زن در قرآن
زن در قرآن، به بیان موقعیت حقوقی زن توسط قرآن کریم در جوامع انسانی میپردازد. نقشی که قرآن کریم در بهتر شدن رابطه زنان و مردان در طول تاریخ داشته است بیمانند میباشد. اصلاحات قرآن کریم راجع به حقوق زن و جایگاه حقیقی آن، با استناد به استنباطها و تفاسیر حقوقی انجام شده است. بررسیها حاکی از آن است که: اعتراف به جایگاه حقوقی نامناسب و عدم احترام برای زنان در طول تاریخ، عدم رشد و تکامل و انحراف عقل بشری را نشان میدهد، که قرآن کریم نیز برای بازیابی جایگاه حقوقی زنان در جامعه بشری؛ در دو حوزه اصلی، نقش مهمی ایفا کرده است:
- اول: در خصوص نحوه تکوین وجودی زن به اصلاح انحرافات دیدگاهی بشر اقدام نمود.
- دوم: برای به دست آوردن حقوق و تکالیف زن در بسیاری از حوزهها، اقدام به اعطای شخصیت حقوقی زن دستورانی در نظر گرفت.
مقدمه
فرهنگ انسانی خود محصول عوامل عدیدهای همچون عقاید، آداب ، سنن و تجارب بشری میباشد. دین در اعتلای فرهنگ انسانی نیز از خود آثار غیر قابل انکاری را در طول تاریخ برجای گذارده است. قرآن کریم در جلوه دینی خود هدایت جامعه انسانی را بهنحوی تحت تاثیر خود قرار داده است که تمدن بشری را به شیوهای خاص در طی قرون گذشته متعالی نمود. این مقاله با استناد بر این کتاب الهی ، به شیوهای علمی و پژوهش گونه جایگاه و موقعیت حقوقی و اجتماعی زن را مورد بررسی قرار میدهد . لذا در ابتدا آداب و تجربههای غلط جامعه انسانی در نحوه رفتار با زنان را مورد مذمت قرار میدهد و بعد از آن با فهم صحیح آیات قرآن از راه تفسیر و استنباط حقوقی؛ جلوه قرآنی در خصوص امتیازاتی که خداوند به زنان عطا نموده است را مورد مطالعه قرار داده است.
از جمله مشکلات اجتماعی زن که دین در پی ارائه راه حل برای آنها میباشد در ذیل بصورت استفهام مطرح میشوند:
- نحوهی تعامل متون دینی اسلام با جایگاه زن در مقایسه با جایگاه مرد از لحاظ آفرینش چگونه است و جایگاه زن از این جهت در قرآن کریم چگونه جایگاهی میباشد؟
- آیا در اسلام برای زنان موقعیت اجتماعی، دینی، اقتصادی و حقوقی وجود دارد؟ و آیا این موقعیت زنان در مقابل موقعیت مردان برابری مینماید؟
وضعیت زن در عصر جاهلی از دید قرآن کریم
قرآن در چهار جا به صراحت معترض عصر جاهلی شده است، عقیده باطل، حکم غیرعادلانه، عصبیتگرایی و اظهار زینت زنان برای ظاهرگرایی. همه از ویژگیهای عصر جاهلیت هستند، در این مقاله فقط به شرح رکن چهارم که در مورد زنان و و وضع آنان است پرداخته است. قرآن کریم با آیات عدیدهای در برابر استفاده ابزاری از زنان مبارزه کرده است و شیوهی خاصی در پرورش فکری و اجتماعی آدمی بکار کرفته است که همان روش تفکر و تدبر است.
شخصیت وجودی زن در تناسب تکوینی
قرآن کریم در ابتدا تصورات غلطی که نسبت به زنان و خلقت آنها وجود داشت را اصلاح کرد، از جمله تصورات باطلی که در مورد زن وجود داشت و در تورات آمده این بود که زن از یکی از دندههای مرد به وجود آمده و قرآن کریم با آیاتی مثل آیه [۱] با آن تفکر مقابله کرده است. این آیات اشاره به یکی بودن خلقت زن و مرد میکند و میگوید هیچکدام برتری بر دیگری ندارید. عدم اعتقاد به خلقت واحد زن و مرد باعث انحطاط موقعیت زن از نظر اجتماعی شده است ولی قرآن زن و مرد را در نحوه خلقت یکسان دانسته است و خلقتشان جنبه تکاملی و تناسبی دارد.
