رابطه قناعت و فرزند آوری

از ویکی‌جنسیت

مفهوم‌شناسی

«قناعت» به معنای خشنودبودن و اکتفاکردن به اندازه نیاز و به مقدار کفاف است[۱]، كفاف آن اندازه از امكانات زندگى است كه انسان را از ديگران بى‌نياز كند و او را از سؤال و ذلت باز دارد.[۲] در مقابل قناعت حرص است که همان زیاده‌طلبی می‌باشد.

جایگاه قناعت در قرآن

هنگامی که از امام علی در تفســیر عبارت «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَوةً طَیِّبَۀً» در آیه شــریفه «مَنْ عَمِلَ صَـالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثىَ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَوةً طَیِّبَۀً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَـنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُون»[۳] هرکس از مرد یا زن، عمل نیک انجام دهد در حالى که ایمان داشـته باشد پس وی را بى‌تردید (در دنیا) به زندگى پاکیزه‌اى زنده خواهیم داشت و (در آخرت) پاداششان را در برابر عمل‌هاى بسـیار خوبشان خواهیم داد. پرسیده شد؟ فرمود: منظور، داشتن صفت قناعت اسـت و فرمود کسـى که راضى به روزى الاهى شود هیچوقت برگذشته اندوه نخواهد داشت «کَفَی بِالقَناعَۀِ مُلکاً، و بِحُسنِ الخُلُقِ نَعِیماً، و سُئل عن قوله تعالی: «فَلَنُحْیِیَنَّـهُ حَیـاهً طَیِّبَـهً» فقـال: هِیَ القَنـاعَـهُ»[۴]

اثار و برکات

ثروت فراوان

اگر قلب انسان به آنچه دارد راضی باشد در واقع غنی و ثروتمند است. نیازمند کسی است به داشته‌های فراوانش راضی نبوده و همواره بیش از آن را طلب نماید. بنابراین ریشه غنی و ثروثمندبودن در جان آدمیزاد است نه در ثروت‌های انباشته او. رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «لَيسَ الغِنَى فِي كَثرَةِ العَرضِ وَ إِنَّمَا الغِنَى غَنَاءُ النَّفسِ»[۵]؛ بى‌نيازى به فراوانى ثروت نيست، بى‌نيازى تنها در روحيه بى‌نيازى است. انسان قانع با کنترل و محدودکردن خواسته‌های نفسش به بی‌نیازی می‌رسد و او شادمانی و آسایشی را که حریصان با بزرگترین گنج‌ها به دست نیاورده‌اند با قناعت به دست می‌آورد. به همین دلیل در روایات از قناعت به بزرگ‌ترین ثروت‌ها یاد شده است. رسول گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله فرمود: «القَنَاعَةُ كَنزٌ لَا يَفنَى»[۶]؛ قناعت گنجى است كه فانى نمى‌شود. بنابراین خانواده‌ای قناعت داشته باشد دچار فقر نمی‌شود. بنابراین می‌تواند تعداد افراد خانواده افزایش پیدا کند و به رشد جمعیت کمک کنند.

آرامش و آسایس زندگی

امام على عليه السلام فرمود: «مَن قَنِعَ، لم يَغتَمَّ»[۷] كسى كه قانع باشد، غمگین نمی‌شود. بنا براین انسان قانع همواره در آسایش راحتی زندگی می‌کند. امام على عليه السلام می‌فرمایند: «لا مالَ أذهَبُ بالفاقَةِ مِن الرِّضا بالقُوتِ و مَنِ اقتَصَرَ على بُلغَةِ الكَفافِ، تَعَجَّلَ الراحَةَ و تَبَوَّأ خَفضَ الدَّعَةِ»[۸]؛ هيچ ثروتى فقر زداتر از خشنودى به قُوت، نيست و هر كه به كفافِ زندگى بسنده كند، به زودى به آسايش دست يابد و زندگى آسوده و مرفّهى به دست آورد. ایشان نیز به فرزند بزرگوارشان امام حسين عليه السلام می‌فرمایند: «القُنوعُ، راحَةُ الأبدانِ.»[۹] ؛قناعت، مايه آسايش تن است. در خانواده‌ای که آرامش و آسایش باشد فرزندارشدن برای آن خانواده‌ بسیار راحت‌تر است و همه اعضای خانواده‌ با این صفت قناعت در آرامش هستند. بنابراین این صفت به افزایش جمعیت کمک شایانی می‌تواند بکند.

