زن و خانواده در نگاه و سیره اهل بیت
بحث خانواده و زن در دنیای امروز خیلی اهمیت پیدا کرده است. جریان لیبرالیسم و حاکمیت تفکر مادی و فردگرایی و لذتگرایی بر زندگی بشر حوزههای مختلفی را و مخصوصاً حوزه خانواده را تحت تاثیر قرار داده است. امروز نگاه به زندگی عوض شده و ارزشها دگرگون شدهاند و مکاتب یک رقابت جدی در حوزههای مختلف از جمله خانواده دارند پیدا میکنند. ارزشهایی که اسلام مطرح کرده، امروز میبینیم که در رقابت است به طور جدی با آنچه غربیها میگویند. غرب معاصر، دین را به حاشیه رانده و روزگار غربت دین است.
ضرورت و اهمیت
رکن اساسی اجتماع
اولین نکته این است که از نظر اسلام خانواده مهمترین اساس اجتماعی است و رکن اساسی هر جامعه و نقطه آغاز سازندگی در هر کشور به شمار میرود. اگر خانواده درست فهمیده شود و با رویکرد صحیح مدیریت شود و سلوک خانوادگی بر قوانین صحیح استوار شود بهترین زمینه برای کمال فرد و جامعه فراهم میشود.
کانون تربیت فرزندان
خانواده کانون تربیت فرزندان است و کمال زن و مرد در خانه رقم میخورد. خانواده از منظر اسلام خیلی شاءن مهمی دارد و اسلام اهتمام خیلی زیادی به این نهاد بنیادین دارد و امروزه تربیت فرزندان صالح و متعالی در خانواده شکل میگیرد.
ناکارآمدی دیدگاه رقیب
امروزه ما در رقابت سخت با جریان فمنیسم هستیم و ارزشهای اسلامی خودمان را باید بر آنها پافشاری کنیم و خوب یاد بگیریم و خوب بیان کنیم و بتوانیم ناکارآمدی فرهنگ رقیب را بگوییم. در بحث اهمیت ازدواج، برکات ازدواج را بیان کردیم و نیز باید بگوییم که پدر و مادرها مکلف هستند برای فرزندانشان زمینه ازدواج را فراهم کنند پیامبر میفرماید: مِن حَقِّ الوَلَدِ على والِدِهِ ثَلاثَةٌ: يُحَسِّنُ اسمَهُ ، و يُعَلِّمُهُ الكِتابَةَ، و يُزَوِّجُهُ إذا بَلَغَ؛ یکی اینکه نام نیکو بر فرزند بگذارند و به و آموزش دهند سواد را و کتابت را و هنگامی که بالغ شد به او همسر دهند. این یک حق و تکلیفی است بر پدر و مادرها و باید والدین به آن توجه کنند. و نیز فرمودند: مَن بَلَغَ وَلدُهُ النِّكاحَ و عِندَهُ ما يُنكِحُهُ فلَم يُنكِحْهُ ثُمّ أحدَثَ حَدَثا فالإثمُ علَيهِ؛ اگر پدر و مادری زمینه ازدواج برای فرزندشان هست و او را تزویج ندهند و بچه دچار لغزش شد کیفرش بر عهده پدر و مادر است. الان تجملگرایی در جامعه راه پیدا کرده است و ما نمیدانیم چه کسی دارد فرهنگ عمومی جامعه را راهبری میکند و نخبگان کجا هستند و این خسارت بزرگی است که ما به بهانههای مختلف برای فرزندانمان همسر نمیگیریم و هم در اسلام به این مورد ترغیب شده و هم حاکمیت و حاکمان و هم پدر و مادرها باید تلاش کنند. در قرآن آمده است: وَأَنكِحُوا الأَيامىٰ مِنكُم وَالصّالِحينَ مِن عِبادِكُم وَإِمائِكُم ۚإِن يَكونوا فُقَراءَ يُغنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ ۗ وَاللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ (سوره نور آیه ۳۲)؛ مردان و زنان بیهمسر و غلامان و کنیزان را همسر دهید، اگر فقیر باشند خداوند به آنها وسعت میدهد یعنی شما به خدا اعتماد کنید. پیامبر میفرماید: تَزَوَّجوا و زوِّجوا؛ ازدواج کنید و تزویج نمایید و بدانید از خوشبختی مرد مسلمان همین است که به زنی نفقه دهد و چیزی نزد خدا در اسلام بهتر از این نیست که با ازدواج خانهای آباد شود.
