حضرت زینب(س)
نحوه حضور زن در جامعه و نقشآفرینی اجتماعی وی را باید به عنوان یک سوال و بلکه یک چالش جدی در پیش روی انقلاب اسلامی دانست که هم میخواهد زن را در فضای اسلامی خود حفظ کند و هم نقش مستقیم اجتماعی برای او قائل شود؛ و به نظر میرسد هنوز الگوی واضح و تعریف شدهای برای جمع بین این دو، که نه در ورطه الگوی غربی فمینیسم بیفتد، و نه همچون مدل سنتی، زن را از حضور در جامعه منع کند، ارائه نشده است. شهید مطهری در مباحث خود برای رسیدن به چنین الگویی، پیشنهاد داده اند که ابعاد زنانه و انسانی زن را به نحو توامان در نظر بگیریم، به طوری که زن، وظایف اجتماعی خود را در مداری متناسب با زنانگی خویش انجام دهد، اما به همین بیان کلی بسنده کردهاند.
در مقاله حاضر تلاش شده با ارتقای نظری این الگو در مورد اقدامات حضرت زینب، آن هم در بازه زمانی وقایعی که در کربلا رخ داد پیاده شود. در این راستا، با مروری بر گزارشات معتبری که از حضور و اقدامات ایشان در این بازه زمانی در دست بود، نمونههایی از این «نقشآفرینی اجتماعی در مدار متفاوت» مطرح شد:در شب عاشورا، اینکه توصیههای امام برای آمادهسازی حضرت زینب چگونه قابل تطبیق بر همین دو بعد انسان بودن و زن بودن وی است؛ در روز عاشورا، تبیینی از اینکه چرا ایشان به دفاع از امام حسین (ع) نپرداخت و چگونه مسئولیت تبلیغ دین در عرصه ای که مردان نمیتوانستند به تبلیغ بپردازند بر دوش ایشان قرار گرفت؛ و در فردای عاشورا، چگونه ایشان از طریقِ به گریه انداختن دشمن، عملا پیروزی حقیقی امام را در همان صحنه کربلا اثبات نمود.
==کلیدواژه==حضرت زینب(سلام الله علیها)، زن مسلمان، نقش اجتماعی زن، فمینیسم، منزلت زن
هدف و ایده نویسنده
مساله نحوه حضور زن در جامعه و نقشآفرینی اجتماعی وی سالهاست که برای جوامع اسلامی به صورت یک سوال و بلکه یک چالش جدی درآمده و جریان فمینیسم در غرب نیز بر پاسخهایی که در فضای جوامع اسلامی داده میشود اثرگذار بوده است. از طرف دیگر، درباره عظمت و شخصیت حضرت زینب (س) بحث های فراوانی شده است؛ اما درباره اینکه ایشان امروزه چگونه میتوانند الگویی برای نقشآفرینی یک زن مسلمان در جامعه باشند کمتر بحث شده و اگر هم بحثی شده عمدتا ناظر به صبوری حضرت زینب (س) است، که از این جهت، نه فقط الگویی برای زنان، بلکه الگویی برای مردان نیز هستند. مساله این است که آیا ابعادی در این شخصیت عظیم عاشورایی هست که بتواند برای حضور و نقشآفرینی زن مسلمان، آن هم زن امروزی، الگو قرار گیرد؟
این مقاله در بیان خصوص حضور اجتماعی زن و نقش آفرینی مستقیم او میباشد. ادعای نویسنده در این مقاله این است که میتوان در همین اقدامات شخصیت حضرت زینب (س)، الگوی فوق درباره جمع زن بودن و انسان بودن در افق متعالی را نشان داد به نحوی که اگر تصویر واضحی از چگونگی این جمع ارائه شود، میتواند در این افق، برای انسان امروزی هم رهگشا باشد. و آنچه اسلام برای زن می خواهد این است که ابعاد انسانی و اجتماعی وی در کنار ابعاد زنانه وی دیده شود و وی در جایگاه یک «انسان گرانبها» قرار گیرد.
