خانواده در آیین یهودیت

از ویکی‌جنسیت

خانواده در آیین یهودیت؛ مناسب‌ترین نظام برای تأمین نیازهای مادی و عاطفی بشر و پرورش نسل جدید.

براساس آموزه‌های یهود، تشکیل خانواده فریضه دینی مهمی است. در آموزه‌های یهود بیان شده؛ مردی که برای تشکیل خانواده فعالیتی نمی‌کند، مانند کسی است که خونی ریخته است یا سبب شده، که حضور خدا در قوم اسرائیل نباشد. خانواده درمیان قوم یهود از منزلتی والا برخوردار است. خانه مهمترین مکان برای پرورش کودکان و تداوم بخش حیات خانوادگی برای زوجین است.

جایگاه خانواده در یهودیت

در متون مقدس یهودی، خانواده محوری و پررنگی نقش‌های خانوادگی زنان وجود دارد. اغلب زنان (نظیر ساره، ربکا، لیه و راحیل)، مادرانی بوده‌اند که در محیط خانواده نقش همسری و مادری خویش را به خوبی ایفا می‌کرده‌اند.

البته هریک از این زنان، در تعالی تاریخ یهود نیز تأثیر بسزایی داشته‌اند.[۱] اهمیت نهاد خانواده در یهودیت سبب شده نقش‌های جنسیتی و سهم‌بندی حقوق و وظایف میان زوجین، اهمیتی به خصوص یابد.

این نقش‌ها به گونه‌ای میان زوجین تقسیم شده‌اند که بتوانند انتظارات یهودیت از خانواده را برآورده سازند و کارکردهای ساختار خانواده را حفظ کند.[۲] از منظر یهودیت، خانواده عقیم و بدون فرزند به کمال نمی‌رسد و داشتن خانواده بزرگ و پرتعداد، نوعی برکت الهی است.

شخصی که فرزند ندارد، در واقع مرده محسوب می‌شود. بنابراین نازایی زن به مثابه جرمی برای او و ناقض نقشه خدا و امری پلید، موجب حقارت و به مثابه مرگ و گاه نیز به عنوان مجازات گناه و نشانه‌ای از جدایی از خدا به حساب می‌آید.

اهمیت فرزندآوری به حدی است که؛ اگر فردی با زنی ازدواج کرده و ده سال با او به سر برد و زن برایش تعدادی فرزند نیاورد، مرد مجاز است با زن دیگر ازدواج کند و لازم نیست که از انجام وظیفه تولیدمثل، خود را معاف کند.[۳]

مسئله جنسی در یهودیت

در آیین یهودیت، شوق انسان به روابط جنسی مشروع، مذموم نیست، ولی دستوراتی برای کنترل کردن آن آمده است. تورات در صدد است نیاز جنسی را از حالت غریزی خارج کرده، به آن تقدس بدهد، تا به این وسیله انسان، هم بتواند خواسته‌ها و غرایز خود را ارضا کند و هم به دلیل اجرای فرمان خداوند، مستحق پاداش باشد.[۴]

در یهودیت باکره بودن دختران و تلاش آنان بر حفظ پاکدامنی خویش تا زمان ازدواج، بسیار اهمیت دارد؛ دختر و پسر نباید پیش از ازدواج روابط جنسی داشته باشند.

اگر دختر پیش از ازدواج با مردی بیگانه رابطه داشته و دوشیزگی خود را از دست بدهد، باید او را سنگسار کرد.[۵] پس از رسیدن به سن ازدواج، اگر دختر ازدواج نکند، تجردش مانع رشد و کمال او شناخته شده است و بی شوهری سبب شرمساری است.

