عدالت جنسیتی در برنامههای توسعه
عدالت جنسیتی در برنامههای توسعه مورد توجه این مقاله است. واژه عدالت جنسیتی با توجه به این که در چه حوزه گفتمانی قرار بگیرند، معانی و هویتهای متفاوتی به خود میگیرند. پژوهش حاضر، در پی یافتن بررسی رویکرد دولتهای پس از انقلاب نسبت به مقوله عدالت جنسیتی است، که با توجه به این که هر کدام دارای گفتمانی مربوط به خود بودهاند، اما ذیل گفتمان جامع انقلاب اسلامی فعالیت کردهاند. طبق نتایج حاصل که در رابطه با تحلیل گفتمان متون لوایح ۵ برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی بودن و بیانگر رویکرد دولتهای سازندگی، اصلاحات و عدالت محور به مقوله عدالت جنسیتی هستند، دال شناور «عدالت اجتماعی»، ذیل گفتمان کلان انقلاب اسلامی ، در قالب «عدالت جنسیتی» مسدود و در جمع بندی این گفتمان، حول عدالت جنسیتی، نظام معنایی ای متشکل از دالهای اصلی «توانمندی زنان»، «اشتغال زنان»، «حجاب و عفاف زنان» و امنیت زنان شکل گرفته است.
بررسی پیشینه موضوع
رود گر (1388) در مقاله «عدالت جنسیتی از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری» بیان میکند که «عدالت» از حیث مفهوم شناختی، به معانی «تعادل و توازن»، تساوی در شرایط مساوی، تفاوت در شرایط متفاوت، دادن حق هر صاحب حقی و قرار گرفتن هر چیزی در جای خود است.
صداقتی فرد و سخامهر (1392) در تحقیقی با عنوان «تاثیر نابرابریهای جنسیتی بر میزان مشارکت اجتماعی زنان» به این نتیجه رسیدند که احساس نابرابری جنسیتی در بین دانشجویان دختر، به ویژه در رابطه با نابرابری حقوقی، در سطح بالایی قرار دارد و نیز میزان مشارکت رسمی و غیر رسمی آنها در مقایسه با پسران در سطح پایینی است.
تحقیقات انجام شده در سایر کشورها
خانی (2009) در مطالعهای تحت عنوان «چهار چوب تحلیلی در مطالعات نابرابری جنسیتی در جهان»، ضمن بررسی شاخصهای مهم نابرابری جنسیتی، به تبیین مشکل ساختاری این شاخصها در خصوص عدم توجه به الگوها و قالبهای ساختاری جوامع پرداخته است. نتایج و تحقیقات او نشان میدهد که منابع منتشره در جهان وجود نابرابریهای جنسیتی را تأیید میکند و عوامل اجتماعی کلید اصلی آنهاست.
بررسی مفهومی و نظری موضوع
در اندیشه امام علی(ع) عدالت به معنای قرار گرفتن هر چیزی در جای خویش است؛ به همین جهات ایشان عدالت را تدبیری عمومی میدانند که همه مردم را در بر میگیرد که از وجود و بخشش نیز برتر و شریفتر است. در میان اندیشمندان مسلمان نیز همین معنا تقریبا مورد قبول است. عدالت متاثر از مفهوم کلی آن، در حوزه جنسیت نیز تحت عنوان «عدالت جنسیتی» مفهوم پیدا کرده است که به معنای رعایت تناسب زنان و مردان در دسترسی به همه امکانات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی قلمداد میشود، به گونهای که هر یک از دو جنس متناسب با خصایص زنانه یا مردانه از همه امکانات برخوردار باشند و هیچگونه ستم یا اجحافی در حق آنان وارد نشود.
احکام اسلام در زمینه عدالت جنسیتی نشان از حاکمیت پارادایم تعاملگرا در زمینه حقوق زن دارد و بر این اصل مبتنی است که جنس مونث از لحاظ ویژگی بیولوژیک و نیز از حیث روانشناختی، تفاوتهایی با جنس مذکر دارد، اما اولا این تفاوتها طولی نبوده، بلکه عرضی هستند و در نتیجه، تفاوتهای انکار ناپذیر جسمی و بیولوژیک در دو جنس، هرگز به مثابه ارزشگذاری فرادستی و فرودستی جنسی نیست؛ ثانیا، فقط سویههای حقوقی زندگی دو جنس را در بر میگیرند و در عرصههای اخلاقی و انسانی اثری ندارند. به طور کلی در مباحث شهروندی و توجه به عدالت جنسیتی، این مقاله سه رهیافت متفاوت در رابطه با عدالت جنسیتی را بیان مینماید که عبارتند از «بی طرفی جنسیتی»، «تفاوت جنسیتی»، و «تعدد جنسیتی».
