سیاست جنسیتی

از ویکی‌جنسیت

سیاست جنسیتی؛ سیاستگزاری در عرصه های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، حقوقی و ... بر مبنای تمایزات جنسی زن و مرد

سیاست جنسیتی سیاستگزاری کشورهای مختلف در زمینه های گوناگون بر مبنای تمایزات جنسی زن و مرد می باشد که در غرب با اعتراضات جنبش های فمنیستی نیز همراه بوده است. اسلام شاخصه های هویتی و انسانی زن ومرد را مشمول تمایزات جنسیتی نمی داند و با بسیاری از سیاستهای جنسیتی که تحقیر زن را در کشورهای غربی به همراه داشته ، مخالفت می نماید.

مفهوم سیاست جنسیتی

با توجه به مفهوم سیاست و جنسیت ، سیاست جنسیتی سیاستی است که در آن جنسیت و زن و مرد بودن را به عنوان معیاری برای همه سیاستگذاری یا بخشی از سیاستگذاری ها در عرصه های مختلف ، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، هنری و .... لحاظ می نماید. به طور مثال اگر سیاست اقتصادی دولتی بر مبنای تساوی کار و حقوق یکسان میان مرد و زن باشد در این قسمت جنسیت لحاظ نشده است و اگر سیاست دولتی در بخش اقتصاد و حقوق بر مبنای مرخصی زایمان، حق تاهل و ... باشد ، سیاست جنسیتی در اینجا لحاظ شده است. به این ترتیب توجه ویژه سیاست مداران و تصمیمات و اقدامات سیاسی آنها در محدوده مرد بودن و یا زن بودن، تعریفی از سیاست جنسیتی می باشد.

سیاست جنسیتی در غرب

در کشورهای غرب برخی از آموزه های فمینیستی و جنبش های آن از سویی با شعار حقوق زنان که درواقع درخواست سیاستگذاری جنسیتی است همراه بود و از سوی دیگر با خواسته تساوی میان زن و مرد، حتی در کار و پوشش مواجه می شوند که الزاما برای پیگیری این خواسته ها سیاستگذاری های غیر جنسیتی را تعریف و اعمال می نمایند. این مناقشات میان سیاستهای جنسیتی و غیر جنسیتی و جنبش های مرتبط با آن پس از مدتی سیاستمداران و فعالان فمینیستی را به پذیرش مفهوم تبعیض مثبت ملزم نمود. تبعیض مثبت به مجموعه اقدامات و سیاستهایی گفته می شود که که امتیازات و برخورداری هایی را برای گروه های اقلیت و یا در معرض آسیب در نظر می گیرد، تا امکان رقابت و برخورداری از فرصت های برابر برای گروه های اقلیت یا در معرض آسیب تامین شود. [۱] به این ترتیب هنوز مساله تبعیض جنسیتی و یا تساوی جنسیتی و یا تبعیض مثبت و منفی و معنا و حدود و ثغور آن در سیاستگذاریهای دولتهای مختلف، چالشی جهانی و حل نشده است که جامعه و دولت را در برخی بخش ها به گونه جدی روبروی هم قرار می دهد. به طور مثال سیاستهای برابری جنسیتی در آمریکا از نگاه وندی شلیت و برخی دیگر از محققین آمریکایی، در واقع مانند قماری است که زن و مرد در اثر جاذبه جنسی و دوستی خصوصی به آن تن می دهند این نوع زندگی متضمن منافع آنی برای هر دو طرف بدون هیچ گونه تشریفات قانونی است. بنابراین در چنین شرایطی چرا قول دهیم تا ابد با هم زندگی کنیم؟ قول می دهیم تا زمانی که برایمان لذا بخش است به زندگی مشترک ادامه دهیم.[۲]

سیاست جنسیتی از دیدگاه اسلام

از نظر آیت الله خمینی سیاست جنسیتی از بسیاری جهات منفی و غیر قابل قبول است. « اسلام برابری بین مرد و زن را تاُکید کرده است. اسلام دست زنها را گرفته آورده هم تراز مردان نگه داشته. در صورتی که در زمانی که پیغمبر اسلام (ص) آمد، زنها را هیچ حساب می‌‌ کردند. اسلام به زنها قدرت داده است. اسلام زنها را در مقابل (کنار) مردها مهم دانسته است و نسبت به آنان تساوی قائل شده است. البته یک احکام خاص مرد است مناسب با مرد است، یک احکام خاص زن است،که مناسب با زن است، اما نه به معنای این است که اسلام نسبت به زن و مرد فرقی گذاشته است.[۳] و نیز [۴] به این ترتیب در زمینه احکام خاص زنان و مردان که بیشتر در زمره تکالیف دینی است ، دولت می تواند سیاست مبتنی بر جنسیت زن و مرد را داشته باشد و در غیر این موارد سیاست جنسیتی جایگاهی ندارد.

