خشونت خانگی علیه زنان باردار

از ویکی‌جنسیت
خشونت خانگی علیه زنان باردار
الگوی جعبه اطلاعات مقالات
نویسندگان سوده مقصودی، فاطمه یاری نسب، فاطمه ابراهیمی
عنوان مقاله خشونت خانگی علیه زنان باردار و عوامل مؤثر بر آن
نام مجله مجله توسعه اجتماعی
سال چاپ بهار1394
شماره مجله 3
امتیاز مقاله علمی- پژوهشی

خشونت علیه زنان در دوران بارداری توسط شوهر، یکی از انواع خشونت علیه زنان است که مبتنی بر جنسیت بوده و گاهی اوقات منجر به آسیب‌ها و صدمات جسمانی، جنسی و روانی و یا باعث رنج و زحمت زنان می‌شود. موضوع خشونت علیه زنان در دوران بارداری تأثیر بسزایی در سلامت فرزند و مادر دارد؛ زیرا استرس‌ها و اضطراب‌های مادر در دوران بارداری علاوه بر روح و جسم او بر سلامت جنین نیز تأثیر منفی می‌گذارد. این مسئله در این پژوهش با روش پیمایشی بررسی شده است.

چکیده

خشونت علیه زنان هر عمل خشونت‌آمیزی است که مبتنی بر جنسیت بوده و لزوماً یا محتملاً منجر به آسیب‌ها و صدمات جسمانی، جنسی و روانی و یا باعث رنج و زحمت زنان شود. موضوع خشونت علیه زنان در دوران بارداری به دلیل سلامت فرزند و مادر، جایگاه خاص خود را دارد زیرا استرس‌ها و اضطراب‌های مادر در دوران بارداری علاوه بر روح و جسم او بر سلامت جنین نیز تأثیر منفی می‌گذارد. بررسی دلایل خشونت علیه زنان باردار هدف اصلی این پژوهش می‌باشد. بدین منظور تعداد 250 زن باردار در کلینیک‌ها و مطب‌های پزشکان زنان و زایمان شهر کرمان بر اساس نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌بندی شده و در دسترس، مورد مطالعه قرار گرفته‌اند. پژوهش حاضر به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسش‌نامه انجام گرفته و جهت بررسی ارتباط بین متغیرها، شدت و ضعف آن‌ها و پیش‌بینی متغیر وابسته از آزمون‌های همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شده‌است.

مقدمه

یکی از موضوعات مورد توجه در زمینه‌ی سلامت روان زنان، اثرات روان‌شناختی و جامعه‌شناختی خشونت علیه زنان است. طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی خشونت عبارت است از « استفاده‌ی عمدی از قدرت بدنی، تهدید یا فعلی علیه خود، دیگری یا علیه گروه یا اجتماع که هر کدام به احتمال قوی به آسیب، مرگ و آسیب روانی منجر می‌شود» خشونت در واقع نوعی آسیب اجتماعی پنهان است و در همه‌ی جوامع دیده می‌شود. این معضل اجتماعی زمینه‌ساز بروز سایر مشکلات بهداشتی و اجتماعی در قربانیان آن به شمار می‌رود.

بخشی از زنانی که قربانی خشونت جنسیتی می‌شوند؛ باردارند و عجیب است که بیش‌ترین این خشونت در اشکال جسمی و روحی و اجتماعی توسط نزدیک‌ترین شخص به آنان یعنی شوهران‌شان اعمال می‌شود. خشونت می‌تواند وضعیت بهداشت باروری زنان را تحت تأثیر قرار دهد و سبب افزایش مرگ و میر و مشکلات و ناتوانی‌ها برای مادران، مرده‌زایی، زایمان زودرس، خونریزی‌های غیر طبیعی دستگاه تناسلی و بیماریهای التهابی لگن شود پیامد اعمال خشونت علیه زنان باردار بسیار سنگین است. آنان به فرزندپروری دل نمی‌دهند و کودکانی کم وزن به دنیا می‌آورند و به انواع اختلالات جسمانی و روحی دچار می‌شوند.

گزارش مقاله

با توجه به اهمیت موضوع پژوهش نویسنده در این مقاله اهداف پژوهش را بیان می‌کند. و تحقیقات داخلی و خارجی که در ارتباط با خشونت علیه زنان انجام شده‌ است را بررسی می‌کند. و همچنین انواع خشونت و پیامدهایی که خشونت ایجاد می‌کند را بازگو می‌کند.

