جریان سازی فرهنگی زنان درجهت ایجاد تمدن نوین اسلامی
مقدمه
در طول تاریخ زنان عناصری موثر در تغییر ارزشها، باورها و رفتارهای جامعه دانسته شده و میشوند. زن به واسطه جایگاه تربیتیاش، محور کلیدی خانواده است و خانواده به عنوان مهمترین عنصر نظام اجتماعی و هسته بنیادین تحولات آن، نهاد فعال جامعهساز تلقی میشود؛ بنابراین زن در خانواده نقش بیبدیلی در انتقال تکاملگرایی به افراد خانواده و با واسطه به جامعه ایفا مینماید. انقلاب اسلامی به عنوان نقطه عطف تاریخ تکامل اجتماعی بشر و طلیعه تمدن اسلامی به شمار میرود. ظرفیتسازی و زمینهسازی برای ایجاد تمدن اسلامی و نظام توحیدی افق پیش روی انقالب اسلامی است. این مهم از طریق پیریزی کلیه مناسبات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی مبتنی بر مبانی اسلامی و با توجه ویژه به موضوع زنان و خانواده محقق میشود. بر این اساس، چگونگی نقشآفرینی زنان در ایجاد تمدن نوین اسلامی از طریق استخراج و طراحی الگوی نقش آفرینی زنان در این تمدن بسیار مهم است؛ زنان نقش کلیدیتری نسبت به سایر آحاد جامعه دارند؛ چرا که زن انسانساز و جامعهساز است.
مفهومشناسی
ما اگر پيشرفت همه جانبه را به معناى تمدنسازى نوين اسلامى بگيريم - بالاخره يك مصداق عينى و خارجى براى پيشرفت با مفهوم اسلامى وجود دارد؛ اينجور بگوئيم كه هدف ملت ايران و هدف انقلاب اسلامى، ايجاد يك تمدن نوين اسلامى است؛ اين محاسبهى درستى است. اين تمدن نوين دوبخش دارد: يك بخش، بخش ابزارى است؛ يك بخش ديگر، بخش متنى و اصلى و اساسى است. که به هر دو بخش بايد رسيد. تعريف «پيشرفت همه جانبه» به عنوان «تمدنسازی نوين اسلامی» [۱]
تعريف تمدن
دکتر شريعتی نیز در تعریف تمدن میگويد: «تمدن به معنای کلی عبارتست از مجموعهی ساختهها و اندوختهها برای مادی و معنوی جامعهی انسانی... بايد انسان را تغيير داد، نه اين که وسايل زندگیاش را مدرن کرد. وقتی وسايل عوض شود، به خاطر سازش و آمادهشدن برای انسان برای مصرف آن کالاها، مسلماً انسان یک مقدار عوض میشود؛ ولی بينش انسان عوض نمیشود. فقط ذوق مصرف انسان عوض میگردد. هر جامعهی متمدنی ماشين، برق، تلويزيون و هواپيما و اسلحه دارد؛ اما هر جامعهای که اينها را داشته باشد حتماً متمدن نيست» [۲]تمدن با تغيير روح تک تک افراد جامعه که در روح کليت جامعه به عنوان يا ملت آغاز میشود. درنتيجه میتوان گفت مادامی که اين حرکت استمرار دارد، تمدنسازی نيز ادامه خواهد داشت.
رابطه زن و تمدن
در باب رابطهی زن و تمدن، بايد گفت «تقريباً در تمامی مباحثی که در رابطه با تمدن مطرح میشود جايگاه و موقعيت زنان به عنوان معياری برای سنجش سطح تمدن در نظر گرفته میشود» هنگام بررسی نقش زنان در رابطه با تمدن، فرهنگ نقشی تعيينکننده ايفا میکند. به ديگر بيان، اين تمدن نيست که نقش زنان را بر آنها تحميل میکند، بلکه فرهنگی که به تعلق دارند نقشها را به آنها ديکته میکند و براساس نقشهای ديکته شده از سوی فرهنگ است که زنان سبک زندگی خود را تعيين میکنند. بنابراين میتوان گفت که نقشهای زنانه يکی از متغيرهای تاثيرگذار در ساخت تمدن است.
