جریان‌های فکری زنان ( ایران)

از ویکی‌جنسیت

جریان‌های زنان در ایران؛ سنت‌گرایی، تجددگرایی، اصول‌گرایی.

سنت‌گرایان

جریان سنت‌گرایی، شامل عالمان و متدینان مسلمانی است که فهم فقهی و سنتی و متکی بر آراء پیشینان دارد. اخبار، روایات و منقولات، پایه‌ی تحلیل‌شان هست. اخباری نیستند اما نگاهی همراه با شک نسبت به استفاده از عقل در تحلیل مسائل دینی دارند.[۱]

مبانی

مبانی دین‌شناسی

سنت‌گرایان هنگام رجوع به منابع و متون دینی، تکیه بر روایات دارند و توجه چندانی به عقل و عرف ندارند. نگران التقاط در دین هستند. لازمه‌ی این نگاه جداکردن دین از ساحت اجتماعی است که خود، نوعی سکولاریزه‌کردن عملی است. آنان بین دین و شریعت تفکیک ایجاد نمی‌کنند و هر دو را یکی می‌دانند. در بحث حقوق معتقد به ثبات احکام شریعت هستند. خداوند قوانین ثابتی را برای انسان وضع کرده است. این قوانین تغییر ناپذیرند.[۲]

مبانی انسان‌شناسی

معتقدند انسان تکلیف‌محور است و باید به دین عمل کند. واژه‌ی «حق دارم » باید به « لازم است و ضروری هست» تغییر کند. انسان تکلیف‌محور با مختار بودن آن تناقضی ندارد. خانواده یک نظام طبیعی دارد و تقسیم کار در بیرون و داخل خانواده بر اساس همین نظام طبیعی شکل می‌گیرد. نظام طبیعی مبتنی بر ساختار بدنی و روانی زن و مرد هست. در واقع تمام حقوقی به زنان تعلق می‌گیرد یا از آنها سلب میشه از همان نظام طبیعی تبعیت می‌کند. معتقدند یک نظام خانوادگی طبیعی و سالم وجود داره که جامعه باید براساس آن شکل بگیرد بقیه شکل‌های روابط میان زن و مرد انحراف از نظام طبیعی هست.[۳]

دیدگاه در حوزه زنان

حقوق سیاسی زنان

حوزه حقوق سیاسی زنان شامل اظهار نظر در امور همگانی، مشارکت در انتخابات پارلمان و ریاست جمهوری، حق انتخاب کردن و انتخاب شدن، بنیان‌گذاری احزاب و جنبش‌های سیاسی، آمادگی برای قبول مسئولیت‌های بزرگ اداری و وزارتی و تصدی ریاست حکومت در جامعه مسلمانان، می‌شود.[۴] سنت‌گرایان قائل به عدم جواز مشارکت سیاسی زنان هستند.[۵] برای این عدم جواز به ادله‌ای استناد می‌کنند:

  • امتداد اجتماعی قوامیت.[۶]
  • عدم دلیل برای جواز مشارکت سیاسی اجتماعی زنان.[۷]
  • عدم نصب زنان برای حکومت، امارت و قضاوت در سیره پیامبر و معصومین.[۸]

تجددگرایان

تجددگرایان مسلمان کسانی هستند که معتقد به بازسازی اندیشه‌های اسلامی متناسب با عصر و زمان‌های مختلف هستند. به‌این‌صورت که هرچه با عصر ما سازگاری ندارد کنار گذاشته شود و هر چه هماهنگ با روزگار ماست، از نو بازسازی شود. فهم آنها فقهی، تاریخی است.[۹]

مبانی

مبانی دین‌شناسی

در مبانی دین‌شناسی، روش فهم دین، تفکیک میان دین و شریعت و سیالیت حقوق، سه مولفه اصلی تفکر تجددگرایان است. تجددگرایان در روش فهم دین، نقش زمان و مکان را مورد توجه قرار می‌دهند. آن‌ها در صدد ارائه فقهی برای زنان هستند که مقتضیات زمان و مکان در آن لحاظ شده باشد. این مسئله در مواجهه با متون دینی در دو مقام خودش را نشان می‌دهد مقام گردآوری و داوری.[۱۰]

