سبک رهبری زنان
در این پژوهش مدل سبک رهبری زنان در پست های مدیریتی بخش عمومی با تاکید بر نقش فرهنگ ملی که یکی از موضوعهای بسیار مهم در ردههای مدیریتی است مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته است.این پژوهش نشان میدهد که مدل سبک رهبری زنان، سبک رهبری مادرانه است که عواملی مانند زمینههای فرهنگی، بسترهای حمایتی، موانع ارتباطی و ساختاری در آن تأثیرگذار است و در نهایت به پیامدهای اجتماعی و سازمانی متمددی منجر میشود.
مقدمه
با توجه به تمایل شدید زنان برای صعود به سمت پستهای مدیریتی باید برای پرورش رهبران تلاشهای مناسبی انجام شود که بتوانند از حواشی سازمان با موفقیت عبور کنند. با وجود این، صعود به قله آسان نیست و مشکل ها می توانند برای رهبری زنان از نسل های مختلف به شدت متفاوت باشند. در همین تأکید کرد که برای بررسی رهبری زنان، به بینش نسلی بیشتری نیاز است. علاوه بر این، نمیتوان زمینه فرهنگهای خاص کشور را نادیده گرفت، زیرا فرهنگ چارچوبی برای چگونگی رفتار رهبران زن و مرد فراهم میکند. در قوانین ناگفته سازمانها تنوع فرهنگی زیادی وجود دارد و این قوانین اغلب مانع رشد زنان در سمتهای رهبری استراتژیک میشود. به دلیل فرهنگ نهادی و اجتماعی بی نظیر در کشورهای آسیایی این موانع برجسته تر نیز میشوند، زیرا داستانهای تعصب و تبعیض جنسیتی درباره وضعیت رهبری زنان در آسیا متداول است.
با وجود سابقه طولانی تسخیر و حاشیه نشینی زنان، مجموعه ذهنیت های مردم تغییر کرده است و فرصتهای بیشماری برای رهبران زن در داخل و خارج از محیط کار ارائه میشود. شرایط در ایران نیز قابل تأمل است. گزارش شکاف جهانی جنسیت نشان میدهد که ایران در بین ۱۴۴ کشور بررسی شده است. در شاخص شکاف جنسیتی رتبه ۱۴۰ را دارد که در میان ۴۲ کشور خاور میانه نیز امتیاز به نسبت پایینی است و فقط کشورهای یمن و سوریه پایینتر از ایران قرار دارند. در شرایطی که هر ساله به تعداد زنان متخصص در ایران افزوده میشود حضور آنها در حوزههای تصمیمگیری و سطوح مدیریتی بسیار ناچیز است .
گزارش مقاله
نویسنده در این مقاله به مطالب ذیل اشاره دارد؛
پیشینه نظری پژوهش
موضوع دیدگاههای رهبری موضوع جدیدی نیست و گستره زیادی از ادبیات رهبری سازمانها را در قرن گذشته به خود اختصاص داده است و تعاریف و معانی رهبری متعارض، متفاوت، گسترده و بعضی وقتها حتی تعریفی وجود ندارد. بعضی اندیشمندان معتقدند که رهبری به توانایی افراد در نفوذش انگیزش و توانمندسازی دیگران در پیشبرد سازمانهای اثربخش و موفقی که در آنها کار میکنند، اشاره دارد. در این پژوهش رویکرد مورد بررسی، رویکرد اتیک است، بنابراین در این بخش به بررسی مدلهای فرهنگ ملی مختلفی همچون کلاکوهان و استردوبک، هافتسد، انگلهارت، شوارتز. پارسونز، هال، داگلاس ترایندیس ترامپنارس و پروژه گلوب پرداخته شده است.
- به دلایل زیر مدل فرهنگ گلوب انتخاب شد:
- اساس بررسی فرهنگ پروژه گلوب اثربخشی سبکهای رهبری است بنابر این با توجه به موضوع و اهداف پژوهش، این مدل میتواند با موضوع، ارتباط نزدیکتر و بهتری داشته باشد.
- پروژه گلوب فرهنگ ملی را در دو سطح ارزش و رفتار بررسی کرده و میتوان نگاه جامعه ایران را از نظر ارزشی و رفتاری به موضوع بررسی کرد.
- با توجه به بررسی رهبری زنان در این پژوهش، بعد برابری جنسیتی مدل گلوب میتواند در این زمینه راهگشا باشد.
- ابعاد مدل فرهنگی گلوب در مقایسه با مدلهای دیگر جامعتر و گستردهتر است که میتوان با انتخاب مدل گلوب، در این زمینه از نگاه جامع و کاملی استفاده کرد.
روششناسی پژوهش
در این پژوهش فلسفه پژوهش فمینیستی، رویکرد پژوهش استقرایی قیاسی، راهبرد پژوهش نظریه داده بنیاد و روش پژوهش کیفی انتخاب شده و روش گردآوری اطلاعات استفاده از مصاحبههای نیمه ساختاریافته بوده است. بدین منظور از جامعه پژوهشی که شامل تمامی زنان مدیر از همه بخشهای دولتی که در پستهای مدیرکل به بالا (مدیرکل مشاور وزیر، معاون وزیر، معاون رئیس جمهور و..) پس از انقلاب مسئولیت به عهده داشتند. نمونهگیری نظری صورت نمونه بر اساس نمونهگیری نظری به فرایند جمع آوری دادهها برای تولید نظریه پرداخته شد که به موجب آن پژوهشگر داده را به طور مشترک جمع آوری، کدگذاری و تحلیل کرد و تصمیم گرفت که چه دادههایی در مرحله بعدی جمع آوری شود و آنها کجا باید بیاید تا نظریه در حال ظهور توسعه یابد.
