سبک زندگی خانوادگی
سبک زندگی خانوادگی از دیدگاه قرآن و مدرنیته هدف اصلی این پژوهش میباشد. سبک زندگی قرآنی، مبتنی بر آزادی خدا محور و سبک زندگی مدرنیته، مبتنی بر آزادی انسان محور است؛ خانواده، در سبک زندگی قرآنی، بر خلاف سبک زندگی مدرنیته، دارای جایگاه والایی است؛ ساختار خانواده اسلامی به گونهای است که، بر ازدواج شرعی و قانونی، خانواده دو جنسیتی و خانواده تک شوهری تاکید دارد، در صورتی که در سبک زندگی مدرنیته، خانواده دارای ارزش چندانی نیست و بشر در ساختار خانواده، دارای آزادی کامل است و خانواده هم بالینی، خانواده تک جنسیتی و خانواده چند شوهری جایز میباشد.
هدف پژوهش
هدف این پژوهش عبارت اسـت از: بـررسی تـطبیقی میان سبک زندگی خانوادگی از دیدگاه قرآن و مدرنیته. سؤال اصلی این است که نقاط اصلی تـمایز میان آن دو کدام است؟ به این منظور، با تکیه بر روش توصیفی−تحلیلی و با استفاده از ابزار کـتابخانهای و رویکرد علمی−دینی به مـطالعه آمـوزههای قرآن کریم و دیدگاههای اندیشمندان مدرنیته و آمارهای جوامع متأثر از آن، می پردازد.
دستاورد اصلی این تحقیق این است که هفت تفاوت عمده بین آن دو، کشف شد؛ بعضی از آن تفاوتها عبارت است از:
- سبک زندگی قرآنی، بر آزادی «خـدامحور» و سبک زندگی مدرنیته، بر آزادی «انسانمحور» مبتنی است؛
- خانواده، در سبک زندگی قرآنی، برخلاف سبک زندگی مدرنیته، جایگاهی والا دارد؛
- ساختار خانواده اسلامی بر ازدواج «شرعی و قانونی»، «خانواده دوجنسیتی» و «خانواده تکشوهری»، تأکید دارد، در حالی که در سبک زنـدگی مـدرنیته،
خانواده، از ارزش چندانی، برخوردار نیست و بشر در ساختار خانواده، آزادی کامل داشته و خانواده «همبالینی»، خانواده «تکجنسیتی» و خانواده «چندشوهری» تجویز میگردد. براساس این تفاوتها، تفاوتهای دیگری نیز شکل میگیرد.
واژگان کلیدی
سبک زندگی، مـطالعات قـرآنی، سبک زندگی اسلامی، خانواده اسلامی، خانواده مدرن، روانشناسی اسلامی.
گزارش از مقاله
نویسنده در این مقاله، بعد از مفهوم شناسی سبک زندگی و مفهوم یابی مدرنیته، به بیان نوع و مقدار آزادی در سبک زندگی خانوادگی، به عنوان وجه تمایز اصلی میان قرآن و مدرنیته میپردازد؛ سپس تفاوت دیدگاهها جایگاه میان قرآن و مدرنیته را در حیطه خانواده به صورت مستدل و مستند، .بررسی میکند
1.ارزش بـالای جایگاه خانواده در سبک زندگی قرآنی، برخلاف مدرنیته
ارزش و اهمیت این نهاد، به میزانی است که در قرآن کریم از جمله آیات و نشانههای الهی شمرده شده است. خداوند یکی از نشانههای خود را این میداند کـه از جـنس انسانها، همسرانی را آفریده تا به سوی آنان آرامش بگیرند و میان آنان، دوستی و مهربانی قرار داده است. دو تـا بـودن و زوجیت انسانها در نزد خداوند، اهمیت و ارزش دارد و راه آن هم ازدواج و تشکیل خانواده است. اما اعتقاد به «آزادی کامل» در سـبک زنـدگی خانوادگی مدرنیته، خودش را در ارزشگذاری خانواده نیز نشان میدهد. از آنرو که معتقدند:
- انسان نسبت به تشکیل و تـداوم نـهاد خانواده، آزاد است؛
- تشکیل و تداوم این نهاد، در بردارنده بعضی تقیدات و مقررات برای انسان اسـت؛
- بـهطور ذاتـی، انسان از مقررات و قیود، گریزان است، نتیجه آن میشود که رفتن به سمت تشکیل خانواده و یا تـداوم آن، کـمارزش میشود و افراد جهت ارضای غریزه جنسی خود، در غیر چارچوب خانواده، اقدام مـیکنند.
