فضای مجازی
گزارش مقاله
ما در عصر اطلاعات زندگی میکنیم و مهمترین خصیصه عصر اطلاعات جریان و غلیان اطلاعات از بستر فراگیر و جهانشمول فضای مجازی است؛ در واقع فضای مجازی یکی از مهمترین ابزارهای گسترش حاکمیت تمدن غربی است که تمامی تلاشش یکسانسازی فرهنگی مردم جهان از طریق اشاعه فرهنگ و نهادینهکردن ارزشهای فرهنگی خویش است. این مهم از طرق مختلف پیگیری میشود و از ابزارهای سیاسی، اعمال فشارهای بینالمللی چون تصویب معاهدات بینالمللی، تحریم اقتصادی تا جنگ و اشغال به عنوان ابزارهای سخت، هنر، رسانه و سینما به عنوان ابزار نرم، برای اهداف خود بهره میبرد.
جایگاه فضای مجازی
فضای مجازی اما امروزه گستره وسیعی از ارتباطات انسانی را به خود اختصاص داده است و نقش بیبدیلی در تولید و اشاعه فرهنگی بازی میکند، بهطوریکه بسیاری از ابزارهای نرم، هنری، حتی اقتصاد، معیشت را پشتیبانی و حمایت میکند. با وجود اینترنت آزاد و دسترسی همگانی به تولیدات رسانهای در سراسر جهان، تغییر فرهنگی و سبک زندگی با سرعتی بسیار بیشتر از گذشته در حال رخدادن است و هر جامعه با هر قدمت فرهنگی را به راحتی دستخوش تغییرات اساسی در سبک زندگی خواهد کرد.
نقش زنان در قبال جایگاه فضای مجازی
دراین میان بهنظر میرسد زنان به عنوان سربازان خطمقدم جنگ فرهنگی که وظیفه اصلی تربیت، پرورش و فرهنگی کردن جهان پیرامون خود را به عهده دارند، هدف اصلی تغییرات در سبک زندگی و روش زیستن باشند. همچنین روح لطیف و طبع ظریف هنرپسند زنانه و گرایش به هنر و زیبایی در کنار غلیان عواطف و احساسات، زنان را در معرض آسیبپذیری بیشتری از فضای مجازی قرار میدهد. زن-مادر که گسترنده روح حیات در کالبد خشک و بیروح جهان هستی است و نه تنها مربی فرزندان که در بسیاری مواقع معلم مردان نیز هست، اگر به شکل تدریجی و در بستر فضای مجازی دچار تغییر در سبک زندگی شود، بهناچار باید شاهد تغییر در سبک زندگی کل جامعه باشیم.
روشن است که تغییر سبک زندگی اگر در جهت ارتقاء و بهبود وضعیت زندگی بوده و در راستای آموزههای دینی و اسلامی باشد، نهتنها مطلوب بلکه لازم است مقصود و هدف جهتگیریهای نظام اسلامی قرار گیرد. بالاتر اینکه تدوین سیاستهای حمایتی در راستای رعایت حقوق زنان، حقوق خانواده و حقوق کودکان برای استفاده سالم و بهینه از فضای مجازی باید در دستور کار دولتها قرار گیرد و دولتها باید تلاش کنند فضای مجازی سالم و پاکی را برای استفاده خانوادهها فراهم آوردند. فراگیری ویروس کرونا، تغییر بستر آموزش و پرورش از حقیقی به مجازی، ایجاد فرصت برای کودکان و نوجوانان برای آشنایی و بهرهوری از فضای مجازی دغدغههای جدی برای خانوادهها خصوصاً مادران که عموماً وظیفه آموزش فرزندان را به عهده دارند ایجاد کرده و دغدغه سلامت روانی کودکان خود را دارند که اینک جز کاربران فضای مجازی تلقی میشوند.
اما چرخی در میدان این کارزار سخت که البته نرم مینماید، نشان از افسارگسیختگی و بیبرنامگی در ادراه و ارائه خدمات فرهنگی وآموزشی و فراهم آوردن زمینه رشد و تعالی فرهنگی کاربران دارد. به نظر میرسد نه کنترلهای سلبی چون فیلترینگ جوابگوی نیاز جامعه اسلامی باشد و نه رهاسازیهای بیقاعده؛ چه اینکه اولی پاک کردن صورت مسأله و دومی مسألهای حل نشده پیشرو مینهد. روشن است که این مقال در برگیرنده برخی شبکههای اجتماعی چون توئیتر که درواقع یک سرویس دهنده میکروبلاگ هستند را در بر نمیگیرد چرا که به خاطر محدودیت کاربری معمولاً مخاطب خانوادگی ندارند و به گروههای خاصی خدمات ارائه میدهند.