تئوری داده بنیاد چند زمینهای
یک روش پژوهش کیفی با هدف تولید نظریه که هم بر داده ها و هم بر نظریه های مسلم مبتنی است. نظریه داده بنیاد چندزمینه ای مبتنی بر نظریه داده بنیاد است، اما می تواند واکنشی در مقابل نظریه داده بنیاد نیز باشد که گوشهای از این نظریه را به چالش بکشد. گلدکل و کرونهلم در سال ۰۲۰۰۳ این رویکرد را به عنوان یک چارچوب نظری ارائه کردند و ادعا میکنند که در توسعه تئوری باید هدف ادغام و سنتز دانش باشد.
سبک رهبری زنان
تمام پژوهشهایی که شناسایی شده است رهبری زنان را به عنوان یک متغیر دوگانه صفر و یکی یعنی زنان در برابر مردان یا زنان با جنسیت بیولوژیک خود کردهاند. این پژوهش را با یک دیدگاه فمینیستی در تئوریزه کردن «رهبری زنان» آغاز کرده است. بر اساس این کار فمینیسم است که روابط قدرت بین زن و مرد را بازنمایی، نشانهگذاری، ارزیابی و تولید میکند. مقوله محوری پژوهش، سبک رهبری مادرانه است که این روایت را حول پنج مقوله دیگر شکل می دهد. بر اساس تئوری اعضای یک گروه اجتماعی بر اساس ارزشهای آن گروه، جامعه پذیر میشوند.
رهبری زن به دلیل نقشهایی همچون مادر، زن، دختر و نقشهای از این قبیل دارای هویت اجتماعی میشوند که این هویت بر تعریف خود و محیط اجتماعی که با دیگران در ارتباط هستند، تأثیر میگذارد. «زن بودن» در ایران واژهای است که در یک چارچوب خانگی استحاله شده است. هویت زن در درون خانواده شکل گرفته و معنا مییابد. به طور معمول برای زن، خارج از چارچوب خانواده, کمتر هویت مستقلی ارزیابی میکنیم. بدون شک زنان پژوهش ما نیز با تأثیر از نحوه ارتباط خود در محیطهایی همچون خانواده سبک رهبریای در سازمانها ارائه میدهند که بیارتباط با نقش خود در خانواده نیست.
مهر و محبت مادرانه اصیلترین و به رسمیت شناخته شدهترین عاطفه زنانه است که فرهنگ مردسالار نیز همواره آن را ستایش کرده و اعتبار زنان طی تاریخ به واسطه این عاطفه به رسمیت شناخته شده است بنابر این بیراهه نیست که زنان در مدیریت کردن و رهبری سازمانها از این ویژگی که هم فرهنگ مردسالار آن را ستایش کرده و هم به رسمیت شناخته ترین ویژگی زنانه طی تاریخ است، استفاده کنند. به طور کلی، زنان یا بر اساس انتخاب خودخواسته یا به دلیل انتظارهای ارتباطی که دیگران از آنان دارند سبک رهبری را نشان می دهند که از تجربه های زیسته آنان در مهمترین نهاد جامعه یعنی خانواده نشئت گرفته و آن سبک رهبری مادرانه است.
این سبک رهبری شامل ویژگیهایی همچون آرامش مقتدرانه مشورت پذیری توجه به روابط انسانی، تحول خواهی، تأکید بر پاداش درونی، توسعه کارکنان، مشارکت و اخلاق مراقبتی است که در ادامه درباره هر یک از این ویژگیها توضیح داده میشود. به طور مثال، زنان بر اساس تئوری هویت اجتماعی، کارهایی انجام می دهند که با نقشهای جنسیتی آنان سازگاری بیشتری داشته باشد.
یکی دیگر از مؤلفههای سبک رهبری زنان برای گرفتن تأیید اجتماعی از بازیگران عرصه قدرت داشتن روحیه مشارکت و مشورت پذیری است. زنان به دلیل عدم پذیرش در سطوح مدیریت و پیشبرد اهداف یا به دلیل ویژگی مادرانهای که در سبک رهبری خود دارند، به گرفتن مشارکت و مشورت کارکنان در نظام مدیریت خود اقدام می کنند و از این طریق اهداف خود را پیش می برند.
یکی از بارزترین مؤلفههای سبک رهبری مادرانه اخلاق مراقبتی زنان در سبک رهبری است. مادران به صرف ادای تکلیف از فرزندان خود مراقبت نمیکنند، بلکه نگرانی آنان درباره آینده فرزند دلسوزی و تلاش در راستای بهبود اوضاع وی است که مادران را بر آن میدارد تا از خیرخواهی و توجه به دیگران سخن بگویند. این نگرش مادرانه در سبک رهبری زنان در سازمانها باعث میشود که آنان به جای تأکید بر اصول و حقوق، همواره در پی فهم و تبیین یا گسترش روابط پیچیده بین انسانها باشند و در دل شبکهای از این روابط به تأمل اخلاقی بپردازند و به معضلهای اخلاقی پاسخ دهند. اخلاق مراقبتی، اخلاق مبتنی بر محبت است تا مبتنی بر اصول و بر این اساس باید با کسانی که با آنها در ارتباط هستیم مهربان و مسئول باشیم. به همین دلیل است که در سبک رهبری زنان، توجه به ملاحظههای انسانی بر جسته و نمایان است.
کلیدواژه ها
مدیریت زنان، سبک رهبری، فرهنگ ملی، فمینیسم.