محور‌ها و آثار آفت‌های فردی زن مسلمان در اندیشه آیت‌الله خامنه‌ای

از ویکی‌جنسیت



زن مسلمان ایرانی، مانند دیگر افراد در معرض آسیب‌ قرار دارد. آسیب‌هایی که گاه از ساختار‌ها و محیط‌ پیرامون نشأت می‌گیرد و گاه تمایلات و نفسیات درونی موجب ظهور و بروز آن می‌گردد. آنچه اهمیت دارد توجه به این آسیب‌ها و مقابله با آن‌ها، جهت ممانعت از بهره‌وری دشمن برای دست‌یابی به اهداف خویش و ضربه‌زدن به جامعه‌ی ایرانی اسلامی، است. این موضوع ذیل چهار عنوان محورها،‌ روش‌ها، راهکار‌ها و آثار؛ برررسی و مورد مداقه قرار خواهد گرفت.

محورها

تبعیت از خواسته‌های نفسانی

تبعیت از نفس موضوعی نیست که در قید زمان، مکان یا جنسیت باشد بلکه تا انسان بوده و هست این موضوع هم به عنوان آفت بشری وجود دارد. آنچه در این موضوع قابل بررسی بوده، تاثیر محیط و ساختار‌ها بر عیان‌شدن این تمایلات است. به‌گونه‌ای که در زمان قبل و بعد از انقلاب- با تغییر فضای حاکم بر محیط- شاهد تغییر در آن نیز بوده‌ایم: «آن ﻓﺮﻫﻨﮕﻰ ﻫﻢ ﻛﻪ ﻗﺒﻞ از اﻧﻘﻼب ﺑﺮ ذﻫﻦ جامعه‌ی ﻣﺎ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎً ﺑﺮ ذﻫﻦ زﻧﺎن ﺣﺎﻛﻢ ﺑﻮد، ﺗﺎﺑﻌﻴﺖ از خواسته‌ها و هوس‌های ﻧﻔﺴﺎﻧﻰ، اﻳﻦ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻫﻢ تقریباً، نمی‌گویم صد درصد، اما تقریباً ﻣﺘﺤﻮل ﺷﺪه، ﺑﻪ ﺻﻮرﺗﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﺳﺎﺑﻖ، دﻳﮕﺮ اﻣﺮوز وﺟﻮد ﻧﺪارد». [۱]

ارتباط غلط زن و مرد

برخی آفت‌ها به دلیل قابلیت ایجاد و بروز آفت‌های دیگر؛ از اهمیت بیشتری برخوردارند و باید بیش و پیش از دیگر آفات مورد توجه قرار گیرند: «زن اﮔﺮ در خط رابطه‌ی [مرد]] وزن اﻓﺘﺎد، ﻫﻤﺎن می‌شود ﻛﻪ در زﻣﺎن ﭘﻬﻠﻮی و رژﻳﻢ ستم‌شاهی ﺑﻮد؛ ﻳﻌﻨﻰ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻋﺮﻳﺎن ﺷﺪن در ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻣﺪﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﺑﻪ ﺳﻤﺖ جلوه‌گری‌های ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن و ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺗﺠﻤﻼت زﻳﺎدی می‌رود. ﺗﺠﻤﻞ در حد ﻣﻌﻘﻮل، ﻛﺎﻣﻼً ﻣﻄﻠﻮب و ﻣﻔﻬﻮم اﺳﺖ و اﺳﻼم ﻫﻢ آن را رد ﻧﻜﺮده اﺳﺖ؛ اما در ﺣﺪّ غیرمعقول، ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ، ﺑﻪ ﺷﻜﻞ چشم‌ و هم‌چشمی و رﻗﺎﺑﺖ و ﺑﻪ ﺷﻜﻞ واﺑﺴﺘﻪ ﻛﺮدن ﺷﺨﺼﻴﺖ زن ﺑﻪ اﻳﻦ ﺗﺠﻤﻞ، همه‌اش ﻣﻮارد اﻧﺤﺮاﻓﻰ اﺳﺖ و درﺳﺖ در ﺟﻬﺖ ﻋﻜﺲ آن ﻫﺪﻓﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺎ در ﻣﻮرد زﻧﺎن دارﻳﻢ. ﻗﺒﻼً ﻋﺮض ﻛﺮدم ﻛﻪ اﻳﻦ، ﭘﺎﻳﻪ و ﻗﺎﻋﺪه‌ى ﺣﺮﻛﺖ ﻣﺎﺳﺖ، ﻛﻪ اﻣﺎم رﺿﻮان‌اﷲ ﺗﻌﺎﻟﻰﻋﻠﻴﻪ روی آن این‌قدر ﺗﻜﻴﻪ داﺷﺘﻨﺪ و ﻳﻜﻰ از ﻣﺒﺎﻧﻰ اﺳﺖ.»[۲]

