عوامل همسر آزاری

از ویکی‌جنسیت

یكی از آسیب‌های اجتماعی كه جامعه را تهدید می‌كند همسر آزاری است كه خود را به اشكال مختلف در نهاد خانواده نشان می دهد. مقاله حاضر با هدف شناسایی ارتباط بین عوامل اجتماعی مؤثر بر همسر آزاری در سال1395 نگاشته شده است. رابطه مذكور، با اتخاذ رویكرد توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار پرسش نامه مطالعه و با استفاده از نرم افزارspss تحلیل شده است. نتایج به دست آمده نشان می‌دهد نگرش مردسالارانه ارتباط مؤثر و معناداری بر همسرآزاری دارد . همچنین، تفاوت معناداری بین همسرآزاری در سنین مختلف به دست آمد. نتیجه نهایی پژوهش این بود كه با توجه به شاخص‌های نظام مردسالاری، هرقدر روابط نابرابر قدرت، سلطه مردان بر زنان، نظام سلطه پدرسالارانه، برتری طبقه مردان بر زنان و ستم بر زنان در جامعه بیشتر باشد، میزان همسر آزاری در خانواده و نقش نظام مردسالاری در شكل گیری و شیوع آن نیز بیشتر می‌شود.

عوامل همسر آزاری
الگوی جعبه اطلاعات مقالات
نویسندگان شاملو، ابراهیم؛ نویدنیا، منیژه
عنوان مقاله بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر همسرآزاری با تأكید بر نقش نظام مردسالاری در خانواده
نام مجله مجله: زن در توسعه و سیاست
سال چاپ بهار 1397
شماره مجله 59صفحات(131تا147)
امتیاز مقاله علمی-پژوهشی /ISC

مقدمه

همسرآزاری، به منزله یكی از انواع خشونت‌های خانگی، شامل هرگونه رفتاری است كه به صورت عملی از سوی همسر به زن اعمال می‌شو د. این نوع خشونت دربرگیرنده رفتارهای جسمانی، عاطفی و جنسی است كه به منظور اعمال سلطه، اقتدار و تحكیم قدرت خود به زن و دیگر اعضای خانواده به كار می‌رود. خشونت خانوادگی به زنان، پدیده ای با پیشینه تاریخی، علل اولیه بیولوژیک و روانی دارد كه به برتری قوای جسمی مرد به زن بر می‌گردد.این مسئله خشونت به ویژه از آن رو اهمیت دارد كه می‌تواند زمینه ساز بسیاری از آسیب‌های اجتماعی شود و سلامت كانون خانواده را كه مهم‌ترین نهاد اجتماعی است ، به مخاطره افكند. پدیده خشونت خانوادگی علیه زنان ریشه بسیاری از آسیب های فردی و اجتماعی تلقی می‌شود و در همه كشورهای دنیا و در همه طبقات اجتماعی و اقتصادی، گروه های سنی و شغلی متفاوت به چشم می‌خورد.

گزارش

هدف کلی این مقاله، شناسایی عوامل اجتماعی مؤثر بر همسرآزاری در خانواده و اهداف جزئی آن از قبیل تعیین تأثیر نظام اقتداری پدرسالار بر همسرآزاری، تعیین رابطه بین فشارهای اقتصادی با همسرآزاری، تعیین تأثیر مناسبات حاكم برخانواده بر خشونت و شناخت میزان همسرآزاری درشهرستان شاهرود، تعیین رابطه تجربه خشونت در دوران كودكی افراد با همسرآزاری و تعیین تأثیر روابط نابرابر قدرت در جامعه بر همسرآزاری بوده است. همچنین از دو روش اسنادی و پیمایشی در این مقاله استفاده شده‌است.

مبانی نظری پژوهش

بسیاری از پژوهش‌گران در گذشته سعی كرده‌اند برای این پرسش كه چرا همسرآزاری رخ می دهد پاسخی بیابند. بیشتر توضیحات اولیه بر عوامل روان شناختی و روان پزشكی تمركز داشته اند؛ مثلاً (اسنل و روزنوالد و روبی) مدعی بودند كه شخصیت آزار دوستی زن موجب می‌شود كه وی به وسیله همسرش مورد سوء رفتار قرار گیرد. این نظریه به این دلیل كه گناه را گردن قربانی می انداخت مردود شناخته شد. سپس نظریه‌های جدیدتر خشونت در دو سطح خرد و كلان مطرح شد. نظریه‌های سطح خرد بر عوامل مشخص یا خانوادگی تأكید دارند و تحلیل خود را از كنش‌های فردی شروع می‌كنند و سپس آن را به زمینه گسترده‌تر، كل اجتماع، سازگار می‌كنند. نظریه‌های سطح كلان بر ساختار اجتماعی و اقتصادی و عوامل ایدئولوژیكی موجود در جامعه تأكید دارد و خشونت را نه به منزله مسئله‌ای خصوصی، بلكه به مثابه مسئله‌ای اجتماعی و عمومی در نظر می گیرند.چارچوب نظری در پژوهش حاضر تلفیقی از نظریه‌های تحلیل ساختار، یادگیری اجتماعی باندورا، نظریات نظارت اجتماعی، نظریه منابع ویلیام گود و نظریه فمینیستی است. در میان همه نظریه‌هایی كه سعی كرده‌اند پدیده همسرآزاری را توضیح دهند، نظریه فمینیست توجه بیشتری را به خود جلب كرده است. این دیدگاه بر تجربه جنسیت تأكید می‌كند و تشخیص می‌دهد كه زن در جامعه درجه دوم قرار دارد و متعهد می‌شود كه به این اختلاف پایان دهد.

