راه‌کارهای مقابله با دیدگاه غرب نسبت به زن در اندیشه آیت‌الله خامنه‌ای

از ویکی‌جنسیت


راهکار مقابله با دیدگاه غرب

طرح گفتمان زن حقیقی به صورت تهاجمی

در شرایط کنونی که تمام ارزش‌ها میان اکثر ملت‌ها دچار تغیّر و دگرگونی شده است؛ آنچه ضرورت دارد تنها دفاع از کیان فرهنگ و ارزش‌های اسلامی نیست بلکه برای نجات بشریت باید تمدن اسلامی را تشکیل،‌ توسعه و به صورت تهاجمی ترویج نمود: .«ﮔﻔﺘﻤﺎن اﺳﻼم زن ﺣﻘﻴﻘﻰ اﺳﺖ؛ اﻳﻦ ﮔﻔﺘﻤﺎن را همان‌طور ﻛﻪ اﺷﺎره ﻛﺮدم، ﺑﺎﻳﺴﺘﻰ ﻣﺎ به‌صورت ﺗﻬﺎﺟﻤﻰ ﻣﻄﺮح ﻛﻨﻴﻢ. ﻣﻄﻠﻘﺎً در ﻣﻮﺿﻊ دﻓﺎﻋﻰ ﻗﺮار ﻧﮕﻴﺮﻳﺪ. ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺑﻌﻀﻰ از خانم‌ها ﻛﻪ آن‌کسانی ﻛﻪ دﻧﺒﺎل مثلاً ﻛﻨﻮاﻧﺴﻴﻮن زﻧﺎن ﻳﺎ ﻣﺆﺳﺴﺎت واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺗﻬﺪﻳﺪ می‌کنند ﻛﻪ اﮔﺮ ﭼﻨﻴﻦ ﻛﻨﻴﺪ، اﮔﺮ ﭼﻨﺎن ﻛﻨﻴﺪ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻋﻠﻴﻪ ﺷﻤﺎ ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ ﺻﺎدر ﻛﻨﻴﻢ! ﺧﺐ ﺑﻪ َدرک ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ ﺻﺎدر ﻛﻨﻨﺪ. ﮔﻔﺘﻤﺎن اﺳﻼﻣﻰ در ﻣﻮرد زن را ﺑﺎﻳﺴﺖ باروحیه‌ی تهاجم، ﻃﻠﺒﻜﺎراﻧﻪ ﻣﻄﺮح ﻛﺮد. اﮔﺮ آن‌ها ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﭼﺮا ﺑﻪ زن ﺑﺮای اﻳﻨﻜﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ بی‌حجاب ﺑﮕﺮدد آزادی نمی‌دهید، ﺑﺎﻳﺪ ﮔﻔﺖ ﺷﻤﺎ ﭼﺮا اﻳﻦ آزادی ﻣﻀﺮ و وحشتناک را می‌دهید، ﺑﻪ آن ﺷﻜﻠﻰ ﻛﻪ اﻣﺮوز در ﻏﺮب وﺟﻮد دارد. آنچه اﻣﺮوز در ﻏﺮب در زمینه‌ی بی‌حفاظی و بی‌حجابی زن دارد دﻧﺒﺎل می‌شود، واﻗﻌﺎً ﮔﺎﻫﻰ اوﻗﺎت ﺗﺼﻮرش اﻧﺴﺎن را دﭼﺎر وحشت می‌کند ﻛﻪ ﭼﻜﺎر می‌خواهند ﺑﻜﻨﻨﺪ، ﻛﺠﺎ دارﻧﺪ می‌روند؟ ﻛﻪ ﻻﺑﺪ ﺷﻤﺎﻫﺎ ﺧﺒﺮﻫﺎﻳﺘﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﻣﻦ اﺳﺖ، وﻟﻰ ﻣﻦ ﻫﻢ اطلاعات زﻳﺎدی دارم در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﻛﻪ چه‌کارهایی دارد اﻧﺠﺎم می‌گیرد؛ در ﺳﻄﻮح ﻣﺨﺘﻠﻒ: از ﺳﻄﻮح ﺑﺎﻻ، ﺗﺎ ﺳﻄﻮح ﻛﺎر و ﻣﻌﻴﺸﺖ ﻣﺘﻌﺎرف زﻧﺪﮔﻰ و ﺷﻐﻞ و اﻳﻦ حرف‌ها. ﺧﺼﻮﺻﻴﺎت زن در اﻳﻦ ﮔﻔﺘﻤﺎن ﮔﻔﺘﻪ ﺷﻮد؛ ﻛﺮاﻣﺖ زن، عزت زن، ﻇﺮاﻓﺖ زن، نه‌فقط ﻇﺮاﻓﺖ ﺟﺴﻤﻰ ﺑﻠﻜﻪ ﻇﺮاﻓﺖ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﻓﻜﺮی و ﻋﺼﺒﻰ و ﻇﺮاﻓﺖ ﻛﺎرﻛﺮدی ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻜﻨﺪ.»[۱]

