زنان و مشارکت سیاسی
مشارکت سیاسی زنان در ایران از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی به شیوههای مختلفی صورت پذیرفته است که نقش قابل توجهی در سیر تحولات تاریخی ایران داشته است. باید توجه داشت که مشارکت سیاسی یا عدم مشارکت سیاسی به عنوان یکی از معیارهای سنجش میزان توسعهیافتگی سیاسی جوامع مطرح بوده است. زنان در ایران بین دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی، با توجه به بسیاری از موانع برخاسته از جامعه، سنت، فرهنگ و...از جایگاه والایی در مشارکت سیاسی برخوردار بودهاند و برای تاثیرگذاری بر سرنوشت سیاسی جامعه خویش به شیوههای گوناگون در جهت ایفای نقش سیاسی اجتماعی پرداختند.
کلید واژه
زنان، مشارکت سیاسی، انقلاب مشروطه، انقلاب اسلامی.
گزارش مقاله
نویسنده معتقد است که زنان به عنوان عضو تکمیل کننده روند مبارزات سیاسی - اجتماعی انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی به اشکال گوناگون مشارکت داشته اند، متاسفانه نقش آنان همواره در حاشیه متن انگاشته شده است. در تحولات تاریخی- سیاسی جامعه ایران از جمله انقلاب مشروطه، جنبش تنباکو، واقعه مسجد گوهرشاد،...و انقلاب اسلامی زنان نقش موثری را ایفا نمودهاند.
مشارکت سیاسی
نویسنده معتقد است که در مورد مشارکت سیاسی تعاریف متعددی بیان شده است. وی مشارکت سیاسی را به لحاظ مفهومی پدیدهای جدید و مختص به دولتهای مدرن میداند. امروزه مشارکت سیاسی، وجه با ارزشی در ذهنها ایجاد کردهاست که حتی مقتدرترین حکومتها نیز ظاهرا نوعی از آن را طلب میکنند تا بر مشروعیت خود بیفزایند. مشارکت سیاسی زنان سبب آزادسازی نیروها و توانهای بالقوه و نهفتهی نیمی از جمعیت جامعه شده و میزان مشارکت و نقش آنان را در توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بالا برده و زمینهساز رشد و توسعه و ثبات و عدالت در جامعه میگردد. مشارکت سیاسی به درک زنان از زندگی اجتماعی کمک کرده است و آنها را به عنوان عناصری موثر در جامعه تبدیل میکند و به آنها ارزش و نگرشها و دادههای جدید میدهد، مشارکت سیاسی زنان به توسعه می انجامد. [۱] اسلام نیز نه تنها زنان را از حضور در اجتماع منع نکرده بلکه حضور آنان را نقش آفرین میداند. با رجوع به تاریخ خواهیم دید که در انقلابهای اجتماعی بزرگی که در جهان روی داده زنان نقش فعالی ایفا نموده اند ولی همیشه نقش آنها در حاشیه بوده است.
پیشینه مشارکت سیاسی زنان در ایران
باید عنوان کرد که تحولات سیاسی و اجتماعی پدیدههای هستند که همواره سیل عظیمی از فعالیتها و مشارکت زنان رادر بر گرفته است. پیشینه مشارکت سیاسی زنان برمیگردد به ورود زنان به صحنه سیاست که از جلوههای مدرنیته و پدیدهای نو ظهور میباشد. در ایران نیز پیشینه واکنش در برابر وضعیت سنتی زنان به اوائل قرن بیستم و به ویژه جنبش مشروطیت باز میگردد. نخستین حرکت ملی در دوره معاصر جنبش خودجوش مردم تهران در دفاع از زنان گرجی مسلمان شده بود که سفیر روس قصد جدا کردن آنها از خانوادیشان را داشت. زنان در جنبش تنباکو به خوبی حاضر شدند به طوری که از این تاریخ، بیداری واقعی زنان آغاز شد. در اواخر حکومت قاجار، حرکتهای اعتراضی زیادی از طرف زنان ایرانی صورت گرفت، مانند تحصنی که در حرم حضرت عبدالعظیم شکل گرفت. [۲]
زنان در انقلاب مشروطیت حضور فعال داشتند و علیه قدرتهای خارجی همراه با روحانیت به مبارزه برخاستند. انقلاب مشروطه دگرگونی بزرگی در سهم زنان در سیاست تودهای فراهم آورد. این پدیده فرصتی برای زنان ایجاد کرد تا مشارکت سیاسی را تجربه کنند و شکلگیری جنبش را برای آنان در ایران، آسانتر ساخت. " شورش نان" نمونه ای از حضور فعال زنان در مراحل اولیه انقلاب مشروطه است. در عصر پهلوی اول مسجد گوهرشاد و سیاست منع حجاب و در عصر پهلوی دوم، انقلاب اسلامی نقطه عطفی در روند مشارکت سیاسی زنان ایران محسوب میشود.در زمان پهلوی دوم مشارکت سیاسی زنان بدلیل ملی شدن صنعت نفت، ورود اندیشهها و ایدئولوژیکهای گوناگون به خط مشی مبارزات، انقلاب سفید و حق رای به زنان و... سیر نزولی یافت.
