حب زنان

از ویکی‌جنسیت
بیان شبهه

نظر اسلام در مورد حب زنان چیست ؟چرا در برخی روایات از حب زنان پرهیز داده شده است ولی در برخی دیگر به آن سفارش می شود؟

در مورد حب زنان با چند دسته روایت به ظاهر متفاوت روبرو هستیم. یک دسته روایات، حب زنان را در کنار حب نماز یا محبت به اهل بیت علیهم السلام شرافت می بخشد. چندین روایت صحیح در بین این روایات وجود دارد. [۱] در روایت صحیحی حب زنان به عنوان اخلاق پیامبران یاد می شود.[۲] در روایت صحیح دیگری در امکان تعالی ایمان بدون محبت زنان تشکیک می نماید.[۳] فراتر از آن در روایت صحیح دیگری رسیدن به اهداف دین حق را متوقف بر فزونی مستمر حب زنان دانسته است.[۴] [۵] و در روایت مرفوعی از امام صادق ع ، حب اهل بیت علیهم السلام و حب زنان را ملازم یکدیگر دانسته است، [۶] و در روایت دیگری پیامبر مکرم اسلام محبت زنان را در کنار شش صفت دیگر از جمله علم و حلم ، عطیه ای الهی به اهل بیت علیهم السلام بر می شمارد که مایه امتیاز ایشان از دیگران شده است. [۷] دسته دیگر، روایاتی است که حب زنان را مذمت می کند. در روایتی حب زنان را اولین عامل عصیان و مهمترین دلیل انحراف از ایمان و بندگی خدا بر می شمرد. [۸] در روایت دیگری، حب زنان را یکی از ارکان فتنه و به مثابه شمشیر برنده شیطان معرفی می کند که مانع از زندگی شادکام می گردد. [۹]بنابراین با دودسته روایت روبرو هستیم که در بعضی از آنها حب زنان تا مرحله تقدیس پیش می رود و در دسته دیگر به شدت نکوهش می شود از این رو نیاز به توضیح دارد.

پاسخ: قبل از اینکه مطالبی را در جهت پاسخ گویی به این روایات مطرح نماییم، باید توجه داشت که روایات دسته اول (مدح حب زنان) پرشمار و غالبا دارای سندهای صحیحی است لکن دسته دوم، دو روایت است که سند روایت اول ضعیف و سند روایت دوم نیز به آسانی قابل تصحیح نیست. [۱۰] با این وجود احتمال صدور روایات دسته دوم را نیز نمی تواند نادیده گرفت. از این رو ناگزیر به ارائه توضیح در ضمن مطالب ذیل هستیم. ضمن اینکه شبیه همان احتمال هایی که در مورد توصیف زنان به شرارت آمده بود در مورد حب زنان نیز که در حقیقت گرایش به زنان است جریان دارد.

اهمیت، ماهیت و کارکردهای حب زنان

توجه به اهمیت، ماهیت و کارکردهای حب زنان مانع از پذیرش اطلاق یا عموم گزاره های دلالت کننده بر مذمت حب زنان است. «محبت» و به طور خاص محبت های انسانی در سطوح مختلف ، از مهم ترین مقولات بشری و شالوده دین محسوب می شود که فلاح و رستگاری انسان به آن گره خورده است،[۱۱] تا جایی که پیشوایان اسلام بین دین و حب یا بین ایمان و حب ارتباطی این همانی برقرار کرده اند.[۱۲] اگر دین را برنامه سعادت انسان در ابعاد مختلف بدانیم. این سعادت و کمال انسانی مستلزم انجام وظائف و تکالیفی در ارتباط با هستی است. انسان در ارتباط با خدا، ارتباط با خود، ارتباط با دیگر هم نوعان و ارتباط با محیط و دیگر مخلوقات وظائفی دارد که در قالب گزاره های اخلاقی و فقهی بروز می یابد. اگر چه ضرورت این ارتباط های انسانی برای کمال را عقل درک می کند لکن محرک و برانگیزاننده اصلی انسان ، به تحقق این اهداف ، کیفیتی نفسانی است که از آن به «حب» تعبیر می شود.