شخصیت حقیقی زن در ولایت تشریعی
انسان مؤمن از جهت ایمانی که دارد لازم است اوامر الهی را امتثال کند، اسلام شناسان در این مورد میگویند؛ دین اسلام دارای سه نوع حکم است؛ اصول عقائد، احکام اخلاقی، احکام فقهی. اصول عقائد زیر بنای ایمان است، فضائل اخلاقی و احکام فقهی زیربنای امتثال اومر الهی است. ولایت تشریعی در واقع حوزه احکام اخلاقی و فقهی دین اسلام در دنیاست و در این مقاله وضع زن در ولایت الهی در دو قالب اخلاقی و فقهی بررسی شده است.
مساولت زن و مرد در جهت تحصیل مکارم اخلاقی
قرآن کریم در تحصیل مکارم اخلاقی تفاوتی بین زن و مرد قائل نشده است و حتی برای حفظ زن و مرد از ناهنجاریها دستوراتی به مردان داده است تا فضال اخلاقی در جامعه رواج پیدا کند،آیه [۲] اشاره میکند که ملاک عاقبت بخیری و رسیدن به حیات طیبه ایمان و عمل صالح است و جنسیت در آن نقشی ندارد.
مساوات میان زن و مرد در قانون گذاری قرآنی
قرآن کریم حقوق و تکالیفی را برای هر کدام از زن و مرد تعیین کرده است، که این یکسان بودن قانونگذاری باید در سه حیطه اعطای شخصیت، مؤثر دانستن اراده و تعامل در خانواده بررسی شود.
- در اکثر تمدنها مشاهده شده است که زنان وضع مناسبی نداشتند بهطوری که مردان هم شخصیت و حقوقی برای زن قائل نبودند، در واقع زنان نه صاحب حق و نه صاحب تکلیف بودند.
- یکی از نتایج اعطای شخصیت، اعتراف جامعه به اراده آنهاست، لذا دارنده شخصیت دارای امتیازاتی است که قانونگذار اراده او را مؤثر در تحقق اهداف جامعه اش می داند، اسلام برخلاف سایر ملل برای زن شخصیت قائل شده مثلا در آیاتی [۳]، خدا حق مالکیت برای زن قائل شده است.
- دین اسلام برای خانواده مقررات خاصی وضع کرده است، رابطه زوجیت و احکام فقهی برای حفظ خانواده دارای اهمیت خاصی است.
احکام شرعی فرعی به دو قسم تقسیم میشوند:
- حکم شرعی تکلیفی، که مستقیما به افعال انسان بر میگردد: واجب، مستحب، مکروه، مباح، حرام.
- حکم شرعی وضعی، که به اعمال و رفتار انسان بر نمیگردد،بلکه وضع مشخص و معینی را قانونگذاری میکند.
زوجیت نیز مشمول حکم وضعی است، که در این رابطه احکام تکلیفی دیگری مثل وجوب نفقه،تمکین و...ظاهر میشود.
شبههای مطرح شده با توجه به آیه الرجال قوامون علی النساء[۴] که میگوید اسلام مردگرا است، در حالیکه خانواده مجموعهای متشکل از چند اعضا است که برای ساماندهی نیاز به رهبری دارد و این قاعده بدیهی است که از بدو تاریخ گروههای کوچک و بزرگ چنین رهبری را داشتند که امور را اداره میکرد، کلمه قوامون خود مبالغه بر( قیم) است یعنی کسی که به امور دیگران را نمایندگی میکند. خداوند در این آیه استبداد را قصد نکرده بلکه معنای رعایت و اداره امور خانواده را مورد توجه داشته است.
پایمال نمودن حقوق زنان در طول تاریخ از جمله پسماندهای انحرافات عقل بشری از دیر زمان بوده است که این پدیده خود دارای سابقهای متصل به دوران قبل از تاریخ نزول پیام الهی قرآن کریم میباشد. بر این اساس به عنوان نتیجه به اصلاحاتی که قرآن کریم در باره حقوق و جایگاه زنان به ارمغان آوردند، پرداخته شده است:
- اولا: اصلاح دید منحرف گونه درباره کیفیت خلقت زن و بیان تساوی مرد و زن در عالم تكوین الهی.
- ثانیا: اعطاء «شخصیت» به شکل کامل به زن جهت تحصیل حقوق و تکالیف در جامعه بشری جهت برقراری روابط اجتماعی براساس مساوات در حقوق و تکالیف میان مرد و زن. و این خود به مثابه انقلابی بزرگ بر علیه انحرافات اجتماعی که پیامبر رحمت (ص) بیش از ۱۴۰۰ سال پیش برای آن قیام نمود.
- ثالثا: قرآن کریم اصلاحات خود را شامل دو حوزه خلقت و تشریع درباره زن منظور نمود تا زن در نظام خانوادهای ایده آل پا به پای مرد قلههای موفقیت را بگشاید و با همیاری مرد در جامعه بشری جایگاه حقیقی را پیدا نماید.
کلید واژگان
زنان، حقوق تطبیقی، قرآن کریم.