خشونت بر زنان
خشونت علیه زنان به عنوان مصداق تضییع حقوق زن و نقض حقوق بشر مطرح است. ادیان، نقش بسزایی در جهت پیشگیری از این خشونت ایفاء میکنند. از جمله دین اسلام نسبت به سایر ادیان، از چهارده قرن پیش، برای زنان حیثیت و منزلت انسانی قائل بوده و با هرگونه خشونت و تحقیر زنان اعم از کلامی و غیر کلامی در جوامع و نسبیتهای فرهنگی گوناگون مخالف بوده و راهکارهای متعددی برای محو این خشونت در زمینههای محو خشونت جنسیتی، اقتصادی و روحی ارائه داده است. در دین اسلام، کرامت انسانی، مبنای نفی هرگونه خشونت علیه زنان به مثابه اعطای حقوقی برای آنان مورد توجه بوده است.
چکیده
خشونت علیه زنان از جمله مسائل نقض حقوق بشر است که در جوامع کنونی، در جهت تضییع حقوق زن مشاهده میگردد. بیتردید ادیان در جهت پیشگیری از این خشونت نقش به سزایی را ایفاء میکنند. از جمله میتوان به خصوصیات دین اسلام اشاره نمود که نسبت به دیگر ادیان از چهارده قرن پیش، برای زنان حیثیت و منزلت انسانی قائل بوده و لذا با هرگونه خشونت و تحقیر زنان در جوامع و نسبیتهای فرهنگی گوناگون مخالف بوده است. باتوجه به سیر تفکر در باب حقوق زن، آگاهی افراد جامعه از مبنای آن، غالباً افکار را به سمت انسان سالاری سوق میدهد و چه بسا با بررسی این موضوع از منظر دین اسلام پی به وجود مبنایی براساس کرامت انسانی برد که حقوق بشر جهانشمول غربی امروزه توجه خود را معطوف به آن نموده است، حال میتوان به این نتیجه رسید که، کرامت انسانی در دین اسلام مبنای نفی هرگونه خشونت علیه زنان به مثابه اعطای حقوقی برای آنان مورد توجه بوده است.
کلید واژه
کرامت انسانی، خشونت، حقوق زن، اسلام
طرح مسئله
از جمله مسئلهای که امروزه قابل بحث است مسئله حقوق زن است که از جمله مباحث حقوقی میباشد. و همه جوامع با آن درگیر هستند. سازمان ملل متحد این مسئله را مهم دانسته است و کنوانسیونهایی را در رابطه با حقوق زنان به تصویب رسانده است. در طول تاریخ، حوادث تلخ و خشونتآمیز همراه با مصائب بسیاری به وقوع پیوسته است و امروزه در اوایل قرن بیست و یکم علیرغم پیشرفتهای علمی، هنوز معضل خشونت، وجدانهای بیدار را میآزارد. دین اسلام، دین رحمت و عطوفت، همواره بعنوان یکی از ادیان الهی توجه به سزایی به زنان داشته و خشونت علیه آنان را یک امر ناپسند و برخلاف طبیعت و سرشت انسانی میداند. دیدگاه اسلام و عقیده آن در مورد زن و حقوق انسانی او، انقلابی عظیم در جهان ایجاد کرد. این به دلیل ارائه جهانبینی است که اسلام همه عقاید پوچ و تحقیرآمیز را کنار گذاشت و مدل جدیدی را برای روابط اجتماعی با زنان به جهانیان عرضه کرد. اگر بینش کلیسایی زن را بعنوان موجودی اضافی که از دنده چپ مرد ایجاد شده معرفی میکند و اینکه مرد یک خلقت متفاوت و انتخاب شده داشته است. اسلام صریحا اعلام میکند که زن و مرد در طبیعت و خلقت یکسان هستند و هر دوی آنها از یک روح واحد یک وجود منحصر به فرد ایجاد شدهاند.