علامه طباطبایی محبت را نوعی تعلق وجودی و انجذاب بین علت مکمل یا شبیه آن و معلول مستکمل یا شبیه آن معرفی می کند. مثلا، حب به غذا در حقیقت گرایش دستگاه گوارش به انجام عملکرد خود است. دستگاه گوارش حس چشایی و بویایی را به استخدام می گیرد و گرایش ثانوی به معنای حب به غذا را در انسان ایجاد می کند. دستگاه تناسلی نیز خلقتی معطوف به هدف دارد که لازمه آن نزدیکی کردن است، این دستگاه نیز حس بینایی ، لامسه ، بویایی و برخی سازوکارهای هورمونی را به استخدام می گیرد و گرایش ثانوی ایجاد می کند که قرآن از آن به (حب الشهوات من النساء) تعبیر می کند. حب به غذا یا حب شهواني با پایان یافتن کار دستگاه گوارش یا تناسلی و رسیدن آن به اهدافش تمام می شود و حالت دل زدگی و گاه نفرت را نیز ایجاد می کند. خاصیتی که حب دارد این است که قوه را به فعلیت می کشاند و در مورد قوای ادراکی آنان را در مسیر اهداف خاصی به افعالش سوق می دهد. همين دستگاه گوارش ، تناسلي و ديگر دستگاه هاي جوارحي يا جوانحي همگي عملکرد ثانوي نسبت به «دستگاه فطرت» دارند. محبت همیشه متوقف بر علم و شعور نیست لکن برخی مصادیق آن در فاعل ذی شعور، به وسیله علم و معرفت یا وهم و خیال برانگیخته می شود همان گونه که طبیعت یا غریزه منشا انگیزش برخی از انواع دیگر محبت است. [۱۳]

یکی از بارزترین مصادیق محبت های انسانی ، که با فطرت و طبیعت انسان ها عجین شده است حب به جنس مخالف است که حب شهوانی به زنان یکی از ابعاد آن است. حب به زنان درحقیقت نرم افزار اجرایی اهداف اصل زوجیت است. [۱۴] مفروض این اصل آن است که هرکدام از زن و مرد و به طور کلی جامعه بشریت برای استکمال ،آرامش و سعادت نیازمند ارتباط، تعامل و اتحاد بین زن و مرد است.[۱۵] اگر چه ضرورت این ارتباط زنان و مرد برای کمال را عقل درک می کند لکن محرک و برانگیزاننده اصلی انسان به تحقق این اهداف ، در قالب حب محقق می شود. بنابراین هم از این نظر که حب به زنان ریشه در فطرت انسان دارد و هم از جهت کارکردهایی که بر آن مترتب است ، نمی توان اطلاق مذمت حب زنان را پذیرفت.

وجه جمع روایات

برخی دانشمندان اسلامی ، وجه جمع این دو دسته روایات را این گونه توضیح می دهند که روایات دال بر مذمت حب زنان ناظر بر افراط در محبت به زنان یا محبت به زنان غیر محرم است. [۱۶] به نظر می رسد چنین توجیهی با این عمومیت علاوه بر اینکه با اطلاق و عمومیت روایات مقابل آن در تنافی است با مناطی که در برخی روایات دسته اول ( که شرط ازدیاد ایمان و محبت و معرفت امام را محبت به زنان دانسته اند) ارائه شده است، همخوانی ندارد. افراط در برخی امور مثل محبت به نماز، محبت به امام و شدت ایمان که ملازم حب زنان دانسته شده است ،نه تنها مذموم نیست بلکه شایسته است. علاوه بر اینکه در برخی روایات تصریح بر لزوم فزونی بخشی مستمر در مورد محبت زنان شده است. اما می توان برای محبت و از جمله محبت زنان ، انواعی را ترسیم کرد که افراط در برخی انواع آن در شرایط خاص مذمت شود.