حکمت تشکیل خانواده از منظر اسلام
آرامش و سکینه زن و مرد
کی از حکمتهای تاسیس خانواده برای آرامش و سکینه زن و مرد است. در قرآن آمده است: ومِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ.؛ یعنی این از نشانههای عظمت خداوند است که از جنس خودتان همسرانی (لام علت و غایت سر لتسکنوا آمده) برایتان خلق کرد و ازدواج مایع آرامشتان است و این مودت و مهربانی که خداوند بین زوجین قرار میدهد از نشانههای خداوند است و کسی که تفکر کند متوجه این عظمت الهی میشود. در آیه دیگر آمده: هو الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا ۖ . ازدواج باید این برکت را به ارمغان بیاورد و اساساً یکی از حکمتهای تاسیس خانواده از منظر اسلام همین است.
جلوگیری از فساد اخلاقی و اجتماعی
فلسفه دیگر این است که ازدواج مایه جلوگیری از فساد اخلاقی و اجتماعی است. در قرآن آمده است: هن لباس لکم و انتم لباس لهن؛ و یا آمده: وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَيْرٌ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ.
یعنی ازدواج انسانها را صیانت میکند و دینداری افراد را افزایش میدهد. در روایات آمده که پیامبر فرمود: يا مَعشَرَ الشَّبابِ، مَنِ استَطاعَ مِنكُمُ الباءَةَ فَليَتَزَوَّج ؛ فَإِنَّهُ أغَضُّ لِلبَصَرِ، وأحصَنُ لِلفَرجِ. ومَن لَم يَستَطِع فَعَلَيهِ بِالصَّومِ ؛ فَإِنَّهُ لَهُ وِجاءٌ .؛ ای جوانان هر کس میتواند ازدواج کند زیرا ازدواج موجب میشود که چشم انسان از نگاه حرام بسته شود و دامن انسان پاکتر شود و هرکس برایش این امکان نیست که ازدواج کند روزه بگیرد تا شهوتش را کنترل کند. همچنین پیامبر فرمود: مَن رزقه الله امرأة صالحة فقد أعانه الله على شطر دينه، فليتق الله في الشطر الثاني؛ اگر خداوند متعال برای کسی همسر صالحی روزی کند او را بر بخشی از دینش یاری کرده و باید در بخش دیگر از خدا کمک بگیرد و تقوا پیشه کند. در روایت دیگری که معروف هست نیز میفرماید: من تزوّج احرز نصف دینه. پس یکی از حکمتهای ازدواج این است که انسان بتواند در پرتو ازدواج دین خودش را حفظ کند؛ یعنی نگاه، نگاه الهی است به ازدواج. نگاهی است که اولیای خدا به ازدواج دارند.
آیه که فرمود: هن لباس لکم و انتم لباس لهن؛ یعنی این پوششی است برای شما و شما لباس هستید برای آنها. لباس زینت انسان است و لباس عیبهای انسان را میپوشاند و مایه آبرو و عزت انسان است و این در حقیقت لباس تقوا است. پس یکی از حکمتهای ازدواج از منظر اسلام جلوگیری از فساد اخلاقی و اجتماعی است امروز که این مکتب منحط لیبرالیسم به وجود آمده میبینیم که جوامع بشری را به کجا برده و در حوزه خانواده جهان غرب دچار بحران است و و عقلای آنها این را تصریح میکند و به دنبال نجات از این شرایط هستند. اگر کانون خانواده تکریم نشود و پاسداشت نشود جوامع میشوند مثل جوامع غربی که ارزش های دینی را رعایت نمی کنند. پس اگر خانواده و ازدواج جدی گرفته شود جوانان دیندارتر و با تقواتر میشوند و تعالی معنوی و اخلاقی آنها فراهم میشود. در جامعهای که این مسئله مورد توجه قرار نمیگیرد آسیبهای فراوانی وجود دارد.
تالیف قلوب
حکمت بعدی، بحث تالیف قلوب است که خداوند فرمود: وصلت را مایه الفت دلها و پیوستگی نسبی قرارداد. یعنی به واسطه وصلت رشتههای خویشاوندی به هم پیوند میخورد و آن را مایه مهر و محبت قرار میدهد. این پیوندهای خویشاوندی اینقدر قیمتی است و ریشه در خانواده است که وقتی در قبیله یا در یک قوم شکل میگیرد باعث میشود در مشکلات به کمک هم آیند و شادیها را با هم تقسیم کنند. در قدیم موارد بیمه و مستمری بگیری کمتر مطرح بوده و خانواده خیلی در این پیوندهای خویشاوندی نقش داشته است و خانواده میتوانست این خویشاوندان را به هم پیوند دهد. گاهی مشکلاتی که طبیعت بر آنان عارض میکرد و شرایط اجتماعی خاصی پدید میآمد اینها به کمک هم میآمدند. ریشه این پیوندها خانواده است.
