زن در جاهلیت

از ویکی‌جنسیت

زن در نگاه جاهلیت ادیان؛ اسلام و فمینیسم موضوعی است که این مقاله به آن پرداخته است. در گذشته جوامع و قبایل از توانمندى‌هاى فطرى زن بی‌خبر بوده و جایگاه و نقش او را در ایجاد یک جامعه سالم و تربیت فرزند و تحکیم مبانى خانواده که با تدبیر خداوند در وجود وی نهادینه شده، را نادیده‌ ‌می‌گرفتند. این باعث شد تا زن همواره در طول تاریخ، مورد داوری‌هاى غلط و ستم‌بار قرارگیرد. همچنین نویسندگان در طول تاریخ پندار و رفتار عرب جاهلى قبل از اسلام را نماد استبداد و ستم نسبت به زن پنداشته، و کمال شخصیت زن را در الگویى می‌دانند که در دنیاى غرب عرضه شده است. با نگاه به متون تاریخى می‌توان دریافت که نه جاهلیت قبل از اسلام، تنها مظهر ظلم و ستم به حقوق زن بوده و نه تمدن امروز غرب، چراغ روشن و نور امید براى جامعه زنان بوده و هست! درزمان پیامبر تغییرات مهمی براى جامعه زنان ایجاد شد، ولى با گذشت زمان، سنت پیامبر در زیر عادات و سنت‌ها و اوهام و خرافات جعل و تحریف، پنهان شد، بار دیگر تعدى و تجاوز به حقوق زن آغاز شد. این نوشتار نگاهى تطبیقى به (باورهاى جاهلیت و شخصیت‌ها و مکتب‌هاى فلسفى و ادیان پیش از اسلام، چون آیین زرتشت، یهود، مسیحیت، فمینیسم و مکتب اسلام نسبت به زن) را دنبال مى‌کند تا بتواند در این مقایسه جایگاه و کارکرد هریک از این دیدگاه‌ها و مکاتب را نشان دهد.

زن در جاهلیت
الگوی جعبه اطلاعات مقالات
نویسندگان مبلغ، سید محمد حسین
عنوان مقاله بررسى تطبیقى زن در نگاه جاهلیت ادیان؛ اسلام و فمینیسم
نام مجله پژوهش‌های قرآنی؛ ویژه‌نامه زن در قرآن
سال چاپ 1380
شماره مجله شماره 27 و 28
امتیاز مقاله علمی- پژوهشی ISC

گزارش مقاله

نویسنده در این مقاله ابتدا به بررسی جایگاه (زن) در فرهنگ عرب جاهلى پرداخته و معتقد است حق حیات بزرگترین حقی بود که در زمان جاهلیت به زن داده می‌شد. ازدواج نیز در زمان جاهلیت به اشکال متفاوت وجود داشت. بعد به بررسی زن در قبایل غیرعربى پرداخته و نشان می‌دهد که آنان نیز در پایمال کردن حقوق زن کمتر از اعراب جاهلی نبودند. در پایان هم به بررسیحقوق زن از منظر قرآن پرداخت. به وضوح می‌توان دید که این قرآن بود که با توجه به همه شرایط زن، حقوق او را در تمامی ابعاد زندگی زنده کرد.