به چالش کشیدن غرب از لحاظ نظری و عملی

به چالش کشیدن دنیای غرب ازلحاظ نظری و عملی یکی از مهم‌ترین اقداماتی‌است که برای مقابله با وضعیت موجود؛‌ باید صورت پذیرد. به عبارت دیگر غرب باید از موضع کنش‌گر فعال الگوساز و الگوبخش به جایگاه پاسخ‌گویی تنزل یابد تا غرض حاصل شود:«اﻣﺮوز ﺟﻬﺎن ﻏﺮب اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻧﻈﺮی و ﻋﻤﻠﻰ در اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﺑﻪ ﭼﺎﻟﺶ ﻛﺸﻴﺪه ﺷﻮد و در ﺑﺮاﺑﺮ اﻓﻜﺎر ﻋﻤﻮﻣﻰ ﺟﻬﺎن ﭘﺎﺳﺨﮕﻮ ﺑﺎﺷﺪ. ﺟﻬﺎن ﻏﺮب ﺑﺎﻳﺪ درﺑﺎره‌ی ﻛﺸﺘﺎر ﻛﻮدﻛﺎن ﺧﺮدﺳﺎل در ﻓﻠﺴﻄﻴﻦ، درﺑﺎره‌ی ﺣﻘﻮق زن و ﺣﻔﻆ ﻛﺮاﻣﺖ او، درﺑﺎره‌ی ﺣﻖّ ملت‌ها در ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺧﻮد، درﺑﺎره‌ی ﺣﻖّ ملت‌ها در بهره‌گیری از ثروت‌های ﺧﻮد و ﺣﺘّﻰ درﺑﺎره‌ی آزادی ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﺧﻮد ﭘﺎﺳﺨﮕﻮ ﺑﺎﺷﺪ. آﻳﺎ ﻣﻤﻨﻮﻋﻴﺖ ﺣﺠﺎب در ﺑﺮﺧﻰ ﻛﺸﻮرﻫﺎی اروﭘﺎﻳﻰ نشانه‌ی دروغ ﺑﻮدن اﻋﺘﻘﺎد ﺑﻪ آزادی ﻧﻴﺴﺖ؟»[۲]

طرح دیدگاه اسلامی مبتنی بر عقل و خرد

یکی از راه‌های مقابله با افکار، نظریات و مبانی منحرف غرب، طرح دیدگاه اسلام است. دیدگاهی که عاری از هیجانات است و مبتنی بر عقل و خرد. آنچه از این دیدگاه- بر خلاف دیدگاه غربی- حاصل می‌شود امنیت و دست‌یابی به آرامش است: «در مسئله زن نباید احساسی و عمل کرد. مشکل غرب احساسی عمل کردن و جهت رفع ظلم و تحقیر زﻧﺎن و تلاش برای جلب رضایت سرمای دران و کمپانی‌های یهودی بود. در حالی راه مقابله با غرب کاربر اساس عقل و منطق و خرد اسلامی است. در ﻛﺸﻮرﻫﺎی ﻏﺮﺑﻰ و ازجمله اﻣﺮﻳﻜﺎ ﻛﻪ دم از ﺗﺴﺎوی ﺣﻘﻮق زن و ﻣﺮد می‌زنند آﻣﺎر وﺣﺸﺘﻨﺎﻛﻰ از اﻋﻤﺎل ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻋﻠﻴﻪ زﻧﺎن و سوءاستفاده از زن در محیط‌های ﻣﺨﺘﻠﻒ وﺟﻮد دارد؛ ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺑﺎ آنچه در ﻏﺮب اﻧﺪﻳﺸﻴﺪه ﺷﺪه اﺳﺖ، ﻣﺸﻜﻞ زن ﻗﺎﺑﻞ ﻋﻼج ﻧﻴﺴﺖ و ﺑﺎ ﺑﺮداﺷﺘﻦ ﺣﺠﺎب از ﺳر زن و اﺟﺘﻨﺎب‌ﻛﺮدن از ﻗﻴﻮد ﺷﺮﻋﻰ، ﻣﺸﻜﻞ زن ﺑﺪﺗﺮ می‌شود، ما در ﻣﻘﺎﺑﻞ آن، ﺗﻼش اﺳﻼم ﺑﺮ اﻳﺠﺎد ﻣﺤﻴﻄﻰ ﺳﺎﻟﻢ و ﻣﺒﺘﻨﻰ ﺑﺮ ﻋﻘﻞ و ﺧﺮد اﺳﺖ ﻛﻪ در آن دﺳﺖ ﺗﻄﺎول ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺿﻌﻴﻒ دراز ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺷﺪ.»[۳]

