شبهه ازدواج موقت و معامله جنسی

از ویکی‌جنسیت
بیان شبهه

حکم ازدواج موقت در اسلام به نوعی موجب ایجاد شبهه مبنی بر مشابهت آن با معامله جنسی شده است. در این مقاله به بیان تفاوت ماهوی این دو مقوله پرداخته‌ایم.

اگر درباره تشريع ازدواج موقت، مصالح و ضرورت‏‌هايى كه در آن لحاظ شده، با ديده انصاف نگريسته شود به اين واقعيت اعتراف خواهيم كرد كه قانون ازدواج موقت نه تنها هيچ‏گونه نقص و كاستى ندارد بلكه بهترين و عالى‏‌ترين خدمتى است كه اسلام براى زن و مرد و بيشتر براى زن انجام داده است، زيرا در دنيايى كه آزادى جنسى و فحشاء براى جبران خلاء ناشى از ازدواج دايم تلقّى مى‌شود، ازدواج موقت همراه با تعهّدات حقوقى، اخلاقى و پاك‏دامنى و در عين سهولت و سادگى در كنار ازدواج دايم و در واقع مكمّل آن، بهترين كار ممكن است.

استاد مطهرى مى‌‏گويد: «ازدواج موقت از آن جهت تشريع شده است كه ازدواج دايم به تنهايى قادر نبوده است كه در همه شرايط و احوال رفع احتياجات بشر را بكند و انحصار به ازدواج دايم مستلزم اين بوده است كه افراد يا به رهبانيت موقت مكلّف گردند و يا در ورطه كمونيسم جنسى غرق شوند. بديهى است كه هيچ پسر يا دخترى آنجا كه برايش زمينه يك زناشويى دايم و هميشگى فراهم است، خود را با يك امر موقتى سرگرم نمى‌کند» .[۱]

بنابراين، ازدواج موقت يك نوع عقد شرعى است كه ويژگى‌‏هاى خود را دارد و نبايد آن را جايگزين ازدواج دايم دانست و همان انتظارها و توقع‏‌هاى ازدواج دايم را از آن داشت.

تفاوت ازدواج موقت با معامله جنسی

عقد موقت از نظر ماهيت همانند ازدواج دايم و يك رابطه تعريف شده توأم با حقوق و امتيازاتى است كه زن و مرد با اختيار و اراده‌شان آن را پديد مى‌آورند و بدين‏ ترتيب عفت و كرامت انسانى خويش را پاس مى‌دارند. اگرچه امروز غرب متعه را ارتجاعى مى‌شمارد و در مقابله با اسلام آن را مورد ايراد قرار مى‏‌دهند، اما برخى انديشمندان دنياى غرب، به كمال و برترى قوانين ازدواج و خانواده در اسلام اعتراف مى‏‌كند و براى سامان‏دهى نظام خانواده و رهايى از بى‏‌بند و بارى جنسى، راهكارهاى اسلام را پيشنهاد مى‏‌كند.

از باب مثال «گوستاولوبون» فرانسوى يكى از مزاياى آيين اسلام را نوع ازدواج و تعدد زوجات، آن هم به صورت محدود و مشروط راهگشا و نظام‌‏مند مى‌‏شمارد و در قسمتى از اعترافات خود اين‏گونه مى‏‌گويد: «در غرب هم با وجود اينكه آب و هوا و طبيعت هيچ يك مقتضى براى وجود چنين رسمى نيست، مع‏ذلك رسم وحدت زوجه رسمى است كه ما آن را فقط در كتاب‌‏هاى قانون مى‏ بينيم درج است، خيال نمى ‏كنم بشود اين را انكار كرد كه در معاشرت واقعى ما اثرى از اين رسم (رسم وحدت زوجه) نيست.

راستى من متحيّرم و نمى‏‌دانم كه تعدد زوجات مشروع مشرق از تعدد زوجات سالوسانه اهل مغرب چه كمى دارد و چرا كمتر است؟ بلكه من مى ‏گويم كه اولى از هر حيث بهتر و شايسته‏ تر است» .[۲]

گفتنى است كه صنعت روسپى‏ گرى نخستين‏ بار توسط بانك جهانى، صندوق بين‏‌المللى پول و آژانس‏‌هاى توسعه بين‌المللى آمريكا برنامه‌ريزى و حمايت شد. [۳] در نهايت كار را به جايى رسانده‏‌اند كه ازدواج را به نوعى، عامل بدبختى زنان دانسته و روابط آزاد جنسى را نشانه استقلال فردى و دورى از اسارت مى‌‏پندارند.