در روایت آمده که این ازدواج مایه پیوندهای خانوادگی است. امام رضا علیه السلام فرمود: اگر درباره ازدواج آیه روشن از کتاب خدا و سنتی پیروی شده از پیامبر و اخبار فراوان نبود بیگمان آثار و برکاتی چون نیکی کردن به خویشاوند و نزدیک ساختن افراد دور به یکدیگر و الفت بخشیدن میان دلها و درهم تنیدن عقول و افزودن بر جمعیت و اندوختن فرزند برای رویارویی با سختیهای روزگار و پیشامدهای زمانه که خداوند در ازدواج قرار داده بود خود کافی بود که که خردمند دانا به این کار رغبت کند و انسان درست اندیش به آن بشتابد. یعنی اگر امر الهی نبود که الان داریم برکاتی که این ازدواج دارد که یک بخش همین پیوندهای اجتماعی است و نزدیک شدن دلها به هم و پیوند خوردن قبایل به یکدیگر، اگر آن دستور الهی هم نبود کافی بود که بشر به تأسیس و تشکیل خانواده روی بیاورد و این از برکات ازدواج است. پس یکی از حکمتهای تشکیل خانواده همین تالیف قلوب است و پیوندهای اجتماعی و قبیلگی می باشد.
گسترش کلمه الله
حکمت چهارم این است که این ازدواجها مایه گسترش کلمه الله است. طبعاً این در بین مسلمین و جوامع اسلامی است یعنی وقتی با رویکرد مذهبی نگاه کنیم طبق یکی از برکات ازدواج این است که شخصیت هایی نمو پیدا می کنند که خودشان منشأ برکات و آثاری هستند. یعنی اگر کسانی که امروز دوست دارند که مذهب و مکتب اهل بیت در عالم گسترش پیدا کند طبعاً باید خانواده تشکیل دهند و فرزندان صالحی را تربیت کنند. در تاریخ می بینیم که این مادران صالحه بودند که انسانهای بزرگ را در دامان خودشان پرورش دادند، مثل شخصیت های بزرگ شیعه و مجاهدان و... که اینها خیلی حیاتی است. هر کسی با هر دینی که میخواهد تشکیل خانواده بدهد اهدافش و هدفش از تشکیل خانواده قطعاً با هم فرق دارد و متفاوت خواهد بود. مثلاً یک مسلمان نگاهش توحیدی است. و جهان را هدفمند میبیند و زندگی یک مسلمان و یک موحد در حوزهها و ساحتهای مختلف اهداف خاصی دارد از جمله تشکیل خانواده است. این مسئله خیلی مهم است که انسان این هدفگذاریها را درست انجام بدهد چون وقتی هدف چیزهایی که در قرآن و سنت آمده، آن سیاستها و آن راهکارهایی که انسان به این اهداف میخواهد برسد خیلی متفاوت است. اگر هدف تشکیل خانواده آن چیزی که در قرآن کریم بیان میفرمایند. یعنی حفظ پاکدامنی، جلوگیری از فساد اخلاقی، ایجاد آرامش روانی و بحث گسترش نسل که منجر به گسترش توحید و کلمة الله میشود. این خیلی مهم است هدف از تشکیل خانواده فقط کامیابیهای مادی و جنسی نیست بلکه اهداف بالاتری یک موحد میبیند. انسان با تشکیل خانواده در حقیقت وجود خودش را امتداد میبخشد. فرزندان ما امتداد وجود ما هستند بوسیله آنها باقی خواهیم ماند. پس هدف بحث گسترش نسل پاک، حفظ عفت و پاکدامنی، جلوگیری از فساد اخلاقی و ایجاد آرامش روانی اگر هدف ازدواج و تشکیل خانواده هست. انسان در انتخاب همسر و در نحوه زندگی خیلی متفاوت عمل خواهد کرد. مسائل اخلاقی و معنوی ارزش بیشتری دارد و باید بالاتر از ارزشهای مادی دانست.
موانع تشکیل خانواده
موانعی را در قرآن و سنت برای تشکیل خانواده ذکر کردهاند:
فقر
اولین نکتهای که در قرآن ذکر شده این است که گاهی عدهای ازدواج نمیکنند به خاطر فقر. خداوند متعال وعده داد که تشکیل خانواده میتواند وسعت رزق بیاورد و در سوره نور میفرمایند: وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ؛ پسران و دختران بیهمسر وغلامان وكنيزان شايستهی (ازدواج) خود را همسر دهيد. (و از فقر نترسيد كه) اگر تنگدست باشند، خداوند از فضل خود بینيازشان میگرداند. خداوند، گشايشگر داناست. (او از فقر و نياز شما آگاه است و بر كفايت شما وعده داده است ودر عمل به وعدهاش قدرت دارد. این آیه اجمالا اشاره دارد به اینکه یک عده دیگر ازدواج نمیکنند به خاطر این است که میترسند فقیر باشند و ادامه این آیه این است که: وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحاً حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ...؛ کسانى که وسیلهى ازدواج نمىیابند، باید پاکدامنى و عفت پیشه کنند، تا آن که خداوند از کرم خویش، آنان را بىنیاز نماید... . یعنی خود ازدواج مایه وسعت رزق است.