مشارکت سیاسی زنان
جایگاه زنان در کرسیهای سیاسی
در زمان حکومت مصدق که بیشتر قوانین مشروطه حاکم بود، زنان به طور عمده به عنوان اعضای احزاب ملی یا چپ مشارکت سیاسی داشتند اما بعد ازآن، این فعالیتها کمرنگ شده بود که علت اصلی آن را در نوع سیاستهای حکومت پهلوی به ویژه از سال 1342 به بعد میتوان جستجو کرد. یک سری اصلاحات اساسی در سالهای 1340 تحت عنوان انقلاب سفید انجام شد که یکی از اصول آن اصلاح قانون انتخابات بود و براساس آن به زنان به طور رسمی حق رای داده شد. در دوره پهلوی نمایندگان زن در مجلس بیشتر حضوری نمادین و صوری داشتند و مصدر فعالیت مستقلی در جامعه آن دوره نشدند.
زنان، ادبیات و تشکلهای سیاسی
سرنوشت زن ایرانی بوسیله انقلاب مشروطه دگرگون شد و این باعث شد که زن از زیر سلطه خرافات و موهومات، جهل و نادانی و اسارت بیرون آید و به جامعه راه یابد. از آن پس زنان ارزشهای انسانی و اجتماعی خود را درک کردند.[۳] دهه های 1340 و 1350 نقطه عطفی در تاریخ سیاسی و فکری ایران به شمار میآید در این برهه زمانی نویسندگان زیادی که تعدادی از آنها زن بودند ظهور کردند.[۴]
الف- مشارکت در قالب نظم و نثر بسیاری از زنان از طریق زبان نظم و نثر و وارد شدن به حیطه فرهنگ سعی در تاثیرگذاری بر سیاستگذاریها و بیان چالشها و نابسامانیهای کشور نمودند. در این سالها دیدگاه مدرنیستی و رویکرد فمینیسم بر فعالیت سیاسی زنان سایه افکنده بود.
ب- تشکلها و انجمنهای سیاسی- اجتماعی در دوران انقلاب مشروطه برخی زنان دست به انتشار مجلاتی زدند که روح مبارزهجویی و نوع پرستی را در جامعه نسوان زنده کردند.
پیکارهای سیاسی زنان
اوج مبارزات زنان ایرانی در دوره ناصری در قیام تنباکو مشاهده میشود. همچنین در آستانه انقلاب مشروطیت هنگام تحصن علما در شاه عبدالعظیم زنان از طریق کمکهای مالی به یاری انقلابیون پرداختند. مهمترین رویدادآن زمان تظاهرات زنان و مردان در مشهد در اعتراض به کشف حجاب در سال 1314 (ه.ش) میباشد.با اتخاذ حجاب، اولین گامهای زنان ایران در ورود به مبارزات انقلابی برداشته شد. و زنان ایرانی نشان دادند که «حجاب مانعی برای زن» نیست.
پانویس
منبع
- نویسندگان: محمد رضا علم، منا حمیدی نسب، سمیره حزباوی؛ فصلنامه علمی پژوهشی زن و فرهنگ/ سال سوم . شماره نهم . پاییز 1390
- لینک پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی
- لینک پرتال جامع علوم انسانی
- لینک نورمگز