حجاب اجباری در سایر کشورهای اسلامی

از ویکی‌جنسیت

حجاب اجباری در سایر کشورهای اسلامی

بیان شبهه

چرا حجاب در جامعه ما از طرف حکومت اجباري است؟ مگر در ساير کشورهاي مسلمان، دين اسلام رواج ندارد؟ اگر اجباري نبود شايد وضع حجاب از اين بهتر بود و تازه آن حساسيت به موي زنان هم از بين مي رفت و خيلي عادي مي شد و اصلاً باعث زيبايي زنان مي شد و دخترهايي که زيبايي خاصي ندارند به اين شکل بهتر جلوه مي کردند و زودتر به خانه بخت مي رفتند. صحت احاديثي که مي گويند آن دنيا زنان بي حجاب را با موي خودشان دار مي زنند، چقدر است؟

پاسخ به شبهه

در بیان مشروعيت حجاب از منظر اسلام، می توان گفت، اصل وجوب حجاب براي زن در اسلام و لزوم پوشاندن اعضاي بدنش از نامحرم از جمله موها، يک امر مسلّم و ضروري به شمار مي آيد. آيات و رواياتي وجود دارند که به صراحت دلالت بر وجوب حجاب براي زن دارند. اين که برخي از کشورها به ظاهر، اسم اسلامي بر روي خود گذاشته اند، دليل بر اسلامي بودن حکومت آن ها نيست و ملاک و معيار براي ما شيعيان که خود را مسلمان واقعي مي دانيم، نمي باشد و عملکرد مسلمانان گاهي چندان با اسلام واقعي مطابقت ندارد.[۱]

فقهاي شيعه، پوشيده بودن تمام بدن زن را در مقابل نامحرم واجب دانسته و فقط دستها تا مچ و گردي صورت را استثناء کرده اند. پس با عنايت به آيات و روايات در مي يابيم که بي حجابي و عدم رعايت حدّ شرعي حجاب از طرف زنان گناه محسوب شده و داراي عذاب اخروي است.[۲]

خداوند متعال در آيه 59 سوره احزاب مي فرمايند: «اي پيامبر به همسرانت و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو بخشي از مقنعه هاي خويش را به خود نزديک کنند تا گردن و سينه آنان آشکار نشود». در شأن نزول اين آيه مفسران از جمله طبرسي، علامه طباطبايي، مکارم شيرازي وغیره مي گويند: چون زنان عرب در صدر اسلام معمولا پيراهن هايي مي پوشيدند که گريبان هايشان باز بود و روسري هاي خود را طوري مي گذاشتند که دور گردن و سينه را نمي پوشانيد، اين آيه نازل شد و دستور داد که روسري ها را طوري ببندند که قسمت هاي ياد شده پوشيده گردد.[۳]

هم چنين در آيات 30 و 31 سوره نور آمده است زيبائي هايشان را جزء آن چه خود آشکار است، نمايان نسازند و اطراف مقنعه خود را بر سينه خويش بيندازند تا سينه شان را بپوشاند.[۴]

روايات و شواهد فراوان ديگري نيز وجود دارد که همگي بیانگر رعايت حجاب توسط زنان مي باشد.

به عنوان نمونه در تاريخ نقل شده است که حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ وقتي مي خواستند به بيرون منزل و نزد پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بروند از پوشش خاصي مثل چادر و روپوش استفاده مي کردند.


ثابت شد که حجاب مبناي شرعي دارد و بي حجابي گناه بوده و موجب عذاب اخروي است. در بیان مبناي اجباري بودن حجاب از طرف حکومت، و پاسخ به این سوال که آيا حکومت حق دارد با بي حجابي مقابله کند یا نه؟

باید گفت که حجاب يک امر شخصي است، ولي به دليل آثار اجتماعي بي حجابي در جامعه، يک امر اجتماعي محسوب مي شود. از آن جايي که بي حجابي و پوشش نامناسب زنان، آثاري چون، مفاسد اجتماعي را در جامعه در پي دارد، در واقع مي تواند از امور اجتماعي نيز به حساب آيد. مسلّم است که دولت حق تجسّس در امور شخصي و دخالت در خانه هاي مردم و حريم خصوصي آنان را ندارد، ولي از آن جايي که بي حجابي بستر آن جامعه بوده و يک گناه آشکار محسوب مي شود، دولت حق دارد به جهت مفاسدي که به دنبال دارد با جعل قوانيني از آن جلوگيري کند. به همين خاطر در قانون مجازات اسلامي در ماده 638 بي حجابي جرم بوده و مجازات دارد.