فطرت در حقیقت نوع خلقت معطوف به هدف است که انسان را به طرف هدف نهایی خلقت سوق می دهد. محبت، کیف نفسانی است که باعث انجذاب نفس به امور ملایم طبع ، غریزه، عقل یا قلب می شود. دستگاه طبیعی، غریزی، عقلی و احساسی انسان همگی در ذیل دستگاه فطرت عمل می کنند و انواع و اقسامی از محبت را رقم می زند. بنابراین محبت در فرایند طبیعی و فطری خود انسان را به طرف کمال خلقت سوق می دهد و از این رو نمی توان مذمت شود. لکن نکته ای که وجود دارد، این است که انواع محبت به لحاظ منشاء و هم کارکردها متفاوت است. طبیعی ترین ، ابتدایی ترین و در عین حال ملموس ترین و لذت بخش ترین نوع محبت برای عموم انسان ها، محبت های شهوانی است که ریشه در دستگاه حسی و بیولوژیک انسان دارد. این عمومیت و فراگیری حب شهوانی ممکن است در شرایطی در تنافی و تعارض با دیگر انواع محبت به زنان قرار گیرد و زمینه ساز وهن و سبک شماری زنان از یک سو و معطل ماندن استعدادهای متعالی انسان از سوی دیگر گردد. از این رو روایات ناظر بر مدح و ذم حب زنان ممکن است ناظر بر همین نکته باشد. در حقیقت روایات ناظر به مدح حب زنان ، پشتیبانی از همه انواع حب زنان به صورتی متعادل است ولی روایات ناظر بر مذمت حب زنان ناظر بر افراط نسبت به برخی از انوان محبت مثل حب شهوانی به زنان است، که باعث استهلاک قوای بشری و انسانی می گردد. [۱۷]

بنابراین ، با تنوع منشاء محبت انواع متعددی از محبت نیز ثابت که ممکن است ارزش متفاوتی داشته باشند و احتمال تعارض آنها زمینه ساز تقدیس یا مذمت برخی از انواع محبت نسبت به انواع دیگر را مهیا سازد. به عنوان مثال حب به زنان می تواند منشا صرفا شهوانی داشته باشد که زیاده روی در آن مانع از تعالی جنبه های معنوی یا در تعارض با رشد جنبه های مادی باشد. خداوند متعال می فرماید:« زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنينَ وَ الْقَناطيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِكَ مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ ؛ [۱۸] محبّت شهوانی به زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسب هاى ممتاز و چهارپايان و زراعت، در نظر مردم زینت داده شده است .اينها سرمايه زندگى پست دنیوی است و سرانجام نيك (و زندگىِ والا و جاويدان)، نزد خداست‏».

خداوند متعال در این آیه شریفه بدون اینکه حب شهوانی به زنان را مذمت کند، آن را در کنار یا حتی مقدم بر حب فرزند و مال و کسب و کار ذکر می کند که در چشم مردمان زینت داده شده است. در این آیه تلویحا اشاره می کند که این محبت ها ممکن است در تعارض با دیگر اهداف مادی یا اهداف متعالی اخروی قرار گیرد و از این جهت در رتبه مرجوحی قرار گیرد. حب شهوانی به زنان اگر زمینه زن بارگی را ایجاد کند، مانع رشد اقتصادی و دستیابی به دیگر اهداف مادی دنیوی می شود ، و هم انسان را از اهداف متعالی تر باز می دارد.

بنابراین محبت زنان از نظر نوع، کیفیت و کمیت ممکن است زمینه ساز تعارض شود. گاه از سنخ لذات صرف مادی و گرایشات شهوانی و از جنس دنیا است. به تعبیر قرآن کریم «حب الشهوات من النساء» از سنخ «متاع الدنیا» [۱۹]، مایه فریب [۲۰] ، کم ارزش، [۲۱] و افسون گر[۲۲]است. چنین حب و گرایشی اگر چه شیرین لکن می تواند به مثابه نیش عقرب ،هلاک کننده باشد. [۲۳] حب شهوانی به زنان به لحاظ اینکه لذت بخش ترین لذت های حسی و دنیوی است، [۲۴] کارآمدترین سلاح شیطان نیز هست. [۲۵] بسیاری از روایات در مورد زن، گرایش به زنان و حب زنان ، در این عرصه تفسیر و تعبیر می شود. در روایات، چنین محبت و گرایشی، شمشیر برنده شیطان و مهمترین عامل معصیت خداوند و بزرگ ترین مانع برای رسیدن به مقام عبودیت و بندگی خداوند[۲۶] و رسیدن به سعادت و بهشت رضوان الهی است. [۲۷]