گزارش مقاله
نویسنده در این مقاله به مباحث زیر میپردازد:
تبیین مفهوم خشونت
خشونت در لغت به معنای غضب، درشتی و تندی کردن تعریف شده است. خشونت در متون اسلامی به دودسته کلامی و رفتاری تقسیم میشود. درباره خشونت بدنی، واژههایی مانند ضـرب، لطـم، جرح و قتل بکار رفتهاند. اگر مروری بر تاریخ دنیا بکنیم در مییابیم زن همیشه مـظلوم بـوده اسـت. اما در مورد منشأ آن باید بگوییم کـه در گـذشته، ارزش را در دو چـیز جـستجو مـیکردند؛ فـعالیت اقتصادی و نیروی نظامی؛ و از آنجا که زن در آن زمانها فعالیت اقتصادی نداشت و در جنگها نیز شرکت نمیکرد، زن را بعنوان یک نیروی عاطل و باطل و یک مصرف کننده تلقی میکردند و در نتیجه، ارزش لازم را برای وی قائل نـمیشدند.
آزار کلامی
آزار کلامی در روابط اجتماعی از نظر اسلام به هیچ روی جایز و درست نیست. در فهرست رفتارهای کلامی که از نظر اسلام گـناه و نابهنجار تلقی میشود، داد کشیدن عم نوعی ازار کلامی است و در اسلام به رفتاری ناپسند گفته میشود. یک گفتار باید هم محتوای آن زیبا و نیکو باشد و هم نحوه و آهنگ آن.این امر یکی از جنبههای مهم حسن خلق در نظر گرفته شده است.
آزار رفتاری
خشونت رفتاری، خشونت در روابط غیرکلامی مانند حالات چهره حاکی از خشم، بیاعتنایی، تنفر و تمسخر، حالت بدنی هجوم برنده یا مسلط، تماس چشمی غضبناک، تـندخویی، تـرساندن، قـهر کردن و امثال این موارد را در بـر مـیگیرد. در مـتون اسلامی برخی از این موارد تحت عنوان بدخلقی کانون توجه قرار گرفته است. آموزههای اسلام بر حسن خلق تأکید مـیورزند.
مبانی نفی خشونت در اسلام
با نگاهی به سایر ادیان، همچون دین تحریف شده یهود، میتوان به این موضوع پی برد که اساساً برای زن، شخصیت و منزلتی قائل نبوده؛ چرا که در کتابهای مقدس، برخی قوانین ظالمانه بشری جایگزین قوانین الهی شده است وگرنه روشن است که مقصد انبیای عظام، عدالت گستری و از بین بردن هر نوع ظلم و ستم است و آنها هرگز خواهان ظلم و خشونت به زنان نبودهاند. یا در اندیشههای مسیحیت زن عاملی وسوسهگر، عامل فریب آدم، همکار با شیطان و حتی مظهر شیطان و گاهی هم شیطان کوچک خوانده میشد. از آنجا که خشونت نزد عقل یک امر ناپسند تلقی میشود، اسلام نیز آن را نمیپذیرد؛ به ویژه اگر درخصوص زن باشد.بنابراین اسلام با این توجه ویژهای که به حقوق زن و احترام به شخصیت و منزلت او دارد، از این رو نگاه آن براساس اصل برابری در خلقت و ماهیت انسانی تجلی پیدا میکند، چرا که زن هم همانند مرد یک انسان تلقی میشود و به همان اندازه ظرفیت دارا شدن حقوق مساوی در کنار مردان را خواهد داشت و با تکیه بر این نگاه میتوان به جایگاه والا و ارزشمند زنان در سیر تفکر اسلام پی برد.
راهکارهای اسلام برای محو خشونت علیه زنان
محو خشونت جنسیتی:هنگامی که از دختر زنده به گور شده باز پرسند که به کدامین گناه کشته شدید؟ و بیان آیه قصاص در قرآن بدون ذکر هیچ استثنای جنسیتی ذکر شده است که ای ایمان آوردنده گان در مورد کشتگان قصاص بر شما فرض شده است، یعنی اینکه همان گونه که مکافات تعدی به زندگی مرد و زن یکسان است. با این حساب، قرآن کریم طرح حیات نهفته در قصاص را برای بقای زندگی و محو خشونت عمومی میان زن و مرد بیان میدارد.