2.تأکید قرآن بر خانواده مبتنی بر «ازدواج» در برابر تجویز خانواده «همبالینی» در مدرنیته
در نگاه قرآن کریم، باید تشکیل خانواده، تنها به وسیله ازدواج شرعی و با اجـرای صـیغه عقد در میان مرد و زن، انجام شود. خداوند به كسانی كه وسیله زناشویی نمییابند، دستور به عفت میدهد تا خداوند، آنان را از فضل خویش بینیاز گرداند. برخلاف سبک زندگی قرآنی، در سبک زندگی برآمده از مدرنیته، ازدواج از ارزش افتاده و اشخاص، به زندگی مشترک با هم بدون ازدواج اقدام میکنند. آمارها و گزارشهای موجود در جوامع متأثر از مدرنیته نیز حکایت از کـمارزش و کـمرنگ شـدن ازدواج در میان اعضای آن جوامع دارند.
3.تأکید قرآن بر خانواده دوجنسیتی در برابر تجویز خانواده تـک جنسیتی در مـدرنیته
در سبک زندگی قرآنی، نوع ساختار خانواده نیز بر طبق حکم فـطرت سـلیم بـشری است. فطرت سلیم انسان نیز از ساختار خانواده تک جنسیتی و چندشوهری تنفر و ابا دارد. بنابراین، در سبک زندگی قـرآنی تـنها بـه خانواده دوجنسیتی و تکشوهری توصیه میشود و تنها خانواده ای تجویز میشود که از دو جنس مخالف تشکیل شود. به همین دلیـل اسـت که خداوند زوج را به صورت مؤنث و مذکر معرفی مـیکند. اما از آنجا که شخص، در سبک زندگی برخاسته از مدرنیته، بهطور کامل آزاد است، میتواند با یک شخص همجنس ازدواج کـند و او را شوهر یا همسر خود، برگزیند. نهضت آزادی جنسی زنان که افزون بر زنان فمینیست، از سوی زنان همجنس خواه غیر فمینیست هم حمایت میشد، از جنبشهایی بود که خواهان آن بودند که آزادیهای جنسی آنان از سوی حکومت به رسمیت شـناخته شـود و دولت، خانوادههای همجنسگرا را همانند خانوادههای سنتی نا همجنسگرا، تحت پوشش حقوق شهروندی قرار دهد.
4.تأکید قرآن بـر خانواده «تکشوهری» در برابر تجویز خانواده «چندشوهری» در مدرنیته
شکل طبیعی در ساختار خانوادههای بشری، به اینگونه بوده است که در رأس هرم خانواده یـک شوهر قـرار دارد که دیگر اعضای خانواده را سرپرستی و هدایت میکند. اصل ازدواج و نیز تعدد آن در صـورت وثـوق به اجرای عدالت، جایز است نه واجب. تجویز تعدد ازدواج همانند تحلیل اصل نكاح ضرورتی اجـتماعی اسـت؛ زیـرا:
- نیروی شهوت جنسی در مردان بیش از زنان است؛
- بر حوادث، جنگها و جنایات، مردان بـیش از زنان قربانی میشوند؛
- آمادگی مرد برای تولید مثل، سالهای بیشتری از عمر را پوشش میدهد، در حالی کـه در زنان مـحدود است؛
- رشد فكری، بلوغ جنسی، آمادگی و صلاحیت برای ازدواج در دختران زودتر از پسران است، از اینرو شـمار دخـتران آماده ازدواج بیش از پسران است.
اما در سبک زندگی مبتنی بر مدرنیته، زن حق دارد که در یک آن، بیش از چند شوهر داشته باشد و بـا هـمه آنها در یک خانه یا چند خـانه زنـدگی کـند. دیـدگاههای صـاحبنظران مدرنیته، بیان از درسـتی ایـن تحلیل دارند. هم چنین آمارها و مطالعات مستند نیز، گواهی بر تجویز و رواج اخـتیار چـندشوهر در یک لحظه برای یک جنس مؤنث در جوامع متأثر از مدرنیته میدهند.