یکی از موانع تشکیل خانواده در روزگار ما نیز همین است و قرآن سفارش میکند که شما توکلتان به خدا باشد. این تعبیر از پیامبر اکرم است که فرمود: من ترك التزويج مخافة العيلة فلیس منا؛ اگر کسی ازدواج را ترک کند به خاطر فقر، از ما نیست. یا در جای دیگر میفرماید: اِتَّخِذُوا الأهلَ ؛ فإنّه أرْزَقُ لَكُم؛ ازدواج کنید تا وسعت ررق پیدا کنید. همچنین پیامبر فرمود: خداوند بر خودش لازم دانسته کسی که برای حفظ عفت ازدواج میکند او را تامین و کمک کند و در جای دیگر میفرمایند: ثلاثة حقّ على اللَّه تعالى عونهم: المجاهد فی سبیل اللَّه و المکاتب الّذی یریدا الأداء و النّاکح الّذی یرید العفاف.؛ سه دسته هستند که خداوند شایسته است آنها را کمک کند و بر خودش لازم میداند آنها را کمک کند: یک مجاهد در راه خدا، یکی آن بنده که خودش را آزاد کند و براساس یک قراردادی که با مولای خودش دارد و نیتش این است که پرداخت کند و دینش را بپردازد و سوم کسی که به خاطر به حفظ عفت خودش ازدواج میکند. روایات در این باب زیاد است، که بخش نکاح و طلاق در وسائل الشیعه دو جلد از آن ۲۰ جلد را دربردارد. پس یکی از موانع ازدواج ترس از فقر است.
شانیت
دومین نکته که در روایات مورد توجه قرار گرفته این است که یک عدهای ازدواج نمیکنند به خاطر اینکه میگویند ما بهتر از آن کسی هستیم که بخواهیم با او ازدواج کنیم. یعنی شانی برای خودشان قائل هستند. شان گاهی به نسب است، مثلا میگویند ما از این خاندان هستیم و باید طرف ما نیز این نسب را داشته باشد و یا از نظر مالی در این جایگاه هستیم. اگر انسان شانی برای خودش قائل شد نمیتواند ارتباط بگیرد اینها مبنا ندارد ما باید به قرآن و سنت برگردیم.
فرار از مسئولیت
یکی دیگر از موانع ازدواج فرار از مسئولیت است. یعنی میگویند ما اینطور راحتتر زندگی میکنیم. با این که وضع مالی خوبی دارند و شرایط ازدواج را دارند ولی میگویند ما اینطور راحتتر هستیم. به خاطر اینکه از مسئولیت فرار کنند، در حالی که مجرد زیستن از طرف اهل بیت علیهم السلام مذمت شده است.
تجملگرایی
یکی از موانعی هست که نسل جوان خیلی دارد از آن صدمه میخورد. قبلاً ازدواج خیلی سادهتر صورت می گرفت اما امروزه مخصوصاً در نقاط مرکزی کشور توقعات و انتظارات نابجایی صورت گرفته است. با توجه به این مواردی که در فضای مجازی و ماهواره و غیره میبینند و سبکهای زندگی عوض شده است و این تجملگراییها باعث شده سن ازدواج بالاتر برود و به دلیل فضای مجازی و ماهواره، زمینه تحریک جوانان وجود دارد اما زمینه ارضا نیست. پس باید تجملگرایی را از بین ببریم تا ازدواج برای فرزندان تسهیل شود. باید انتظارات، معقول باشد نه نا بجا. ما باید ازدواج را تسهیل کنیم، چون اگر فرزندان موفق به ازدواج نشوند بسیار صدمه می خورند با این شرایطی که در جامعه به وجود آمده است. ما باید فرهنگ سازی کنید و این فردی را که میخواهیم از جامعه انتخاب کنیم باید شرایطش معقول باشد و باید بتوانیم به آن شرایط عینیت ببخشیم تا بتوانیم او را پیدا کنیم و نباید طوری شرایط را قرار دهیم که چنین کسی پیدا نشود.