یکی از مهم‌ترین آثار ارتباط بی‌قید میان زن و [مرد]] در اجتماع، بی‌اهمیت شدن جایگاه و کارکرد اصلی زن در خانه و خانواده است. به عبارت‌دیگر زمانی که زن با شأنیت شهروندی- عاری از ویژگی‌های جنسی- در اجتماع حاضر شود می‌تواند در میان اعضای خانواده تجلی زنانه داشته باشد و از آن بهره‌مند گردد:

«بعضی می‌گویند حجاب مانع از رشد زن و ترقّی زن است؛ نه به‌عکس؛ حجاب مانع از آن خودنمایی‌های بی‌موردی است که مانع حرکت زن می‌شود. ما امروز هزاران بانوی بزرگ و برجسته در صحنه‌های گوناگون علمی و عملی و اجتماعی و سیاسی و فنی داریم که همه باحجاب کامل در حال زندگی هستند. خب وقتی با این نگاه به زن نگاه کردیم، نقش [[[زن]] ] در خانواده هم برجسته می‌شود؛ نقش مادری، نقش همسری، نقش کدبانویی و مانند این‌ها برجسته می‌شود؛ این چیزی است که در غرب روز‌به‌روز دارد کم‌رنگ‌تر می‌شود؛ خانواده در غرب دارد رو به اضمحلال می‌رود. خانواده یک کانون گرم و پُربرکتی است که قوی‌ترین پایه‌های تربیت انسان در این کانون گذاشته می‌شود. در کانون خانواده است که اولین و مهم‌ترین پایه‌های تربیت روحی و فکری بشر بنا نهاده می‌شود. خانه بهترین محیط آسایش جسم و جان است، بهترین کانون رفع خستگی تن و روح است، حقیقی‌ترین فضای صمیمیت است؛ هیچ صمیمیتی در هیچ محیطی به‌قدر خانواده و بین مادر، فرزند، پدر، همسران تصوّر نمی‌شود و وجود ندارد. در چنین کانون مبارکی محور کیست؟ مادر؛ اصل کیست؟ مادر؛ مرکز دایره کیست؟ مادر. مادر، محور خانواده است؛ این را دستگاه‌های تبلیغاتی غربی و متأسفانه بعضی غرب‌زده‌های خود ما سعی می‌کنند کم‌رنگ کنند، یا نفهمند، یا نشان ندهند. زنان خانه‌دار، حتّی کسانی که اشتغالات بیرونی ندارند، بزرگ‌ترین خدمات را انجام داده‌اند. لازم است ارزش و ارج خدمات زﻧﺎنی که خانه‌داری و کدبانویی را ترجیح داده‌اند، فهمیده بشود؛ اگرچه خدمات خارج از خانه هم به عهده‌ی بانوان بوده و هست و خواهد بود و اشکالی هم ندارد، امّا این مهم‌ترین بخش خدمت زنانه است.»[۳]

تجمل‌پرستی

«تجمل‌پرستی» عبارتی‌ست در مقابل «تجمل‌گرایی» که یکی رد و دیگری- در حد اعتدال- قابل پذیرش است. «تجمل‌پرستی» یعنی همه‌ چیز تحت‌الشعاع تجملات قرار گرفتن. یعنی خرج دنیا شدن انسان؛ که نه‌تنها مورد قبول نیست بلکه باید با آن مقابله و حتی مبارزه نمود:

«ﮔﺮاﻳﺶ ﺑﻪ تجمل‌گرایی ﻛﻪ مدّت‌ها ﺑﻮد در جامعه‌ی ﻣﺎ یواش‌یواش ﻛﻢ ﺷﺪه ﺑﻮد، ﻳﺎ در اواﻳﻞ اﻧﻘﻼب مثلاً خانم‌ها ﺑﻪ ﺗﺠﻤﻼت و زروزیورها اﻋﺘﻨﺎﻳﻰ نمی‌کردند، ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﺑﺎز اﻳﻦ ﭼﻴﺰﻫﺎ ـ آن‌طور ﻛﻪ ﺷﻨﻴﺪه می‌شودـ در جامعه‌ی ﻣﺎ دارد رﺷﺪ می‌کند. زﻧﺎن اﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪ و بافکر و بامعرفت جامعه‌ی ﻣﺎ ﺑﺎﻳﺪ اﻳﻦ را ﺧﻄﺮ ﺑﺪاﻧﻨﺪ. ﻧﺒﺎﻳﺪ زﻧﺎن ﺑﻪ ﺳﻤﺖ تجمل‌گرایی ﺳﻮق ﭘﻴﺪا ﻛﻨﻨﺪ؛ اﻟﺒﺘﻪ اﻳﻦ خطر برای ﻣﺮدان ﻫﻢ ﻫﺴﺖ؛ ﻣﻨﺘﻬﺎ در زﻧﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮ و اﻣﻜﺎﻧﺶ زﻳﺎدﺗﺮ اﺳﺖ. واﻧﮕﻬﻰ در اﻳﻦ ﻗﻀﻴﻪ، در ﻣﻮارد ﺑﺴﻴﺎری، ﻣﺮدان ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ زﻧﺎنشان ﻗﺮار می‌گیرند. ﺷﻤﺎﻫﺎ واﻗﻌﺎً ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ اﻳﻦ ﻗﻀﻴﻪ ﻣﺒﺎرزه ﻛﻨﻴﺪ، ﺧﻮدﺗﺎن ﻫﻢ ﻣﺮاﻗﺒﺖ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ. ﻣﻦ ﺑﺎ ﺗﻈﺎﻫﺮ ﺑﻪ ﺗﺠﻤﻞ و تجمل‌گرایی در حد ﻣﻌﺘﺪلِ ﻛﻢ ﻧﺎﮔﺰﻳﺮش ﻣﺨﺎﻟﻔﺘﻰ نمی‌کنم، ﻟﻴﻜﻦ اﮔﺮ ﺑﻨﺎ ﺷﺪ ﻛﻪ روﻧﺪ اﻓﺮاﻃﻰ ﭘﻴﺪا ﻛﻨﺪ، ﭼﻴﺰ ﺑﺴﻴﺎر ﻣﺰﺧﺮﻓﻰ ُاست در ﻟﺒﺎس، در آراﻳﺶ، در زروزیورها و ﻃﻼ و ﺟﻮاﻫﺮات، خانم‌ها ﺑﺎﻳﺴﺘﻰ ﺧﻴﻠﻰ اﻫﻤﻴﺖ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﻛﻪ اﻣﺴﺎك ﺑﺸﻮد و بی‌اعتنایی ﺑﻪ اﻳﻦ ﭼﻴﺰﻫﺎ اﻧﺠﺎم ﺑﮕﻴﺮد، ﺗﺎ ﺷﺎﻳﺪـ انﺷﺎءاﷲـ ﺑﻪ درخشندگی‌ها و زیبایی‌های واقعی‌تر ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﺸﻮد، ﺗﺎ ﺑﻪ اﻳﻦ زیبایی‌های ﻇﺎﻫﺮی.»[۴]