روشن است كه در اين نگرش، بازنده حقيقى، زن است چرا كه اين روند به ضربات عاطفى در محيط خانواده و جامعه منتهى مى‌‏شود و اين به معناى به بازى گرفتن عشق و محبت خانوادگى و تُهى كردن هريك از زن و مرد از خصوصيات فطرى و انسانى ‏شان مى‏‌باشد و بدون ترديد نگرانى‌ها، ناهنجارى‌هاى روحى و روانى و اختلالات در شخصيت زنان را چند برابر خواهد نمود. [۴]

زندگى شايسته انسان، به صورت اجتماعى و در گرو برقرارى روابط با يكديگر است. اين روابط، خواه تجارى باشد، يا عاطفى، جنسى و... زمانى سالم، عادلانه و پايدار خواهد بود كه قانونمند باشد؛ وگرنه در معرض هرج و مرج، ستمگرى، سست‏بنيادى و زوال و تعدّى به يكديگر خواهد بود.

در همه مسلك‏‌هاى بشرى يا الهى، براى قانون‏مندى اين روابط، مقرّراتى وضع شده است. در قرآن مجيد نيز به اين مهمّ اشاره شده است [۵] تا اصل پيدايش و نحوه اين روابط، قابل اثبات باشد و اين تعهّدات، ضمانت اجرايى يافته، علاوه بر اينكه، نظام اجتماعى را سامان دهد. بنابراين اجراى صيغه عقد، يك علامت و نشانه و وسيله‌اى براى ابراز خواست‏ه‌اى درونى است كه نظام اجتماعى آن را به رسميت شناخته است و پس از اجراى صيغه، علاوه بر تعبّد شرعى، اعلام پايبندى به قوانين اجتماعى آن جامعه است.

اهداف ازدواج موقت

ازدواج دائم يا موقّت، تنها با گفتن دو كلمه تمام نمى‌‏شود؛ بلكه مقرّرات و اهداف خاص خودش را دارد كه عبارت است از:

1. زن و مرد در تمام مدّت ازدواج در كنار يكديگر هستند؛

2. زن بعد از طلاق يا پايان مدّت ازدواج موقّت، بايد عدّه نگه دارد. يكى از دلايل عدّه چه بسا اين باشد كه اگر از مرد اول باردار شده، وضعش مشخص شود؛

3. پدر و مادر موظف‌اند از فرزندى كه از ناحيه ازدواج پديد مى‏‌آيد، حمايت كنند؛

شايد براى عده‌‏اى، هدف ابتدايى ازدواج دائم ارضاى شهوت جنسى باشد؛ ولى غالباً هدف از آن آرامش و تكامل در كنار همسر و تربيت نسل صالح است؛ لذا از نكاح به «عقد» تعبير مى‌‏شود.

«عقد» پيمانى دو سويه است كه طرفين را به انجام امورى متعهّد مى‏‌كند و براى هر يك حقّى را به عهده ديگرى مى‌نهد. بنابراين عقد ازدواج، تنها جارى كردن صيغه خاص بر زبان نيست؛ بلكه تعهّدى است كه از آن صيغه ناشى شده و دو طرف آن را مى‏‌پذيرند.

بديهى است اهداف و مقرّرات ياد شده، در فحشا وجود ندارد؛ و طرفين تعهّدى نسبت به همديگر ندارند؛ بلكه براى هر دو يا يكى از آنان، لذّتى زودگذر حاصل مى‌شود و پس از آن هم بدون آنكه وظيفه و تكليفى داشته باشند، از يكديگر جدا مى‏‌شوند! اسلام بيش از هر چيز، مى‏‌خواهد اين روابط را قانون‏مند كرده و از ظلم و تجاوز و بهره‏‌كشى جلوگيرى كند؛ بنابراين صيغه و زنا از جهت پيش‏‌زمينه‏‌ها و پيامدها بسيار متفاوت مى‏‌باشد.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. . نظام حقوق زن در اسلام، مرتضى مطهرى، چاپ نهم، دى ماه 1359، ص 47.
  2. . نظام حقوق زن در اسلام مجموعه آثار 19، مرتضى مطهرى، تهران، صدرا، 1378، ص 305.
  3. . ر.ك: تازه‏‌هاى انديشه، ش 2، ص 47.
  4. . براى آگاهى بيشتر ر.ك: اسلام، زن و جستارى تازه، علامه سيد محمدحسين فضل الله، صص224 به بعد.
  5. . «و زنان شوهردار [بر شما حرام است]؛ مگر آنها را كه [از راه اسارت] مالك شده‏‌ايد؛ [زيرا اسارت آنها در حكم طلاق است] اينها احكامى است كه خداوند بر شما مقرّر داشته است. اما زنان ديگر غير از اينها [كه گفته شد]، براى شما حلال است كه با اموال خود، آنان را اختياركنيد؛ در حالى كه پاكدامن باشيد و از زنا، خوددارى نماييد. و زنانى را كه متعه [ازدواج موقت ]مى‌‏كنيد، واجب است مهر آنها را بپردازيد. و گناهى بر شما نيست در آنچه بعد از تعيين مهر، با يكديگر توافق كرده‏ايد [بعداً مى‏توانيد با توافق، آن را كم يا زياد كنيد خداوند، دانا و حكيم است]».