محمدمهدی شمس‌الدین

از ویکی‌جنسیت
محمدمهدی شمس‌الدین
اطلاعات شخصی
زاده ۱۳۱۲ش/۱۹۳۶م؛نجف عراق
مکتب اجتهادگرا
درگذشت 1379ش/2021؛ بیروت لبنان
محل سکونت لبنان، نجف
سایر مشخصات
آثار نظام الحكم والإدارة فی الإسلام،انصار الحسین...
خدمات
دین اسلام
مذهب شیعه اثنی عشری
تحصیلات حوزوی
محل تحصیل نجف
استادان سید محسن حکیم • آیت الله خویی
مرتبه علمی مرجع تقلید
معروفترین نظرات «نظریه ولایت امت بر خویش»

محمدمهدی شمس‌الدین؛ فقیه، نظریه‌پرداز سیاسی، دانشمند و رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان.

محمدمهدی شمس‌الدین در شمار علمایی است که با توجه به اقتضاءها و نیازهای زمانه، به بازنگری وضعیت سنتی زن و بازنگری نصوص دینی در اسلام پرداخته است. وی هم‌چنین عضو هیئت موسس حزب الدعوه عراق و از منادیان وحدت اسلامی بود.

زندگی‌نامه

محمد مهدی شمس‌الدین در سال۱۹۳۶ میلادی در خانواده شیخ عبدالکریم در نجف اشرف به دنیا آمد. پدرش از لبنانی‏‌های مقیم عراق و از روحانیان سرشناس و مدرس علوم دینی بود. سلسله خاندان او به شمس‌‏الدین محمد مکی معروف به شهید اول می‌‏رسد.[۱]

دوازده ساله بود که پدرش عزم بازگشت به لبنان (۱۹۴۸) نمود. وی محمد مهدی را به رفتن از نجف یا ماندن در آن مخیر کرد. اما از آنجا که شیفته فراگیری علوم اسلامی بود، با وجود همه دشواری‌های زندگی و فقر شدید، اقامت در نجف را ترجیح داد و ۳۵ سال به تحصیل و پژوهش پرداخت.[۲]

شمس‌الدین، ۳۳ سال از عمرش را در عراق گذراند، در این مدت علاوه بر تحصیل علوم دینی نزد فقهایی، چون سید محسن حکیم و سید ابوالقاسم خویی، فعالیت‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نیز داشت.شمس‌الدین در ۲۱ دی ۱۳۷۹ش برابر با ۱۵ شوال ۱۴۲۱ق در ۶۷ سالگی درگذشت و در مسجد امام صادق(ع) که خود در بیروت تأسیس کرده بود، به‌خاک سپرده شد.[۳]

روش

شمس‌الدین، طی چند سال چهار پژوهش علمی مفصل را در قالب سلسله کتاب‌های «مسائل حرجة فی فقه المراة؛ مسائل دشوار فقهی زنان» سامان داد. وی در این کتاب‌ها، مسائلی چون: پوشش زن و نگاه به زن، شایستگی زن برای زمام‌داری در سطوح مختلف، حقوق زناشویی و حق کار برای زن را مورد بحث و بررسی قرار داد.[۴]

شمس الدین، در این آثار، به الفاظ و اصالت ظهور بی توجه نیست، اما به مقاصد و مبادی عالی شریعت هم توجه دارد.این مبادی یا اصول، افق کلی استنباط احکام شرعی مربوط به این حوزه را تشکیل می‌دهد که ادله فرعی، در ضمن آن افق کلی، لحاظ می‌شوند و محکوم به آن افق کلی هستند و مبنی بودن آن را در قراءت موضوع شرع می‌پذیرند. به این ترتیب، مبنایی برای پشت سر نهادن شیوه تعامل سنتی با ادله احکام فراهم می‌شود. این شیوه سنتی تعامل با ادله احکام به نظر شمس‌الدین، نتیجه‌اش عرضه نتایجی است که از مبنای علمی استواری برخوردار نیست. گذشته از آن، این شیوه تعامل با ادله احکام، سازوکار تعامل فقه را با تحول تاریخی و عنصر زمان و مکان، نادیده می‌گیرد.[۵]

