زن در اسلام

از ویکی‌جنسیت

کتاب گران‌سنگ المیزان بیش از آنکه اثر تفسیری محضی باشد، که صرفأ رسالت توضیح و تبیین آیات قرآن را به عهده دارد. موسوعه‌ای از علوم انسانی و اسلامی است، که حوزه‌هایی چون کلام، فلسفه، تاریخ و جامعه‌شناسی را با نظریات بدیع و ملهم از قرآن خویش غنا بخشیده است. ازجمله موضوعاتی که مرحوم علامه طباطبایی با استعانت از آیات قرآن کریم و به مدد مطالعات گسترده و عمیق خویش در آن به قلم‌فرسایی پرداخته، موضوع زن و جایگاه او در اسلام و سایر ملل است.

از آن جا که ادیان، عموماً و اسلام به نحو خاص، از سوی بسیاری از طرفداران حقوق زنان و هواداران نهضت فمینیسم، متهم‌اند که نگاهی تبعیض‌آمیز به زن داشته و او را از حقوق و مزایای طبیعی و اجتماعی‌اش محروم کرده‌اند، توضیح روشنی از دیدگاه اسلام نسبت به جایگاه زن و تبیین علت بعضی از تفاوت‌ها در احکام، می‌تواند تا حدودی سوء فهم‌ها و یا فهم‌های کلیشه‌ای را بزداید. علامه طباطبایی ضمن اینکه زن را در کرامت و انسانیت، هم سنگ مرد می‌داند تفاوت‌های در احکام را نتیجه اختلاف در تکوین دانسته و آن‌ها را لازمه ادامه زندگی اجتماعی می‌شمرد.

زن در اسلام
الگوی جعبه اطلاعات مقالات
نویسندگان صالحی اردکانی، علی؛ صالحی اردکانی، مصطفی؛ هاشمی، هادی
عنوان مقاله جایگاه زن در اسلام و علت تفاوت احکام بر اساس تفسیر المیزان
نام مجله مجله مطالعات پژوهشی زنان با رویکرد اسلامی
سال چاپ بهار و تابستان 1395
شماره مجله شماره 4، صفحات 65 تا 76
امتیاز مقاله علمی- پژوهشی ISC

واژگان کلیدی

علامه طباطبایی، المیزان، تفاوت تکوینی، زن و مرد، فمینیسم.

گزارش از مقاله

تکیه مرحوم علامه طباطبایی برای تبیین نظریه‌اش در مسأله جایگاه زنان، بیشتر روی دو سوره مبارکه بقره و نساء است. ایشان عمده مباحث خود را ذیل آیات ۲۲۸ تا ۲۴۲ بقره و ۱۹،۱۲،۱۱،۷ و ۳۴ نساء طرح کرده‌اند.

نویسنده در این مقاله ابتدا مبادی دیدگاه علامه طباطبایی را در معرفت‌شناختی، وجودشناختی و انسان‌شناختی بیان می‌کند؛ سپس به هویت زن در اسلام و تفاوت تکوینی بین زن و مرد که مبنای حقوق و احکام در اسلام است می‌پردازد.

مبادی دیدگاه علامه طباطبایی

علامه مانند سایر فلاسفه اسلامی، در معرفت‌شناختی از امکان معرفت عینی طرفداری می‌کند. شکاکیت و نسبیت معرفت‌شناختی از نظر ایشان کاملاً مردود است.

علامه در وجودشناختی، قائل به وجود نظم غایی است و معتقد است اگر نظم غایی وجود نداشت عالم نیز به این شکل محقق نمی‌شد و با این تلقی فلسفی از نظام خلقت، تفاوت‌های تکوینی در آفرینش، همه معنادار می‌شوند.

مبنای انسان‌شناختی علامه نیز که در تفکر دینی جای می‌گیرد بر این استوار است که حقیقت انسان، روح اوست؛ اما تفاوت‌های جسمی نیز لوازمی دارد که می‌تواند توجیه‌کننده بعضی از اختلافات احکام بین زن و مرد باشد.