رابطه ارزشهای اخلاقی با تحکیم خانواده از منظر قرآن و سنت
برخی از علل طلاق را اگر بخواهیم نام ببریم عبارتند از: تغییر نگاه به زندگی و ازدواج، مشکلات اقتصادی، اعتیاد، دخالتهای نابجای خانوادهها و ناهمگونی فرهنگی و اجتماعی همسران و یکی از علل مهم طلاق مسئله بداخلاقیهای زوجین است. ارزشهای اخلاقی اگر توسط همسران رعایت شود بسیاری از اختلافات رخ نمیدهد و خانواده از هم نمیپاشد. در اینجا ما میخواهیم یک بحث نظری و قرآنی و روایی را بیان کنیم و این بحث را در دو بخش پیگیری میکنیم: یکی بخش ارزشهای کلامی و یک بخش هم ارزشهای غیرکلامی یعنی رفتاری است.
بحث ارتباط کلامی خیلی مهم است. امام علی علیه السلام فرمود: مَا خَلَقَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ شَیئاً أحْسَنَ مِنَ الکلَامِ وَ لَاأقْبَحَ مِنْهُ بِالْکلَامِ ابْیضَّتِ الوُجُوهُ وَ بِالْکلَامِ اسْوَدَّتِ الوُجُوهُ؛ خداوند چیزی زیباتر از سخن و نیز زشتتر از سخن نیافریده است؛ زیرا با سخن گفتن، انسان، روسفید و خوشبخت میشود و نیز با سخن گفتن گاهی انسان روسیاه و بدبخت میشود این معنایش این است که زبان، سرنوشت انسان را تعیین میکند و لذا در دستورات دینی ما مطالب فراوانی را درباره آداب سخن گفتن داریم.
خداوند در قرآن میفرماید: قُلْ لِعِبادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ؛ ای رسول خدا به بندگان من بگو خوب و به بهترین وجه سخن بگویند که شیطان از این راه شیطنت میکند.
ارزشهای کلامی
عذرخواهی و عذرپذیری
اولین مورد از ارزشهای کلامی و اخلاقی، عذرخواهی و عذرپذیری است، که عذرخواهی کار زبان است و عذر پذیری یک رفتار است. اگر ما بپذیریم که انسانهای معصوم تعدادشان محدود است و بپذیریم که همه ما در معرض خطا و لغزش هستیم و مومن اگر خطایی کرد عذرخواهی میکند و عذرخواهی از تواضع و نداشتن غرور کاذب نشأت میگیرد بسیاری از مشکلات حل میشود.
این امر یک فضیلت اخلاقی است و در زندگی مشترک باعث جلوگیری از اختلاف و عدم بروز عقدهها و کینههاست و صمیمیت را افزایش میدهد. اگر همسران این را به عنوان یک مبنا و یک فضیلت اخلاقی بپذیرند که اگر خطایی از آنها سر زد، عذرخواهی کنند و طرف مقابل هم باید عذر را بپذیرد و این یک دستور اخلاقی است که عذر را بپذیرد و لجاجت نکند زندگی پایدار خواهد بود.
امام کاظم علیه السلام فرمود: اگر کسی در گوش راست من بد گفت و در گوش چپ من عذرخواهی کرد من میپذیرم. پس مبنا را بر این بگذاریم که اگر فرد خطایی کرد و بعد عذرخواهی کرد عذرش را بپذیریم در کلام اهل بیت علیهم السلام پذیرش عذر نشانه خردمندی و عدم پیگیری خطا نشانه کرامت و بزرگواری قرار داده شده است. این بدین معناست که در روابط اجتماعی مسلمانان این ها نشانه کرامت است.
پیامبر فرمود: بدترین زنان کسی است که عذر نمی پذیرد و اشتباه شوهرش را نمی بخشد. این نشانهای است که مردان باید از خطایشان عذرخواهی کنند و زنان نیز بپذیرند و عکس این هم صادق است. پیامبر فرمود: گذشت از خطاها موجب از بین رفتن کینههاست. از امام صادق علیه السلام پرسیدند: حق زن بر مرد چیست که با انجام آن، مرد نیکوکار محسوب شود؟ حضرت فرمود: خوراک و پوشاک او را فراهم کند و اگر خطایی از او سر زد از او بگذرد. در ادامه فرمودند که پدرم امام باقر علیه السلام همسری داشته و آزار میرساند اما پدرم همواره او را مورد بخشش قرار میداد.
صداقت و راستگویی و پرهیز از دروغ
فضیلت اخلاقی دیگری از ارزش های کلامی که خیلی مهم است در تحکیم خانواده، صداقت و راستگویی و پرهیز از دروغ است که در قرآن سفارشات فراوانی آمده است: یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِيداً؛ سخن حق را بگویید و سخنان بیپایه نگویید.
