زیباشناسی فمینیسم

از ویکی‌جنسیت

فمینیسم جنبشی است که با داعیه دفاع از حقوق زنان در حوزه تمدنی غرب و با بهره گیری از اصول و مبانی آن، پا به عرصه اندیشه‌های سیاسی و اجتماعی نهاد و کوشید تا در ساحت های گوناگون زندگی اجتماعی، غبار غربت از چهره زنان بشوید و با واکاوی عوامل فرودستی آنان، به مبارزه با این عوامل بپردازد و با همین هدف، به نقد و بررسی تاریخ هنر و زیباشناسی همت گماشت. نکته محوری فمینیست ها شناخت تحلیل زندگی فرهنگی با توجه به تمایز جنسی مرد و زن است.

پرسش عمده آنان این است که چرا زنان در تاریخ هنر جایگاهی ندارند؟ از نظر آنها، تاریخ هنر و زیباشناسی، هیچ گاه هنر زنان را به رسمیت نشناخته و با ترویج اندیشه ها و اتخاذ سیاست‌های خاص، بر نادیده گرفتن خلاقیت هنری زنان، تأکید کرده است و به جای آن، با موضوع قرار دادن بدن زنان برای آفرینش‌های هنری، به فرودستی زنان دامن زده است. فمینیست ها برای مقابله با تاریخ هنر مردمحور، از راهکارهای مختلفی در خلق آثار هنری استفاده کرده و با نقد فلسفه و تاریخ هنر سنتی زمینه حضور بیشتر زنان را در عرصه های گوناگون هنری فراهم ساخته اند، اما هنر فمینیستی به دلیل بی توجهی به شخصیت حقیقی زن و عدم واقع گرایی و نیز افراطی گری در ارائه راهکارها، نه تنها به کاهش ستم به زنان در عرصه هنر کمک نکرده، بلکه زمینه ساز ظهورگونه های دیگر از ستم بر زنان شده است.

زیباشناسی فمینیسم
الگوی جعبه اطلاعات مقالات
نویسندگان چراغی کوتیانی، اسماعیل
عنوان مقاله هنر و زیباشناسی فمینیسم
نام مجله معرفت فرهنگی اجتماعی
سال چاپ زمستان 1390
شماره مجله 9 (‎26 صفحه - از 29 تا 54 )
امتیاز مقاله علمی-ترویجیISC

كلید واژه

هنر، زیباشناسی، فمینیسم، نبوغ، زیبا، والا.

مقدمه

فمینیسم یكی از چهره هایی است كه فرهنگ غرب از خود به جهـان عرضـه نمـوده اسـت. شناخت اندیشه فمینیستی، شناخت چهره‌ای از چهره های به ظاهر متفاوت غرب اسـت. فمینیسم هرچند در آغاز، یک جریان و جنبش اجتماعی برای احقاق حقوق زنان بود، اما بعدها به دلایلی به عرصه اندیشه نیز وارد شده و به نظریه پردازی اهتمام ورزید. ازاین رو، با بـه راه انـداختن جریانی اندیشه ای، وارد حوزه های تخصصی علم شد و از این موقعیت استفاده نموده و بـه نقـادی جریان های غالباً اندیشه در غرب، در حوزه های گوناگون پرداخت.

یكی از حوزه هایی كـه آنهـا بـه آن وارد شده و به نقادی جریان غالـب پرداختنـد، حـوزۀ هنـر و زیبـایی شناسـی اسـت. شـناخت اندیشه‌های هنری فمینیست‌ها، به عنوان ساحتی از هنر غربی می توانـد مـا را در شـناخت فرهنـگ غرب، به منظور در امان ماندن جامعه از آسیب ها و بحران هایی كه غرب با آن درگیر است، یاری رساند. در ایـن نوشـتار بـرآنیم تـا بـاواكاوی اندیشی فمینیسم دربارۀ هنر و زیباشناسی، به شناختی دقیق تر از این جنبه از فرهنـگ غربـی دست یابیم. لازم به یادآوری است كه به جهت گستردگی اندیشه های فمینیستی و دشـواری یـافتن وجه اشتراک مشخص بین آنها، در این گفتـار تأكیـد مـا بیشـتر بـر قرائـت هـای پسـت مدرنیسـتی فمینیست ها از حوزه هنر و زیباشناسی خواهد بود.