آسیبهای در فضای مجازی
کاربران شبکههای پرکاربرد فضای مجازی خصوصاً در ارتباط با جامعه زنان و مخاطب خانوادگی در چندبخش قابل طبقهبندی هستند. به نظر میرسد مهمترین آسیبهای در فضای مجازی از ناحیه برخی از افرادی که به «شاخهای اینستاگرام» شناخته میشوند و این شهرت فراگیر را از طرق غیرمشروع و غیراخلاقی تحصیل کردند؛ برخی از این اشخاص به شکل مدیریت شدهای درصدد ایجاد تغییرات جدی در سبک زندگی زنان جامعه هستند و در گفتگوهای خود به این هدف اشاره کردند. این دسته با تمرکز و تخصص بر عادیسازی روابط آزاد جنسی و به گفتگو گذاشتن انواع روابط میان کاربران تلاش دارند. پردههای حیا و عفاف را در جامعه پاره کنند و زنان و دختران جامعه را به سوی پردهدری افسارگسیخته سوق دهند.
در میان این افراد دارندگان سایتهای شرطبندی و مرتبطین آنها که ظاهراً در یک شبکه وسیعی خارج از کشور مدیریت میشوند و یا برخی نیز به شکل مستقل، یا برخی مدلها و پورناستارهای ایرانی مقیم خارج از کشور که با فضای مجازی حضوری پررنگ و مستمر در میان مردم دارند، مهمترین آسیب فضای مجازی تلقی میشوند. بنابراین حقوق زنان و کودکان و خانوادهها اقتضاء میکند که دولت و مجلس در راستای حقوق شهروندی از طرق قانونی و قضایی برای سالمسازی فضای مجازی نسبت به این موارد اقدام نمایند و این فضا را برای استفاده مناسب کاربران فراهم آورند.
یکی دیگر از آسیبهای جدی که در فضای مجازی از سوی تبهکاران مجازی رخ میدهد و جنبه اقتصادی دارد، دارندگان سایتهای شرطبندی است که با تشویق کاربران به سرمایهگذاری در سایتهای قمار، هم سرمایه داخلی را به تاراج میبرند و هم با واردکردن درآمد نامشروع از طریق شرطبندی حرام، لقمه حرام را به سفره مسلمانان وارد کرده و ایمان آنان را به مخاطره میاندازند. به اینترتیب سفره خانواده با مال حلالی که از دسترنج پدر خانواده حاصل شده و مال حرامی که عموماً از قمار و شرطبندی در سایتها بهدست میآید و رزق خانواده را مخدوش خواهد کرد.
چنانکه از سیدالشهداء(ع) در روز عاشورا نقل است امت بر قتل او اجتماع نکردند و حرف حق او را نشنیده نگرفتند مگر بهخاطر پرشدن شکمهایشان از حرام. روشن است که وقتی شکمی از حرام پر شد دیگر حرف دین و سخن حق در او اثری ندارد و دیگر نمیتوان از او توقع دینداری و یا شنیدن سخن وعاظ و سخنرانان و رهبران دینی جامعه را داشت. دستهای از کاربران در فضای مجازی فعالیت دارند که تصاویر و فیلمهای نامتناسب به نمایش میگذارند بدون اینکه فضای ارتباطی و گفتگویی خاصی با مخاطب داشته باشند تنها او را به لایک تصاویر جنسی خود و دیگران که به اشتراک گذاشتند، دعوت میکنند. این گروه نیز فضا را برای مخاطبین ناامن میکنند.
روانشناسان و رواندرمانگران و بهطور کلی افرادی که مدعی شناخت روان و کمک به بهبود احوالات شخصی افراد هستند، در دسته دیگری طبقهبندی میشوند. چه این افراد دارای مدارج علمی و دانشگاهی در این رشتهها باشند و چه نباشند، محتوای آموزشی که ارائه میدهند و دستورالعملهایی که برای تغییر وضعیت کاربران صادر میکنند، خلاف صریح آموزههای دینی و دعوت به گناهانی است که زوال ایمان را به همراه دارد.
برخی از این اشخاص به صراحت کاربران را به بیان گناهان پنهانی و خطاهای پوشیده خود به بهانه رسیدن به آرامش میکنند و با این روش سعی در شکستن قبح گناهان و اشاعه فحشا را دارند، حال آنکه بنده خدا تنها مجاز به اعتراف به گناه در نزد پروردگار خویش است و به شدت از تصریح به گناه در نزد بندگان نهی شده است. این رفتار در درازمدت و با آشکارشدن خطاهایی که از انسانها سرزده علاوه بر شکستن قبح گناه، روابط انسانی و خانوادگی را سست کرده و بنیانهای خانواده را در هم خواهد شکست و چرا که دیگر حرمتی میان اعضا بر جای نمیماند تا برای حفظ خانواده تلاش کنند.
در دنیای مدرن دیگر انسانها علقهای به خود واقعی خویش ندارند بلکه ناچارند برای بدست آوردن حس مطلوب نسبت به خود از دیده شدن و شناخته شدن به صفاتی که شاید اصلاً در واقعیت وجود ندارد. این نیاز کاذب عصر رسانهها که با گسترش رسانهها بیش از پیش تقویت میشود تا خوراک کافی برای مدیومهای مختلف رسانهای فراهم کند. حضور زنان خارج از قواعد حاکم بر جامعه در فضای مجازی مثلاً حضور زنان شاغل بدون رعایت ضوابط یا حضور زنان خانهدار بدون رعایت شئون اسلامی مواردی است که قابلیت تغییر و تحول دارد.
نویسنده: خانم زهرا راد