شمس‌الدین اساس روش مطلوب در استنباط احكام زن و خانواده در اسلام را برخاسته از این ایده می‌داند كه گوناگونی وظیفه ویژه هر جنس، به معنی فراتری یك جنس و فروتری جنس دیگر نیست. در نظر گرفتن این پیش‌فرض برای مطالعه مسایل زنان از آن جهت دارای اهمیت است كه فقیه پژوهش‌گر نصوص وارده در سنت را از سویی در پرتوی توجیهات قرآنی ملاحظه می‌كند و از سوی دیگر، قرآن و سنت را در ارتباط و تكامل‌بخش یكدیگر می‌بیند. [۶]

او روش برخورد با سنت معصومان را بدون در نظر گرفتن تبیین قرآنی یا ملاحظه هر یك از این روایات به تنهایی، مناسب طبیعت موضوع مطالعات زنان نمی‌داند و آن را مخل استنباط دیدگاه اسلامی در این زمینه اعلام می‌كند. به عقیده شمس‌الدین، این روش كه هر كدام از روایات به شكل مستقل یا به شكل تفصیلی به گونه‌ای از دیگر حالات تفصیلی وضعیت زن و روابط آن با اجتماع و خانواده و روابط داخلی خانواده و روابط آن با اجتماع جدا انگاشته شود، اشتباه روش‌شناختی مطالعات زنان در نزد پیشینیان است.[۷]

شمس‌الدین می‌گوید: نصوص مربوط به شأن زن بر دو قسم است: بخشی كه شامل نصوص ضعیف مرسل یا مرفوع می‌شوند و قسم دوم احادیث معتبری هستند كه به لحاظ سند شایسته استنباط حكم شرعی هستند. این شایستگی برای استنباط، متوقف بر عدم مخالفت آنها با قرآن است. تنها راه تشخیص حكم شرعی در زمینه جایگاه زن در نظام ارزشی و حقوقی اسلام، مراجعه به كتاب و سنت معتبر برای فهم نصوص مربوط به احكام زن در خانه پدری، خانه همسر و اجتماع، به اضافه‌ی عرفی می‌باشد كه شایستگی مرجعیت فهم نص را هنگام خفای دلالت لفظی دارد. پژوهش نصوص به این شیوه آشكار می‌كند كه برخی از آنها در نتیجه تأثیر از عرف خاصی به وجود آمده‌اند و از این رو حكم شرعی را كشف نمی‌كنند؛ بلكه انعكاس وضعیت اجتماعی و فرهنگی‌ای هستند كه شرایط زمان آنها را به وجود آورده است. [۸]

دیدگاه

دلایل شرعی كه به بیان احكام زن و بیان وظیفه او در جامعه اسلامی می‌پردازد، نخستین و مهم‌ترین وظیفه‌ای را كه به لحاظ جسمی و روانی به زن نسبت می‌دهد، ایجاد خانواده و عهده‌داری امور شوهر و فرزندان است؛ از این رو تشریع‌های ویژه زن پیرامون این وظایف می‌چرخد. اما به عقیده شمس‌الدین این امور تنها وظایف قانونی‌ای نیست كه عهده‌داری آن در زندگی زن مسلمان بیان شده است؛ بلكه فقیهان به نحو اجمالی بر مشروعیت انجام وظایف اجتماعی و اقتصادی زن اذعان دارند؛ به شرط آنكه عهده‌داری این امور، بر وظیفه اساسی وی در عرصه خانواده تأثیر نگذارد.[۹]

شمس الدین پیش از بررسی شایستگی زن برای فعالیت سیاسی از دیدگاه اسلام، به بررسی جایگاه زن در نظام اسلامی می‌پردازد و می‌گوید: زن در نظام اسلامی، یعنی در نظام ارزشی و معرفتی آن، دقیقاً همان جایگاهی را اشغال می‌كند كه مرد به لحاظ حقوقی و ارزش انسانی دارد. خداوند پس از تأكید بر انسانیت كامل زن و شایستگی‌های معنوی و اخلاقی او، هر گونه شوم انگاری زن و بدرفتاری با او را ممنوع كرده است.

