سبک زنانه

از ویکی‌جنسیت

نگرهش‌های مختلفی در رابطه با خصوصیات زبانی آثار ادبی زنان وجود دارد. مقاله حاضر، به ضرورت تحلیل سبکی آثار داستانی زنان به عنوان روش بر‌گزیده در تحلیل خصوصیات زبانی، ادبی و اندیشگانی تأکید دارد. در ادامه، به بررسی و تحلیل برجسته‌ترین آثار رویا پیرزاد، با رهیافت سبک شناسی فمینیستی پرداخته شده است. طبق یافته‌های تحقیق، از نخستین اثر نویسنده یعنی مجموعه داستان مثل همه عصر‌ها تا زمان عادت می‌کنیم، در سطوح مختلف متن (واژگان، جملات و سطح گفتمان) نگرش زنان نمود یافته است. مسیر تحول اندیشه که منجر به تحول زبان می‌شود، در آثار پیرزاد این‌گونه است: در مجموعه داستان‌های مانند همه عصر‌ها، طعم گس خرمالو و یک روز ماندن به عید، زنان اسیر روزمرگی بوده و اراده‌ای از خود ندارند؛ در رمان چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم، جایگاه زن مورد سوال قرار می‌گیرد و در زمان عادت می‌کنیم، با تغییر نقش زن به عرصه کنش‌گری و فعالیت اجتماعی، توصیف دگرگونی از هویت زنانه در نقش فاعل بودن ارائه شده است.

سبک زنانه
الگوی جعبه اطلاعات مقالات
نویسندگان نیکوبخت، ناصر ؛ دسپ، سید علی ؛ بزرگ بیگدلی، سعید ؛ منشی زاده، مجتبی
عنوان مقاله روند تکوین سبک زنانه در آثار زویا پیرزاد / تحلیلی بر پایه سبک‌شناسی فمینیستی
نام مجله نقد ادبی
سال چاپ تابستان 1391
شماره مجله 18(‎34 صفحه - از 119 تا 152 )
امتیاز مقاله علمی‌-‌پژوهشی(وزارت علوم)/ISC

چکیده

درباره ویژگی‌های زبانی آثار ادبی زنان دیدگاه‌های گوناگونی وجود دارد. در پژوهش حاضر بر ضرورت تحلیل سبکی آثار داستانی زنان به‌عنوان روشی برگزیده در تحلیل ویژگی‌های زبانی‌، ادبی و اندیشگانی این آثـار تأکید شده است. در ادامه، برجسته‌ترین وجوه سبکی آثار زویا پیرزاد، با رهیافت سبک‌‌شناسی فمینیستی، بررسی و تحلیل شده است.

یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد از نخستین اثر نویسنده‌ یعنی‌ مجموعه‌داستان مثل همۀ عصرها تا رمان عادت می‌کنیم، در سطوح مختلف متن(واژگان، جملات و سطح گفتمان) دیدگاه زنانه نمود یافته است. سیر تحول اندیشه که به تحول زبان منجر می‌شود‌، در‌ آثار پیرزاد این‌گونه است: در مجموعه ‌داستان‌های مثل هـمه عـصرها، طعم گس خرمالو و یک روز مانده به عید پاک، زنان اسیر روزمرگی‌اند و از خود اراده‌ای ندارند؛ در رمان چراغ‌ها را‌ من‌ خاموش می‌کنم، جایگاه زن مورد پرسش قرار می‌گیرد و در رمان عادت می‌کنیم، با تحول نـقش زن بـه عرصه کنشگری و فعالیت اجتماعی، توصیفی دیگرگون از هویت زنانه در نقش فاعلی‌ ارائه‌ شده‌ است.

واژه‌های کلیدی

سبک‌شناسی فمینیستی‌، سبک‌ زنانه‌، داستان ایرانی، زویا پیرزاد.

گزارش از مقاله

این مقاله با رویکرد توصیفی‌-‌تحلیلی‌ و مبتنی‌ بر نظریه سبک‌شناسی فمینیستی نوشته شده و مسئله اصلی آن، بررسی عناصر سبکی آثار‌ داستانی‌ پیرزاد‌ اسـت. هـم‌چنین، کوشش می‌شود به این پرسش پاسخ داده شود که در آثار این نویسنده‌ چه‌ تـحولی در حـوزه زبـان و محتوا رخ داده است.

رویکردهای متفاوت به ویژگی‌های سـاختاری و زبـانی آثـار زنان

درباره زبان‌ نوشته‌های‌ زنان روایت‌های گوناگونی وجود دارد. منتقدان فمینیسم معتقدند شرایط‌ اجتماعی‌ خالقان آثار در کیفیت و محتوای آثار پدیدآمده مؤثر است. آنان بر این عقیده‌اند‌ که‌ ادبیات همیشه در اختیار مردان بوده‌ و به همین‌ سبب‌، دچار‌ الزامات و ساختاری مردانه اسـت. ادبـیات زنان از‌ آن‌جا که الزامات ادبیات مردانه را رعایت نمی‌کند یا این‌که می‌تواند رعـایت‌ نکند‌، متمایز از ادبیات مردان است و به‌عبارتی‌، این ادبـیات، زنانه اسـت‌.