در توضیح روایات مربوط عذاب زنان بی حجاب، می توان به حديث معراج تمسک کرد. معراج پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) از مسلمات و از ضروريات بوده که در قرآن کريم در سوره اسراء خداوند متعال مي فرمايند: که پاک منزه است خدايي که شبي، عبدش يعني پيامبر را به معراج برد. يعني پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در اين شب به اذن و قدرت خدا به آسمان ها برده شد و حقايقي از جمله بهشت و جهنم برزخي را مشاهده نمود. از جمله اين مسائل که در کتاب بحارالأنوار علامه مجلسي، که از کتب حديثي معتبر شيعه است، آمده که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) روزي گريه مي کردند که علي (عليه السلام ) و فاطمه (سلام الله عليها) بر ايشان وارد شدند و از علّت گريه ايشان سئوال کردند. حضرت بعضي از حوادثي را که در شب معراج مشاهده نموده بود، براي ايشان نقل فرمود. از جمله حوادث اين بود که زني را از موهايش آويزان کرده و مغز سرش مي جوشيد و عذاب مي کشيد و علّت آن، اين بود که او در دنيا موهايش را به مردان نامحرم نشان مي داد و بي حجاب بود.[۵]

و در خصوص عقاب اعمال بد و گناهاني چون بي حجابي که در روز جزا براي آن جزا و عذاب مترتب است، بايد گفت، شدت جزاي اعمال، ملاکی براي بزرگي گناه و يا نافرماني و همين طور تبعات آن گناه در جامعه مي باشد.

يعني اهميّت گناهي که موجب فساد و به تبع آن باعث سقوط اندلس و شکست مسلمانان در اروپا گرديد، کم است و اساسا فساد و فحشايي که در کشورهاي به ظاهر اسلامي حاکم است، باعث تسلط غربي ها بر آن کشورها گرديده است و اين گناه کمي نيست.

فارغ از تبعات اين دنيايي گناهان، تجسم اخروي گناهان و عذاب شديدي که براي آن وجود دارد با ملاک هاي اين دنيايي و ذهنيت ما اندازه گيري نمي شود و حديث معراج که شدت عذاب را براي اين گناه خانمانسوز منظور کرده است، به عبارتي مي توان اين شدت عذاب نويد داده شده را براي اهميت اين گناه و ضرورت اجتناب از آن تفسير کرد مثل فرمايشي که درباره گناه غيبت مي باشد که فرموده اند: الغيبة اشدّ من الزنا.[۶]

پانویس

  1. شهيد مطهري، کتاب مسأله حجاب، انتشارات صدرا.
  2. موسوي همداني، پاسخ به پرسش هاي مذهبي، نشر انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين قم.
  3. علامه طباطبايي، تفسير الميزان، دارالکتب الاسلاميه، ج15، ص126.
  4. طبرسي، مجمع البيان، کتاب فروشي اسلامي، ج5، ص138، ذيل آيه 31 نور.
  5. بحار الأنوار، مجلسي، محمد باقر، ج18، ص319.
  6. جمعي از نويسندگان، تفسير نمونه، ج14؛ سایت پاسخگویی

منابع

  • قرآن کريم.
  • شهيد مطهري، کتاب مسأله حجاب، انتشارات صدرا.
  • موسوي همداني، پاسخ به پرسش هاي مذهبي، نشر انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين قم.
  • مجله پيام زن، شماره 184 ـ 185، صاحب امتياز دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم.
  • جمعي از نويسندگان، تفسير نمونه، ج14.
  • طبرسي، مجمع البيان، کتاب فروشي اسلامي، ج5، ذيل آيه 31 نور.
  • علامه طباطبايي، تفسير الميزان، دارالکتب الاسلاميه، ج15.
  • رساله توضيح المسائل، مراجع تقليد.
  • بحار الأنوار، مجلسي، محمد باقر، ج18.
  • سایت پاسخگویی