﺶ ﺳﺎل ﭘﻴﺶ ﻳﺎدﺷﺎن ﻫﺴﺖ ﺗﻮﺟﻪ دارﻧﺪ و می‌دانند ﻛﻪ در اﻳﻦ ﻣﻤﻠﻜﺖ ﭼﻪ می‌گذشت و بی‌حجابی ﭼﻪ به‌روز زن و ﻣﺮد و ﭘﻴﺮ و ﺟﻮان اﻳﻦ ﻣﻤﻠﻜﺖ آورده ﺑﻮد. امروز اکثر ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ آن روزﻫﺎ در زﻳﺮ ﻓﺸﺎر ﺗﺒﻠﻴﻐﺎت و جوسازی‌ها و ﻓﺸﺎرﻫﺎي ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﻣﺠﺒﻮر ﺑﻮدﻧﺪ ﺑﺪون ﺣﺠﺎب ﺣﺮﻛﺖ ﻛﻨﻨﺪ، به‌راحتی ﻧﻔﺲ می‌کشند.»[۳۳]

تبعیت و تقلید

«در دوره‌ی ﻓﺮﻧﮕﻰﻣﺂﺑﻰ در ﻛﺸﻮر ﻣﺎ آﻣﺪﻧﺪ و به‌قول‌معروف، ﺳﺮﻧﺎ را ازﺳﺮ ﮔﺸﺎدش دﻣﻴﺪﻧﺪ؛ ﻳﻌﻨﻰ ﺷﻜﻞ ﻏﻠﻂ ﻗﻀﻴﻪ را اﻧﺘﺨﺎب ﻛﺮدﻧﺪ. وﻗﺘﻰ وارد مسئله‌ی زن و ﻣﺮد ﺷﺪﻧﺪ، ﻋﻼج را در اﻳﻦ دﻳﺪﻧﺪ ﻛﻪ به‌طور ﻛﺎﻣﻞ از ﻇﻮاﻫﺮ ﭘﺪﻳﺪ آﻣﺪه ﻳﺎ وﺟﻮد داشته‌ی در اروﭘﺎ ﺗﺒﻌﻴﺖ و ﺗﻘﻠﻴﺪ ﻛﻨﻨﺪ. مسئله‌ی کشف حجاب و آزادي زن و تمتع‌های ﻧﺎﻣﺸﺮوع از ﺟﻨﺴﻴﺖ و ﺑﺮداﺷﺘﻦ ﺣﺠﺎب و حفاظ ﺑﺴﻴﺎر ﻇﺮﻳﻒ و پیچیده‌ای ﻛﻪ در اﺳﻼم ﺑﻴﻦ زن و ﻣﺮد وﺟﻮد دارد ـ ﻛﻪ اﻳﻦ ﺣﺠﺎب به‌هیچ‌وجه ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎي ﺣﺠﺎب ﻇﺎﻫﺮي ﻧﻴﺴﺖ؛ یک‌چیز دﻳﮕﺮ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ دﻗّﺖ و ﺑﺎ ﻟﻄﻴﻒ ﻧﮕﺮﻳﺴﺘﻦ ﺑﻪ مسئله می‌شود آن را ﻓﻬﻤﻴﺪ و سنجید که ﭼﻘﺪر ﺣﻜﻴﻤﺎﻧﻪ اﺳﺖ ـ نمونه‌اش از اﻳﻦ ﺗﻘﻠﻴﺪ و ﺗﺒﻌﻴﺖ ﺑﻮد. ﻣﺎ اﮔﺮ می‌خواستیم ﺑﻪ زن ﻧﮕﺮش اﻧﺴﺎﻧﻰ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ و از ﺳﺘﻢ ﺑﻪ او ﺟﻠﻮﮔﻴﺮي می‌کردیم، راﻫﺶ اﻳﻦ ﻧﺒﻮد ﻛﻪ ﺑﻴﺎﻳﻴﻢ آن ﭼﻴﺰي را ﻛﻪ ﻋﺎﻣﻞ اﺻﻠﻰ و ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬار ﻧﻴﺴﺖ، موردتوجه ﻗﺮار دﻫﻴﻢ. در ﻓﺮﻧﮕﻰﻣﺂﺑﻰ، اﻳﻦ اﺷﺘﺒﺎه را ﻛﺮدﻧﺪ؛ آﻣﺪﻧﺪ اﻳﻦ را موردتوجه قراردادند.»[۳۴]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. خطبه نماز جمعه 60/02/04
  2. ﻫﻨﺮﻣﻨﺪان ودﺳﺖاﻧﺪرﻛﺎران ﺳﺎزﻣﺎن ﺻﺪاوﺳﻴﻤﺎ 89/04/12
  3. ﺧﺎﻧﻮاده ﺷﻬﺪا و اﻳﺜﺎرﮔﺮان ﮔﻨﺒﺪکاووس 74/07/27
  4. ﺧﻄﺒﻪ ﻧﻤﺎز ﺟﻤﻌﻪ،65/06/01
  5. اﻋﻀﺎى ﺷﻮراى ﻓﺮﻫﻨﮕﻰـ اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ زﻧﺎن،70/10/05
  6. مراسم افتتاحیه کنگره‌ی بین‌المللی زن و اﻧﻘﻼب ﺟﻬﺎﻧﻰ اﺳﻼم 67/11/08