در این زمینه، نگاه دیگری نیز وجـود دارد که ادبیات زنانه را نه‌تنها در‌ محتوای‌ آن، بلکه در زبان نیز‌ متفاوت‌ با‌ ادبیات‌ مردان می‌داند. برخی زبان‌شناسان‌ به موارد زیر در آثار ادبی زنان اشاره کرده‌اند:

  1. زنان بدون توجه به‌ این که در چه سنی‌ و از‌ چه طبقه اجـتماعی هـستند، در مقایسه با مردان به تلفظ استاندارد گرایش بیشتری دارند.
  2. زنان از کلمات توصیف رنگ بیشتر استفاده می‌کنند.
  3. زنان کلمات رکیک‌ را کمتر به‌کار می‌برند.
  4. زنان از قیدهای تعدیلی بیشتر بهره می‌برند که حـاکی از شـک و نسبیت اسـت تا قطعیت؛ مانند کم‌و‌بیش، به‌نوعی، یک‌جورایی، تا جایی که من می‌دانم و...
  5. زنان از‌ دم‌ سؤالی(پرسش‌های کوتاه پایان جـملات) زیاد استفاده می‌کنند؛ مانند «می‌دانید که؟»، «این‌طور نیست؟» و... .


نویسنده مقاله، سپس به نقد دیـدگاه‌های مـوجود و تأکید بر ضرورت تحلیل‌ سبکی‌ آثار ادبی زنان می‌پردازد و در تحلیل سبک‌شناسی، به انتخاب‌گری‌ در سبک و سبک‌‌شناسی آثار‌ داستانی‌ زنان اشاره می‌کند.

بحث و تحلیل داده‌ها

در این بخش، آثـار زویا پیرزاد، در سه سـطح لغـوی(کاربرد واژه‌ها‌)، نحوی(کاربرد جـملات) و گـفتمان(ویژگی‌های برون‌متنی) در تناظر با عناصر داستانی (روایت و جنبه‌های‌ روایی، پیرنگ، توصیف، شخصیت‌‌پردازی‌، لحن‌، زاویه دید و درون‌مایه) بررسی و تحلیل می‌شود.

گـستره آثار داستانی زویا پیـرزاد با تأکید بر سبک‌شناسی سـاختاری

زویا پیرزاد سه مجموعه‌داستان کوتاه: مثل همه عصرها (1370)، طعم گس خرمالو(1376) و یک روز‌ مانده به عـید پاک (1377) دارد. چـراغ‌ها را من خاموش می‌کنم(1380) و عادت می‌کنیم(1382) نیز دو رمان نویسنده اسـت. در هر یک از این آثار، نویسنده با زبانی ساده و نثری گویا‌، حس‌ زنانه و روایت زندگی زنان را بیان کرده است.

سطح لغوی (کـاربرد واژه ها)

این سطح از تحلیل بر چگونگی انتخاب واژگان تأکید دارد. به‌ عبارت‌ دیگر، در این بخش‌ گزینش‌ انگیزش‌دار (انـتخاب‌گری) مـطرح اسـت و باید به این پرسش پاسخ داد که نویسنده از رهگذر روابط جانشینی به گزینش چـه واژه‌هایی پرداخته است و این واژگان در نمایش منظومه فکری نویسنده چه‌ نقشی‌ دارد. نویسنده در این بخش به موارد ذیر اشاره می‌کند:

  • واژه‌های متعلق به حوزه زنان
  • صورت‌ها و اقـلام واژه‌های عـاطفی
  • تعدّد شخصیت‌های زن
  • بسامد زیاد کاربرد رنگ‌واژه‌ها

بررسی سطح نحوی‌ (کاربرد‌ جمله‌ها)

در این سطح، بر انتخاب‌ الگوی‌ جـمله‌ها، ‌تـأکید‌ است‌. در‌ آثار پیرزاد ویژگی‌هایی در‌ ساختار جمله‌ها دیده می‌شود که مختص گفتار و نوشتار زنان اسـت. تـوصیف و جزئی‌نگری از ویژگی‌های زبانی‌ است‌ که در آثار نویسنده با دقت‌ خاصی‌ به‌کار‌ رفته‌ که‌ اغلب بـا بسامد‌ استفاده‌ از قیدها و مشددها در گزاره‌ها همراه است. این بخش شامل موارد زیر است:

  • جمله‌های توصیفی
  • جمله‌های پرسشی به شکل حدیث نفس
  • استفاده از نشانه‌های فرا زبانی

بررسی سـطح گفتمانی (ویژگی‌های‌ برون‌متنی‌ و دیدگاه‌ها)

این سطح بیان‌گر تجربه متکلم از جهان خارج است. هم‌چنین، این بخش بازتاب دنیای درونی و اندیشه‌های شخصی است‌. در‌ این‌ بخش به نویسنده امکان داده می‌شود به‌عنوان عنصری از فرهنگ‌، تجربه‌های فردی و اجتماعی خود را رمزگذاری کند. در این بخش، زبان بیان‌گر پدیده‌های محیطی نظیر رویدادها، اشیاء، موجودات‌، كنش‌ها‌، كیفیت‌ها‌، حالت‌ها و رابطه‌هاست. در این قسمت به موارد زیر اشاره شده است:

  • چـشم‌انداز و زاویه دید(دیدگاه)
  • شخصیت‌پردازی
  • ویژگی‌های‌ معنایی‌ صحنه‌ و درون‌مایه‌

منبع