یافتهها
در گفتمان انقلاب اسلامی، عدالت جنسیتی و مباحث مربوط به زن مورد اهتمام قرار گرفت؛ این گفتمان با نقد گفتمانهای موجود در مورد زنان (گفتمان سنتی و شبه مدرن) و با غیریتسازی از آنان، تلاش کرد با بازسازی جایگاه زنان بر اساس مبانی نظری خود، رویکرد جدیدی در نوع نگاه به زن مطرح سازد. بر این اساس عنصر زن در این گقتمان از حالت شیء بودن، ابزار بودن و در خدکت اشاعه مصرف زدگی و استثمار، خارج شده و ضمن بازیافتن وظیفه خطیر و پر ارج مادری در پرورش انسانهای مکتبی، پیش آهنگ بوده و خود همرزم مردان در میدانهای فعال زندگی است.
گفتمان جمهوری اسلامی هویت اصلی زنان و حقوق انسانی آنان را فقط در جهت ایجاد بنیادهای اسلامی مشروع میداند. در نتیجه، عنصر زن با روح، وظایف و تکالیف سیاسی خاصی پیوند خورده است که ناشی از دالهای مرکزی اسلامیت و جمهوری هستند
به تبع روی کار آمدن دولتهای مختلف پس از انقلاب، این گفتمان خرده گفتمانهایی چون گفتمان سازندگی، گفتمان اصلاحات و گفتمان عدالت محور، را درون خویش زایش نمود. به تبع چنین رویکردهای نوینی، نوعی نگرش جدید به مباحث زنان، به خصوص مقوله مهم عدالت جنسیتی را شاهد بودیم. گواه این مدعا، نتایج حاصل از تفسیر و تبیین متون مر بوط به هر دوره خرده گفتمانی، بعد از انقلاب اسلامی در ایران است که به شرح ذیل است:
- الف) تبیین و تفسیر مقوله عدالت جنسیتی در متون گفتمان سازندگی اساس گفتمان سازندگی بعد از پایان جنگ تحمیلی بود و اکثریت برنامهریزیهای دولت سازندگی معطوف به مسائل اقتصادی، بازسازی، تجهیز و تکمیل زیر ساختهای کشور، به خصوص در مناطق آسیب دیده از جنگ بود. در این گفتمان توجه خاصی برای زنان و مقوله عدالت جنسیتی نشده است.
- ب) تفسیر و تبیین مقوله عدالت جنسیتی در متون گفتمان اصلاحات مقوله زنان و عدالت جنسیتی از جمله مسائلی است که در گفتمان اصلاحات به صورت بسیار پر رنگ بدان پرداخته شده است؛ به طوری که در دولت خاتمی شاهد، وضعیت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی زنان بسیار بهتر از دولتهای پیشین بود.
- ج) تفسیر و تبیین عدالت جنسیتی در متن بررسی شده در گفتمان اصولگرای عدالت محور گفتمان عدالت محور، نگاه جنسیتی به زن و مرد و تلاش در جهت تعریف جایگاه هر یک از دو جنس را حذف و به جای آن با نگاهی کلان به مقوله عدالت برای زن و مرد، سعی در تحقق چنین عدالتی در قالب نهاد اساسی خانواده داشته، بر این باور بود که فقط به سبب شکلگیری نهاد خانواده و تحکیم آن است که زنان و مردان میتوانند جایگاه واقعی و عادلانه خود را یافته و ایفای نقش کنند.
نتیجه گیری
گفتمان جمهوری اسلامی ، به وسیلهی مطرح کردن مقوله هویت انسانی و مقدم شدن آن بر هویت جنسیتی، از طرفی سعی بر این دارد که نقطه تمرکز تازهای برای ارائه تحلیلهایی بر اساس منابع دینی و اسلامی معرفی کند، و از این راه به وضعیت زنان در جامعه متحول شده معاصر سر و سامان بدهد و از طرفی دیگر، مطابق موازین و منابع اسلامی و دینی پایههای معرفتی گفتمان سنتی را نقد کند. به عبارت دیگر، اسلامیت و جمهوریت در کنار یکدیگر به توازن برسد. گفتمان جمهوری اسلامی ، با تبیین الگوی اصیل زن مسلمان، سعی بر این دارد که مقام و جایگاه واقعی زن را نمایان کند. در حالی که گفتمان سازندگی، به طور کلی به موضوع زنان و عدالت جنسیتی توجه ویژهای نداشته است؛ اما در مقابل، در گفتمان اصلاحات، به دو مقوله زن و عدالت جنسیتی به طور ویژهای توجه شده است؛ و گفتمان عدالت محور، یک رویکرد بسیار متفاوتی نسبت به دو گفتمان قبلی به عدالت جنسیتی داشته است.