گزارش مقاله

این مقاله در صدد تبیین هنر و زیباشناسی فمینیسم بپردازد. لذا مطالب را به شکل ذیل ارائه می‌دهد.

مفهوم شناسی

به مفاهیم فمینیسم، زیبا شناسی و هنر پرداخته می شود، که در این جا یک اشاره ای می‌شود. دادن تعریفی جامع و مانع از فمینیسم، دشوار است. این بلاتكلیفی را تاحد زیادی میتوان بـا این واقعیت توضیح داد كه فمینیسـم در مـتن سـنت مكتـبهـای فكـری موجـود غـرب، اعـم از لیبرالیسم، سوسیالیسم، یا ماركسیسم شكل گرفته است. و در آغاز به صورت یک اعتراض محدود مطرح گردید، و در ادامه به یک اعتراض اجتماعی و در نهایت، به یک مسئله حوزه زنان تبدیل شد. زیباشناسی؛ حوزهایی از فلسفه است كه به زیبایی و چیستی آن می پردازد. در این علـم بنیـادیی تـرین هنر از جمله مفاهیمی است كه درک واحدی از آن وجود ندارد. مفهوم هنـر بـه لحـاظ تـاریخی و پرسشها دربارۀ زیبایی و چیستی آن طرح و بررسی می‌شود. بعد پیشینه مفهوم هنر و زیبا شناسی در اندیشه غربی را بررسی و تبیین می کند.

موج های هنر فمینیستی

هنر فمینیستی، یكی از برجسته ترین جریانهای هنری موضوع‌گرا در جنبش‌های هنری معاصر است كـه همزمان با جنبش فمینیستی شكل گرفته است. اما نقطه عزیمت شكل گیری هنر فمینیسـتی را بایـد به دهه ١٩٧٠ دانست. موج‌های سه گانه فمینیستی، جهتگیری‌های مختلفـی نسـبت بـه ایـن مسـئله از خـود نشـان داده‌اند. در موج اول فمینیسم، ویژگـی خاصـی دراستفاده از مواد وجود ندارد. اما موج دوم؛ كه رادیكال هستند، تـلاش می‌كنند تمایز خودشان را با جهان هنر مردانه به صورت كاملاً مرزبندی شده، نشان دهند. از ایـن رو، در مواد، موضوع، تكنیک و اینكه انفرادی عمل شود یا گروهـی، خـود را متمـایز نشـان مـی‌دهنـد. که زیبا شناسی فمینیسم می‌شود. از این زمان به بعد، موج دوم هنر فمینیستی، در قالب موج سـوم رویكـرد كلـی فمینیسـم زیبایی شناسی شكل می‌گیرد. این مكتب به مسائلی چون رابطه میان نتیجه اخلاقی یک اثـر، محتـوای روانشـناختی و اجتمـاعی آن و زن می‌انجامید؛ تلاش كردند از هرگونه نمایش تحریک آمیز زن اجتناب كنند، چون استفاده از اندام زن نوعی استفاده مردگرایانه است. نكته قابل توجه این است كه هنرمندان فمینیست، در موج دوم و سـوم، همگـی پست مدرن بودند، نویسنده به تبیین کامل اینها می‌پردازد. محور بحث‌های زیباشناختی فمینیسم تأكید بر زمینه‌های اجتماعی آفرینش‌هـای هنـری اسـت. زیباشناسی فمینیستی، از تأثیرعوامل بیرونی، بخصوص عامل جنسیت در آفرینش‌های هنری سـخن می‌گوید. پیش فرض زیباشناختی فمینیستی این است كه هنر در كل جنسـیتی شـده اسـت. و پـژوهش‌های فمینیستی، جنس هنرمند را با ارزش‌های جنسیتی، نهادهای هنری و مخاطبان هنر مـرتبط می‌دانـد.

زن، موضوع ساحت‌های سه‌گانه هنری

در بررسـی نسـبت بـین زن و هنـر، زن هـم بـه عنـوان آفرینش‌گر اثر هنری یا به مثابه ناظر و مخاطب و ارزیاب محصولات هنری و یا به عنـوان موضـوع و نماد در آثار هنری مورد بررسی قرار می‌گیرد. از اینرو، ایـن بحـث هـم در فلسـفه هنـر و هـم در زیباشناسی قابل طرح و بررسی است. در این قسمت به نقش زن را سه حیطه:

الف- زن به عنوان خالق اثر هنری

ب- زن به عنوان اثر هنری

ج- زن به عنوان موضوع هنر اشاره می کند.