مطالبه گری

زمانی می‌توان بر تلاش گسترده و همه‌جانبه‌ی غرب غالب شد که نوع نگاه و عملکردش نسبت به زن و خانواده را مورد چالش و انتقاد قرار داد: «ﻧﻈﺎم اﺳﻼﻣﻰ در ﺑﺮﺧﻮرد ﺑﺎ مسئله‌ی زن از دﻧﻴﺎ ﺟﻠﻮ اﺳﺖ، دﻧﻴﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺟﻮاب ﺑﺪﻫﺪ ﺑﻪ انسان‌های اﻫﻞ اﻧﺪﻳﺸﻪ و ﻣﻐﺰﻫﺎی فعال و ﻓﻬﻴﻢ ﻛﻪ ﭼﺮا ﺑﻪ ﻧﻴﻤﻰ از ﻣﻮﺟﻮد ﺑﺸﺮی ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻳﻚ شیئی ﻛﻪ از آن ﺑﺎﻳﺪ ﺗﻤﺘّﻊ ﺑﺮده ﺷﻮد ﻧﮕﺎه می‌کنند و ﻓﻀﺎی شهوت‌آلود ﺑﻪ وﺟﻮد می‌آورند، همه‌ی محیط‌ها را بدین‌وسیله از ﻣﻌﻨﻮﻳﺖ و ﺳﻼﻣﺖ می‌اندازند، آن‌ها ﺑﺎﻳﺪ ﺟﻮاب ﺑﺪﻫﻨﺪ. ﻏﺮب ﺑﺎﻳﺪ ﺟﻮاب ﺑﺪﻫﺪ ﻛﻪ ﭼﺮا برخلاف ﻃﺒﻴﻌﺖ اﻧﺴﺎﻧﻰ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺑﺮﻫﻨﮕﻰ ﭘﻴﺶ رﻓﺘﻪ اﺳﺖ، ﺟﻮاﻣﻊ را این‌جور ﻣﺘﻼﺷﻰ ﻛﺮده اﺳﺖ. خانوادهها را از ﺑﻴﻦ ﺑﺮده اﺳﺖ، برخلاف ﻓﻄﺮت اﻧﺴﺎﻧﻰ ﻋﻤﻞ ﻛرده است.»[۴] مطالبه‌گری از فرهنگ و تمدنی که در توهم برتری به سر می‌برد ممکن نخواهد بود مگر آن‌که موضع طلبکارانه در مقابلش داشته باشیم:‌ «ﻣﺎ از دﻧﻴﺎ ﻃﻠﺒﻜﺎرﻳﻢ. دﻧﻴﺎ ﻛﻪ ﻋﺮض می‌کنم، ﻳﻌﻨﻰ دﻧﻴﺎی ﻏﺮب. ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻛﻪ ﺑﻪ دﻧﻴﺎ ﺧﻄﺎب می‌کنیم و ﻣﻴﮕﻮﻳﻴﻢ: ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺑﺸﺮﻳﺖ ﻋﻤﻮﻣﺎً و ﺑﻪ زن ﺧﺼﻮﺻﺎًﺧﻴﺎﻧﺖ ﻛﺮده‌ای ﺑﺎ ﻛﺸﺎﻧﺪن زن و ﻣﺮد ﺑﻪ وادی اﺑﺘﻼﺋﺎت ﺟﻨﺴﻰ و ﺑﺮاﻓﺮوﺧﺘﻦ و داﻣﻦ زدن ﺑﻪ آﺗﺶ زیاده‌روی‌های ﺟﻨﺴﻰِ بی‌قانون و بی‌نظم در ﺟﺎﻣﻌﻪ، با آوردن زن ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﻣﺘﺒﺮج ﺑﻪ وسط میدان.»[۵]