علامه طباطبایی فرمودند: قول سدید عبارت است از کلامی که هم مطابق واقع باشد و هم لغو نگوید. پس بر مومن لازم است که به راستیِ آنچه می گوید مطمئن باشد و نیز گفتار خود را بیازماید که لغو یا مایه افساد نباشد. مفسران دیگر نیز از این معنا استفاده کردهاند و گفتهاند که قول سدید آن سخن استواری است که مطابق با صدق باشد نه کذب، جد باشد نه شوخی و ... .
امام علی علیه السلام فرمود: اربع من اعطیهن فقد اوتی خیر الدنیا و الاخره. صدق حدیث و اداء الامانه و عفه بطن و حسن خلق؛ چهار چیز است که اگر به هرکس داده شود خیر دنیا و آخرت به او داده میشود که یکی از اینها راستگویی است. یعنی دروغگویی موجب سست شدن پیوندها میشود.
یعنی اگر زن و مردی با دروغ گفتن پایههای زندگی را سست کنند بسیار خطرناک است. حضرت زهرا سلام الله علیها در لحظات آخر عمر خویش به حضرت علی علیه السلام فرمود: احساس میکنم که مرگ من نزدیک است و هر ساعتی که میگذرد پیوستن به پدرم نزدیک تر می شود. من میخواهم از چیزهایی که دردل دارم شما را وصیت کنم. ای پسرعمو میدانی که هرکس دروغ نگفتم و از زمانی که با هم زندگی مشترک داریم با تو مخالفتی نکردهام. یعنی حضرت زهرا در آن موقعیت چقدر بر راستگویی و دروغ نگفتن تاکید میکردند و میخواستند به این نکته اشاره کنند که در زندگی مشترک صداقت بسیار اهمیت دارد.
قدردانی و تشکر از خدمات دیگران
سومین بحث به عنوان یکی از ارزشهای اخلاقی، بحث قدردانی و تشکر از خدمات دیگران است. یکی از امتیازات انسان نسبت به موجودات دیگر همین بحث قدردانی است. موجودات دیگر قدردانی نمیدانند. انسان شرفش به همین است که اگر خدماتی دریافت می کند شاکر باشد که بالاترین محبت و عنایت از جانب خداوند است. لذا اگر ما درک کنیم که حیات و زندگی ما از جانب باریتعالی است قطعاً سپاسگزاری خواهیم کرد. این سپاسگزاری نیز انواع مختلفی دارد و یکی از آنها این است که نعمتها را در راستای رضای خداوند خرج کنیم. پس به قدردانی و تشکر از خدمات دیگران از ویژگیهای انسان متعالی و ارزشها و فضایل مهم اخلاقی است که در حوزه خانواده اهمیت بسزایی دارد.
اگر زن و مرد از خدمات یکدیگر سپاسگزاری کنند به پایداری زندگی و خانواده کمک کردهاند. سپاسگزاری از دیگران بهترین شیوه و در عین حال ارزانترین راه برای دریافت خدمات و مهربانی های بیشتر است. زیرا باعث میشود طرف نه تنها دلسرد و خسته نشود بلکه محرکی برای ادامه فعالیت هایش داشته باشد. خیلی مهم است که انسان وقتی خدماتی دریافت می کند سپاسگزاری کند. گاهی دیگران اگر یک قدم کوچک برای ما بردارند ما خیلی قدردانی میکنیم اما از همسر خودمان یادمان می رود که تشکر کنیم. بنابراین نباید اینطور باشد که زن و مرد این احساس را داشته باشند که خدماتی که هر یک از آنها برای دیگری انجام میدهد وظیفه است و نیاز به قدردانی ندارد.
این که در قرآن آمده: لَئِن شَكَرتُم لَأَزيدَنَّكُم ۖ وَلَئِن كَفَرتُم إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ؛ درست است که خدا نیازی به تشکر ما ندارد اما مسئله مهم این است که در صورت عدم تشکر و شکرگزاری، انسان یک اصل مهم و اخلاقی را زیر پا میگذارد و با این رفتارش نشان میدهد که ناسپاس است و موجب میشود که خداوند با آن عظمتش اینطور بفرمایید. بنابراین یکی از ارزشهای اخلاقی که میتواند به تحکیم خانواده کمک کند بحث سپاسگزاری و قدردانی از خدمات یکدیگر است.
رسول خدا فرمود: اگر زنی از همسر خودش تشکر نکند خداوند به او نظر رحمت نخواهد کرد؛ و نیز فرمود: خداوند بهترین زنان را کسانی میداند که هنگام بخشش چیزی به آنها شکرگزار باشند. (البته فقط منظور زن نیست بلکه مرد نیز باید سپاسگذاری کند).