5.تأکید قرآن بر خانواده گسترده در بـرابر خانواده هستهای
خانواده از نگاه قرآن کریم، دارای ویژگیهای ذیل است: مبتنی بر ازدواج است، افراد از راه خون و ازدواج به هـم مـنسوب هستند، موجب ازدیاد نسل است. هسته اولیه آن، زن و مرد و فرزندان هستند. تربیت فرزندان بـر عهده والدیـن اسـت. اعضای خانواده، نسبت به همدیگر حقوق و مسئولیت متقابل دارند. قرآن در حیطه خانواده و افراد آن قوانینی بـسیار دقیق و تأثیرگذار مقرر کرده است که یک خانواده بسیار گسترده را به ذهن القـا میکند. برای نمونه، قـانون صـله ارحام، قانون ارث و وجوب نفقه، به خوبی نشان مـیدهد کـه قرآن بر «خانواده گسترده» تأکید دارد و ارتباطات افراد و حقوق و تکالیف آنان در برابر یکدیگر را به پدر، مادر و فرزندان محدود نمیکند؛ اما مدرنیته تمام تلاشش را کرده است که خانوادههای هستهای شکل بگیرد.
6.تأکید قـرآن بـر سـادهزیستی بر خلاف مدرنیته
سبک زندگی قرآنی، بر میانهروی و اعتدال در مصرف، تـأکید دارد، ولی سبک زندگی مدرنیته، تنها بر مصرفگرایی تأکید دارد. از دیدگاه قرآن، افراط و تفریط در مصرف، مذموم است و تصریح میکند که «خداوند اسرافکاران را دوست ندارد». قرآن در وصف بندگان خوب خودش، آنـان را مـعتدل و مـیانهرو در چگونگی و میزان انفاق معرفی میکند. این اعتدال از دیدگاه قرآن، باید در همه امور زندگی جاری بـاشد، نـه فقط در مصرف کردن اموال. اما مدرنیته با تولید انبوه کالا و مصرف فزاینده پیوند پیدا کرد. تولیدکنندگان کالاهای مصرفی بـا تـوسل بـه مد و مشتریان ویژه، تبلیغات گستردهای را برای فروش کالاهای خود آغاز کردند. گـسترش امـاکن عمومی، ایجاد فروشگاههای بزرگ و چشم و همچشمی اجتماعی، انسانها را وادار به خرید کالاهای تجملاتی کرد. از دیدگاه مدرنیته، «داشـتن بـه اندازه کافی» مطرح نیست؛ بلکه «بیش از دیگران داشتن» مهم است.
7.تأکید قـرآن بـر تعمیم هدفمندی زندگی انسان از «دنیا» به «دنیا و آخرت»
در سبک زندگی قرآنی −در کنار تـکریم جـایگاه انسان− بر خداگرایی و در سبک زنـدگی مـدرنیته، بـر انسانگرایی تأکید مـیشود. در انـدیشه قرآنی، انسان، جانشین خـداوند بـر روی زمین است و مورد تکریم خداوند قرار گرفته و بر دیگر موجودات، برتری داده شده و امانتدار خـداوند قـرار گرفته است. انسان قرآنی به آخرت یقین دارد و براساس آن یقین زندگی میکند و دنیا را چـون ابزار و مسیری می داند که خداوند آن را در اختیار بشر قرار داده است تا بتواند از این طریق به آخرت خوب برسد.
اما در انسانگرایی و انسانباوری که با اصطلاح «اومانیسم» یاد میشود و محوریترین شاخصه مدرنیته غربی اسـت، بر آزادی و اختیار انسان در این دنیا تأکید شده است و هیچ سخنی راجع به آخرت وجود ندارد. انسان، مرکز عالم تلقی میشود و خود، قانونگذار است و برای زندگی خویش، چارچوب تعیین میکند. در واقع رابطه ازدواج در غرب، که بهره گرفته از مدرنیته و مدرنیسم است، از اصول فردگرایی، لذتگرایی و انـسانمحوری پیروی میکند، درنتیجه، افراد، تنها زمانی طالب هم خواهند بود که بتوانند لذتـهای مادی را برای هم فـراهم کـنند.