در مقام گردآوری: از آیات احادیث و روایات موجود می‌توان استنباط‌هایی کرد که تاکنون نشده است و بسیاری از احادیث را میشه مختص به زمان و مکان خاصی دانست و حکم کلی از آن استخراج نکرد.[۱۱]

در مقام داوری: زمان و مکان به صورت پیش‌فرض‌های استدلال فقهی هستند. لزوم اجتهاد در مبانی و عدم کفایت اجتهاد در فروع هست. تجددگرایان معتقدند در مبانی باید اجتهاد ایجاد شود و پویایی فقه بدون پویایی فهم شریعت ممکن نیست.

معتقدند فرهنگ و شرایط زندگی برای زبان دین تأثیر گذاشته و ما باید بین دو مسئله تفکیک ایجاد کنیم. صورت زبان متن که حاکی از تجربه دینی یا وحیانی هست. متعلق متون مقدس خودشان مقدس هستند.

اما صورت زبانی متون مقدس لاجرم به لسان قوم است. هدف از شریعت اقامه‌ی دین است و از دل دین باید استنباط و اجتهاد شود.[۱۲]

مبانی انسان‌شناسی

از نظر آنان، انسان به حکم انسان بودن یک رشته حقوق و تکالیف دارد که فرادینی است. دین‌داری حق است نه تکلیف. انسان حق‌آگاه هست نه تکلیف‌آگاه. عادات و رسوم هر جامعه‌ای مختص همان جامعه است و تحمیل آن بر جوامع دیگر جایز نیست. نگاهی تاریخی به زندگی انسان دارند. معتقدند که ساختار کنونی زن و مرد اگر اینگونه شکل گرفته اما قابل تغییر است. اصل نظام خانواده را باید همین‌گونه نگه داریم اما باید متناسب با زمان تغییراتی ایجاد شود. مجتهد شبستری از متفکران این جریان هست.[۱۳]

دیدگاه در حوزه زنان

سیالیت حقوق: زن و مرد چهره واحد دارند و متناسب با زمان و شرایط احکامی متناسب با قسط صادر می‌کنند تا نابرابری عارضی میان آن دو را به سوی برابری هدایت کنند. آنها معتقد به سیالیت حقوق هستند. عقل و عرف مبنای شکل‌گیری حقوق هستند. حقوق امری اعتباری هست که ممکن است مبنای این اعتبارها خدا و وحی باشد ولی خود این قراردادها سیال هستند. بعضی از احکام اگر فراتر از وسعت زنان باشد خود بخودی لغو می‌شود.

حقوق سیاسی زنان

تجددگرایان مشارکت سیاسی زنان در همه حیطه‌ها، حتی ریاست حکومت را جایز می‌دانند زیرا این موضوع ذیل موضوعات اجتماعی است که دخالت فقیه در آن فقط در حد اختلاط یا عدم اختلاط با نامحرم است. فقه فقط جهت‌گیری کلی می‌دهد که این جهت‌گیری برابری و مساوات است. از نظر تجددگرایان، محدودیت‌های مشارکت زنان در زمان پیامبر به عدم توانمندی و مهارت زنان در آن زمان برمی‌گردد.[۱۴]

اصول‌گرایان

اصول‌گرایان درپی به دست آوردن فهم دینی از طریق منابع معتبر اسلامی هستند و تکیه بر اصول و ارزش‌ها دارند و معتقد به پویایی دین همراه با پایایی آن هستند.[۱۵]