در واقع، اسلام مایل است که زن، علاوه بر نقش غیرمستقیم، نقش اجتماعی مستقیم هم ایفا کند، اما در مدار خودش نه در مدار مردان با بیان مقدماتی سخن شهید مطهری را چنین نقد، اصلاح و تکمیل کرد: که در غرب، چنین نبود که انسان بودن زن را جدی بگیرند و زن بودنش را فراموش کنند، بلکه قرار بود زن نقشآفرینی اجتماعی داشته باشد اما هم انسان بودن و هم زن بودنش در افق مادی تعقیب شد و به این جهت او به یک «انسان بی بها» تبدیل گردید. اگر بخواهیم نقش اجتماعی زن را به عنوان یک «انسان گرانبها» تحلیل کنیم ابتدا باید مفاد دو بعد «انسان بودن» و «زن بودن» را در افق صحیحی بشناسیم و سپس نقش مستقیم زن در جامعه را بفهمیم.
گزارش مقاله
وقایع عاشورا در سه حیطه زمانی قبل از واقعه، حین واقعه و بعد از واقعه تقسیم کرده است.
- شب عاشورا: چگونگی آمادگی برای ورود به حوزه نقش آفرینی اجتماعی؛ اگرچه عمده بروز و ظهور شخصیت اجتماعی حضرت زینب (س) از روز عاشورا به بعد است؛ اما شب عاشورا اولین باری است که امام حسین (ع) حضرت زینب را آماده حضور در عرصه جامعه و قبول مسئولیت میکنند. امام حسین (ع) در قالب دلداری دادن به حضرت زینب، در حال آماده کردن ایشان برای قبول مسئولیت خطیری است که از فردا عصر، بر دوش ایشان قرار خواهد گرفت. متن دلداری را مقاله بیان کرده است.
مطلب اول، ناظر به بُعد انسان بودن اوست: حضرت پس از توصیه به رعایت کلی تقوی، یکبار دیگر اصول دین را برای ایشان مرور میکند تا در موقعیتهای آتی و هنگام تصمیمگیریها اینها را جدی بگیرد. مطلب دوم ناظر به بُعد زنانه ایشان است: حضرت بر این مطلب که وی بتواند عواطف زنانه خود را کنترل کند اصرار میورزند؛ یعنی اگر زن بخواهد وارد عرصه نقش آفرینی در جامعه شود حتما باید اثرات اجتماعی رفتار خود را، که به عواطف ویژه زنانه اش مربوط است، مد نظر داشته باشد.
- روز عاشورا: اولین تلنگرهای تفاوت مدار زن و مرد در انجام اهداف مشترک اجتماعی؛ در روز عاشورا در مقاتل پنج موقف اسم حضرت زینب(س) آمده، پس از شهادت حضرت علی اکبر، هنگام وداع امام با علی اصغر، قبل از شهادت عبدالله بن حسن، آخرین لحظات حیات امام در گودال قتلگاه و هنگام هجوم به خیمهها. که حضرت زینب (س) در دو موقف آخر حماسه بزرگی آفریدند و از اسلام و ولایت حمایت کردند. که شامل درسهای متعددی میباشد، که از جمله تلاش برای هدایت انسانهاست مثل عمر سعد. مهمترین مسئله ای که نویسنده مطرح کرده؛ مگر دفاع از امام معصوم بر هر انسانی واجب نیست؟ چرا حضرت زینب (س) برای دفاع از امام حسین (ع) هیچ اقدامی نکرد؟
شاید اینجا مهمترین نقطهای در نهضت حسینی باشد که در عین هدف واحد، مدار رفتارهای زن و مرد متمایز شده است. ظاهرا حضور زنان در کاروان حسینی، بدین سبب بوده که ابعادی از هدف امام (ع) را، که به نحو مردانه قابلیت اجرا ندارد، محقق کنند؛ و شاید بدین جهت بوده که امام (ع) سایر زنانی را که متوجه این وظیفه خطیر نبوده اند از فدا کردن جان خویش در موقف کربلا نهی میکردند. زنان اگرچه در حالت عادی همچون مردان وظیفه دارند از جان امام (ع) دفاع کنند، اما در اینجا وظیفه مهمتری داشتند و آن این بود که پیام امام (ع) را به منطقه ای که عملا تبدیل به منطقه ممنوعه برای ورود سخن اسلام اصیل شده بود، برسانند.