روایات متعددی هم به تفصیل برابری زن و مرد را در كرامت، شایستگی و حقوق، بدون هیچ شكی بیان كرده‌اند و وضعیت حقوقی ویژه‌ای برای زن متناسب با نگرش بالا در احوال شخصیه و مسایل اقتصادی از قبیل حق تملّك بر جان، دارایی و فعالیت، پس از رسیدن به سن بلوغ اثبات كرده‌اند؛ از این رو، كسی بر زن حق سرپرستی جز در دو مورد را ندارد: اول پدر یا جد پدری در امر ازدواج دوشیزه؛ هر چند در این مورد نیز حق سرپرستی آنها استبدادی و مطلق نیست؛ بلكه محدود به رعایت مصلحت دختر و حق ولایت دختر بر خود است و دوم همسر، درخصوص حقوق ویژه زناشویی و حق تمتع. به جز در دو مورد بالا، هیچ كس بر زن حق سرپرستی ندارد.[۱۰]

در باب مشارکت و حضور سیاسی زن شمس‌الدین معتقد است که: «همان دلیلی‌ای كه به سبب آن، اسلام به زن همانند مرد (در تمامی مواردی كه به مقتضای طبیعت‌هایشان مشترك هستند)، اجازه فعالیت می‌دهد، به همان دلیل به زن اجازه فعالیت در عرصه سیاسی را (در چارچوب احترام به تكالیف شرعی مخصوص زن، ارتباط سالم با مردان نامحرم و متناسب با مسئولیت‌های زناشویی و خانواده) می‌دهد. بدون تردید زن مسلمان به همراه مرد مسلمان در جامعه اسلامی وظیفه امر به معروف و نهی از منكر و اهتمام به امور مسلمانان را به عهده دارد. از این رو است كه شارع، زن را در برابر وقایع اجتماع، بی‌مسئولیت قرار نداده است.»[۱۱] لذا مشارکت سیاسی زن در اسلام امری پذیرفته شده است.

در بابا فعالیت اقتصادی زن؛ استقلال اقتصادی زن از ناحیه قانونی در شریعت اسلامی ثابت گشته و او شایستگی فعالیت اقتصادی را به صورت كامل دارد؛ به گونه‌ای كه همسر یا پدر یا برادر از این جهت بر او حقی ندارند.[۱۲]


از دیدگاه شمس‌الدین تشریع فعالیت زن در اسلام به چند دلیل است: اولاً، به دلیل آنكه اجتماع از توان و وقت زن در بهره‌مند كردن جامعه از فعالیت سودمند آباد شود؛ به جای آنكه نیرو و وقت وی به كسالت و رخوت تلف شود. ثانیاً، در جهت رفع نیازهای اجتماع می‌تواند كارآمد باشد؛ زیرا در پاره‌ای از عرصه‌ها به تعداد كافی مرد وجود ندارد یا اینكه آن كار بیشتر شایسته زنان است یا توان بیشتر زنان در آن امور نسبت به مردان از قبیل آموزش، درمان، جراحی و پزشكی زنان آشكار است. ثالثاً، به جهت جبران كمبود مردان در زمان جنگ و نیز هنگامی كه نیاز اقتضا می‌كند كه مردان به امور ویژه‌ای بپردازند، اشتغال زنان لازم به نظر می رسد و رابعاً، فرصت اشتغال به زن، امكان همیاری برای تأمین مخارج خانواده و شركت در كارهای نیك و مؤسسات خیریه را می‌دهد. جرادی،[۱۳]

این موارد دو وضعیت را برای زن در خانواده و اجتماع مشخص می‌كند: نخست وضعیت نیاز مخصوص او و خانواده‌اش را به مخارج زندگی؛ مانند غذا، آموزش، مسكن و بهداشت در صورت فقدان همسر و پدر یا ناتوانی و كمبود درآمد آنها برای تأمین نیازهای خانواده و وضعیت دوم، مربوط به انجام وظایف عمومی و اجتماعی است كه فقیهان از آن به امور كفایی یاد می‌كنند؛ اموری كه امت و اجتماع برای حفظ خود و رشد توان خویش و تداوم پیشرفتش در عرصه‌های مختلف زندگی عمومی بدان نیازمند است .[۱۴]

فعالیت

فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی شیخ محمدمهدی شمس‌الدین در دو کشور عراق و لبنان انجام شد.