مبانی

مبانی انسان‌شناسی

انسان‌شناسی سنت‌گرایان و اصول‌گرایان در جایی مشابه و بعضی جاها تفاوت پیدا می‌کند.انسان‌شناسی سنت‌گرایان احکامی ثابت وابدی هست و اختلاف مکان و زمان را مد نظر قرار نمی‌دهد. اما اصول‌گرایان در حالی‌که معتقد به ثبات در احکام هستند اختلاف و مکان و زمان را در موضوع‌شناسی احکام مورد توجه قرار می‌دهند.[۱۶]

مبانی دین‌شناسی

  1. دین و شریعت غیرقابل تفکیک هستند.
  2. اصول ارزشی ثبات دارند.
  3. توجه به شرایط متحول در زمان‌های گوناگون
  4. فهم مسایل اجتماعی باید ناظر بر شرایط و زمان‌های خاص باشد.
  5. مبنای شکل‌گیری حقوق را عقل و شریعت می‌دانند.
  6. مقررات اجتماعی باید تابع احکام شرعی باشد.[۱۷]

دیدگاه درباره زنان

حقوق سیاسی

اصول‌گرایان قائل به جواز مشارکت سیاسی زنان هستند اما مدیریت در موارد رهبری و قضاوت را نمی‌پذیرند.[۱۸] زیرا بین زن و مرد در اصل خلقت و حالت‌های روحی و جسمانی تفاوت وجود دارد و اقتضای عدالت این است که هر یک از آن دو، مسئولیت‌هایی را به‌عهده بگیرند که متناسب با طبیعت و توان‌مندی جسمی و روحی‌شان باشد.[۱۹] آنان به ادله ذیل برای جواز مشارکت سیاسی زنان استناد می‌کنند:

  1. همگانی بودن مسئولیت امر به معروف و نهی از منکر
  2. عام بودن لزوم اهتمام به امور مسلمین در روایت پیامبر مبنی بر اینکه کسی که صبح کند و به امور مسلمانان اهتمام نورزد از ما نیست.[۲۰] امور مسلمانان امور سیاسی را هم دربرمیگیرد و این روایت فقط مردان را مورد خطاب قرار نمی‌دهد.[۲۱] امام خمینی مجاهده و مخاطبه با حکومت وقت را از مسئولیت‌های زنان دانست.[۲۲]
  3. سیره معصومان و سیره مورد تقریر معصومان؛ فعالیت‌های سیاسی حضرت فاطمه در احقاق حقوق سیاسی حضرت علی، سیره حضرت زینب در واقعه عاشورا، شواهدی هستند که اصول‌گرایان به آن استناد می‌کنند.[۲۳]
  4. مهاجرت سیاسی زنان در صدر اسلام.[۲۴]