ارزشمندپنداری تجمل‌گرایی

عمیق‌ترین آفت برای افراد یک جامعه، آفتی است که بر باور‌ و پندار افراد وارد می‌آید و موجب تغییر آن‌ به سمت آسیب‌ها می‌گردد. رفتار افراد را می‌توان با تغییر محیط و ساختار‌ها تغییر داد اما نباید فراموش کرد که باور‌ها، در موقعیت مناسب، رفتار‌هارا مدیریت می‌کنند. ارزش‌پنداری یک رفتار غلط بیش از تقلید ظاهری از آن می‌تواند برای یک جامعه مضر و آسیب‌زا باشد:

«خانم‌های ﻣﺆﻣﻦ، دﻧﺒﺎل ﺗﺠﻤﻼت و زیادی‌ها ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ؛ البته ﺷﻤﺎ اﻳﻨﻄﻮر ﻧﻴﺴﺘﻴﺪ، اما از ﮔﻮﺷﻪ و کنار ﮔﺎﻫﻰ ﺧﺒﺮﻫﺎﻳﻰ ﺑﻪ ﮔﻮش ﻣﻦ می‌رسد. ﭘﻮﺷﻴﺪن ﻟﺒﺎسِ فلان‌طور ﺑﺮ ﻃﺒﻖ ﻓﻼن مد، ﻳﺎ ﻃﻼی آن‌طوری دﺳﺖ ﻛﺮدن، ﻳﺎ ﺗﺰﺋﻴﻨﺎت ﺧﺎﻧﻪ- و ﺑﻪ ﻗﻮل ﺷﻤﺎ دﻛﻮر ﺧﺎﻧﻪ- را ﻓﻼن ﻃﻮر ﻋﻮض ﻛﺮدن ﺑﺎ ﺧﺮج روی دﺳﺖ [مرد]] ﺧﺎﻧﻪ ﮔﺬاﺷﺘﻦ، اﻓﺘﺨﺎر ﻧﻴﺴﺖ. ارزش ﻳﻚ زن، ﺑﻪ ﭘﻮﺷﻴﺪن ﻟﺒﺎس ﻓﺎﺧﺮ و ﺑﺮ ﻃﺒﻖ آﺧﺮﻳﻦ مد راه رﻓﺘﻦ- ﻛﻪ ﺣﺘّﻰ بعضی‌ها ﺑﻪ دوخت‌های اروﭘﺎﻳﻰ رو می‌آورند- ﻧﻴﺴﺖ؛ این‌ها ﻣﻮﻫﻮﻣﺎت و ﭘﻨﺪارﻫﺎی ﺑﺎﻃﻠﻰ اﺳﺖ. اﻳﻨﻜﻪ نگاه کنیم ﺑﺒﻴﻨﻴﻢ مثلاً زن ﻓﻼن آﻗﺎ ﺑﺎ این‌طور ﻟﺒﺎس و آراﻳﺶ و پزی وارد ﻣﺠﻠﺲ ﺷﺪ، ﻣﺎ ﻫﻢ اولاً در ﻣﻘﺎﺑﻞ او اﺣﺴﺎس ﺣﻘﺎرت ﻛﻨﻴﻢ؛ ﺛﺎﻧﻴﺎً ﺳﻌﻰ ﻛﻨﻴﻢ ﺑﺮای رﻓﻊ اﻳﻦ ﺣﻘﺎرت، ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻫﺮ ﻗﻴﻤﺘﻰ به‌پای او ﺑﺮﺳﺎﻧﻴﻢ، اﻳﻦ اﺷﺘﺒﺎه اﺳﺖ. ﺷﻤﺎ اﺻﻼً در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﭼﻨﺎن ﻛﺴﻰ ﻧﺒﺎﻳﺪ اﺣﺴﺎس ﺣﻘﺎرت ﻛﻨﻴﺪ. ﻫﺮﻛﺲ زنﻰ را به خاطر وﺿﻊ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻃﺒﻖ مد ﻧﻴﺴﺖ، ﻳﺎ ﻃﻼﻳﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ دﺳﺖ و ﮔﺮدﻧﺶ ﻧﻴﺴﺖ، ﻳﺎ آراﻳﺶ فلان طوری ﻛﻪ اﻧﺠﺎم ﻧﺪاده، ﺗﺤﻘﻴﺮ ﻛﻨﺪ، او ﺧﻮدش را ﺗﺤﻘﻴﺮ ﻛﺮده اﺳﺖ؛ این‌ها ﻛﻪ مایه‌ی ﺗﺤﻘﻴﺮ ﻧﻴﺴﺖ. ﺑﺮﺗﺮﻳﻦ زﻧﺎن دﻧﻴﺎ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ آرایش‌ها ومدهاشان در ﻣﻄﺒﻮﻋﺎت دﻧﻴﺎ پخش‌شده اﺳﺖ. ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ آرایش‌ها و ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ لباس‌ها، ﺗﻦ مانکن‌های فروشگاه‌های اروﭘﺎﻳﻰ اﺳﺖ، این‌ها ﺧﻴﻠﻰ ارزش‌دارند؟! ﻣﺎﻧﻜﻦ ﺑﺪﺑﺨﺖ ﺑﻴﭽﺎره‌ای ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ آﻧﺠﺎ ﺑﺎﻳﺴﺘﺪ؛ اﻳﻦ ارزش اﺳﺖ؟ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ آرایش‌ها، ﻣﺎل ﺧﻴﻠﻰ از هنرپیشه‌هایی اﺳﺖ ﻛﻪ در دﻧﻴﺎ ﻫﻴﭻ ﻧﺎم ﻧﻴﻜﻰ ﻧﺪارﻧﺪ.» [۵]