تعادل در کارو زندگی

زیاده‌روی در کسب و کار، زندگی انسان را از تعادل خارج کرده و فرصت استفاده از زندگی را از انسان می‌گیرد. قناعت موجب می‌شود انسان در کسب و کارش متعادل شود و فرصت کافی برای عبادت و کسب فضایل انسانی و تفریح و استراحت پیدا کند. امام علی(ع) می‌فرمایند: «ثَمرَةُ القَناعَة، الإجمالُ في المُكتَسَبِ و العُزوفُ عنِ الطَّلَبِ»[۱۰] ميوه قناعت، ميانه‌روى در كسب و كار است و خويشتندارى از دست دراز كردن سوى مردم. کسی که در زندگی و کار و کسب خود تعادل و قناعت را پیشه خود کرده دارد و به خاطر ترس از فقر دچار افراط تفریط نمی‌شود. بنابراین چنین فردی به فکر راحت می‌تواند به افرایش جمعیت خانواده‌ کمک کند.

زندگی پاکیزه

از اميرمؤمنان على عليه السلام در مورد (حيات طيّبه) در آيه شريفه: «مَن عَمِلَ صالِحا مِن ذَكَرٍ او انثى وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحيِيَنَّهُ حَيوةً طَيِّبَةً »[۱۱]. سوال شد ایشان فرمودند: «هِيَ القَنَاعَةُ»[۱۲]؛ حيات طيّبه قناعت است. قناعت که همان حیاط طیبه است و در این حیات طیبه می‌تواند فرزندان صالح پرورش پیدا کند. بنابراین افراد قناعت پیشه چون در حیات و زندگی پاک زندگی می‌کنند، با افرایش و رشد اعضا خانواده‌ از این حیاط طیبه بهتر بهرمند می‌شوند.

دوری از فقر

این سخن امام صادق(ع) قوّت قلبی است خانواده‌‌ها و کسانی که از افزایش جمعیت و فرزندآوری می‌ترسند. «ضَمِنتُ لِمَنِ اقتَصَدَ أَن لا یَفتَقِر»[۱۳]؛ من برای آن کس که اقتصاد ورزد، ضمانت می‌کنم که فقیر نشود. (من تضمین می‌کنم که هر کس در امور اقتصادی‌اش اعتدال و قناعت را پیشه کند، فقیر نمی‌شود).

اگر در زندگی انسان قناعت نباشد، هیچ ثروتی کفایت هزینه‌های زندگی را نمی‌کند، چون خرج و بَرج، حدّ و مرزی ندارد و هر ثروتی پایان‌پذیر است؛ حتی گنج‌های قارون نیز اندازه‌ای دارد. به علاوه، آن خشنودی و کفافی که در تعریف قناعت بیان شد، با ولخرجی و بی‌حساب و کتابی، سازگاری ندارد. قناعت در محیط خانوادگی به این است که به داشته‌های خود در زندگی مشترک، راضی و سپاسگزار خداوند باشیم. اگر بخواهیم هر روز زندگی خود را با دیگران مقایسه کنیم و آرزو هوس دیگران را در ذهن و دل خود بپرورانیم، همیشه در حسرتیم. اگر به داشته‌های خود قانع نباشیم، هر روز دنبال تنوع می‌گردیم و از آنجا که تنوع‌‌طلبی حدّی ندارد، موجب رسوایی خواهد شد.

پیامبر می‌فرماید: «إِذا اَرادَ اللهُ بِأَهلِ بَیتٍ خُیراً رَزَقَهُمُ الرِّفقُ فِی المَعیشَهِ»[۱۴]؛ اگر خدا برای خانواده‌ای خیر بخواهد، مدارای در معیشت را نصیبشان می‌کند. در روزگار ما، بسیاری از مردمان، از زندگی‌شان ناخشنودند، زیرا قانع نیستند. درست است که مشکلات اقتصادی وجود دارد، امّا قناعت و خـویشتن‌داری، بسیـار کارساز و آرامـش‌بخش است. البته تلاش برای بهبود اقتصادی زندگی، پسندیده، است؛ امّا آیا ما از داشته‌های خویش بیشتر خشنودیم یا از نداشته‌هایمان بیشتر ناخشنود و گله‌مند؟ اگر تدبیر در معیشت خانواده‌ به شکل صحیح صورت گیرد، هر چیز به اندازه خود مورد استفاده قرار گیرد و همگان خود را ملزم به اجرای منشورات اسلامی کنند و در همه امور با میانه‌روی رفتار نمایند، خانواده‌ با آرامش مسیر خود را طی می‌کند؛ چنان‌که همسران به‌خصوص در اوایل زندگی، باید بنای اقتصادی خانواده‌ را بر هزینه کردن به شیوه‌ای معتدل بگذارند و این امر با همکاری و هماهنگی زوجین امکان‌پذیر است.