نقش زن در تمدن نوین اسلامی
نقش زنان در دستيابی به تمدن با ارزشهای اخلاقی؛ که رهبران انقلاب اسلامی ايران در مورد تمدن جديد اسلامی عموماً بر دو معنا تمرکز میکنند: - نقش پيشگيرانه که همان محافظت از جامعه مسلمان در برابر تاثير فرهنگهای ورودی به ويژه تمدن غربی و نيز حفظ آن از انحرافات مختلف است. - نقش سازنده که همان شکلگيری جامعه مسلمان با تمام ارزشهای والايی که به همراه دارد؛ میباشد
گامهای مهم زنان در تمدن نوين اسلامی
با وجود حضور و نقشآفرينی زنان در عرصههای مهم بعد از انقلاب، همواره اين مشارکت به دليل عدم ارائه الگوی جامع از شخصيت زن مسلمان با موانع بسيار همراه بود. لذا رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنهای الگوی زن سوم (زن مسلمان ايرانی) را مطرح نمود. اين زن همان الگويی است که نه شرقی است و نه غربی و میتواند در ايجاد تمدن نوين اسلامی و ارتقای آن پيشقدم باشد و مطابق ايدهی امت و پيام جهانی انقلاب، شخصيت و الگوی جهانی زن مسلمان را بعد از قرنها ارائه نمايد. اهميت طراحی چنين الگويی تا بدان حد است که اگر تمدن اسلامی را يک نظام فرض کنيم، اين تمدن بدون داشتن الگوی جامع شخصيت مطلوب زن مسلمان و متناسب با عصر حاضر نمیتواند فرآيند نوسازی جامعه را به سمت آرمانهای اسلامی هدايت نمايد، زيرا بخش عظيمی از آن ناهماهنگ خواهد ماند. تمدن زمينهساز چگونه میتواند در بستر امت به چنين الگويی از زن مسلمان دست يابد: گام اول: تبيين نظام شخصيت، جهت پيادهسازی نظام جامع شخصيت زن مسلمان. گام دوم: تنظيم الگوی جامع، برای دستيابی به اين الگو ابتدا بايد فهم مبانی معرفتی دين در دستور کار قرار گيرد. گام سوم: تدوين برنامه عمل، برای نقشآفرينی زنان در تمدن اسلامی. برنامهريزی برای نقشآفرينی زن؛ تمدن نوين اسلامی که به بيداری همه جانبه امت اسلامی تاکيد دارد، زمانی کارآمد خواهد بود که در مجموعههای متشکل آن، هيچ عنصری مفقود يا تضعيف نگردد و از تناسب و توازن لازم برخوردار باشد. لذا برای آنکه انتظار ما از نقشآفرينی زنان در نظام تمدن نوين اسلامی برآورده شود، بايد برنامهی جامعی را که از دقت و انسجام کافی برخوردار باشد، طراحی کنيم، تا با ديگر حلقههای کليدی نظام تمدنی مرتبط و هماهنگ گردد.
هويت و تمدن
برای تبيين نقش زن در تحقق تمدن نوين اسلامی بايد به سه پرسش زنان در عرصه هويت، سبک زندگی و چگونگی برعهدهگيری نقشهای زنانه با توجه به تفاوتهای فردی توجه داشت. دختران ايرانی چه هويتی دارند و چه عواملی مانع شكلگيری هويت ايرانی – اسلامی در آنان میباشد نايل شدن به هويت موفق در كشورهای در حال توسعه كاری بس دشوار است زيرا معيارهای سنتی و مدرن در تعارض هم قرار دارند و جهت از بين بردن اين تعارض و هويتيابی صحيح دختران جوان برای ايفای نقش در تمدنسازی، نقش خانواده، بهرهبردن از ديدگاههای اسلامی و تجديدنظر در سياستهای هويتی از سوی برنامهريزان ذیربط ضروری به نظر میرسد. برنامهریزیهای متعددی در باب مطرحشدن مسئلهی سبک زندگی و نقش آن در ساخت تمدن نوين اسلامی از سوی مقام معظم رهبری پرسش اين موضوع پيش روی محققان قرار گرفت؛ از جمله، نقش زن مسلمان در دستيابی به تمدن نوين اسلامی. در اين نوشتار تلاش میکنیم مطلبهای اجتماعی و خانوادگی زن در جامعه ايران، و تحليلی از نقش زن در ساخت تمدن نوين اسلامی ارائه دهيم؛ شود با بررسی نقش و جايگاه زن در جامعه مهم است. زيرا تحليل جامعه، وابسته به عناصر جامعه است و زن نيز از آن جايی که از عناصر جامعه به شمار میرود. تاثير او در جامعه در تحليل آن جامعه، ضروری است.