رفاه‌طلبی

رفاه‌طلبی مرتبه‌ای از مراتب میل به دنیا است. مرتبه‌ای که لازمه‌ی آن تن دادن به خصلت‌هاییست که پیش از آن ممکن است مورد نکوهش فرد هم قرار گرفته باشد. صفاتی مانند مصرف‌گرایی و اشرافی مآبی.

مصرف‌گرایی

«مصرف» لازمه‌ی هر زندگی‌ست اما وقتی این لازمه از قاعده‌ی «به حد نیاز» خارج می‌گردد مانعی خواهد بود برای دیگر ملزومات، که تفکر و تمرکز بر نیاز‌های اصلی و اساسی یکی از آن‌هاست. با مصرفی بارآمدن کشور‌های در حال توسعه، رسیدن به آن مرحله و قدرت گرفتن ایشان منتفی خواهند شد: «ﻣﻦ ﺑﻪ خانم‌های ﻣﺴﻠﻤﺎن، خانم‌های ﺟﻮان و خانم‌های خانه‌دار ﻋﺮض می‌کنم؛ ﺳﺮاغ اﻳﻦ ﺗﺒﻠﻴﻎ مصرف‌گرایی ﻛﻪ ﻏﺮب ﻣﺜﻞ ﺧﻮره ﺑﻪ ﺟﺎن ﺟﻮاﻣﻊ دﻧﻴﺎ و ﺟﻮاﻣﻊ ﻛﺸﻮرﻫﺎی درحال‌توسعه و ﻛﺸﻮرﻫﺎی رو ﺑﻪ رﺷﺪ از جمله ﻛﺸﻮر ﻣﺎ اﻧﺪاﺧﺘﻪ اﺳﺖ، ﻧﺮوﻳﺪ. ﻣﺼﺮف در ﺣﺪّ ﻻزم ﺧﻮب اﺳﺖ، ﻧﻪ در ﺣﺪّ اﺳﺮاف. خانم‌های ﻣﺴﺆوﻟﻴﻦ و زﻧﺎنﻰ ﻛﻪ ﻫﻤﺴﺮاﻧﺸﺎن ﻳﺎ ﺧﻮدﺷﺎن مسؤولیت‌هایی در بخش‌های ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻛﺸﻮر دارﻧﺪ، ﺑﺎﻳﺪ از لحاظ دوری از اﺳﺮاف ﺑﺮای دﻳﮕﺮان اﻟﮕﻮ ﺑﺎﺷﻨﺪ.»[۶]