اما محبت تعالی بخش و ممدوح در طیف و کیف مقابل حب صرف مادی و دنیوی بوده از جنس ایمان و ولایت و باقیات الصالحات است که نزد خداوند فراتر و برای انسان سعادت بخش است.[۲۸] به خلاف «حب النساء» شهوانی که افراط در آن در تضاد با روح نماز [۲۹] و موهن شخصیت زنان و مردان است [۳۰] این گونه محبت عِدل نماز و در مسیر اهداف نماز یعنی رسیدن به مقام ایمان و عبودیت و ولایت الهی است و از این رو در کنار حب به نماز از اخلاق پیامبران قلمداد شده است. [۳۱]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. . محمد بن أبي عمير عن بكار بن كردم و غير واحد عن أبي عبد الله ع قال قال رسول الله ص‏ جعل قرة عيني في الصلاة و لذتي في النساء. الحسين بن محمد عن معلى بن محمد عن الحسن بن علي عن حماد بن عثمان عن عمر بن يزيد عن أبي عبد الله ع قال قال رسول الله ص‏ جعل قرة عيني في الصلاة و لذتي في الدنيا النساء و ريحانتي الحسن و الحسين. هر دو روایت صحیح است.
  2. .علي بن إبراهيم بن هاشم عن أبيه عن محمد بن أبي عمير عن إسحاق بن عمار قال قال أبو عبد الله ع‏ من أخلاق الأنبياء صلى الله عليهم حب النساء.
  3. . همان ؛ ص22؛ محمد بن يحيى العطار عن عبد الله بن محمد عن علي بن الحكم عن أبان بن عثمان عن عمر بن يزيد عن أبي عبد الله ع قال: ما أظن رجلا يزداد في الإيمان خيرا إلا ازداد حبا للنساء.
  4. . الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏5، ص 32؛ علي بن إبراهيم عن أبيه عن صالح بن السندي عن جعفر بن بشير عن أبان عن عمر بن يزيد عن أبي عبد الله ع قال: ما أظن رجلا يزداد في هذا الأمر خيرا إلا ازداد حبا للنساء.
  5. . أراد بهذا الأمر التشيع و معرفة الإمام. فيض كاشانى، محمد محسن بن شاه مرتضى، الوافي، 26جلد، كتابخانه امام أمير المؤمنين على عليه السلام - اصفهان، چاپ: اول، 1406 ق.ج‏21 ؛ ص28
  6. . وسائل الشيعة ؛ ج‏20 ؛ ص24؛ محمد بن إدريس في آخر السرائر نقلا من كتاب رواية ابن قولويه عن أبي عبد الله ع قال: كل من اشتد لنا حبا اشتد للنساء حبا و للحلواء.
  7. . مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ؛ ج‏14 ؛ ص157؛ قال رسول الله ص: أعطينا أهل البيت سبعة لم يعطهن أحد قبلنا و لا يعطاها أحد بعدنا الصباحة و الفصاحة و السماحة و الشجاعة و الحلم و العلم و المحبة من النساء؛و رواهما السيد فضل الله الراوندي في نوادره، بإسناده عنه ص: مثله‏.
  8. . وسائل الشيعة ؛ همان، ج‏15 ؛ ص339؛ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ نُوحِ بْنِ شُعَيْبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ الدِّهْقَانِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِنَّ أَوَّلَ‏ مَا عُصِيَ‏ اللَّهُ‏ بِهِ‏ حُبُّ النِّسَاءِ. روایت به لحاظ وجود عبدالله الدهقان ضعیف است.
  9. . وسائل الشيعة ؛ ج‏20 ؛ ص26؛ وَ فِي الْخِصَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ عَنِ السَّعْدَآبَادِيِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ (عَنْ زِيَادِ بْنِ مَرْوَانَ) عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِيفٍ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ قال أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع‏ الْفِتَنُ ثَلَاثَةٌ حُبُّ النِّسَاءِ وَ هُوَ سَيْفُ‏ الشَّيْطَان‏ و شرب الخمر و هو فخ الشيطان و حب الدينار و الدرهم و هو سهم الشيطان فمن أحب النساء لم ينتفع بعيشه و من أحب الأشربة حرمت عليه الجنة- و من أحب الدينار و الدرهم فهو عبد الدنيا ؛در سند روایت نسبت به السعد آبادی ، پدر احمد بن محمد برقی، محمدبن سنان، زیاد بن مروان و سعد بن طریف ، نقطه نظراتی وجود دارد که تصحیح سند را مشکل می کند.
