حقوق معنوی زن
«کرامت انسان» به عنوان حق طبیعی از مهمترین مسائل حوزه انسانشناسی عصر حاضر است. این اصل مبنای وضع حقوق و قوانین جوامع بشری از جمله اعلامیه جهانی حقوق بشر و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. در این دو متن حقوقی به استناد اصل کرامت انسان برابری حقوق زن و مرد مورد تأکید قرار گرفته است. «عقلانیت» و «آزادی» زیرساختهای اصلی کرامت انساناند که مطابق آنها انسانیت انسان به میزان پویایی فکر و آزادگی است نه جنسیت؛ زیرا جنسیت امری عارضی است و در ارزشگذاریها و انسانیت نقشی ندارد.
در عرفان اسلامی - به ویژه عرفان ابن عربی و پیروانش - زن آینه «جمال» حق است و از این جهت اثر «معنوی» و «تربیتی» خاصی بر مرد و جامعه دارد؛ به طوری که تعبیر «لتسکنوا الیها» یکی از جلوههای قرآنی آن است. در نگاه عرفانی - قرآنی زن «حقوق معنوی» خاصی دارد که تکلیف متناسب با آن «مدیریت تربیتی» جامعه و خانواده میباشد. در اینجا زن «مربی» است و در نقش تربیتی و انسانسازی نظیر و همتا ندارد؛ به شرط آنکه زمینه «سلامت روان» وی از دوران کودکی در جامعه فراهم گردد و تا مراحل «همسری» و «مادری» استمرار یابد. در این نگاه جایی برای استفاده «ابزاری» از آن باقی نمیماند.
کلید واژهها
کرامت انسان، حقوق معنوی زن، سلامت روان، سکینه، مدیریت عاطفی- تربیتی.
مقدمه
از آنجا که مسئله حقوق انسان، اعم از مادی و معنوی، بر محور اصل کرامت انسانی دور میزند، بر مبنای باور به کرامت ذاتی انسان و زیرساختهای آن به همراه نگاه عرفان اسلامی به نقش حقیقی زن که در اندیشه و سیره عملی امام خمینی (ره) تجلی کرده است، میتوان مصادیق حقوق معنوی زن را استنباط و نقش حقیقی زن مسلمان را احیاء نمود. مقاله حاضر با رویکردی عرفانی- قرآنی به حقوق معنوی زن پرداخته است و هدف آن بررسی «مبانی» حقوقی است نه «قوانین» حقوقی.
گزارش مقاله
نویسنده در این مقاله درصدد تبیین حقوق معنوی زن بر مبنای ایده کرامت انسان میباشد. لذا برای تبیین مسئله به مطالب ذیل اشاره میکند.
کرامت ذاتی انسان و مبانی آن
مسئله شأن و کرامت انسان به عنوان حق طبیعی و ذاتی از مهمترین مسائل حوزه انسانشناسی در شرق و غرب است. هرچند نگرشها به این مسئله با یکدیگر تفاوت دارد ولی در اصل مسئله، اتفاق نظر وجود دارد. امروزه مسئله حقوق بشر بر محور کرامت بشری دور میزند. از این روی کرامت انسان، درونمایه اصلی «اعلامیه جهانی حقوق بشر» و مبنای تنظیم «قانون اساسی» جمهوری اسلامی ایران است و مطابق آن در تنظیم حقوق و قوانین، شأن انسانی انسان مورد توجه قرار گرفته و در این مسئله بین زن و مرد تفاوتی نیست.
با وجود این که معنا و منشأ کرامت در نظر صاحبان اندیشه با یکدیگر تفاوت اساسی دارد به طوری که در برخی اندیشهها معنایی صرفاً «انسانی» و «اخلاقی» دارد و در برخی دیدگاهها معنایی الهی و دینی دارد؛ ولی در زیرساختهای و مبانی اصلی این نظریه اتفاق نظر وجود دارد. از جمله این زیرساختها یکی «عقلانیت» و دیگری «آزادی» است که به اختصار به معانی آنها اشاره شده است.