ملایمت و نرمی در گفتار
چهارمین بحث ملایمت و نرمی در گفتار است که یک ارزش اخلاقی میباشد. این که انسان به آرامی سخن بگوید و هم جنبه ظاهری و همچنین جنبه باطنی الفاظ باید رعایت شود، یعنی الفاظی را به کار ببریم که میتواند موجب آرامش شود اما اگر غفلت کنیم و از الفاظ نامناسب استفاده کنیم در تعامل بین فردی، چه بسا باعث ایجاد زحمت برای خودمان و دیگران میشویم. امام علی علیه السلام فرمود: عَوِّد لِسانِكَ لينَ الكلامَ وَ بَذلَ السَّلام؛ يَكثُر مُحِبُّوكَ و يَقِلَّ مُبغضِوُكَ؛ زبانت را به نرمی گفتار و سلام عادت بده تا دوستدارانت بسیار و دشمنانت کم شوند. یعنی خوب صحبت کردن و منطقی صحبت کردن و لین صحبت کردن میتواند پیوند را محکم کند و در مقابل بدزبانی میتواند زحمت ایجاد کند.
ابراز محبت
بحث بعدی ابراز محبت است که به عنوان یک فضیلت اخلاقی است. این ابراز محبت در حوزه خانواده خیلی میتواند به تحکیم خانواده و پایداری زندگی کمک کند. اینها مباحث کلامی است. روایت از امام صادق علیه السلام داریم که فرمود: هرگاه شخصی را دوست داشتی به او اعلام کن زیرا این کار انس و الفت بین شما را زیاد می کند. پس خود این ابراز محبت خیلی مهم است و در زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) نیز خیلی پررنگ است. ابراز محبت فقط کلامی نیست بلکه شیوههای مختلفی دارد مثلاً دادن هدیه به همسر خودش یک نوع ابراز محبت است و میتواند باعث افزایش عفت زن و مرد شود.
تکریم شخصیت
تکریم شخصیت نیز بحث بعدی است که با به کارگیری الفاظ خوب انجام میشود.
نیکو سخن گفتن و پرهیز از توهین
نیکو سخن گفتن و پرهیز از توهین نیز خیلی میتواند منشأ خیر و برکت برای خانواده باشد.
ارزشهای غیرکلامی
یکسری ارزشهای غیرکلامی نیز هستند که در تحکیم خانواده میتوانند نقشآفرین باشند:
تکریم و تجلیل همسر
یکی از ارزشهای غیر کلامی تکریم و تجلیل همسر است که گاهی ممکن است کلامی باشد اما غیرکلامی نیز میتواند مصداق داشته باشد. اینکه فرد همسرش را بزرگ بداند. این یک نیاز طبیعی ماست که تکریم و تجلیل شویم و مورد اکرام قرار بگیریم و میتواند در پایداری خانواده موثر باشد. یکی از بزرگان فرمودند: بزرگداشت و تکریم شخصیت نیاز طبیعی هر انسانی است. انسان به دلیل غریزه حب ذات که در طبیعت او نهاده شده، به ذات خویش علاقه دارد و مایل است دیگران نیز شخصیت او را بپذیرند و گرامی بدارند. اگر این نیاز طبیعی در خانواده تامین شود فرد احساس آرامش و اعتماد به نفس می کند و نگاه خوشبینانه به همسر خویش خواهد داشت. در فرمایشات پیامبر نیز این امر خیلی جلوه کرده است. ایشان فرمودهاند: مردانی که همسر خود را مورد تکریم و احترام قرار نمیدهند انسانهایی به دور از شأن انسانی و دربند فرومایگی هستند؛ و نیز فرمود: تکریم نمینمایند زنان را مگر اشخاص بزرگوار و تحقیر نمی کنند آنان را مگر فرومایگان. امام صادق علیه السلام فرمودند: زن خوشبخت کسی است که همسرش را تکریم نماید و او را اذیت نکند. بنابراین اگر در خود خانواده کرامت انسانی افراد حفظ نشود میتواند فرد را دچار آسیب کند.
کنترل خشم
کنترل خشم بحث بعدی است که اگر همسران بتوانند به خودشان مسلط شوند خیلی به تحکیم زندگی میتواند کمک کند.
عدالت محوری و حقمحوری
مسئله عدالت محوری و حقمحوری نیز مسئله بعدی است که خیلی مهم و مبتلا به خانوادههاست.
سیره حضرت زهرا سلام الله علیها
شاید تنها معصومی که ما زندگی نورانی او را در بین زنان داریم حضرت زهراست و زندگی آن بزرگوار برای ما الگو است. ما عصمت آن حضرت را پذیرفتهایم و ایشان اسلام مجسم است.وبه تعبیر شهید مطهری ما دو جور می توانیم اسلام را مطالعه کنیم: یکی اسلام در قالب گفتار معصومین و قرآن کریم و یکی در قالب رفتار معصومین. یعنی آنها چون تجسم عینی تعالیم اسلام هستند رفتارشان برای ما اهمیت دارد.