جایگاه (زن) در فرهنگ عرب جاهلى

  • حق حیات و موجودیت: این حق بزرگ‌ترین حقى بود که عرب جاهلى از زن گرفته بود، تولد دختر را به فال بد می‌گرفتند و بیشتر دختران را زنده به گور می‌کردند. دخترکُشى‌هاى عرب جاهلى از دو عامل سرچشمه مى‌گرفت: عامل نخست، فقر و تهى‌دستى بود. عامل دیگر این بود که آنان وجود دختر را ننگ مى‌دانستند.
  • ازدواج در جاهلیت : اهانت دیگرى که در آن روزگار به مقام و حیثیت زن مى‌شد، ازدواج‌هایى بود که با اشکال گوناگون به رسمیت شناخته شده بود. در بین عرب جاهلى در چند همسرى هیچ حدّ و مرزى نبود و ازدواج در انواع مختلف مرسوم بود مانند نکاح ضماء و نکاح شغار.
  • حقوق مالى زن: در دوران جاهلیت به همان دلیل که براى زن کمترین جایگاه انسانى و ارزش قائل نبودند، زن حق مالکیت نداشته و مالک هیچ چیز به حساب نمى‌آمد. منابع دارایى و آسایش مالى زن را مى‌توان در امور زیر خلاصه کرد که در جاهلیت هیچ‌یک به زن تعلق نمى‌گرفت.
  1. کار و دستمزد: در جاهلیت گرچه سخت‌ترین کارها به عهده زنان گذاشته مى‌شد، ولى هیچ کار مزدى را از هیچ کسى دریافت نمى‌کرد.
  2. حق نفقه بر شوهر:که یکى از منابع رفاه و آسایش مالى زن برعهده شوهر است. در دوران جاهلى نه تنها شوهران به زنان نفقه نمى‌دادند که آنان را براى درآمد مالى بیشتر به کارهاى طاقت فرسا مجبور مى‌کردند و حاصل کار و زحمت آنان را بر دارایى خود مى‌افزودند.
  3. مهریه:در جاهلیت به زنان مهرى نیز تعلق نمى گرفت.
  4. ارث: در عصر جاهلیت، زن نه تنها از ارث، بهره‌اى نداشت که خود به سان دیگر (مایملک) متوفى توسط زورمندترین وابسته متوفّى به ارث مى‌رفت.

زن در قبایل غیرعربى

قبایل غیرعربى نیز در پایمال کردن حقوق زن کمتر از اعراب جاهلى نبودند. کشتن، شکنجه، اهانت و تضییع حقوق همه جانبه زنان در همه نقاط دنیا که نور وحى در آن نتابیده و یا دستخوش تحریف شده بود همانند آنچه در عرب جاهلى بود، بلکه حتى دردناک تر از آن هم وجود داشته است.

  1. زن و جوامع متمدن: محرومیت زن تنها به قبایل وحشى خلاصه نمى‌شد، بلکه حتى در تمدن‌هاى بزرگ نیز به وضوح دیده می‌شود.
  2. جایگاه زن در میان زرتشتیان: زرتشتیان ایرانى معاصر، در رابطه با حقوق (زن) آیین‌نامه‌اى گردآورده خود را بر عمل به آن ملزم مى‌دانند که از زاویه‌هاى گوناگون به حقوق زن نگریسته است. بر اساس این آیین نامه، زن در زمینه‌هاى (ازدواج و طلاق) حق رأى و اظهار نظر دارد. سرپرستى خانواده، حق درخواست طلاق در صورت عنین بودن مرد، قانون تک همسرى و حق ملکیت در این آیین‌نامه براى زن در مواردى رعایت شده است.
  3. زن در آیین مسیحیت: آیین مسیحیت در مورد حقوق و جایگاه فردى و اجتماعى زن دیدگاه ثابت و تغییرناپذیرى ارائه نکرده است.
  4. دیدگاه فمینیستى درباره حقوق زن:مبانى فلسفى و حقوقى فمینیسم را سکولاریزم و اومانیزم تشکیل مى‌دهند. اصالت حاکمیت امیال افراد، بى‌نیازى از مبدأ و بى‌اعتقادى به معاد، گریز از دستورات و مقررات دینى که با این اندیشه ناسازگارى دارند زیر بناى این اندیشه را تشکیل مى‌دهند. گرچه بیشتر در گرایش‌هاى فمینیستى از برابرى زن و مرد و تساوى آنان در حقوق انسانى سخن مى‌رود اما در عمل، سمت و سوگیرى یک جانبه در دفاع از زن و زن مدارى مطلبى نیست که بر کسى پوشیده باشد. فمینیسم با توجه به مبانى حقوقى خود، براى زن در همه زمینه‌هاى اجتماعى و فردى آزادى مطلق قائل است.

حقوق زن از منظر قرآن

قرآن کریم با توجه به شرایط طبیعى و ساختار فیزیکى زن، حقوق زن را در ابعاد گوناگون زندگى فردى و اجتماعى زنده کرد.