  • عراق

شمس الدین در نجف با محمدرضا مظفر، سید محمدباقر صدر و سید محمدحسین فضل‌الله در راه‌اندازی مجله‌الاضواء مشارکت ورزید. شمس‌الدین در ۱۹۵۷م در تأسیس حزب الدعوة الاسلامیة با سید محمدباقر صدر همراهی کرد. بسیاری از طلاب لبنانی که در حوزه علمیه نجف مشغول به تحصیل بودند تحت تأثیر شمس الدین و هم‌وطنش، سید محمدحسین فضل الله، به این حزب پیوستند و بیشتر آنان پس از بازگشت به لبنان پایه‌گذار فعالیت‌های سیاسی و حزبی به ویژه حزب الله شدند.[۱۵]

  • لبنان

شمس‌الدین در ۱۹۶۹م به لبنان بازگشت و ریاست انجمن خیریه فرهنگی را که در ۱۹۶۶م تشکیل شده بود برعهده گرفت و تا ۱۹۷۵م به فعالیت‌های فرهنگی و فکری و تبلیغی اشتغال داشت.

شمس‌الدین در ۱۹۷۵م با عضویت در شورای عالی شیعیان لبنان به ریاست امام موسی صدر، نیابت او را پذیرفت. از ۱۹۷۸ با ناپدید شدن امام موسی صدر در جریان سفرش به کشور لیبی، عملاً ریاست این شورا برعهده او قرار گرفت. در ۱۳۷۲ش که پانزده سال از ناپدید شدن امام موسی صدر می‌گذشت، بار دیگر امام موسی صدر به عنوان رئیس افتخاری، شمس الدین به طور رسمی به عنوان رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان انتخاب شد.[۱۶]

آثار

شمس‌الدین با آنکه در دوره طلبگی، درگیر فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی بود، در نجف به نگارش و تألیف روی آورد. او آثار زیادی در زمینه‌های فقه، فلسفه، تاریخ و جهان اسلام ارائه نمود. نوآوری و خلاقیت همراه با واقع‌گرایی و توجه به مقتضیات حقیقی جهان اسلام و اتکا بر میراث فرهنگی تشیع و وفاداری به آنها از ویژگی‌های تألیفات او است.

  • حرکة التاریخ عند الإمام علی، دراسة فی نهج‏ البلاغة، الطبعة الرابعة، بیروت، المؤسسة الدّولیة للدراسات و النشر، ۱۹۹۷م، ۱۴۱۸ ق؛ تهران، بنیاد نهج‌‏البلاغه، ۱۴۰۵ ق. شامل مبنای تاریخ و حرکت پیشرفت بشری از دیدگاه امام علی (ع) است.
  • دراسات فی نهج‌‏البلاغة، الطبعة الأولی، النجفالأشرف، ۱۳۷۵ ق/ ۱۹۵۶ م؛ الطبعة الثانیة، بیروت، دار الزهراء ، ۱۳۹۲ ق/ ۱۹۷۲ م؛ الطبعة الثالثة، بیروت، الدار الإسلامیة، ۱۹۸۱ م. این کتاب به بررسی نصوص نهج‏ البلاغه در زمینه‏ مباحث اجتماعی و سیاسی می‌‏پردازد.
  • السّتر و النظر، قم، مؤسسه المنار، بی‏تا. ص ۳۰۰. اولین کتاب از سلسله کتاب‌های مسائل حرجة فی فقه المرأة است. نویسنده چهار مسئله را برای زنان مسلمان امروزی، مهم و بحرانی تشخیص داده است: حجاب، ریاست دولت، حقوق زوجیت و فعالیت اقتصادی و اجتماعی زنان در جامعه. مسئله اول در این کتاب بررسی شده است. مباحث این کتاب عبارت‌‏اند از: فقه المرأة (حقوق زن) در شریعت اسلام، جایگاه زن در نظام اخلاقی و حقوقی اسلام، نگاه قرآن به زن، گزارش‌هایی از تاریخ اسلام، حجاب قبل از اسلام و در دورة اسلامی، اصل عملی در حجاب، زینت زن، لباس زن، موارد استثناء از پوشش، نگاه به زن، طبقه‏‌بندی زنان، نگاه زن به مرد.
  • الاجتهاد و التجدید فی الفکر الإسلامی، بیروت، المؤسسة الدّولیة للدراسات و النشر. به ضمیمه مجموعه‏‌ای از مقالات منتشر شده در نشریات عربی.
  • الاجتهاد و التقلید: بحث فقهی استدلالی مقارن، بیروت، المؤسسة الدولیة للدراسات و النشر ، ۱۹۸۸ م.
  • الاحتکار فی الشّریعة الإسلامیة، بحث فقهی مقارن، بیروت، المؤسسژ الدّولیة للدراسات و النشر، ۱۴۱۰ق / ۱۹۹۰ م.
  • حقوق الزوجیة و حق العمل للمرأة. الطبعة الأولی، بیروت، المؤسسة الدولیة للدراسات و النشر، ۱۹۹۵ م/ ۱۴۱۵ ق؛ الطبعة الثانیة، بیروت، المؤسسة الدولیة للدراسات و النشر، ۱۹۹۶م/۱۴۱۶ ق.[۱۷]
  • ......
  • ......
  • .....