  • زن به عنوان خالق اثر هنری: در این جا به چند موضوع مهم می پردازد، که عبارتند از:
  1. تحریف معنای نبوغ
  2. زیبایی و والایی
  3. تقسیم هنر به زیبا و کاربردی
  4. محرومیت زنان از آموزش و پرورش هنری

در مقاله هر کدام از این مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

  • زنان به عنوان ناظر اثر هنری: زنان به عنوان اثر هنری در دو حیطه بررسی می شوند:
  1. نظریه نگاه خیر مردانه
  2. سبک هنری زنانه
  • زن به عنوان موضوع هنر: موضوع دیگری که در بحث هنر و زیباشناسی مورد توجه و نقد فمینیسم قرار گرفته است،

موضوع دیگری كه در بحث هنر و زیباشناسی مورد توجـه، نقـد و بررسـی فمینیسم قـرار گرفتـه است، آمیخته شدن لذتهای حسی و جنسی به جای لذت زیباشناختی است، و از بـدن زن بـه عنـوان وسـیله‌ای بـرای ایجاد لذت جنسی در آثار هنری استفاده می‌كردند. اندیشه‌های فمینیسم در ایـن محـور:

  1. بدن زن
  2. آشکار سازی اندام زنانه در ایجاد تنفر مورد بررسی قرار می‌گیرد.

نتیجه گیری

نویسنده یک نتیجه گیری طولانی ارائه می دهد، که در این جا خلاصه ای از آن نتیجه بیان شده است.

  1. با دقت در اندیشه زیباشناختی فمینیسم، میتـوان دوگـانگی در فكـر و عمـل را در آثـار هنـری فمینیسم به نظاره نشست؛ زیرا در ساحت نظر بر این عقیده پا می فشارند كه جهت گیری هـای جنسیتی و مرد محورانه علت عمده گمنامی زنان در عرصه خلاقیت هنری بـوده اسـت، امـا درساحت عمل، درست بر همان رویه ای مشی می‌كنند، كـه مـورد رضـایت نگـرش مرد محورانـه است.فرو می‌کاهند.
  2. نگرش زیباشناختی فمینیسم مانند سایر نگرش های آنان در حوزه های كه وارد شـده انـد، بیشـتر نقادانه و تهاجمی است تا تلاشی برای سامان علمی دادن به فرایند خلق آثـار هنـری از دیـدگاه زنانه.
  3. امروزه هنر بسان ابزاری است كه هم می‌تواند در جهت دهی و تعالی فرهنگ و جوامع و هـم در تخریب بنیان های فرهنگی آنها به كار آید. این اهداف، بسته به ظرفیت های رویه هـای گونـاگون هنری متفاوت است. هنر فمینیستی این ظرفیت را دارد كه برخلاف خواست اصـلی خـود، كـه مبارزه با نظام سرمایه داری و كوتاه كردن دست آن در استمرار نظام نابرابر و ظالمانـه مردمحـور بود، به گونه ای وسیع مورد سوءاستفاده نظام سرمایه داری قرار گیرد.
  4. نگرش زیباشناسانه فمینیسم مدعی است كه بی‌تاب از نگاه خیره مردان اسـت.
  5. یــافتن پاســخ بــرای پرســش از نقــش جنســیت در هنــر از زاویــه خــاص نگــرش افراطــی وغیرواقع‌نگرانه فمینیستی، بی‌شک راه به جایی نمی‌برد؛ زیرا این رویكرد بیش از آنكه بـه دنبـال اثبات استعداد و توانایی های زنان باشد، به دنبال آن است كه سنت رایج مـردان را در نقاشـی و مجسمه سازی به چالش بكشد.
  6. رویكرد فمینیستی به هنر، با به رهگیری از اصول و مبانی خـاص، در تقابـل بـا رویكـرد دینـی و معنوی به هنر قرار می‌گیرد.
  7. نگرش به زن و جایگاه او در عرصه‌های مختلف زندگی، تابعی از روش شناسی هر مكتب است.

نوع زاویه نگاه به هستی، معرفت و انسان، در مواجـه و نـوع برخـورد بـا پدیـده هـا، راهبـرد و راهكارهای متفاوتی را ارائه می‌دهد.

منبع