آیت الله خامنه ای تمام سیاست گذاری های مرتبط با شاخصه انسانی و هویتی زن و مرد را غیر جنسیتی می داند که شامل زنان و مردان به گونه برابر می شود. « خدای متعال مرد را و زن را از جهاتی مثل هم قرار داده است؛ از لحاظ عروج به مقامات معنوی با هم تفاوتی ندارند، از لحاظ قدرت رهبری با هم تفاوتی ندارند، نمونه‌اش فاطمه‌ی زهرا (سلام‌ الله‌ علیها)؛ از لحاظ توانایی هدایت بشر تفاوتی ندارند.» [۵] از نظر ایشان در حالی اسلام از ابتدا با بسیاری از سیاستهای جنسیتی به مقابله پرداخت که دولتهای غربی برای جنسیت زن و خواسته های او سیاستهای تحقیر آمیز اعمال می کردند. « در دنیای غرب و همین کشورهای اروپایی که این همه مدّعی دفاع از حقوق زنان هستند که تقریباً همه‏ اش هم دروغ است تا دهه ‏های اوّل این قرنی که تمام شد، زنان نه فقط حقِّ رأی نداشتند، نه فقط حقِّ گفتن و انتخاب کردن نداشتند، حقِّ مالکیت هم نداشتند. یعنی زن مالک اموال موروثی خودش هم نبود؛ اموال او در اختیار شوهر بود! در اسلام بیعت زن، مالکیت زن، حضور زن در عرصه‏ های اساسی سیاسی و اجتماعی، تثبیت شده است . زنها می‏ آمدند با پیغمبر بیعت می‏ کردند. پیغمبر اسلام نفرمود که مردها بیایند بیعت کنند و به تبع آن‏ ها، هرچه که آن‏ها رأی دادند، هرچه که آن‏ ها پذیرفتند، زنها هم مجبور باشند قبول کنند؛ نه. گفتند زنها هم بیعت می‏کنند؛ آن‏ها هم در قبول این حکومت، در قبول این نظم اجتماعی و سیاسی شرکت می‏ کنند. غربی‏ها هزار و سیصد سال در این زمینه از اسلام عقبند و این ادّعاها را می‏ کنند! در زمینه‏ مالکیت نیز همین‏ طور؛ و در زمینه ‏های دیگری که مربوط به مسائل اجتماعی و سیاسی است.» [۶] به این ترتیب از منظر ایشان نیز سیاست جنسیتی تنها در زمانی که حقوق زنان و مردان در حال پایمال شدن است و یا به تکالیف آنها در آموزه های اسلام اشاره دارد ، و آرامش زن و خانواده و جامعه را در پی دارد، مورد توجه قرار می گیرد. « طبیعت الهیِ زن و مرد در محیط خانواده، طبیعتی است که برای زن و برای مرد رابطه‌ای فیمابین به وجود می‌آورد که آن رابطه، رابطه‌ی عشق و مهربانی است. اگر این رابطه تغییر پیدا کرد، اگر مرد در خانه احساس مالکیت کرد، اگر به چشم استخدام و استثمار به زن نگاه کرد، این ظلم است، که متأسفانه خیلی از مردان این ظلم را می‌کنند. در محیط بیرون خانواده نیز همین‌طور است. اگر زن محیط امن و توأم با امنیتی برای درس خواندن، برای کار کردن، برای احیاناً کسب درآمد و برای استراحت نداشته باشد، این ظلم و ستمکاری است. هر کس که موجب این ظلم شود، باید قانون و جامعه‌ی اسلامی با او مقابله کند.» [۷]

سیاست جنسیتی در قانون اساسی

قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز سیاست جنسیتی را در مواردی که تکالیف شرعی و حقوق زنان مورد تاکید قرار داده باشد ، قبول داشته و در غیر این موارد در برنامه ریزی و اتخاذ سیاستهای اداره جامعه، اصل بر مبنای برابری جنسیتی یا عدم محوریت مقوله جنسیت در دستور کار قرار داده است. « در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اینکه بر انجام وظایف مادری برای زنان تأکید شده است، زن و مرد از نظر تحصیل علم و اشتغال به کار از حقوق اجتماعی یکسان برخوردارند. همچنین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و برنامه‌ ها و سیاست گذاری های توسعه را، بر افزایش میزان مشارکت زنان در امور اجتماعی و اقتصادی و نیز ایجاد محیطی امن برای فعالیت هر چه بیشتر زنان مورد تأکید قرار داده است. بند 14 اصل سوم قانون اساسی بر تأمین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون تأکید دارد.» [۸] و نیز [۹]

به طور کلی قانون اساسی و اسلام سیاست جنسیتی را زمانی که مساله رعایت حقوق زنان و مردان و تکالیف و ماموریتهای این دو در حیطه شخصی، خانوادگی و جامعه مورد نظر باشد در جهت بهبود و تعالی زندگی دنیوی و اخروی آنها مورد تاکید قرار داده است که با سیاست جنسیتی در غرب که نگاه دنیوی و مادی صرف خاصه به زن دارد، متفاوت است.

پانویس

منابع

  • پرتال امام خمینی
  • دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای
  • صحیفه امام خمینی، ج5
  • نویسندگان،از فمنیسم جهانی تا فمنیسم ایرانی نگاهی کل گرایانه به جنبش و نظریه فمنیسم در ایران و جهان، حوراء، شماره 27
  • وندی شلیت و دیگران، ترجمه:معصومه محمدی و دیگران،فمنیسم در آمریکا تا سال 2003، ج1، قم ، نشر معارف، چ3، 1384