روش

در این پژوهش از دو روش اسنادی با مراجع به کتب و منابع موجود در همسرآزاری، دیدگاه‌های نظری مختلف مطالعه شد و قسمت اولیه پژوهش تکمیل شد. از طریق روش پیمایش با مشخص کردن جامعه آماری از تکنیک پرسش نامه استفاده شد و سوالات مورد نظر مطرح شد. حجم نمونه 120 نفر از زنان شهرستان شاهرود بودند. محقق از روش نمونه گیری تصادفی در این پژوهش استفاده کرده‌است.

نتیجه

نظام مردسالاری یكی از شاخصه‌های متغیر نظام اجتماعی سنتی است كه در نظریه پدرسالاری مطرح شده‌است. آنچه مهم است، این است كه همسرآزاری بازتابی از یک جامعه مردسالار است كه در آن روابط نابرابر قدرت در جامعه وجود داشته وخشونت در حفظ و بقای این روابط نابرابر قدرت عمل می‌كند. وجه مشخصه پدر سالاری عبارت است از اقتدار نهادینه شده مردان بر زنان و كودكان در خانواده است. در این تحقیق، به این نكته مهم رسیدیم كه با توجه به پیشرفت حقوق بشر و تأكید بر حقوق برابر بین زن و مرد در جامعه امروزی، متأسفانه برتری مردان بر زنان و وجود قوانین تبعیض‌آمیز در دنیای كنونی به ظاهر مملو از شعار فمنیسم و دفاع از حقوق زنان وجود دارد.در انتها، با توجه به شاخص های متغیر نظام اجتماعی سنتی، هر چه روابط نابرابر قدرت، سلطه مردان بر زنان، نظام سلطه پدرانه در جامعه بیشتر باشد، میزان همسرآزاری در خانواده هم بیشتر می شود و نقش نظام مردسالاری در شكل‌گیری و شیوع خشونت بیشتر و پررنگ تر می‌شود.

نقد مقاله

در تعالیم اسلامی، همه اَشکال خشونت با همه انسان‌های بیگانه ممنوع است و بر رعایت حال افراد، رفق و نرمش در روابط اجتماعی، تأکید فراوان شده است. خشونت موافق طبع انسان نیست؛ یعنی طبعِ انسان متعارف، نمی‌تواند امر خشن را بپذیرد و از آن تنفر دارد. حقوق وضعی نیز ریشه در حقوق طبیعی دارد؛ یعنی هر امر منافیِ طبع انسانی را هرگز شریعت امضا نمی‌کند. بنابراین از آنجا که خشونت نزد عقل، امری ناپسند تلقی می‌شود، اسلام نیز آن را نمی‌پذیرد. آیات متعددی از قرآن کریم بر شمول و فراگیری خلافت الهی برای مرد و زن دلالت می‌کند. به عنوان مثال این آیات قرآنی که می‌فرماید : پس پروردگارشان دعای آنها را پذیرفت و پاسخشان داد که من عمل هیچ کسی از شما را که کاری انجام داده باشد، اعم از مرد یا زن ضایع نخواهم کرد.[۱]

هرکس چه زن و چه مرد کار شایسته انجام دهد و مؤمن باشد، به او زندگی پاکیزه و خوشایندی می‌بخشیم و پاداش آنان را مطابق بهترین کارهایشان خواهیم داد.[۲]

ای مردم!ما شما را از مرد و زنی آفریده‌ایم و شما را تیره تیره و قبیله قبیله نموده‌ایم تا همدیگر بشناسید. بی‌گمان گرامی ترین شما در نزد خداوند، متقی‌ترین شماست. خداوند مسلماً آگاه و باخبر است.[۳]

استخلاف یا جانشینی، اساسی است که یگانگی و یکسانی زن ومرد در سایه رابطه ولایت که قران آن را بیان کرده، بر آن مبتنی است. مساوات میان مرد و زن از نظر گاه اسلامی ، مساواتی است که دارای جوانب مطلق است. همچنان که جوانب نسبی آن که با اختلاف آن دو(زن و مرد) در پاره‌ای ویژگی‌ها به تکامل آنها برای تحقق دادن به مسئله استخلاف خدمت می‌کند.

اسلام طبیعت و نوع سلطهرد مرد و خانواده را مشخص کرده است. زیرا کلید آن را کلمه "قوام" قرار داده است که به معنی فردی است که برای انجام امور خانواده قیام کرده است و این امر مستلزم رعایت عدل در امور افرادی است که کار و بار آنها را به دست او سپرده‌اند و این بر خلاف حالتی است که از آن با کلمه سلطه یا عباراتی نظیر آن از آن نام می‌بریم که امکان دارد گاهی آزادی تصرف مطلق از آن فهمیده شود که با مفهوم آیه شریفه در تعارض است.

كلیدواژگان

تجربه خشونت، فقدان منابع قدرت، نظام اجتماعی سنتی، نگرش مرد سالارانه، همسرآزاری.

پانویس

  1. سوره آل عمران، آیه ۱۹۵
  2. سوره نحل، آیه 97
  3. سوره الحجرات، آیه ۱۳

منبع