اهداف پژوهش

  1. بررسی عوامل مؤثر بر خشونت خانگی علیه زنان باردار
  2. بررسی رابطه‌ی بین متغیرهای روابط بین فردی و خشونت شوهران علیه زنان باردار
  3. بررسی رابطه‌ی بین متغیرهای دموگرافیک و خشونت شوهران علیه زنان باردار.

تحقیقات داخلی

محمدی و میرزایی در بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر خشونت علیه زنان نشان دادند که بین تصور اقتدارگرایانه‌ی مرد از نقش خود و خشونت علیه زنان رابطه‌ی مستقیم و معنی‌داری وجود دارد و بین کمک و همکاری شوهر در کارهای منزل با خشونت علیه زنان رابطه‌ی معکوس و معنی‌داری مشاهده شد. معصومه حسن و همکاران در پژوهشی با عنوان خشونت خانگی علیه زنان باردار نشان دادند که بین اعمال خشونت و متغیرهای سن ازدواج زن، تعداد فرزند، وضعیت اقتصادی خانواده، میزان حمایت خانواده زن از وی، سیگار کشیدن زن ارتباط معناداری وجود دارد.

تحقیقات خارجی

ایسمایلوا و باسل در تحقیقی با عنوان خشونت فیزیکی، جنسی و نتایج بارداری ناخواسته در سه کشور آذربایجان، مولداوی و اوکراین که در آن سقط جنین مجاز بود و اغلب به عنوان شکلی از کنترل بارداری استفاده می‌شد انجام گرفت که نشان داد زنانی که خشونت جسمی و جنسی از همسران خود را تجربه کرده‌بودند، به‌طور مداوم خطرات بیشتری برای سقط جنین و یا تولد نوزاد ناخواسته داشته‌اند. بیهانوت و سن در مطالعه‌ای با عنوان خشونت علیه زنان در مردان آسیای جنوبی که با هدف اینکه آیا خشونت با فرهنگ‌پذیری و نگرش نقش‌های جنسیتی مرتبط است یا خیر دریافتند که نگرش به نقش جنسیتی با فرهنگ و نگرش نسبت به خشونت علیه زنان رابطه دارد. به این معنی که هر چه فرهنگ‌پذیری پایین‌تر باشد پذیرش بالاتری نسبت به خشونت همسر وجود دارد.

انواع خشونت و پیامدهای آن

خشونت‌های جسمی و جنسی و پیامدهای آن: خشونت جسمی علیه زنان به صور گوناگون اعمال می‌‍‌‌‌‌شود و به هر نوع رفتار خشن از کتک زدن تا تجاوز جنسی که جسم زن را مورد آزار قرار دهد اطلاق می‌شود اثرات خشونت جسمی و جنسی می‌تواند شامل شکستگی‌ها، زخم‌ها، بریدگی‌ها، جراحات داخلی، آسیب‌های اعضای تناسلی، سقط جنین، بیماری‌های مقاربتی و ایدز باشد.

خشونت روانی و پیامدهای آن: خشونت روانی شامل اعمالی مانند تحقیر، تمسخر، توهین، فحش، متلک و تهدید به طلاق می‌باشد که می‌تواند باعث خدشه‌دار شدن آبرو و حیثیت زن شود. زنی که قربانی خشونت است نیازمند حفظ اسرار است. نه تنها نباید درباره‌ی این موضوع با کسی خارج از خانه صحبت شود، بلکه در داخل خانه هم بحثی در مورد خشونت صورت نمی‌گیرد. قانون«حرف نزن»، در حقیقت، فرد خشن را به ادامه‌ی کنترل قدرت و خشونتش توانا می‌کند.

روش شناسی پژوهش

این تحقیق به روش پیمایش اجتماعی انجام گرفته است. ابتدا منابع موجود در زمینه‌ی پژوهش به روش اسنادی و بررسی ادبیات موضوع جمع آوری شده و چارچوب نظری تحقیق تهیه گردیده‌است. سپس متغیرها و شاخص‌ها بر اساس چارچوب نظری تبیین و اطلاعات موردنیاز به وسیله‌ی پرسشنامه جمع‌آوری شده‌اند. جامعه‌ی آماری پژوهش زنان باردار مراجعه کننده به کلینیک های استان کرمان می‌باشند. حجم نمونه ی این تحقیق تعداد 250 نفر از زنان باردار مراجعه کننده به کلینیک ها و مطب های پزشکان زنان و زایمان شهر کرمان می باشد.