پانویس

  1. «محمد مهدی شمس الدین»،ویکی وحدت
  2. «محمد مهدی شمس الدین»،ویکی وحدت
  3. «محمدمهدی شمس‌الدین»،در ویکی شیعه
  4. مرادی،«فعالیت اجتماعی و سیاسی زن از نگاه محمدمهدی شمس الدین»، 1392ش
  5. مرادی،«فعالیت اجتماعی و سیاسی زن از نگاه محمدمهدی شمس الدین»، 1392ش
  6. مرادی،«فعالیت اجتماعی و سیاسی زن از نگاه محمدمهدی شمس الدین»، 1392ش
  7. شـمس الدین، محمـد مهدی، مسایل حرجه فی فقه النساء، ج1، ص23
  8. شـمس الدین، محمـد مهدی، مسایل حرجه فی فقه النساء،ج1 ،ص23
  9. پزشکی، محمد، مقاله صورت‌بندی مطالعات زنان در جهان اسلام 1، ص 37-38
  10. شـمس الدین، محمـد مهدی، مسایل حرجه فی فقه النساء،ج4 ، ص 30-31
  11. شـمس الدین، محمـد مهدی، مسایل حرجه فی فقه النساء،ج4 ، ص 30-31
  12. جرادی،«مروری بر افکار محمد مهدی شمس الدین»، پایگاه اطلاع رسانی حوزه
  13. «مروری بر افکار محمد مهدی شمس الدین»، پایگاه اطلاع رسانی حوزه
  14. شـمس الدین، محمـد مهدی، مسایل حرجه فی فقه النساء،ج4 ص185-182
  15. «محمدمهدی شمس‌الدین»،ویکی شیعه
  16. «محمدمهدی شمس‌الدین»، ویکی شیعه
  17. «آیت الله شیخ محمدمهدی شمس الدین»، مجله ویستا

منابع

  • «محمدمهدی شمس‌الدین»، ویکی شیعه، تاریخ بازدید:6 اسقند 1401ش.
  • جرادی، شیخ شفیق، « مروری بر افکار محمد مهدی شمس الدین »، تاریخ درج مطلب: 21 دی 1398ش، تاریخ بازدید:6 اسقند 1401ش.
  • «محمد مهدی شمس الدین»،ویکی وحدت، تاریخ بازدید:6 اسقند 1401ش.
  • مرادی، مجید، فعالیت اجتماعى و سیاسى زن از نگاه محمدمهدى شمس الدین، پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی، دوره سی‌ام - شماره 167، بهار 1392ش.
  • پزشکی، محمد، تلخیص: نفیسه کاظمی، صورتبندی مطالعات زنان در جهان اسلام (1)، مطالعات راهبردی زنان سال هشتم، شماره 29، پاییز 1384ش.
  • «آیت الله شیخ محمدمهدی شمس الدین»، مجله ویستا، تاریخ بازدید:6 اسقند 1401ش.
  • شـمس الدین، محمـد مهدی، مسایل حرجه فی فقه النساء، موسسه الدولیه للدراسات و النشر، ،بیروت، لبنان،۱۳۷۹ش .