زن در خطاب های قرآن
زن در خطاب های قرآنی آیا مورد توجه قرار گرفته است یا خیر؟ برخی معتقدند زن در خطابهای قرآنی مورد توجه قرار نگرفته و قرآن هویتی مذکر دارد، لکن با مشاهده بسیاری از خطابهای قرآنی متوجه میشویم که قرآن جنسیت را در حقیقت انسانی دخیل نمیداند، و با اینکه در برخی آیات با نظر محاورات عام زبان عربی، خطاب با ضمیر مذکر بیان شده، اما ظهور کلام متوجه حقیقت انسانی است.
الگوی جعبه اطلاعات مقالات | |
---|---|
نویسندگان | پارسانیا، حمید |
عنوان مقاله | سیمای زن در خطاب های قرآنی |
نام مجله | مجله بانوان شیعه |
سال چاپ | بهار 1384 |
شماره مجله | 3 صفحات 177 تا 184 |
کلیدواژهها
فمینیسم، جنسیت، خطابات قرآنی، حقیقت انسانی.
گزارش از مقاله
ایـن مقاله در حقیقت، بازنویسی مجدّد بخشی از کتاب زن در آینه جمال و جلال آیهاللّه عبداللّه جوادی آمـلی اسـت کـه اینک با عنوان خطابهای قرآن ارائه میشود.
خطابهای عام قرآن
خطابهای عام قرآن را به سه دسـته مـیتوان تقسیم کرد:
- خطابهایی که با الفاظ «ناس» و یا «انسان» بیان میشوند که اختصاص به صنف خـاصی نـدارند و شامل همه مردان و زنان میشود.
- خطابهایی که در آنها از جمع مذکر سالم و مانند آن استفاده میشود. در این خطابها، اغـلب از اوصـافی یـاد میشود که در خود وصف و موصوف آنها، جنسیت دخالتی ندارد و یا از معنایی خـبر مـیدهند که اختصاصی به صنف خاصی ندارد. استفاده از ضمیر مذکر در این موارد، مطابق عرف گفتوگو و محاوره است و مـعنای عـام را میفهمد.
- خـطابهایی که در آنها به ظـهور و شـمول عرفی ضمایر جمع مذکر نسبت به همه مردان و زنان اکتفا شده و علاوه بر آن، بـه شـمول خطاب نسبت به هر دو گروه زنان و مردان با الفـاظ جـداگانه تـصریح شده و یا آن که هـر یک از دو گروه مردان و زنان به تفصیل بیان گردیدهاند. تصریحات قرآنی در خطابهای نـوع سـوم، اغـلب برای رفع افکار جاهلی قبل از اسلام است که بـین مرد و زن فرق میگذاردند و بسیاری از فضایل را مختص مردان میدانستند و زن را با دیده تحقیر و در حکم وسیلهای برای ارضای شهوت میدیدند.
نمونههایی از آیات با تصریح نفی دخالت جنسیت
- آیه 195 سوره آل عمران:
آیه درباره مهاجران صدر اسلام است و هنگامی نازل شده کـه عـلی بن ابی طالب علیهالسلام همراه تعدادی از بانوان از مکّه به سوی مدینه هجرت نمود. قسمت اول آیه لفظ «عـامل» و ضـمیر «کُم» مطابق عرف محاوره، مذکر است. در پایـان آیه نیز با تأکید لفظی گفته شده است: زن و مرد بودن در مسئله دخالتی ندارد. این تأکید برای دفع آن توهّم جاهلی اسـت کـه پاداش دادن الهی را مـختص مردان میداند.
- آیه 79 سوره نحل:
در ایـن آیـه نیز چهار لفظ «عمل»، «صالح»، «هو» و «مؤمن» مطابق فرهنگ گفتوگو با الفاظ مذکر آمدهاند. خـداوند سبحان در سخن مزبور، برای دفع توهّم مورد نظر بر دخالت نداشتن جنسیت در مـسئله تصریح کرده است.
تـصریحات و تـأکیدات یاد شده نشان میدهند که کاربرد ضمیر مذکر در مواردی از این قبیل، پیام خاصی به دنبال ندارد و در جای دیگر که عبارات بدون تصریح و به تبع زبان محاوره به لفظ مذکر بـیان شده، در مقام اختصاص حکم به مردان نیست؛ مانند:
- آیه 35 سوره احزاب:
در این آیـه با آن که بسیاری از صفات با تفصیل، به مردان و زنان نسبت داده شده اسـت، در پایـان آیـه، با استفاده از ضمیر مذکر «کُم» میفرماید: خداوند برای آنان آمرزش و اجر عظیم قرار داده اسـت. بـا آن که ضمیر مذکر است، مرجع آن مردان و زنان هستند، و این نشان میدهد که استفاده از ضمیر مذکر در ایـن موارد، برای اعم از مرد و زن است و کاربرد آن مطابق زبان گفتوگو است.
- آیه 12 سوره تحریم:
مذکر بودن «قانتین» در این آیه، به این دلیل نیست که خدای تعالی مردان قـانت را بـه عـنوان اصل در نظر گرفته و حضرت مریم علیهاالسلام را به آنان ملحق کرده، بلکه تـنها بـه لحاظ عرف گفتوگو است و مراد از آن تنها مردان قانت نیست و همه را شامل میشود.
- آیه 29 سوره یوسف:
«خاطئین» در این آیـه، بـه صورت جـمع مذکر بـه کار برده شده است. این اسـتعمال تـنها مطابق فرهنگ محاوره است و مراد از آن تنها مردان خطاکار نیست، بلکه همه خـطاکاران اعـم از مرد و زن میباشد. رواج این فرهنگ در گفتوگو و مـحاورات عمومی موجب میشود تـا هـرگاه کلام و عبارتی به صـورت مذکر به کار برده شد تا هنگامی که قرینهای خاص نباشد، از آن کلام مـعنایی عـام فهمیده شود.
نویسنده بیان میکند که لازم به ذکر است که قرآن کریم در آیه 13 سوره حجرات، بـا بـیانی صـریح، جنسیت و نژاد را از مـدار فـضایل و رذایل انسانی خارج مـیگرداند و تـقوای الهی را محور اصلی برای شناخت فضایل و رذایل معرفی میکند.
نتیجهگیری
آن چه در این مقاله آمده بیان این حقیقت است کـه قـرآن عنصر «جنسیت» را در حقیقت انسانی دخیل نمیداند و بسیاری از خطابهای قرآن متوجه حقیقت انسانی است؛ حقیقتی که زن بـودن و یـا مرد بودن مقوّم آن نیست. مقاله این حقیقت را اثبات کرده که حتی در مواردی کـه از نـظر مـحاورات عام زبان عربی، خطابها با ضمیر مذکر بیان شدهاند، بیان قرآن به گونهای اسـت کـه ظـهور کلام را متوجه حقیقت انسان میگرداند و الزامات ادبی مانع از انتقال صریح مفاهیم انسانی آن نـمیشوند.
منبع
- نویسنده: حمید پارسانیا، مجله بانوان شیعه، بهار 1384، شماره سوم، صفحات 177 تا 184.
- لینک پرتال جامع علوم انسانی
- لینک پایگاه اطلاع رسانی حوزه
- لینک ویستا