- بعد از عاشورا: نشان دادن پیروز و شکستخورده واقعی؛ این مقاله بیان میکند که حضرت زینب (س) به سفارش برادرش نه گریبان چاک کرد و نه صورت خراشید. امام حسین (ع) ایشان را از هرگونه عجز و لابه و اقدامات عاطفی دیگری که نشان دهنده ذلت و بیچارگی اهل بیت باشد، برحذر داشته بود.در منطق مردانه، هرکسی که در جنگ پیروز شود خندان است و کسی که شکست خورده گریان است؛ و دیدن گریه و ذلت اسراء همواره مایه خشنودیِ گروه پیروز بوده است؛ چنانکه روز عاشورا و در مقابل ضجه اسراء هلهله سر میدادند.
اما حضرت زینب با فریادش، مردان دشمن را که تا دیروز میخندیدند، گریاند. پیروزی بر دشمن با سلاح، سبک مردانه برای پیروزی است؛ اما گریاندن دشمن، عملاً بهمنزله اثبات پشیمانی دشمن، و رسوا کردن نفاق اوست که تا دیروز با ظاهری دینمدار به شعار «ای لشکریان خدا، سوار شوید و به سوی بهشت بشتابید» عمل میکرد! اگرچه دشمن تا دیروز میخندید، و از آوارگی و تحقیر اسراء لذت میبرد، هنوز از کربلا بیرون نرفته، به خاطر کاری که کرده بود، گریه کرد؛ و خودش گریه نکرد بلکه حضرت زینب (س) آنان را گریاند. این از نمونههای مهم این مطلب است که زنی وظیفه اجتماعی خود (پیروزی بر دشمن) را انجام میدهد اما به سبکی زنانه.
جمعبندی
یکی از مبانی مهم در ارتقای جایگاه اجتماعی زن، این است که از منظر اسلام، در عین قبول برابری زن و مرد، در عرصههایی مدار فعالیت های اجتماعی این دو را متفاوت بدانیم؛ یعنی توجه کنیم که نه تنها به لحاظ نقش فردی و خانوادگی، بلکه در عرصه نقشآفرینی مستقیم اجتماعی نیر مواردی هست که با اینکه وظایف مشترکی برعهده زن و مرد هست، اما مدل نقشآفرینی آنها متفاوت می شود. در این مقاله تلاش شد مساله نحوه حضور مستقیم زن در جامعه و نقشآفرینی اجتماعی مستقیم وی با بررسی مقطعی از اقدامات حضرت زینب (دوره حضور ایشان در کربلا) مورد بررسی قرار گیرد. درباره صبر و حیای ایشان سخن بسیار گفته شده، اما این دو خصلت، اولی یک مزیت اخلاقی فردی است که ربطی به زن و مرد بودن شخص ندارد، و دومی یک وضعیت خاص زنانه است که اگرچه به طور غیرمستقیم در حفظ جامعه موثر است، اما لزوما ربطی به نقش آفرینی مستقیم زن در جامعه ندارد. در این راستا، با مروری بر گزارشات معتبری که از حضور و اقدامات ایشان در این بازه زمانی در دست بود، نمونههایی از این نقش آفرینی در مدار متفاوت مطرح شد: در شب عاشورا، مهمترین مصداق بحث، توصیههای امام برای آمادهسازی حضرت زینب بود که قابل تطبیق بر همین دو بعد انسان بودن و زن بودن وی است؛ در روز عاشورا، تبیینی از اینکه چرا ایشان به دفاع از امام حسین (ع) نپرداخت و چگونه مسئولیت تبلیغ دین در عرصه ای که مردان نمیتوانستند به تبلیغ بپردازند بر دوش ایشان قرار گرفت؛ و در فردای عاشورا، چگونه ایشان با گریاندن دشمن، عملا پیروزی حقیقی امام را در همان صحنه کربلا اثبات نمود.
منبع
- ناشر: جامعة الزهرا (س)، محل نشر: فصلنامه پژوهشی مطالعات اسلامی زنان و خانواده (شماره ۵)، تاریخ نشر:12/1 / 1395، سازمان پدید آورنده: دانشیارگروه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم(ع)
- لینک نورمگز
- لینک پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی(sid)