حجاب و نقش آن در سلامت روان
حجاب و نقش آن در سلامت روان
مقدمه
زنان به عنوان نیمی از پیکرة جامعه، نقش مهمّی در ایجاد و گسترش عفّت، پاکدامنی و اخلاق در بین جوامع بشری دارند. عفّت و حیای زن که یکی از مهمترین عوامل حفظ و بقای عفّت عمومی است، نه تنها در تمام ادیان و مذاهب الاهی تأکید شده، بلکه عقل و فکر بشری نیز آن را تأیید میکند.به همین جهت موضوع حجاب از ابعاد مختلفی مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته و کتابها و مقالههای فراوانی در این زمینه تدوین شده است.اما به بعد روانشناختی حجاب و تأثیر آن از نظر روانی بر خود زن، کمتر توجه شده است. این پژوهش در پی آن است تا با بررسی نقش پوشش در سلامت روانی، گامی کوچک در راه برطرف ساختن این نیاز بردارد و به مربیان و مسئولان فرهنگی جامعه، بینش تازهای دربارة تأثیر روانی حجاب بر زنان و دختران ارائه دهد.
گزارش مقاله
نویسنده مطالب را در پنج فصل توضیح میدهد. عبارتند از؛ فصل اول/تاریخچه حجاب. فصل دوم/فطری بودن حجاب و غریزه تبرّج زن. فصل سوم/ رابطۀ حجاب و سلامت روانی زن.فصل چهارم/سلامت روانی و اضطراب. فصل پنجم/ نتایج تحقیقات میدانی
فصل اول : تاریخچۀ حجاب
بر اساس گواهی متون تاریخی، در بیشتر ملّتها و آیینهای جهان، حجاب در بین زنان معمول بوده است؛ هرچند در طول تاریخ، فراز و نشیبهای زیادی را پیموده و گاه با اعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته است، ولی هیچگاه ازبین نرفته است. دانشمندان، تاریخ حجاب و پوشش زن را به دوران ماقبل تاریخ . عصر حجر نسبت میدهند. با توجه به آثار و نقوش بدست آمده، پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب مربوط میشود و به این دلایل، عقیدة عدهای که میگویند«مذهب» موجد حجاب میباشد صحت ندارد. در مورد پوشش زنان در ایران باستان، مادها، پارسیها، اشکانیان، دورة ساسانیان، پوشش و چادر، از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. گاهی ارزش حیا و پاکدامنی در بین زنان این دوره آنقدر از اهمیت خاصی بر خوردار بوده است که زن شوهر دار حق نداشت هیچ مردی را ولو پدر یا برادرش را ببیند. در تاریخ طبری در مورد ارزش حیادر دوران مادها آمده است: خشارشاه همسر خویش راکه زیبا بود، از ترس این که مردم او را ببینند کشت. پوشش زن در ادیان الاهی، از جمله در شریعت حضرت ابراهیم علیه السلام، در آیین یهود و مسیحیت نشان میدهد : پوشش زنان در مقابل نامحرم وجود داشته است. بی شک پوشش زن در برابر نامحرم در دین اسلام، یکی از ضروریات این دین است. حکم حجاب در دین اسلام بسیار مترقّیتر از ادیان دیگر است، زیرا در این دین، که آخرین آیین الاهی و کاملترین دین است، از افراط و تفریطهایی که در مورد پوشش زنان در ادیان و اقوام گذشته وجود داشته، پرهیز شده و برای حجاب حدی متناسب با غرایز انسانی در نظر گرفته شده است.
فصل دوم: فطری بودن حجاب و غریزۀ تبرّج زن
زن فطرتاً و از روی طبع، به پوشش بدن خود میل دارد و از برهنگی مضطرب میشود. شواهد فراوانی از نظر روانشناسی و زیست شناسی بر فطری بودن پوشش برای زن وجود دارد که برخی از آیات قرآن نیز به این مطلب اشاره میکند. با توجه به این آیات به این بحث پرداخته شده است. منظور از غریزۀ خود نمایی و تبرّج، جلوه گری و دلبری کردن برای تصاحب قلب دیگری است. کلمۀ تبرّج در قران بررسی شده است . با توجه به آیات قرآن، نویسنده سه نکته را در مورد این موضوع توضیح میدهد: اختصاص این غریزه به زن، لزوم قانونمندی غریزۀ خودنمایی، افراط در غریزۀ خودنمایی و تبرّج.
فصل سوم:رابطۀ حجاب و سلامت روانی زن
در فصل سوم این کتاب، نویسنده، با توجه به منابع اسلامی اعم از آیات، روایات و نظریههای روانشناسی به برخی از آثار روانی حجاب و بی حجابی پرداخته است. مانند امنیت، رشد روانی و عاطفی، ارزشمند شدن زن، تعدیل کنندة غریزة خود نمایی و تبرّج،افزایش احساس خود ارزشمندی، محافظت از عواطف انسانی زن، پایبندی به اصول اخلاقی انسانی و حفظ استواری خانواده اشاره شده است.