سبک زندگی و تمدن
سبک زندگی به مجموعهای تقريباً هماهنگ از تمامی رفتارها و فعاليتهای يک فرد در زندگی روزمره اطلاق میشود که تا حدی نیازمند مجموعهای از عادتها و جهت گیریهاست که از نوعی وحدت برخوردار است و ارتباط بین گزینشهای فرعی موجود در یک الگوی نسبتاً منظم را تامين میکند به ديگر بيان، میتوان گفت که سبک زندگی مجموعه رفتارهايی است که فرد از آنها برای برآورده کردن نيازهای روزمرهی خود و نيز برای هويتبخشی به خود انتخاب میکند. سبک زندگی تحت تاثیر مولفههای مختلفی نظیر فرهنگ، پوشش، شغل، آموزش، هنر، ادبیات، معماری و هر چیز ديگری که بنيانهای فرهنگی و اجتماعی جامعه را شکل میدهد، قرار دارد. همچنين در شکلگيری سبک زندگی عوامل متعددی مانند علم، تکنولوژی، تاريخ، آداب و سنن و عرف دخيل میباشند و از آن جايی که اين مؤلفهها متغير هستند و میتوان گفت که سبک زندگی نيز مقولهای ثابت و ايستا نيست. در حقيقت پيش رفت و يا عقب ماندگی جوامع با سبک زندگی آن جامعه در ارتباط است. بنابراين به منظور بررسی وضعيت کنونی جامعه و هم چنين پيش بينی روندهای آيندهی آن، بايد سبک زندگی همواره مورد رصد باشد. میتوان گفت که سبک زندگی از مولفههای مهم و تاثيرگذار بر جامعه است و چون امری پويا است با تغيير آن، تمدن نيز تغيير میکند. به ديگر بيان، رابطهای که بين تمدن و سبک زندگی وجود دارد رابطهای خطی نيست، بلکه رابطهای چرخهای است و هر دو بر يک ديگر اثر میگذارند.
نقشهای زنانه و تمدن
مهمترين نقشی که اسلام بر عهدهی زن نهاده و زن با ايفای آن میتواند زيربنای ساخت يک تمدن نوين اسلامی را تضمين کند، نقش تربيتی است که در واژهی مقدس مادر خلاصه میشود. اين نقش در نهاد خانواده ايفا میشود که در کنار نقشهايی هم چون همسری تعريف میشود. امام خمينی(ره) دربارهی اين نقش زن فرمودند: «زن با تربيت صحيح خودش انسان درست میکند و با تربيت صحيح ديگری کشور را آباد میکند». در جامعهی مدرن و امروزی که سبک زندگی به دليل ارتباطات گسترده، مدام در حال تغيير و تحول است. نقشهايی که به زنان، به عنوان عضوی از جامعه که سبک زندگی آنها بر سبک زندگی جامعه تاثیر بسزایی میتواند داشته باشد، محول میشود، متنوعتر است و با گذشته فرق دارد. از طرفی ديگر، تغيير در سبک زندگی جامعه نیز بر تغییر در سبک زندگی زنان تأثیرگذار بوده و اين رابطه، رابطهای دو سويه است. به ديگر بيان، جامعه شرايطی را به وجود آورده است که زنان در آن میتوانند نقشهای جديدتر و بيشتری را در محيط کلان اجتماعی بر عهده بگيرند. نقشهايی که بعضاً حتی ممکن است با روحیهی لطیف زنانه سازگاری و تناسب چندانی نداشته باشد؛ و همین امر باعث میشود که زن تدریجاً از لطافت و ظرافتی که خداوند برای او در نظر گرفته است دور شود و ديگر نتواند وظيفهی مادری و نسل پروری خويش را به آن چنان که شايستهی اوست به انجام برساند. بنابراين آن چه که بايد در فرايند تمدنسازی و توجه به سبک زندگی متناسب با فرهنگ ايرانی به آن اهميت داده شود، نقشهايی است که زن در فرآيند دستيابی به تمدن بايستی برعهده گيرد. از اين رو برای ساخت تمدن اسلامی ضروری است که هويت تمدنی همواره در مسير تعالی و تکامل، بازتوليد و تقويت شود و تنها از اين طريق است که میتوان به دستيابی به تمدنی متفاوت از تمدن غرب و ساير تمدنها اميد داشت و اين هويت زمانی به طور صحيح شکل میگيرد که ريشه در ارزشهای اسلامی ايرانی داشته باشد.
منبع
- جزوه درسی خانم دکتر میرجعفری