اسراف و چشم‌و‌هم‌چشمی

یکی از اشتباهات رایجی که در زندگی‌ها رخ می‌دهد سنجش میزان خوشبختی افراد با کالا‌های مصرفی و سبک زندگی افراد است. به‌گونه‌ای که ناخواسته انسان را به مسابقه‌ای می‌کشاند که نهایت ندارد و حتی به سوی حقیقت خوشبختی هم نخواهد رفت: «از دﻳﮕﺮ آفت‌های ﻣﺤﻴﻂ خانواده، چشم‌وهم‌چشمی، دﻧﺒﺎل ﺗﺠﻤﻼت رﻓﺘﻦ و رﻗﺎﺑﺖ و ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺑﺮای زﻳﺎده‌روی در مادیات ﮔﺬاﺷﺘﻦ اﺳﺖ. مثلاً زنﻰ می‌گوید ﻓﻼن وﺳﻴﻠﻪ را ﻛﻪ ﺧﻮاﻫﺮ و ﺑﺮادر ﻣﻦ، زن‌برادر ﻣﻦ و شوهر خواهر ﻣﻦ دارﻧﺪ، ﻣﺎ ﻫﻢ ﺑﺎﻳﺪ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ. ﻳﻜﻰ از ﻛﺎرﻫﺎ و روش‌های ﺑﺴﻴﺎر ﺑﺪ ﻫﻤﻴﻦ اﺳﺖ. ﺳﺎدﮔﻰ را در زﻧﺪﮔﻰ رﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻴﺪ. مسابقه‌ی مادیات را از زﻧﺪﮔﻰ ﺧﻮدﺗﺎن دور ﻛﻨﻴﺪ. رﻋﺎﻳﺖ ﺳﺎدﮔﻰ و اﺟﺘﻨﺎب از مسابقه‌ی مادیات، خوشبختی می‌آورد. اﻳﻨﻜﻪ می‌گویند ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﺑﺎﺷﻴﺪ؛ ﻳﻜﻰ از ﻋﻮاﻣﻠﺶ همین‌هاست.»[۷] فرد مبتلا به آفت چشم‌وهم‌چشمی تنها کالا را می‌بیند و لذت دست‌یابی به آن را و به همین دلیل است که هیچ چیز مانع آن نمی‌شود حتی تقیدات مذهبی و جایگاه علمی و اجتماعی: «خانم‌ها را ﻛﺸﺎﻧﺪﻧﺪ ﺑﻪ تجمل‌طلبی ﻟﺬا ﺷﻤﺎ می‌بینید ﺧﺎﻧﻢ ﻳﻚ خانوادهی ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻣﻌﻤﻮﻟﻰ ﻣﺘﺪﻳﻦ اﺳﺮاف می‌کند، ﺗﺠﻤﻼت دارد، ﻃﻼ ازاینجا ﺗﺎ اﻳﻨﺠﺎ دارد، نمی‌دانم اﻧﻮاع و اﻗﺴﺎم اﻟﺒﺴﻪ و زیورآلات دارد، ﺣﺎﻻ ﻏﻴﺮ‌متدین‌هایشان یک‌جور ﺑﻮدﻧﺪ آن‌هایی ﻛﻪ متدین ﺑﻮدﻧﺪ ﻳﻚ ﭼﺎدر ﻣﺸﻜﻰ روی همه‌ی این‌ها ﻛﺸﻴﺪه ﺑﻮدﻧﺪ. وﻟﻰ ﺑﺎﻃﻦ ﻗﻀﻴﻪ ﻓﺮﻗﻰ ﻧﺪاﺷﺖ. اﻳﻦ را آن رژﻳﻢ اﻳﻦ ﻛﺎرﻫﺎ را ﻛﺮد. از ﺗﺒﻠﻴﻐﺎت ﻓﺮﻫﻨﮕﻰ ﻏﺎﻓﻞ ﻧﺸﻮﻳﺪ.» [۸]