قرآن کریم بر ازدواج‌هاى ضدّ انسانى که در میان عرب جاهلى، قبایل وحشى، هندیان، یونانیان، ایرانیان و دیگر ملت‌ها به شدت رونق یافته بود مهر بطلان زد و با دو دستور حکیمانه در برابر آن ایستاد:

  1. 1. بازدارندگى از تعدد زوجات و محدود ساختن آن به چهار همسر.
  2. 2. نهى از ازدواج‌هاى نامشروع. قرآن در ضمن محدودساختن تعداد همسران، ازدواج‌هاى نادرست را ممنوع کرده است.
  • قرآن و آفرینش حوّا

در تورات کنونى آفرینش همسر نخستین انسان; یعنى حوّا از دنده چپ آدم عنوان شده و دسته‌اى از روایات اسلامى که در بعضى منابع قرآن پژوهى آمده با مضمون یابه اجمال مى‌توان گفت: قرآن کریم در موارد چندى و با بیان‌هاى همسان و همانند این مطلب را یادآور شد که از همه این موارد چنین استفاده مى‌شود که خداوند نخستین بار آدم را آفرید و در مرتبه دوم از وجود آدم، همسر او را خلق کرد. از شیوه بیان همسان قرآن در همه موارد، دو نکته به روشنى استفاده مى‌شود:

  1. 1. خلقت آدم پیش از آفرینش حوا بوده است.
  2. 2. وجود آدم، ماده و مایه اصلى آفرینش حوّا بوده استشده هم‌خوانى دارند.
  • نظر قرآن در بیرون رانده‌شدن آدم وحوّا از بهشت

قرآن کریم، عصیان و سرکشى آدم و حوّا را در برابر آفریدگار هستى و خوردن آن دو از (شجره منهیه) را تنها به گردن حوّّّا نمى‌افکند، بلکه هر دو آنان را در این امر دخالت مى‌دهد.

  • قرآن و مالکیت زن

قرآن کریم چونان که مرد را مالک مال و ثروت خودش مى‌داند، زنان را نیز داراى حق مالکیت و بهره‌بردارى از دارایى و دستاورد کار و زحمت خود مى‌شناسد.

قرآن کریم معیار برترى انسان‌ها از مرد و زن را در پرتو (تقوا) مى‌داند. بدین سان آن مرد و زنى با یکدیگر مى‌توانند کفو باشند که هر دو در تقوا و فرمان بردارى از خدا همانند باشند.

  • دفاع از حریم زن

قرآن کریم در برابر تهمت زدن به زنان پاکدامن، کیفر سختى تعیین کرده است.

  • برابرى زن و مرد در کیفرها و نکوهشها

قرآن در مجازات‌هایى چون قصاص، دیات و حدود، احکام همسان و همگونى را با مردها براى آنان در نظر گرفته است.

  • پاداش و ثواب زن

قرآن مرد و زن را در مقام عبادت یکسان قرار داده و براى هر دو پاداش برابر وعده کرده است.

  • شگفتی‌هاى نهفته در زن

خداوند بر پایه تدبیر حکیمانه خود، هر یک از زن و مرد را مایه آرامش جنس مخالف قرار داده است. بنابر این وجود زن، مایه آرامش خاطر و سکونت مرد است، نه آنچه در مکتب‌هاى دیگر گفته شده است.

  • پرورش شخصیت زن در مهد قرآن

به دلیل اهتمام بسیارى که قرآن نسبت به مقام والا و ارجمند زن قائل شده است، احکام و دستورات مهم و راه‌گشایى فرا راه او قرار داده تا شخصیت ارزشمند و گوهر لطیف وجود او به عنوان رحمت و رأفت و مایه آرامش و سکون خانواده، براى اجتماع بشرى مناسب شأن وى محفوظ بماند. دستورات قرآنى که به منظور پرورش انسانى شخصیت زن، عنوان شده به دو دسته تقسیم مى‌شود; در بعضى از آن‌ها او مشترک با مرد است; مانند نگاه کردن، و در بعضى تنها او مأمور و مکلف است; مانند آیات حجاب. از نظر نویسنده گریز زنان از تمدن غرب و پناه گرفتن آنان به اسلام، نمایان‌گر این واقعیت است که امروزه براى انسان‌هاى خردورز و آرمان‌خواه از مرد و زن، فمینیزم غرب جلوه و جاذبه اى ندارد.

منبع