اوج کمال زن، رسیدن به مرحله یک مادر کامل است. زن باید در امور جنسی از شوهر خود تبعیت کند و هرگونه تمتع جنسی خواست، با او همراهی کند. او باید هدف اصلی در روابط جنسی را تولیدمثل قرار دهد.[۶]

نقش زن در خانواده

هویت زن یهودی با نقش‌هایش در خانواده معنا می‌یابد. زن در امور خانه نقش تصمیم گیرنده دارد و به دلیل وظایف خطیر خانه و اهتمامی که باید برای شوهر و تربیت فرزندان مصرف کند، از انجام برخی فرایض و احکام شرعی معاف شده است.

در خانواده یهودی، برای زن به عنوان همسر، حقوق و وظایفی تعیین شده است: وی باید در همه کارها کمک حال مرد باشد؛ در خانه‌اش ساکن شده، نظم و ترتیب و اداره خانه را به عهده بگیرد؛ پخت و پز، خانه‌داری و شستن لباس را انجام دهد و خانه را طوری مرتب کند که شوهر در آن، آرامش و رضایت خاطر داشته باشد. [۷]

مردان در خانواده حاکم بر زنان هستند. زن به طور ازلی محکوم شده که در خانواده، ریاست مرد را بپذیرد، مرد هم محکوم شده که به امرار معاش، کار کردن، رنج و زحمت بپردازد، و زندگی افراد خانواده را تأمین کند.[۸] بدترین بدشانسی زن یهودی بی‌فرزندی او است.

از مادر انتظار می‌رود فرزندان را در طریقه تورات و اجرای دستورات آن راهنمایی کند. او نسبت به پدر دخالت مستقیم‌تری در تربیت اولیه فرزندان دارد. زمانی که فرزندان بزرگ‌تر می‌شوند، پدر مسئولیت آموزش دادن به پسر را برعهده می‌گیرد؛ مادر نیز تا زمان ازدواج دختر، مسولیت تربیت او را بر عهده دارد.[۹]

فلسفه مسئولیت‌های زن

فلسفه اطاعت زن از مرد، به سبب روش خلقت زن و نقش او در گناهِ خوردن از درخت ممنوعه اشاره شده است. در تورات آمده؛ هنگامی که آدم و حوا بر خلاف دستور خداوند از درخت ممنوعه خوردند، خداوند آدم را توبیخ کرد که چرا از این درخت خوردی! آدم گفت: این زنی که قرین من ساختی، وی از میوه درخت به من داد و خوردم.

پس خداوند به زن گفت: حمل تو را بسیار سخت کنم: با درد، فرزندان خواهی زایید و اشتیاق تو به شوهرت خواهد بود و او بر تو حکمرانی خواهد کرد. انداختن مسئولیت گناه بر عهده حوا از سوی آدم و اینکه گناه با زن آغاز می‌شود، موجب شد حکومت مرد بر زن و درد زایمان، مجازات الهی شود و در تمام زمان‌های بعدی، موجودی شریر، وسوسه‌انگیز و دروازه ورود گناه تلقی ‌شود.

مروری بر سایر آموزه‌های یهودی نیز این تصویر را به ذهن متبادر می‌کند که این دین، مرد را بر زن مسلط کرده و جنس مذکر را در قیاس با مؤنث برتری داده است.[۱۰]

آموزش دختر و پسر در یهودیت

یهودیت به مقوله آموزش و تربیت، از زاویه جنسیتی می‌نگرد و در زمینه نوع تعلیم، گستره آن و نیز حجم آموزش‌ها به بعضی تفاوت‌ها میان دو جنس قائل است. از والدین توقع دارند که دختران و پسران را با روش متفاوت و متناسب با نقش‌های هریک آنها را تربیت کنند.[۱۱]

در جوامع سنتی یهودی، آموزش متون و زبان مقدس یا سنت‌های شرعی برای اکثر دختران رواج نداشت. زنان حق سوادآموزی داشتند، اما شریعت و احکام یهود را آموزش نمی‌دیدند.

خواندن متون مقدس در کنیسا در انحصار مردان بود و قرائت متون فقط به آنان تعلیم داده می‌شد؛ البته گاهی دختران طبقه‌ی ثروتمند و خانواده‌های مرفه برای قرائت متون دینی تعلیم می‌دیدند.