نتیجه

پژوهش حاضر با هدف بررسی شناسایی عوامل مرتبط با خشونت شوهران علیه زنان باردار صورت گرفت. بطور کلی نتایج نشان داد میانگین خشونت علیه زنان 78/55 درصد بود که بیشترین میزان خشونت به ترتیب خشونت روانی ـ کلامی، خشونت فیزیکی، خشونت جنسی می باشد بر اساس یافته های این پژوهش همکاری باعث کاهش بروز خشونت می شود. از آنجایی که اعتماد ستون خانواده است و ثبات و آرامش خانواده درگرو اعتماد زوجین به یکدیگر می‌باشد، و همچنین نتایج این پژوهش نیز حاکی از آن بود که هر چه قدر اعتماد زوجین بیشتر باشد میزان خشونت نیز کاهش می‌یابد.

نقد مقاله

از نگاه اسلام نمی‌توان گفت زن برتر از مرد است یا مرد برتر از زن؛ زیرا هر دو انسان هستند و تنها در صورتی یکی بر دیگری برتری دارد که علم و تقوای او بیشتر باشد. ازاین‌رو احکام خشونت‌بار نمی‌تواند احکام اسلام باشد. خشونت علیه زن، انحرافی است که در روابط انسانی پدید می‌آید؛ ازاین‌رو باید علل خشونت علیه زنان در کشورهای اسلامی را در جای دیگری کاوید و برای حذف این پدیدۀ ناهنجار در زندگی انسان تلاش کرد. زیرا اسلام از حقوق زنان بسیار دفاع کرده است و آیات قرآن و روایات معصومین (ع) سرشار از دستوراتی است که به مردان امر می‌کند دربرابر همسران خود نهایت مهر، عاطفه و لطافت را داشته باشند.

قرآن نسبت به زن و خانواده در [۱] دستوراتی را به مرد می دهد که با توجه به قرینه های لفظی موجود در آیه و روایات تفسیری به تحلیل شرایط ضرب و نمادهای مخالفت قرآن با خشونت علیه زنان اقدام كرده است. همچنین مغایرت واژه «واضربوهن» را با بنیادهای نظریات جامعه شناسی در باب خشونت علیه زنان به اثبات رسانده و از نشوز مد نظر در این آیه با توجه به نظریات کج رفتاری اجتماعی تبیین جامعه شناسانه كرده است.

گفتمان آیه متفاوت از گفتمانی است که در انتقادات از آن استفاده شده است؛ واژه مذكور به عنوان یک امر ارشادی، درپی تنظیم زندگی خانوادگی مخدوش شده بر اثر فقدان رعایت حدود خانواده است؛ و در فرآیندی ترتیبی بعد از دو مرحله «فعظوهن» و «واهجروهن فی المضاجع» و فقدان پاسخگویی آن ها و در شرایط بسیار محدود و مشخص اجرایی است؛ تعبیر مبارک «فلا تبغوا علیهن سبیلا» و روایات مفسر واژه «واضربوهن»، از مخالفت قرآن با خشونت علیه زنان حکایت می‌کند.

اسلام موقعیتی خاص برای زنان قائل است. زن و مرد عناصر اساسی پایداری خانواده‌اند و ادامه موجودیت خانواده، متکی به نقش‌آفرینی آنهاست. نقش حساس زن در امور خانواده، به‌ دلیل تربیت و سازندگی، امر مهمی است. وجود زن موجب پیوند اخلاقی و عاطفی اعضای خانواده می‌شود. این هدف در حالی میسر می‌شود که زنان به عنوان پرورش‌دهندگان نسل آتی، در محیطی آرام، مطمئن و به دور از خشونت به ‌سر برند وجود خانواده سالم، منوط به وجود مادران و زنان با سلامت روان خوب است که می‌تواند تأثیر بسزایی در سلامت روان جامعه داشته باشد.

پانویس

  1. سوره نساء، آیه 34

منبع