پانویس

  1. لک‌زایی و زارعی، «بنیادهای معرفت‌شناسی جریان‌های مذهبی در ایران و تأثیر آن بر نگرش آنان نسبت به حقوق سیاسی زنان»، 1388ش، ص 108
  2. لک‌زایی و زارعی، «بنیادهای معرفت‌شناسی جریان‌های مذهبی در ایران و تأثیر آن بر نگرش آنان نسبت به حقوق سیاسی زنان»، 1388ش، ص 117
  3. لک‌زایی و زارعی، «بنیادهای معرفت‌شناسی جریان‌های مذهبی در ایران و تأثیر آن بر نگرش آنان نسبت به حقوق سیاسی زنان»، 1388ش، ص 117
  4. لک‌زایی و زارعی، «بنیادهای معرفت‌شناسی جریان‌های مذهبی در ایران و تأثیر آن بر نگرش آنان نسبت به حقوق سیاسی زنان»، 1388ش، ص 1178
  5. لک‌زایی و زارعی، «بنیادهای معرفت‌شناسی جریان‌های مذهبی در ایران و تأثیر آن بر نگرش آنان نسبت به حقوق سیاسی زنان»، 1388ش، ص 119
  6. حسینی طهرانی،رساله بدیعه، 1418ق، ص 76
  7. حسینی طهرانی،رساله بدیعه،1418ق، ص 133
  8. حسینی طهرانی، رساله بدیعه، 1418ق، ص 133
  9. لک‌زایی و زارعی، «بنیادهای معرفت‌شناسی جریان‌های مذهبی در ایران و تأثیر آن بر نگرش آنان نسبت به حقوق سیاسی زنان»، 1388ش، ص108
  10. لک‌زایی و زارعی، «بنیادهای معرفت‌شناسی جریان‌های مذهبی در ایران و تأثیر آن بر نگرش آنان نسبت به حقوق سیاسی زنان»، 1388ش، ص 111
  11. لک‌زایی و زارعی، «بنیادهای معرفت‌شناسی جریان‌های مذهبی در ایران و تأثیر آن بر نگرش آنان نسبت به حقوق سیاسی زنان»، 1388ش، ص108
  12. لک‌زایی و زارعی، «بنیادهای معرفت‌شناسی جریان‌های مذهبی در ایران و تأثیر آن بر نگرش آنان نسبت به حقوق سیاسی زنان»، 1388ش، ص108
  13. لک‌زایی و زارعی، «بنیادهای معرفت‌شناسی جریان‌های مذهبی در ایران و تأثیر آن بر نگرش آنان نسبت به حقوق سیاسی زنان»، 1388ش، ص 109
  14. لک‌زایی و زارعی، «بنیادهای معرفت‌شناسی جریان‌های مذهبی در ایران و تأثیر آن بر نگرش آنان نسبت به حقوق سیاسی زنان»، 1388ش، ص117
  15. لک‌زایی و زارعی، «بنیادهای معرفت‌شناسی جریان‌های مذهبی در ایران و تأثیر آن بر نگرش آنان نسبت به حقوق سیاسی زنان»، 1388ش، ص 108
  16. لک‌زایی و زارعی، «بنیادهای معرفت‌شناسی جریان‌های مذهبی در ایران و تأثیر آن بر نگرش آنان نسبت به حقوق سیاسی زنان»، 1388ش، ص 108
  17. لک‌زایی و زارعی، «بنیادهای معرفت‌شناسی جریان‌های مذهبی در ایران و تأثیر آن بر نگرش آنان نسبت به حقوق سیاسی زنان»، 1388ش، ص 115
  18. لک‌زایی و زارعی، «بنیادهای معرفت‌شناسی جریان‌های مذهبی در ایران و تأثیر آن بر نگرش آنان نسبت به حقوق سیاسی زنان»، 1388ش، ص 121
  19. صالحی نجف‌آبادی، قضاوت زن در فقه اسلامی، 1376 ص50-52
  20. کلینی، اصول کافی، 1365ش، ص 163
  21. ارسطا، زن و مشارکت سیاسی، 1377ش، ص 37
  22. موسوی خمینی، صحیفه امام، 1385ش، ص 6-7
  23. ارسطا، زن و مشارکت سیاسی، 1377ش، ص 139
  24. مهریزی، زن، 1377ش، ص 197

منابع مرتبط

  • ارسطا، محمد جواد، زن و مشارکت سیاسی، فصلنامه علوم سیاسی، قم، شماره اول، تابستان 1377.
  • حسینی طهرانی، محمد حسین، رساله بدیعه؛ ترجمه چند تن از علما، مشهد، انتشارات علامه طباطبایی، 1418 ق.
  • لک‌زایی، نجف، زارعی، راضیه، بنیادهای معرفت‌شناسی جریان‌های مذهبی در ایران و تأثیر آن بر نگرش آنان نسبت به حقوق سیاسی زنان، بانوان شیعه، سال ششم، شماره نوزده، بهار 1388.
  • خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، تهران، موسسه تنظیم نشر و آثار امام خمینی، 1385.
  • صالحی نجف‌آبادی، نعمت‌الله، قضاوت زن در فقه اسلامی، پیام هاجر، شماره 232، بهمن و اسفند 1376.
  • کلینی، محمدبن‌یعقوب، اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365
  • مهریزی، مهدی، زن، قم، خرم، 1377