یک نکته این است که حضرت زهرا سلام الله علیها در ازدواجشان با امیرالمومنین معیار گزینش آن بزرگوار، معنویت بود. یعنی مسائل مالی، زیبایی و مسائل دیگر نبود بلکه طهارت معنوی و صفات پسندیده اخلاقی که امیرالمومنین داشت موجب شده بود که حضرت زهرا رضایت بدهند و دیگران را نپذیرفتند با اینکه خیلیها دوست داشتند این شرافت را نصیب خود کنند اما موفق نشدند و پیامبر نیز به امیرالمومنین راضی بود. یعنی معیار گزینش در اینجا فقط بحث معنویت و اخلاق بود. نکته دیگر مسئله دوران عقد بستگی حضرت زهرا بوده که ظاهراً حدود ۹ ماه طول کشیده است و قبل از عروسی دوران عقد و نامزدی داشتند اما در ایران الگوهای خیلی متفاوتی را داریم. گاهی خیلی طولانی است و گاهی خیلی اندک است. اگر بتوانیم این الگوی عقد بستگی حضرت زهرا را ترویج کنیم خیلی مطلوب است.
مسئله دیگر که وجود دارد مسئله مهریه است که پیامبر و حضرت زهرا تعیین کردند که حدود ۴۸۰ درهم بوده که امروزه به مهرالسنه معروف است و به پول امروز خیلی اندک می شود و در حقیقت زره حضرت علی علیه السلام که می تواند پاسخگوی آن باشد بود و با همان هم یک لوازم تهیه کردند و بقیه را خرج زندگی خودشان کردند. این همان بحث مشارکت و همکاری است در مراسم ازدواج؛ یعنی هم پیامبر و هم امیرالمومنین مشارکت کردند. این هم سنت خوبی است و اگر بتوانیم این را در جامعه نهادینه کنیم خیلی مطلوب است. یعنی زحمت جهیزیه همه اش روی دوش دختر نیفتد. در برخی مناطق داماد باید همه چیز را فراهم کند هم خانه و هم لوازم خانه، در جنوب ایران و افغانستان تقریباً این گونه است، اما آن چیزی که در زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها وجود دارد مشارکت امیرالمومنین و حضرت زهرا در هزینههای پذیرایی و تشکیل زندگی است. نکته دیگر بحث رعایت حدود شرعی در مراسم ازدواج است. یعنی هیچ گونه اختلاطی صورت نمیگیرد و هیچ گناهی نیست و هیچ لهو و لعبی نیست. اینها همه برای ما الگو است و حضرت زهرا هیچ وقت نمی گوید که چون شب عروسی یک شب است اینها اشکالی ندارد.
مسئله دیگر آن حیایی است که وجود داشته در حضرت زهرا هم در تعامل شان و هم در شب زفاف شان و مسائل دیگر که اجمالاً در روایات، آنها را داریم.
مسئله دیگر اظهار محبت به همسر است و مطلب خیلی مهم عدم تحمیل خواستههای خودشان بر امیرالمومنین است و تصریح شده که حضرت علی علیه السلام فرمودند: هیچ گاه حضرت زهرا چیزی از من نخواستند، یا خود حضرت زهرا نیز بیانی دارند که: من هرگز چیزی از امیرالمومنین که برای ایشان مقدور نباشد و زحمت داشته باشد نخواستم. حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: پدرم مرا نهی کرده که چیزی از شما طلب کنم که برای شما مقدور نیست. مسئله انجام امور خانه و ایجاد کانون گرم برای همسر و خانواده در زندگی حضرت زهرا و حضرت علی سلام الله علیها خیلی برجسته و پررنگ است. این که مشارکت میکنند در کارها و امیر مومنان در امور خانه به حضرت زهرا کمک میکند و حضرت زهرا نیز در حد توانشان به همسرشان کمک میکنند.
جستارهای وابسته
معرفی منابع مرتبط
- مهارتهای زندگی، سید مهدی خطیب، دارالحدیث.
- جامعه شناسی خانواده با نگاه به منابع اسلامی، حسین بستان نجفی.
- مجموعه مقالات به نام هویت و نقشهای جنسیتی زن در اسلام، علی غلامی. (مباحث تطبیقی بین اسلام و لیبرالیسم و فمینیسم انجام داده است).
- سیره خانوادگی پیامبر و اهل بیت علیهم السلام،... ولی زاده، انتشارات جامعه المصطفی.
- بحث تربیت جنسی، مبانی، اصول و روشها از منظر قرآن و حدیث، علی نقی ... .
- تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، محمد محمدی ری شهری.