محو خشونت اقتصادی:نگاه قران کریم به زن و مردجنسیتی نبوده است؛ یقینا که خداوند متعال هر آنچه ظلمی که از عرب و عجم در باب محرومیت زن از ملکیت و استبداد و ظلمی که بر زنان متأهل میشد را ابطال نمود و برای ایشان حق ملکیت و ارث را تعیین نمود و مازاد بر تمام اینها، شوهر مکلف به پرداخت مهریه و نفقه او و فرزندانش میباشد و او حق تمام معاملات اقتصادی را دارد.
محو خشونت روحی:این نوع خشونت انواع مختلفی دارد که بدترین آن، صدمه وارد نمودن به شخصیت زن و مادر بودن وی در بند ازدواجهای ناپسند جاهلی بود که در اثر این وضعیت به مسأله نسب صدمه بزرگی وارد شده بود. اسلام ازدواجهای بدل، بد و نکاح متعه را که در آن زمان به اوج خود رسیده بود، و اینها از بدترین انواع خشونت در برابر زن بود را ابطال نمود.اسلام با راهکار تعدیل نکاح و شروط ویژه، تعداد دفعات نکاح را کاهش داد و به خشونت بزرگی که به زن اعمال میشد پایان داد.
نتیجهگیری
مسئلهای که امروزه مورد بحث است مسئله حقوق زن است. خشونت علیه زن از جمله موارد نقص حقوق بشر است همچنین ادیان مختلف در پیشگیری این مورد نقش موثری داشتهاند. ازجمله میتوان به دین اسلام اشاره نمود که سخن از حیثیت و منزلت انسانی میکند. اسلام به عنوان دین رحمت همواره خشونت علیه زن را یک امر ناپسند عنوان کرده است. دیدگاه اسلام یک انقلاب بزرگ راجب حقوق زن در جهان ایجاد کرد این به دلیل ارائه جهانبینی است که اسلام همه عقاید پوچ و تحقیرآمیز را کنار گذاشت و مدل جدیدی را برای روابط اجتماعی با زنان به جهانیان اعلام کرد.
نقد مقاله
از آنجا که خشونت نزد عقل یک امر ناپسند تلقی میشود، اسلام نیز آن را نمیپذیرد؛ چه نسبت به زن و چه نسبت به مرد و به طور قطع باید گفت که اسلام هیچ وقت قبحی را که موجب خشونت باشد یا حرفی که نتیجه آن خشونت باشد، قبول نمیکند. نظام جمهوری اسلامی ایران هم مبتنی بر مبانی اسلام با رویکرد انسان محوری؛ نه جنسیتی و مبتنی بر عدالت هست، و با هر گونه خشونت علیه زنان مخالف است. با نگاه کریمانه به زن در کلام بزرگان دین، که نمونههای روشنی از سیاستهای کلی اسلام در کرامت زن و منع خشونت نظیر زن ریحانه است، توجه زیادی دارد. تقدم در مهربانی به دختر، شناسایی و به رسمیت شناختن کلیه حقوق بنیادین انسانی نظیر حق داشتن شغل، حق انتخاب شدن، انتخاب کردن، حقوق اقتصادی و... که نیاز به پارهای اصلاحات و روزآمد شدن دارد برای زن است. لذا جمهوری اسلامی تمام تلاشش در این است که خشونتی علیه زنان صورت نگیرد.
منبع
- نویسندگان: سهیلا کوشا، احمد محمودی؛ پژوهش ملل بهمن 1397 - شماره 38 (15 صفحه - از 35 تا 49 )
- لینک پرتال جامع علوم انسانی
- لینک نورمگز