حقوق معنوی زن در عرفان اسلامی
برخی فلاسفه و حکما به شأن زن، به عنوان انسانی فعال کمتر توجه داشتهاند. و نگاه عرفانی امام خمینی(ره) به زن مصداق بارز توجه به نقش حقیقی و حقوق مادی و معنوی زن در عصر حاضر است. امام خمینی فقیهی اصولی، فیلسوفی الهی میباشد. به همراه ابتکارات فلسفی- عرفانی در سنین جوانی، نبوغ فکر و علو درجات معنوی ایشان را به تصویر کشیده غلبه نگاه عرفانی ایشان را بر سایر ابعاد شخصیت وی نشان میدهد. حتی در بعد سیاسی و سیاستمداری ایشان نیز عرفان غلبه داشت. دیدگاه امام خمینی درباره زن متناسب با مبانی فکری، فقهی و عرفانی ایشان است.
سلامت روان محور حقوق معنوی زن
سازمان بهداشت جهانی از بهداشت و سلامت روان تعاریفی ارائه نموده است که میتوان از آن به سلامت عقلی- ذهنی یعنی سلامت فکر تعبیر نمود. در تعالیم کتاب آسمانی قرآن میتوان تعابیر و مصادیق متعددی برای بهداشت و سلامت روان استخراج نمود. با نگاه انسانمدارانه به کلام وحی میتوان مصادیق و نمونههایی در اهمیت سلامت روان و ارتباط آن با کرامت و عقلانیت انسان به دست آورد که در این جا به دو مورد آن آشاره میشود:
- سکینه و آرامش
- امیدواری و دوری از یأس.
مدیریت عاطفی- تربیتی محور تکالیف معنوی زن
اگر قرار است زن در نقش مدیریت تربیتی و انسان سازی، نظیر و همتا نداشته باشد دیگر جایی برای«سوء استفاده» و استفاده «ابزاری» از زن باقی نمیماند و جایگاه زن از حد شیء تا مقام شخص ارتقاء خواهد یافت و به انسانی جدی و کارآمد تبدیل خواهد شد و این معنا تنها در سایه نگاه عرفانی – قرآنی قابل تحقق خواهد بود. زنان با بهرهمندی طبیعی از هوش تربیتی نقش معنوی ویژهای در تعالی انسانی و معنوی مردان دارند و مردان با بهرهمندی طبیعی از هوش اقتصادی در میدان تجارت کمنظیرند. از این رو در قرآن به نقش اقتصادی مرد توجه بیشتری شده است و به نقش تربیتی زن هم توجه بیشتری کرده است.
نتیجهگیری
هر چند اصل کرامت انسانی با دو زیرساخت «عقلانیت» یعنی فرزانگی و «آزادگی» یعنی اخلاق، مشترک بین زن و مرد است؛ ولی جلوههای آن - با توجه به تفاوت نقش زن و مرد - متفاوت خواهد بود. بنابر آنچه در متن مقاله آورده شده است، در ارتباط با شأن معنوی زن یعنی حقوق و تکالیف معنوی وی دو نکته به دست میآید:
- بهداشت و سلامت روان زن، محور «حقوق معنوی» وی است؛ زیرا کانون آرامش و سکینه زمینی و آسمانی بودن زن برای مرد، روان سالم و نفس مطمئنه (با حفظ درجات) طلب میکند. روان انسان ناآرام نمیتواند کانون آرامش باشد. [۱] این آرامش، سرمایه بیبدیل زن در نقش «همسری» و در لباس «مادری» است.
- مدیریت تربیتی- عاطفی، محور «تکالیف معنوی» زن است. از این رو، زن «مربی» انسان، خانواده و جامعه معرفی شده است. بار تربیت بر دوش زن است، همان طور که بار اقتصاد بر دوش مرد میباشد. زن در نقش تربیتی و انسانسازی، نظیر و همتا ندارد. این مقام «شخص» برای زن است به شرط آنکه، زمینه سلامت روان وی از «کودکی» فراهم و تا مراحل «همسری» و «مادری» استمرار یابد. در این نگاه، جایی برای استفاده «ابزاری» از زن باقی نخواهد ماند. پدیدهای که دنیای امروز شاهد آن است.
پانویس
- ↑ (انفال: ۴۶)
منبع
- نویسنده:سیما محمد پور دهکردی
- لینک سایت گیسوم