هویت زن در اسلام

زن در جوامع بشری قبل از اسلام و جوامع معاصر با ظهور اسلام از بیشتر حقوق انسانی محروم بود. رومیان و بعضی از یونانیان معتقد بودند مرد دارای نفس مجرد است اما زن اصلاً نفس ندارد. مجلس فرانسه در سال ۸۵۶ میلادی بعد از مدت‌ها گفتگو به این نتیجه رسید که زن انسان است اما برای خدمت به مرد خلق شده است و در انگلستان تقریباً تا صدسال پیش زن، جزئی از جامعه انسانی محسوب نمی‌شد. اما اسلام سد بزرگی در برابر این رویه ناصواب بنا کرد. از دیدگاه قرآن، زن و مرد هر دو انسان هستند و تمام آثاری که در صنف مردان دیده می‌شود در میان زنان نیز دیده می‌شود. تفاوت‌هایی که در شدت و ضعف بعضی از آثار مشترک وجود دارد به این استدلال ضربه‌ای نمی‌زند.

تفاوت تکوینی، مبنای حقوق و احکام

علامه طباطبایی با اعتقاد به اینکه زن و مرد در انسانیت و کرامت برخاسته از آن یکسانند. ریشه تفاوت احکام اسلام در مورد این دو را در تفاوت تکوینی آن‌ها می‌داند. شهید مطهری که شاگرد برجسته علامه طباطبایی است، در این زمینه معتقد است از نظر اسلام زن و مرد هر دو انسان‌اند و از حقوق انسانی متساوی بهره‌مندند. اما زن و مرد به دلیل این که یکی زن و دیگری مرد است از جهات زیادی مشابه یکدیگر نیستند. جهان برای آن‌ها یک جور نیست، خلقت و طبیعت آن‌ها را یکنواخت نخواسته و به همین جهت ایجاب می‌کند که از لحاظ بسیاری از حقوق و تکالیف و مجازات‌ها وضعیت مشابهی نداشته باشند.

علامه معتقد است احکام و حقوق زن و مرد نیز در اسلام مبتنی بر فطرت هستند. و زندگی انسان وقتی سعادتمندانه خواهد بود که مبتنی بر نحوه آفرینش و فطرت انسان باشد. وظایف و تکالیف انسان به نحو درستی به طبیعت منتهی شود. نویسنده مقاله بیان می‌کند که زن و مرد از دیدگاه علامه طباطبایی، در تمام احکام عبادی و حقوق اجتماعی مانند هم هستند و تفاوتی بین ارث، کسب و انواع معاملات، تعلیم و تربیت، دفاع از حق و یا به دست‌آوردن حق وجود ندارد؛ مگر مواردی که به خاطر خصوصیات طبیعی و جنسیتی استثنا شده است.

نتیجه‌گیری

زن و مرد، در انسانیت و هر آنچه مربوط به رسیدن به کمالات انسانی است تفاوتی با هم ندارند و هر دو به تلاش و مجاهده برای قرب بیشتر به خداوند و ادای حق عبودیت فراخوانده شده‌اند. به زنان و مردان با ایمان به یک میزان وعده پاداش داده شده است، درنتیجه نباید بعضی از تفاوت‌های در احکام را نشانه تبعیض یا برتری صنفی بر صنف دیگر دانست.

مخصوصاً که با توجه به مبانی طرح‌شده در این بحث، عموم این اختلافات راجع به تفاوت‌های طبیعی است و علامه مواردی چون تفاوت در ارث، دیه، تعدد زوجات، قیمومت مردان بر زنان و ... را نیز نتیجه تفاوت کارکرد اجتماعی زن و مرد می‌داند که خود ریشه در اختلافات طبیعی آن‌ها دارد. قرآن کریم اگر چه بر تعقل تأكید تام دارد، تبعیت از هوی و احساسات تند را نکوهش کرده است. در عین حال به عواطف پاک، آثار مهم و تأثیرگذار آن نیز توجه داده است. آن چه مهم است تبعیت عواطف و احساسات از عقل سلیم است.

منبع