حضانت در فقه و حقوق

از ویکی‌جنسیت

حضانت در فقه و حقوق، موضوع مورد بررسی این مقاله است. فرزند میوه و ثمر زندگی خانواده است. سرپرست فرزندان پدر و مادر است که هر دو وظیفه رشد و تکامل فرزند را برعهده دارند. حال در صورت اختلاف و جدایی سرنوشت فرزندان چه خواهد شد؟ آیا حضانت حق و تکلیف هر دو است‌؟ در صورت از دنیا رفتن هر دو، چه کسی جانشین آن‌ها خواهد شد؟ آیا جدا کردن فرزند از مادر نادیده گرفتن عواطف او نیست؟ در این مقاله نوع حضانت بررسی شده است و به پرسش‌های فوق از نظر فقه‌ و حقوق پاسخ داده شده است.

حضانت در فقه و حقوق
الگوی جعبه اطلاعات مقالات
نویسندگان قدرت الله مشایخی
عنوان مقاله حضانت از دیدگاه فقه‌ و حقوق
نام مجله علوم انسانی دانشگاه الزهرا(س)
سال چاپ بهار1381
شماره مجله 41، صفحات 281تا300
امتیاز مقاله علمی- پژوهشی

معنای لغوی و اصطلاحی حضانت

حضانت اسم مصدر است و زیر بغل تا پهلو را حضن گویند. حضانت در لغت به معنای زیربال گرفتن پرنده است تخم‌های خود را برای پدید آمدن جوجه. [۱] در مجموع اصطلاح فقها عبارت است از نگهداری و تربیت نمودن فرزند که حق و تکلیف پدر و مادر است تا رسیدن به سن بلوغ و رشد، پس از آن فرزند خود مستقل می‌شود و نیازی به دیگران ندارد، مگر موارد استثنایی مانند جنون، دیوانگی یا سفاهت و نادانی که آن خود حکم دیگری دارد.

حضانت حق است یا تکلیف

فقهای امامیه در این زمینه اختلاف نظر دارند؛ برخی معتقدند حضانت یک حق فردی و ساده و قابل اسقاط یا انتقال است در مقابل دسته‌ای دیگر معتقدند هم حق است و هم تکلیف. قانون مدنی طبق ماده 1168 نظریه دوم را پذیرفته است.[۲]

صاحبان حق حضانت

در درجه اول حق حضانت، حق و تکلیف طبیعی و قانونی پدر و مادر است اما درباره اینکه این حق بطور مساوی بین آنها می‌باشد یا اینکه یکی بر دیگری اولویت دارد اختلاف است. ابن فهد در کتاب «مهذب البارع در شرح مختصر النافع» گفته، بر اینکه حضانت بین پدر و مادر در دو سال بطور اشتراک و بعد از بلوغ حضانت ساقط می‌شود، اجماع داریم. با این حال بر ادعای ابن فهد، در مورد وجود اجماع در تساوی و مشترک بودن حق حضانت میان پدر و مادر نقدهایی وارد شده است و این اجماع اعتبار ندارد؛ چون اکثر علما به خلاف آن فتوا داده‌اند. علت اصلی اختلاف نظریه‌ها، روایات متعددی است که در خصوص حضانت آمده.

نظر مشهور فقها که قانون مدنی نیز مطابق آن است این هست که حضانت پسر بعد دو سال و دختر بعد هفت سال به عهده پدر قرار دارد.

نگاه اسلام به مساله حضانت

اسلام در عین توجه به عاطفه مادر مصلحت فرزند را در نظر گرفته است. کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان، خواستار همانندسازی تمام احکام و تکالیف حقوق زن و مرد شده است؛ بنابراین اختلاف در حضانت از مصادیق تمایز است.[۳] در پاسخ گفته شده هر اختلاف کمی به معنای تبعیض نامشروع نیست، در حضانت مشقات اداره معاش کودک از دوش زنان برداشته شده اما از جهت عاطفی فرزند حق ملاقات و در کنار مادر بودن را دارد. از سوی دیگر حضانت فرزندان و مسئولیت سنگین نگهداری از آن‌ها بر دوش مرد یکی از راه‌های محدود کردن طلاق است.[۴]

شرایط حضانت مادر

  1. مادر مسلمان باشد در غیر این صورت ممکن است او را از اسلام برگرداند.
  2. آزاد باشد زیرا کنیز تمام کار و برنامه‌اش متعلق به مولی است.
  3. عاقله باشد زیرا خود دیوانه احتیاج به سرپرستی دارد.

ماده 1170 قانون مدنی اعلام می‌دارد اگر مادر مدتی که حضانت به‌عهده اوست مبتلا به جنون شود حق حضانت با پدر خواهد بود.[۵]

  1. ازدواج نکرده باشد؛ چون بعد از ازدواج حق همسر به‌عهده او قرار می‌گیرد و نمی‌تواند حق حضانت را به‌جا آورد.
  2. دارای صفت امانت باشد و فاسق نباشد؛ زیرا فاسق ولایت ندارد و ممکن است در نگهداری فرزند خیانت و کوتاهی کند.
  3. در خانه و وطن اقامت داشته باشد؛ پس اگر مسافرت کند یا جایی برود که نمازش شکسته می‌شود حق حضانت او باطل می‌شود.

این شش شرط را صاحب مسالک به صورت مبسوط در کتاب خود بیان کرده است.[۶]

حضانت فرزند صغیر یا محجوری که پدرشان فوت شده باشد با مادر خواهد بود مگر آنکه دادگاه صالح حکم به عدم صلاحیت مادر کند.[۷]

حضانت در نبود پدر یا مادر

در این مسئله بین فقها اختلاف است و نظرات گوناگونی مطرح شده که علت آن نبود روایات صریح و روشن است. اکثر فقها در صورت نبود پدر و مادر، حضانت طفل را برعهده نزدیکان و اقربای او گذاشته‌اند. اگر وارث یک نفر باشد سرپرستی به عهده اوست؛ اگر متعدد باشند بین آنها قرعه کشیده می‌شود و نام هرکس درآمد وظیفه نگهداری با اوست، صاحب مسالک این نظر را مورد اعتماد می‌داند، آنگونه که صاحب حدائق از او نقل کرده است.

در نظر و دیدگاه ما حضانت و سرپرستی برای پدر و مادر است و غیر این دو ولایتی بر فرزند نیست مگر جد پدری.

کلید واژه‌ها

حضانت، سرپرستی، فرزندان، مادر، پدر یا جد پدری و مادری

پانویس

  1. المقری الفیومی، مصباح‌المنیر، ص140، لغت حضن
  2. العاملی النجفی، مسالک‌الافهام، جلد1، ص581
  3. میرخلیلی، کتاب نقد شماره12، حقوق زن، ص137
  4. مدرک قبل، ص138
  5. حقوق مدنی خانواده، ج2، ص170
  6. العاملی النجفی، مسالک‌الافهام، ج1، ص582
  7. مجموعه قوانین و مقررات حقوقی، تدوین جهانگیر منصور، ج2، ص602

منبع