معمولاً زنان، آن بخش‌هایی از شریعت یهود را می‌دانستند که به جنس مونث اختصاص داشت و این آموزش‌ها غالباً از طریق مادر صورت می‌گرفت.

برخی علمای یهود، مردان را از آموزش تورات به دختران به دلیل آنچه «ضایع شدن تورات» نامیده‌اند، نهی کرده‌اند و پدر فقط درباره تعلیم تورات به پسر وظیفه‌مند است.

لذا زنان از مطالعه‌ی تورات معافند. بعضی از ربی‌های يهود به شدت تابع اين عقيده‌اند كه بهتر است كلمات تورات به آتش بسوزد تا اين كه به زنان تعلیم داده شود و از آن بهره‌مند شوند.

و هر كس تورات را به دخترش تعليم دهد گویا به او وقاحت و مطالب بیهوده آموخته است.[۱۲] به تدریج در اواخر قرون وسطی، گفت‌وگوهای حاخامی به سمت دفاع از آموزش زنان سوق یافت و دلیل های بیشتر مؤید تعلیم و تربیت زنان گردید؛ گرچه اختلاف‌های میان حاخام‌ها در اجازه به زنان برای آموزش یا منع آنها از آموزش به پایان نرسیده است.[۱۳]

حقوق مالی زنان

هر چيزی در تصرف مرد است برای اوست. اعم از اموال، دارایی و حتی زن ملک شوهر محسوب می‌شود. در آمد و هر چه در خيابان‌ها به دست می‌آورد مال شوهر است.

متاع در خانه، حتی خرده‌نان‌های روی ميز مال شوهر است زن اگر مهمانی را به خانه دعوت كند و غذايش دهد از شوهر خويش دزدی نموده است. حق شوهر بر دارايی‌های همسرش را به عنوان يک نتيجه‌ی فرعی از مالكيت شوهر بر همسر می‌دانند.[۱۴]

از منظر اقتصادی، زنان یهودی در قرون نخستین می‌توانستند صاحب اموال شوند و دارای استقلال اقتصادی و مالکیت بر دارایی‌های خود بوده‌اند؛ اما مانند زنان یونانی و مصری، اجازه انجام معاملات تجاری را نداشتند و این حق در انحصار شوهران بود.

در برهه‌های بعدی تاریخ یهودی، زنان از برخی آزادی‌های عمل برخوردار شدند و نقش‌های اقتصادی جدی‌تر را بر عهده گرفتند و به مشاغل متنوعی اقدام کردند.[۱۵]

جایگاه دختر در خانواده

نظارت پدر بر دختر، آن اندازه مطلق است كه حتی اگر پدر بخواهد، می‌تواند دخترش را بفروشد، ولی مادر نمی‌تواند، پدر می‌تواند دختر را نامزد كند، اما مادر نمی‌تواند این کار را بکند.[۱۶]

چند همسری

کتاب مقدس یهودی تعدد زوجات را به رسمیت شناخته است. گاه در رسومی مانند حلیصا (ازدواج مرد با زن برادر متوفای خود) نه تنها چندهمسری مجاز دانسته شده، بلکه الزام شده است.

همچنین مردی که همسر نازا دارد و ده سال از ازدواج آنان گذشته و صاحب فرزند نشده‌اند، تشویق شده که همسر خود را طلاق دهد یا در کنار او زن دومی بگیرد، این زن اغلب ندیمه همسر اول می‌شد و گاه نیز هر دو همسر، جایگاه یکسانی داشتند.[۱۷]

چند همسری در خانواده شاهان و ثروتمندان کاملا مرسوم و با مواجهه مثبت متن مقدس همراه بود. از فرماندهان شجاع نیز انتظار می‌رفت که همسران متعددی داشته باشند و پدر فرزندان بسیاری باشند.

