سیاسی و حاکمیتی شدن فرزندآوری

از ویکی‌جنسیت

سیاسی و حاکمیتی شدن فرزند آوری به این معناست که دولت ها براساس سیاست های پذیرفته شده خود عمل می کنند و اقتضائات جامعه اسلامی وایرانی برای موضوع جمعیت را در نظر ندارند و برای اینکه این موضوع را امال کنند از قوه اجرایی و فرمانی خود اعمال نظر کنند، و به فرهنگ سازی و سیاست های حمایتی واقعی توجه نمی کنند.

خطر پیری جمعیت

چند سالی است که زنگ خطر پیری جمعیت ایران به صدا درآمده است ومسولان و رهبر انقلاب تاکید می کنند که جمعیت ایران رو به پیری می رود. به عبارت دیگر ساختمان جمعیتی ایران دچار بی‌تعادلی است. به گفته کارشناسان هرم سنی دو پایه اساسی جنسیت و گروه‌های سنی را به خود می‌بیندکه تعادل ندارند. از نگاه ایشان رشد جمعیت در ایران پایین است. اینکه جمعیت ایران در آینده پیر خواهد شد و به تناسب جمعیتی که از دست می‌دهد، جمعیت جایگزین ندارد. پس باید جلوی روند پیری و کاهش جمعیت ایران گرفته شود. بنابراین دولت با برخی سیاستها و متغیرها در صدد جلوگیری از پیری جمعیت است اما باید توجه داشت که این سیاست ها و متغیرها باید اثربخش باشند و باعث تعادل شود علاوه براین متغیرها نباید به شکل دستورالعملی و قانون‌ها و کارهای خشن اجرایی شود.

سیاست‌های تشویقی باب میل قشر پایین جامعه! باورپذیری و فرهنگ‌پذیری فاکتورهای مهمی‌اند برای ترغیب به فرزندآوری است. کار فرهنگی در گرو کنش‌هایی است که در کل جامعه باید رخ دهد تا تبدیل به باور شود. قشر متوسط جامعه، قشری است که توانایی فهم مسأله جمعیت و دغدغه‌های جمعیتی را دارد این قشر در حال لاغرشدن است. قشری که حافظ ارزش‌ها و سوپاپ اطمینان جامعه است. با دستور و فرمان اتفاقی نمی‌افتد زیرا قبل از این هم به‌صورت فرمایشی و با سیاست‌های تشویقی اتفاقی نیفتاده است ، حالا هم اتفاقی نمی‌افتد. نکته قابل تامل این است که با بسته‌های تشویقی تنها طبقات پایین اجتماعی شاید راغب به فرزندآوری شوند. قشری از جامعه که با مشکلات جدی اقتصادی دست به گریبان‌اند. ولی این قشر متوسط وارد جامعه نخواهد کرد. فرزندآوری در این قشر یعنی فرزندانی با مشکلات جسمانی، آموزشی، بهداشتی، تربیتی و … .

زنان، دختران و کنشگری فرزندآوری

فرزندآوری به عهده زنان است و اگر زنان وارد عرصه کنشگری جمعیت نشوند، کارهای فرهنگی، اجتماعی و… بی‌نتیجه خواهد بود. اگرچه در این میان نباید واژه تجرد قطعی را فراموش کرد. بسیاری از دختران ایران در کلانشهرها، شهرهای متوسط و کوچک تمایلی به ازدواج ندارند. به اعتقاد کارشناسان جمعیت اگر تمایل به ازدواج هم وجود داشته باشد، در سنی است که از فرزندآوری عبور کرده‌اند.


فرزندآوری طبقه متوسط

اصرار به فرزندآوری و سیاست‌های تشویقی ممکن است در قشرهای پایین جامعه‌ کارساز باشد. اگرچه این قشر هم براساس تجربه شاید شیفته سیاست‌های تشویقی نشوند. جمعیت و فرزندآوری بحثی اجتماعی و ملی است، در حالی که قشر پایین جامعه به اندازه کافی از دانش تحلیلی برخوردار نیست. زمانی که خط فقر به روایت آمارها روی عدد بسیار بالایی قرار می‌گیرد. زمانی که به روایت خود مسئولان 90درصد جامعه کمک‌های یارانه‌ای دریافت می‌کنند با سیاست‌های تشویقی فرزندآوری شدنی نیست. و زور قانون‌ هم راهگشا نیست.


افزایش جمعیت دستوری نیست

قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، مصوبه جلسه 24/07/1400 مجلس. قانونی که 73ماده و 205حکم به خود می‌بیند و تا به امروز شاهد اجرایی‌شدن 20درصدی‌اش است. سوال اصلی این است با یک قانون می‌توان از افزایش جمعیت در یک جامعه گفت و موفق ظاهر شد؟ به‌ نظر می‌رسد قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، طرحی دستوری است برای افزایش جمعیت. افزایش جمعیت، جامعه‌ای که بیش از 13میلیون حاشیه‌نشین به خود می‌بیند. جمعیتی که به روایت آمارها گاها از ابتدایی‌ترین امکانات اقتصادی و اجتماعی بی‌بهره‌اند. افزایش جمعیت بی‌شک مسأله‌ای نیازمند نگاه جامعه‌شناختی است و نمی‌توان با سطحی‌‎نگری آن را عملی کرد. به باور یکی از پژوهشگران اجتماعی توصیه مقام معظم رهبری درخصوص افزایش جمعیت باید در یک ساختار درست و منطقی عملیاتی شود. نمی‌توان با تصویب لوایح روی کاغذ یا نگاه دستوری نرخ رشد جمعیت را مدیریت کرد. به گفته برخی جامعه شناسان افزایش نرخ رشد جمعیت نیازمند فراهم‌آوردن زیرساخت‌های آموزشی و رفاهی است.که پی‌ریزی مقدمات این طرح مستلزم بهبود شرایط اقشار ضعیف جامعه است. مقدماتی باید فراهم شود تا قشر متوسط جامعه از لحاظ آماری به حداکثر آماری برسد. در صورت مهیاشدن چنین شرایطی طرح‌های تشویقی اثرگذار خواهند بود.

به باور این جامعه‌شناسان در جامعه‌ای که از رفاه نسبی برخوردار است، جمعیت خودبه‌خود به تعادل منطقی می‌رسد. نبود رفاه نسبی بی‌شک منجر به افزایش جمعیت نخواهد شد. افزایش جمعیت در چنین شرایطی تنها منجر به بیکاری، افزایش جرایم و خشونت در جامعه خواهد شد.[۱]

فرهنگ و حمایت دو بازوری حاکمیت برای ترویج جمعیت

دولت برای ترویج جمعیت با توجه به بازوهای فرهنگی و رسانه ای می تواند فرهنگ جمعیت و چند فرزندی را ترویج دهد همانطور که برای کاهش جمعیت چنین کردند و این باید دانسته شود که مسئله فرهنگی با حمایت های فرهنگی و حمایتی مناسب حل می شود اتکای دولت بر تسهیلات بانکی برای حل مسائل اقتصادی به معنای عدم توجه مطلوب به فرزندآوری است تسهیلات نیاز هست مستقیما به رفع مشکل خانواده هایی که خواهان چند فرزندی هستند منجر شود. مثل تامین خانه های متناسب با چند فرزند و.. تا خانواده ها به این امر رغبت کنند زیرا افزایش جمعیت امری دستوری و حاکمیتی نخواهد بود.


پانویس

منابع

  • خبرآنلاین، تاریخ ۱۵ /8/ ۱۴۰۰