  7. ذاکرین اهل‌البیت علیهم‌السلام 92/02/11
  8. جمعی از پزشکان 68/09/15
  9. ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺑﺎ صداوسیما،64/02/03
  10. جمع کثیری از طلاب حوزه‌ها و داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن،69/09/28
  11. خطبه نماز جمعه، 65/05/11
  12. ﺧﻄﺒﻪ ﻧﻤﺎز جمعه‌64/01/30
  13. ﺧﻄﺒﻪ ﻧﻤﺎز ﺟﻤﻌﻪ، 63/10/14
  14. ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺑﺎ ویژه‌نامه‌ی روز زن60/02/05
  15. وزﻳﺮ ﻋﻠﻮم و رؤﺳﺎى دانشگاه‌ها 83/10/17
  16. ﭘﻴﺎم ﺑﻪ ﺳﻤﻴﻨﺎر ﺑﺮرﺳﻰ ﺷﺨﺼﻴﺖ زن از دﻳﺪﮔﺎه اﻣﺎم ﺧﻤﻴﻨﻰ (ره) 68/08/03
  17. ﭘﻴﺎم ﺑﻪ ﺳﻤﻴﻨﺎر ﺑﺮرﺳﻰ ﺷﺨﺼﻴﺖ زن از دﻳﺪﮔﺎه اﻣﺎم ﺧﻤﻴﻨﻰ (ره) 68/08/03
  18. زنان آموزش‌وپرورش 63/11/07
  19. مراسم افتتاحیه ﻛﻨﮕﺮه‌ى بین‌المللی زن و اﻧﻘﻼب ﺟﻬﺎﻧﻰ اﺳﻼم 67/11/08
  20. اﺟﺘﻤﺎع ﺑﺎﺷﻜﻮه زاﺋﺮان ﻣﺮﻗﺪ ﻣﻄﻬﺮ ﺣﻀﺮت اﻣﺎم ﺧﻤﻴﻨﻰ (ره) 76/03/14
  21. ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﮔﺎن زن ﻣﺠﻠﺲ 73/09/02
  22. اﻋﻀﺎى ﺷﻮراى ﻣﺮﻛﺰى ﺟﻤﻌﻴﺖ زﻧﺎن71/02/15
  23. دیدار عمومی زنان 63/12/21
  24. اعضای شورای مرکزی جمعیت زنان 71/12/15
  25. اﺟﺘﻤﺎع ﺑﺎﺷﻜﻮه زاﺋﺮان ﻣﺮﻗﺪ مطهّر ﺣﻀﺮت اﻣﺎم ﺧﻤﻴﻨﻰ (ره) 76/03/14
  26. ﺳﻤﻴﻨﺎر ﻧﻘﺶ زن در ﺟﺎﻣﻌﻪ در داﻧﺸﮕﺎه ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻣﻌﻠّﻢ 64/12/10
  27. سمینار کوثر شیراز 66/11/20
  28. سمینار نقش زن در ﺟﺎﻣﻌﻪ در داﻧﺸﮕﺎه ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻣﻌﻠّﻢ 64/12/10
  29. ذاکرین اهل‌البیت علیهم‌السلام 92/02/11
  30. اﺟﺘﻤﺎع ﺑﺎﺷﻜﻮه زاﺋﺮان ﻣﺮﻗﺪ مطهّر ﺣﻀﺮت اﻣﺎم ﺧﻤﻴﻨﻰ (ره)76/03/14
  31. ذاکرین اهل‌البیت علیهم‌السلام 92/02/11
  32. ﺧﻄﺒﻪ ﻧﻤﺎز ﺟﻤﻌﻪ،69/01/10
  33. خطبه نماز جمعه، 62/10/16
  34. زنان نماینده مجلس، 80/07/14

منابع

  • KHMENEI.IR
  • بانکی پور فرد،محمد حسین،مجموعه 5 جلدی نقش و رسالت زن، در بیانات رهبر معظّم انقلاب اسلامی،انتشارات انقلاب اسلامی،1391