نتیجه‌گیری

بنابراین انسان قناعت‌پیشه، دنیاگرا نیست. انسان‌های دنیاگرا بر اثر دل‌مشغولی‌های پایان‌ناپذیر، دچار بیماری‌های روانی می‌شوند و ذهن فردی که همواره مشغول مطلب خاصی از جمله دنیا باشد، گرفتار اضطراب و افسردگی می‌گردد و از بقیه زندگی باز می‌ماند. اگر کسی در زندگی خود قناعت داشته باشد هم زندگی عزتمند و هم در کسب کار خود متعادل می‌شود و هم دارای سرمایه بی‌پایان است و همچنین با داشتند فرزندان و همسر که قناعت پیشه هستند در زندگی سختی نمی‌بیند و از زندگی خود ولو با فرزندان بسیار شادمان است. زیرا با داشتند ثروتی چون قناعت آرامش و آسایش دارد. چون امام صادق برای چنین زندگی ضمانت کرده که نیازمند نشود و در غنی به سر ببرد. اما اگر کسی قناعت نداشته باشد و به داشته‌های خود راضی نباشد زندگی او از حالت تعادل خارج می‌شود و هر چه تلاش می‌کند احساس فقر و کمبود می‌کند و چنین انسانی اگر تمام گنج‌های دنیا را هم داشته باشد باز می‌گوید نمی‌توان زندگی و فرزند را اداره کرد و از فقر می‌ترسد.

پانویس

  1. 1. مفردات، ص 685.
  2. 2. مجمع البحرین، ج 5، ص 113.
  3. 3. سوره نحل، آیه 97.
  4. 4. نهج البلاغه، ص 509، حکمت 229.
  5. 5. کنزالفوائد، ج 2، ص 193.
  6. 6. ارشاد القلوب، ج 1، ص 113.
  7. 7. غرر الحکم، ص 579.
  8. 8. تحف العقول، ص 90.
  9. 9. ارشاد القلوب، ج 1، ص 191.
  10. 10. غرر الحکم، ص 328.
  11. 11. سوره نحل، آیه 97.
  12. 12. نهج البلاغه، ص 509، حکمت 229.
  13. 13. الکافی، ج 4، ص 53.
  14. 14. الکافی، ج 5، ص 88.

منابع

قرآن کریم.

مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، حسين بن محمد، تحقيق: صفوان عدنان داودی، دارالعلم، الدار الشاميه، دمشق، بيروت،  1412 قمری، چاپ اول.

مجمع البحرين‏، طريحى، فخر الدين بن محمد، محقق / مصحح: حسينى اشكورى، احمد، مرتضوي‏، تهران‏، 1375 شمسی، چاپ سوم‏،ج 3.

نهج البلاغة، شريف الرضى، محمد بن حسين‏، محقق / مصحح: صبحي صالح، هجرت‏، قم‏، ‏1414 قمری، چاپ اول.

كنز الفوائد، كراجكى، محمد بن على‏، محقق / مصحح: نعمة، عبد الله‏، دار الذخائر، قم‏، 1410 قمری، ‏چاپ اول‏، ج 2.

إرشاد القلوب إلى الصواب، ديلمى، حسن بن محمد، شريف الرضي‏، قم‏، 1412 قمری‏، چاپ اول‏، ج 1.

غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق / مصحح: رجائى، سيد مهدى‏، دار الكتاب الإسلامي، قم، ‏1410 قمری‏، چاپ دوم‏.

تحف العقول‏، ابن شعبه حرانى، حسن بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، جامعه مدرسين‏، قم‏، 1404 قمری / 1363 شمسی، چاپ دوم‏.

الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، آخوندى، محمد، دار الكتب الإسلاميه، تهران، ‏1407 قمری، چاپ چهارم، ج 4 و 5.