  10. . روایت اول به لحاظ وجود عبدالله الدهقان ضعیف است. در سند روایت دوم نسبت به السعد آبادی ، پدر احمد بن محمد برقی، محمدبن سنان، زیاد بن مروان و سعد بن طریف ، نقطه نظراتی وجود دارد که تصحیح سند را مشکل می کند.
  11. . مراجعه کنید به المیزان ج 4 ص 143 ذیل آیه شریفه: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، منفرده و مجتمعا صبر پیشه کنید و ارتباط و پیوستگی خود را حفظ کنیدو تقوای الهی پیشه کنید شاید که رستگار شوید.
  12. . هل الدین الا الحب و الدین هو الحب و الحب هو الدین. امام علی ع : اسلام دین خدا و دعائم آن بر محبت استوار است. نهج البلاغه خطبه 198
  13. . الميزان في تفسير القرآن، ج‏1، ص: 410
  14. . اصل زوجیت کارکردهای بسیار زیاد مادی و معنوی، دنیوی و اخروی دارد...
  15. . الروم : 21 وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
  16. . همان، ص24؛ شیخ حرعاملی: كَرَاهَةِ الْإِفْرَاطِ فِي حُبِّ النِّسَاءِ وَ تَحْرِيمِ حُبِّ النِّسَاءِ الْمُحَرَّمَات‏
  17. . چندین روایت موید این معنا است. از جمله : عن أمير المؤمنين ع أنه قال: الاستهتار بالنساء شيمة النوكى؛ و ایضاقال علی ع: إياك و كثرة الوله بالنساء و الاغترار بلذات الدنيا فإن الوله بالنساء ممتحن و الغري باللذات ممتهن‏؛ مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏14، ص: 159؛
  18. . آل‏عمران : 14
  19. . آل‏عمران : 14 زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنينَ وَ الْقَناطيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِكَ مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ
  20. . آل‏عمران : 185 مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ
  21. . النساء : 77 ٍ قُلْ مَتاعُ الدُّنْيا قَليلٌ
  22. . الزخرف : 35 وَ زُخْرُفاً وَ إِنْ كُلُّ ذلِكَ لَمَّا مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا
  23. . جامع أحاديث الشيعة (للبروجردي) ؛ ج‏25 ؛ ص118؛ قال عليه السلام المرأة عقرب حلوة اللسبة
  24. . محمد بن يحيى عن سلمة بن الخطاب عن علي بن حسان عن بعض أصحابنا قال: سألنا أبو عبد الله ع أي الأشياء ألذ قال فقلنا غير شي‏ء فقال هو ع ألذ الأشياء مباضعة النساء
  25. . قال رسول الله ص: حب النساء و هو سیف الشیطان؛ ایضا عن عكاف بن وداعة الهلالي عن رسول الله ص في حديث تقدم صدره قال قال ص: ما للشيطان سلاح أبلغ في الصالحين من النساء إلا المتزوجون‏
  26. . قال علی ع: لولا النسا لعبد الله حقا حقا؛ وسائل الشيعه، ج 14، ص 19.
  27. .قال النبی ص: «لولا النّساء لدخل الرّجال الجنّة»؛ حافظ اصبهانى، ذكر اخبار اصبهانى، بيروت: دارالكتب الاسلاميه ،بی تا، ج 2، ص 30.
  28. . الكهف : 46 الْمالُ وَ الْبَنُونَ زينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلاً
  29. . مريم : 59 فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَوات
  30. . و قال علی ع: إياك و كثرة الوله بالنساء و الاغترار بلذات الدنيا فإن الوله بالنساء ممتحن و الغري باللذات ممتهن‏
  31. . عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مِنْ أَخْلَاقِ الْأَنْبِيَاءِ حُبُّ النِّسَاءِ.