ولی در متونی مانند تلمود، چندهمسری حرام دانسته نشده، ولی مذموم تلقی، و بر شرایط و محدودیت‌های آن تأکید بیشتری شده است؛ به عنوان مثال، قدرت مالی مرد از عوامل مؤثر در تعداد همسران دانسته شده است.

مرد می‌تواند با چندین زن ازدواج کند، و این در صورتی است که قدرت تامین مخارج همگی آنها را داشته باشد. بر این اساس مرد اجازه دارد هر اندازه که دارایی‌اش به او اجازه می‌دهد، زن اختیار کند و یا از بازار، کنیز و هم خوابه خریداری نماید. طبق متن تلمود تعداد زنان یک مرد از چهار زن نباید بیشتر شود.

از سوی دیگر از آیه 21 سفر خروج چنین استفاده می‌شود که، بدرفتاری نکردن با زن اول پس از ازدواج اول را در زمره شروط جواز تعدد زوجات می‌داند. همچنین در تلمود آمده؛ اگر به هنگامی که مرد می‌خواهد زوجه دومی برای خود انتخاب کند، همسر اولش ادعای طلاق کند، شوهر باید او را طلاق دهد.[۱۸]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. غلامی، زن و خانواده در ادیان (با رویکرد تطبیقی)، 1398ش، ص57
  2. غلامی، زن و خانواده در ادیان (با رویکرد تطبیقی)، 1398ش، ص81
  3. غلامی، زن و خانواده در ادیان (با رویکرد تطبیقی)، 1398ش، ص80
  4. غلامی، زن و خانواده در ادیان (با رویکرد تطبیقی)، 1398ش، ص78
  5. هولم، بوکر، زن در ادیان بزرگ جهان، 1387ش، ص128
  6. غلامی، زن و خانواده در ادیان (با رویکرد تطبیقی)، 1398ش، ص78
  7. هولم، بوکر، زن در ادیان بزرگ جهان، 1387ش، ص128
  8. هولم، بوکر، زن در ادیان بزرگ جهان، 1387ش، ص129
  9. غلامی، زن و خانواده در ادیان (با رویکرد تطبیقی)، 1398ش، ص83
  10. مظاهری، شخصیت زن درقرآن و عهدین، 1390ش، ص119
  11. غلامی، زن و خانواده در ادیان (با رویکرد تطبیقی)، 1398ش، ص58
  12. الهی امیرآباد، رشیدی‌زاده، آفرینش زن (از دیدگاه اسلام، یهود و مسیحیت)، 1396ش، ص73
  13. غلامی، زن و خانواده در ادیان (با رویکرد تطبیقی)، 1398ش، ص60
  14. الهی امیرآباد، رشیدی‌زاده، آفرینش زن(از دیدگاه اسلام، یهود و مسیحیت)، 1396ش، ص75
  15. غلامی، زن و خانواده در ادیان (با رویکرد تطبیقی)، 1398ش، ص102
  16. الهی امیرآباد، رشیدی‌زاده، آفرینش زن (از دیدگاه اسلام، یهود و مسیحیت)، 1396ش، ص73
  17. غلامی، زن و خانواده در ادیان (با رویکرد تطبیقی)، 1398ش، ص89
  18. غلامی، زن و خانواده در ادیان (با رویکرد تطبیقی)، 1398ش، ص89- 90

منابع

  • الهی امیرآباد، محمد؛ رشیدی‌زاده، افسانه، آفرینش زن (از دیدگاه اسلام، یهود و مسیحیت)، گرگان، نورزوی، چاپ اول، 1396ش.
  • غلامی، علی، زن و خانواده در ادیان (با رویکرد تطبیقی)، جامعة الزهراء، قم، 1398ش.
  • مظاهری، حبیب، شخصیت زن درقرآن و عهدین، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، 1390ش.
  • هولم، جین؛ بوکر، جان؛ زن در ادیان بزرگ جهان، ترجمه: علی غفاری، تهران، نشر بین الملل، چاپ دوم، بهار 1387ش.