شبهه غیرت زن

از ویکی‌جنسیت
بیان شبهه

حضرت على عليه‏ السلام در نهج البلاغه مى‌‏فرمايد: غيرت زن كفر است، ولى غيرت مرد از ايمان است. علت این تعبیر حضرت و تمایز میان زن و مرد از چه روی است؟

بررسی روایت

در ابتداء بايد دانست؛ در فرهنگ اسلامى، «كفر» به دو گونه است:

1. كفرِ اعتقادى

به معناى انكار توحيد، نبوت و معاد و آنچه به عنوان اصل دين و ضرورى دين مى‏‌باشد.

2. كفرِ عملى

به معناى ترك دستورات خدا و عدم التزام به احكام الهى است مانند ترك نماز و يا ترك حج، در حالى كه اعتقاد دارد اين دستورات از سوى خداوند مى‌باشد اما از نظر عملى پاى‌‏بند نيست. از آنجا كه زن به جهت «غيرت» خاص خودش نسبت به تعدّد زوجات شوهرش حساسيت دارد و يكى از دستورات دينى را ناديده مى‌‏گيرد؛ در حقيقت به نوعى انكار حكم الهى در مقام عمل از سوى زن اتفاق مى‌‏افتد.

ریشه غیرت زن

درباره ريشه غيرت‌ورزى زن، از امام صادق عليه‏ السلام سؤل شد: زن بر شوهرش غيرت مى‌ورزد، آيا اين كار او را آزار مى‌دهد؟ امام عليه‏ السلام فرمودند: «اين غيرت ناشى از عشق و علاقه است».

«عن إسحاق بن عمار قال: قلت لابى عبدالله عليه‏ السلام: المرأة تغار على الرجل تؤيه، قال: ذلك من الحب» .[۱]

به عبارت ديگر «معناى اين سخن (غيرة المرأة كفر)، آن نيست كه اين كار كفر واقعى باشد، بلكه اين كار به بعضى از حالات و زمينه‏‌هاى كفر كشيده مى‏‌شود و آن تحريم حلال خدا است؛ زيرا گاهى زن به سبب ازدواج شوهرش با زنى ديگر، احساسات منفى‏‌اش به افراط مى‏‌كشد.آن‏گاه طورى برخورد مى‌كند كه گويى اين كار حرام بوده، يا شوهرش مرتكب زنا شده است. اين مسئله چنان براى او بزرگ مى‌‏شود كه او را در معرض اعتراض، به قوانين الهى قرار مى‌‏دهد؛ زيرا برخى از زنان بدون توجه به مجوز شرعى‌‏اى كه ازدواج مجدّد مرد دارد، آن را ستمى در حق خود مى‏‌پندارند» .[۲]

خلاصه كلام اينكه در اسلام تعدد زوجات براى مردان جايز دانسته شده و حتى در بعضى موارد لازم و ضرورى تلقّى گشته است و غيرت زن و مخالفت او با اين حكم، طبق بيان امام على عليه ‏السلام كفر است.

البته كفر عملى كه به معناى مخالفت با انجام يك كار مشروع و يا جلوگيرى از انجام آن است.

از سوى ديگر «غيرت» مرد به معناى حساسيت نسبت به حفظ حريم همسرش است كه نشانه ايمان است و شايسته ثواب و اجر نيز خواهد بود.

پانویس

  1. . كافى، ج 5، ص 506.
  2. . سيد محمدحسين فضل‏الله، اسلام، زن و جستارى تازه، ص164.