قرار نگرفتن در موضع تدافعی

شناخت سهم تمدن غرب در موقعیت و کسب موفقیت‌های زﻧﺎن، روشنگر ماهیت عملکرد غرب خواهد بود. به‌گونه‌ای که با مقایسه‌ی آنچه ماحصل تلاش خود زﻧﺎن بوده است با آنچه سیستم و ساختار فرهنگ غربی برای آنان به ارمغان آورده است می‌توان قضاوت منصفانه‌ای در این رابطه ارائه داد: «غربی‌ها درﺑﺎره‌ی ﺟﻨﺲ زن ﺑﺎﻳﺪ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮ ﺑﺎﺷﻨﺪ، آن‌ها ﺑﻪ زن ﺧﻴﺎﻧﺖ ﻛﺮدﻧﺪ، ﺗﻤﺪّن ﻏﺮﺑﻰ ﺑﻪ زن ﻫﻴﭻ ﻧﺪاده اﺳﺖ. اﮔﺮ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﻋﻠﻤﻰ و ﺳﻴﺎﺳﻰ و ﻓﻜﺮی دﻳﺪه می‌شود، ﻣﺎل ﺧﻮد زنهاست. ﻫﺮ ﺟﺎ این‌جور ﭼﻴﺰﻫﺎ ﭘﻴﺶ می‌آید، در اﻳﺮان اﺳﻼﻣﻰ و در ﻛﺸﻮرﻫﺎی دﻳﮕﺮ ﻫﻢ پیش‌آمده اﺳﺖ. ﻣﺎل ﺧﻮد زنهاست. آنچه غربی‌ها ﺑﻪ آن داﻣﻦ زدﻧﺪ و ﺗﻤﺪّن ﻏﺮﺑﻰ پایه‌گذار اﻳﻦ ﺧﺸﺖ ﻛﺞ و بنای کج ﺑﻮد، بی‌بندوباری و اﺑﺘﺬال زﻧﺎﻧﻪ اﺳﺖ. زن را ﺑﻪ اﺑﺘﺬال ﻛﺸﺎﻧﺪه‌اﻧﺪ. داخل خانواده او را ﻫﻢ اﺻﻼح ﻧﻜﺮده‌اﻧﺪ. ﻣﻜﺮر در ﻣﻄﺒﻮﻋﺎت آمریکایی و اروپایی میزان ﺑﺎﻻی زن آزاری‌ها و شکنجه‌ها و بی‌مهری‌ها منتشرشده اﺳﺖ. ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻏﺮﺑﻰ در ﻣﻮرد زن و بی‌بندوباری و ﺑﻪ اﺑﺘﺬال ﻛﺸﺎﻧﺪن زﻧﺎن آن ﻣﻨﺎﻃﻖ موجب شده اﺳﺖ ﻛﻪ خانواده ﺳﺴﺖ ﺷﻮد. ﺑﻨﻴﺎن خانواده ﻣﺘﺰﻟﺰل ﺷﻮد، زن و ﻣﺮد در داخل خانواده ﺧﻴﺎﻧﺖ ﺑﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺑﺮاﻳﺸﺎن ﺧﻴﻠﻰ ﻣﻬﻢ ﺷﻤﺮده ﻧﺸﻮد، اﻳﻦ گناه نیست؟ ﺑﺎ اﻳﻦ ﻓﺮﻫﻨﮓ از ﻫﻤﻪ دﻧﻴﺎ ﻫﻢ ﻃﻠﺒﻜﺎرﻧﺪ. درحالی‌که ﺑﺎﻳﺪ بدهکار باشند! ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻏﺮﺑﻰ در ﻣﻮرد زﻧﺎن ﻧﺒﺎﻳﺪ در ﻣﻮﺿﻊ ﻣﺪاﻓﻊ ﻗﺮار ﺑﮕﻴﺮد، باید از ﺧﻮدش دﻓﺎع ﻛﻨﺪ. ﺑﺎﻳﺪ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺑﺪﻫﺪ، اما ﻏﻠﺒﻪ و سلطه‌ی سرمایه‌داری رسانه‌های ﻣﺴﺘﻜﺒﺮ ﺟﺒﺎر ﻏﺮﺑﻰ ﻗﻀﻴﻪ را ﺑﺮﻋﻜﺲ می‌کنند. آن‌ها می‌شوند ﻃﻠﺒﻜﺎر، آن‌ها می‌شوند ﻣﺪاﻓﻊ ﺣﻘﻮق زن ﺑﻪ ﻗﻮل ﺧﻮدﺷﺎن درحالی‌که ﭼﻨﻴﻦ ﭼﻴﺰی ﻧﻴﺴﺖ. اﻟﺒﺘّﻪ در ﺑﻴﻦ غربی‌ها ﻫﻢ مسلماً ﻣﺘﻔﻜﺮاﻧﻰ، فلاسفه‌ای، انسان‌های ﺻﺎدق و ﺻﺎﻟﺤﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺻﺎدﻗﺎﻧﻪ ﻓﻜﺮ می‌کنند و ﺣﺮف می‌زنند. آﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻣﻴﮕﻮﻳﻢ، ﮔﺮاﻳﺶ ﻋﻤﻮﻣﻰ ﻓﺮﻫﻨﮓ و ﺗﻤﺪّن ﻏﺮﺑﻰ ﺑﻪ زﻳﺎن زن و ﻋﻠﻴﻪ اوﺳﺖ.»[۶]