فصل چهارم:سلامت روانی و اضطراب
در فصل چهارم این کتاب، اهمیت سلامت روانی، در روایات و تعاریف آن از بیان روانپزشکان و روانکاوان بیان شده است.موضوع دیگر مورد بحث در این فصل، اضطراب است؛ اضطراب به عنوان بخشی از زندگی انسانها که حد متعادلی از آن در همة افراد وجود دارد و پاسخی سازش یافته برای محرّکهای درونی و بیرونی تلقی میشود؛ به گونهای که اگر نباشد، زندگی عادی انسان را مختل میسازد. اما اگر اضطراب از حد متعادل فراتر رود، یعنی جنبة مزمن و مداوم بیابد، نه تنها پاسخ سازش یافته نیست؛ بلکه منبع شکست، سازش نایافتگی و استیصال گستردهای میشود که فرد را از بخش عمده امکانتش محروم میکند.به نظر میرسد به دلیل اهمیت موضوع، نویسنده به بحث در مورد نشانههای اضطراب در سطوح مختلف رفتاری، بدنی، ارتباطی و شناختی و همچنین دیدگاههای نظری در مورد اضطراب از جمله: دیدگاه روان پویشی، رفتارشناسی، انسانی نگر و هستینگر، دیگاه شناختینگر، دیگاه رفتارینگر و دیگاه فرهنگیـاجتماعی، پرداخته است. در مورد پوشش اسلامی زن، مطالعات فراوانی وجود دارد؛ ولی از دیدگاه روانشناسی تحقیقات چندانی در این زمینه انجام نشده است که به چند نمونه در آخر این فصل به طور اختصار به آن اشاره شده است.
فصل پنجم: نتایج تحقیقات میدانی
علاوه بر بررسی نظری نقش حجاب در سلامت روانی زن، از تحقیق میدانی هم استفاده شده است تا بر غنای علمی افزوده گردد. در فصل آخر این کتاب، نتایج تحقیقات میدانی توضیح داده شده است. در این پژوهش، پیشینة نظری متغیرها( نگرش به حجاب و سلامت روانی) و رابطة بین آنها بر اساس مطالعات کتابخانهای در دو حوزة دین و روان¬شناسی بررسی شد و در بخش تجربی و بررسی میدانی، از پرسشنامة محقق، ساختة نگرش به حجاب، به منظور سنجش نگرش آزمودنیها به حجاب و نیز مقیاس خود سنجی اضطراب زانک(S.A.S) برای سنجش میزان اضطراب آنها استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش،جامعة آماری عبارت است از: دانشآموزان دختر پایة سوم مقطع متوسطه رشتههای نظری شهر قم و تهران که در سالهای 81ـ82 مشغول به تحصیل بودهاند و در تراز سنی 17 تا 19 سال قرار داشتند. روش انتخاب گروههای نمونه به کار رفته در این تحقیق، به صورت نمونهبرداری تصادفی خوشهای بوده است که از شهرهای قم و تهران از بین 22 دبیرستان( یازده مدرسه در قم و یازده مدرسه در تهران) از مناطق مختلف شهر انتخاب شده است. نحوة گزینشِ دبیرستانها کاملاً تصادفی بوده و طوری انتخاب شده که سه رشته اصلی تحصیلی در حجم نمونة مورد نظر به تعداد کافی موجود باشد. از آنجا که در این تحقیق سعی شده مقایسهای بین دو گروه از دانشآموزان با حجاب و بیحجاب انجام پذیرد، از هرکدام از دو شهر قم و تهران225 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد و در مجموع تعداد کسانی که پرسشنامهها را به صورت کامل بازگرداندند، 415 نفر شد کارشناسان، اعتبار پرسشنامه سنجش نگرش به حجاب را از سه زاویه ارزیابی کردند: 1.از نظر اعتبار ظاهری 2. از نظر اعتبار محتوایی( به تایید استادان روانشناسی)3. از نظر فقهی ( مطابق با فتاوای مراجع تقلید) روایی یا پایایی پرسشنامة سنج نگرش به حجاب، از راه محاسبة ضریب «آلفاکرونباخ» بر اساس اطلاعات آماری موجود در پژوهش محاسبه شد. در این پژوهش، متغیرهای دیگری چون میزان شناخت احکام، انتخاب نوع پوشش، رشتة تحصیلی، پیشرفت تحصیلی، شغل و تحصیلات والدین و شهر محل سکونت بر دو متغیر اصلی، یعنی نگرش به حجاب و اضطراب از روش آماری محاسبه واریانس،آزمون F،آزمونT و آزمون توکی با استفاده از برنامة نرم افزارSPSS استفاده میشود.
نتیجه پژوهش:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین نگرش به حجاب با سلامت روانی زنان بود. برای این کار، ضریب همبستگی بین نگرش به حجاب و اضطراب آزمودنی¬ها محاسبه گردید. نتایج بدست آمده در این پژوهش نشان داد بین میزان نگرش به حجاب و اضطراب دانش¬آموزان، رابطۀ معنادار وجو دارد.( 0/01>P) به عبارت دیگر، دخترانی که نگرش مثبت بالایی به حجاب دارند، از اضطراب کمتری برخوردارند. یافته¬های این پژوهش، با نتایج تحقیقات انجام شده در زمینة نقش رابطۀ مذهب بر سلامت روان همخوانی دارد. اگر چه در خصوص رابطۀ نگرش به حجاب و اضطراب یا سلامت روان، تحقیق علمی جداگانهای یافت نشد؛ ولی تحقیقات فراوانی در مورد رابطۀ نگرشها و اعتقادات مذهبی که از جمله آنها نگرش به حجاب است،با اضطراب و سلامت روان، انجام شده که با روند کلی تحقیق ما همسویی دارد.
منابع
نویسنده: عباس رجبی،قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینیرحمةالله،مرکز انتشارات، 1385