طرح مساله خانواده

نقطه‌ای که می‌توان جهت حمله به دستاور‌دهای مبتذل غرب در نظر گرفت، موضوع خانواده است. موضعی که غرب در پایین‌ترین میزان موفقیت در آن قرار دارد و هیچ‌دفاعی نمی‌تواند در برابر آن داشته باشد: «ﻏﺮب رﻧﺪاﻧﻪ از زﻳﺮ ﺑﺎر ﻃﺮح مسئله‌ی خانواده در می‌رود. ﺗﻮی همه‌ی بحث‌هایی ﻛﻪ این‌ها می‌کنند، ﺑﺤﺚ زن هست، اما اﺻﻼً ﺑﺤﺚ خانواده ﻧﻴﺴﺖ. خانواده، نقطه‌ی ﺿﻌﻒ ﻏﺮب اﺳﺖ. مسئله‌ی زن را ﻣﻄﺮح می‌کنند، اما اﺻﻼً اﺳﻢ خانواده را نمی‌آورند؛ بااینکه زن از خانواده ﺟﺪا ﻧﻴﺴﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ رﺳﻴﺪن ﺑﻪ اﻳﻦ مسئله، ﻻزم اﺳﺖ.» [۷]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. زﻧﺎن ﻓﺮﻫﻴﺨﺘﻪ و ﺣﻮزوی 92/02/21
  2. پیام به ﻛﻨﮕﺮه‌ى ﻋﻈﻴﻢ ﺣﺞ 82/11/08
  3. زﻧﺎن مسئول، ﻣﺘﺨﺼﺺ و ﻫﻨﺮﻣﻨﺪ 74/08/02
  4. زﻧﺎن طلبه و فرهنگی در مصلای قم 74/09/16
  5. زﻧﺎن ﻧﺨﺒﻪ 86/04/13
  6. دیدار عمومی بانوان 79/06/30
  7. ﺳﻮﻣﻴﻦ ﻧﺸﺴﺖ اندیشه‌های راﻫﺒﺮدى ﺑﺎ ﻣﻮﺿﻮع زن و خانواده 90/10/14

منابع

  • KHMENEI.IR
  • بانکی پور فرد، محمد حسین، مجموعه 5 جلدی نقش و رسالت زن، در بیانات رهبر معظّم انقلاب اسلامی،انتشارات انقلاب اسلامی،1391
  • حسینی خامنه‌ای، سید علی،آزادی از دیدگاه اسلام و غرب، اندیشه حوزه، شماره 14، سال 77
  • سخایی، مژگان، فمینیسم؛ شکست افسانه آزادی زنان، جلد 2، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، 1388