رقابت‌های زنانه

برخی رفتار‌ها و بروزشان ارتباط مستقیم با محیط دارند. به ‌گونه‌ای که تحت تاثیر شرایط پیرامونی و دیگر افراد به مرتبه‌ی عمل در‌ خواهند آمد. چشم‌و هم‌چشمی؛ رقابتی‌ است که اگر حریف نداشته باشد نمود بیرونی نخواهد داشت و به همین دلیل است که مراقبت در برابر این ویژگی، به عدم ورود به چنین عرصه‌ای وابسته است: «ﻣﻮاﻇﺐ ﺑﺎﺷﻴﺪ در دام رقابت‌ها و چشم‌وهم‌چشمی‌هایی ﻛﻪ ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ در بعضی از ﻣﺤﺎﻓﻞ زﻧﺎﻧﻪ راﻳﺞ است نیفتید. رﻗﺎﺑﺖ ﺑﺮای ﺗﺠﻤﻼت، رﻗﺎﺑﺖ برای به رخ ﻛﺸﻴﺪن و ﺑﻌﻀﻰ از زیاده‌طلبی‌ها، کوچک‌تر از اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ زنهای ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ و واﻻ را اﺳﻴﺮ ﺧﻮد ﻛﻨﺪ. ﻫﺮ اﻧﺴﺎﻧﻰ- ﭼﻪ [مرد]] و ﭼﻪ زن- اﮔﺮ ﺑﻪ دام زوائد زﻧﺪﮔﻰ ﺑﻴﻔﺘﺪ و اﺳﻴﺮ این‌ها ﺷﻮد، به‌تدریج ﻣﻌﻨﻮﻳﺎت باارزش در وﺟﻮد او اﻓﻮل ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﺮد و ﺿﻌﻴﻒ و ﻛﻢ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ.»[۹]

مشی اشرافی

اشرافیت زمانی جایگاه اجتماعی بود و امروزه یک رفتار است که در نتیجه مصرف‌گرایی پدید می‌آید. این رفتار هیچ ارتباطی به جایگاه و میزان قدرت مالی فرد ندارد، بلکه از تلاشی بر می‌آید که به منظور دست‌یابی به سمبل‌های اشرافیت‌ دنبال می‌شود که هیچ خیری برای فرد به دنبال نخواهد داشت: «زندگی تشریفاتی، زندگی تجملاتی، زندگی اشراف منشی، زندگی پرخرج وزندگی مصرفی، انسان‌ها را بدبخت می‌کند. این خوب نیست. زندگی باید با كفاف و راحت بگذرد، نه پرخرج و مسرفانه. این دو تا را بعضی‌ها چرا باهم اشتباه می‌کنند؟ با کفاف یعنی محتاج کسی نباشند و بتوانند زندگی‌شان را اداره کنند، بدون احتیاج به هیچ‌کس. دل‌خوشی هم باید داشته باشند والا زندگی با درآمد زیاد و مخارج زیاد و تشریفات که خوب نیست. این‌ها اصلاً راحتی نمی‌آورد، دل‌خوشی نمی‌آورد.» [۱۰] تاکید بر تاثیرگذاری محیط، ‌به عنوان عامل اصلی در بروز رفتار اشرافی‌گری؛ این نکته را یادآوری می‌نماید که حکومت نیز می‌تواند و باید در اصلاح این مسیر اقدام نماید: «زندگی را ساده بگیرید، خودتان را اسیر تشریفات نکنید. اگر از اول وارد مسابقه تشریفات شدید، دیگر رها شدن از آن سخت است. حالا هم جمهوری اسلامی است. اگر کسی بخواهد ساده زندگی کند می‌تواند. یک روزی بود که نمی¬شد، سخت بود. اگرچه بعضی به دست خودشان مشکل می‌کنند. در لباسشان، در مسکنشان، در تجملاتشان، همه را بر خودشان سخت می‌کنند.»[۱۱]

آثار

آنچه از بی‌توجهی به حمله‌ی دشمن علیه زن مسلمان بر سر جامعه‌ی اسلامی خواهد آمد را می‌توان چنین بیان داشت:

افول معنویت

افول معنویت در فرد، از آن جهت که عضوی از اعضای اجتماع به شمار می‌آید،‌ حائز اهمیت است اما این آفت برای زﻧﺎن، دارای اهمیت مضاعف می‌باشد چراکه نسلی متاثر از این تنزل تربیت خواهند شد و آینده‌کشور اسلامی را خواهند ساخت. «ﻣﻮاﻇﺐ ﺑﺎﺷﻴﺪ در دام رقابت‌ها و چشم‌وهم‌چشمی‌هایی ﻛﻪ ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ در بعضی از ﻣﺤﺎﻓﻞ زﻧﺎﻧﻪ راﻳﺞ است نیفتید. رﻗﺎﺑﺖ ﺑﺮای ﺗﺠﻤﻼت، رﻗﺎﺑﺖ برای به رخ ﻛﺸﻴﺪن و ﺑﻌﻀﻰ از زیاده‌طلبی‌ها کوچک‌تر از اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ زنهای ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ و واﻻ را اﺳﻴﺮ ﺧﻮد ﻛﻨﺪ. ﻫﺮ اﻧﺴﺎﻧﻰ- ﭼﻪ [مرد]] و ﭼﻪ زن- اﮔﺮ ﺑﻪ دام زوائد زﻧﺪﮔﻰ ﺑﻴﻔﺘﺪ و اﺳﻴﺮ این‌ها ﺷﻮد، به‌تدریج ﻣﻌﻨﻮﻳﺎت باارزش در وﺟﻮد او اﻓﻮل ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﺮد و ﺿﻌﻴﻒ و ﻛﻢ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ.»[۱۲]

تبدیل‌شدن به شی‌ء مصرفی

ستمی که در تاریخ بر زن روا می‌شد،‌ دور نگه‌داشتن وی از جایگاه و منزلت حقیقی خویش بود. اما اجحافی که در عصر حاضر در حق زن در حال انجام است، قرار دادن وی در جایگاه یک «شیء» است. در چنین موقعیتی زن «خودکالا پندار» می‌اندیشد و بر اساس آن انتخاب و عمل می‌نماید: «ﭼﻪ ستم‌هایی ﻛﻪ در ﺣﻖّ زن روا داﺷﺘﻪ ﺷﺪه و اﺳﻤﺶ ﺳﺘﻢ اﺳﺖ و ﭼﻪ ستم‌هایی ﻛﻪ اﺳﻤﺶ ﻫﻢ ﺳﺘﻢ ﻧﻴﺴﺖ، اما در ﺣﻘﻴﻘﺖ ستم است؛ ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻴﻦ ﺳﻮق دادن ﺑﻪ ﺗﺠﻤﻞ و مصرف‌گرایی و آرایش‌های ﺑﻴﻬﻮده و ﻣﺨﺎرج ﺳﻨﮕﻴﻦ و تبدیل‌شدن ﺑﻪ ﻳﻚ وسیله‌ی ﻣﺼﺮف. اﻳﻦ، ﺳﺘﻢ ﺑﺰرﮔﻰ ﺑﺮ زن اﺳﺖ. ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺸﻮد ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﻇﻠﻤﻰ ﺑﺎﻻﺗﺮ از اﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ؛ زﻳﺮا ﻛﻪ او را به‌کلی از آرمان‌ها و اﻫﺪاف ﺗﻜﺎﻣﻠﻰ ﺧﻮدش ﻏﺎﻓﻞ و ﻣﻨﺼﺮف می‌کند و ﺑﻪ ﭼﻴﺰﻫﺎی ﺧﻴﻠﻰ ﻛﻮﭼﻚ و ﺣﻘﻴﺮ ﺳﺮﮔﺮم می‌نماید. اﻳﻦ، ﻛﺎری ﺑﻮده ﻛﻪ در رژﻳﻢ ﻇﺎﻟﻢ ﭘﺎدﺷﺎﻫﻰ انجام‌شده و ﺣﺎﻻ ﺑﺎﻳﺪ ﺟﻠﻮی آن ﮔﺮﻓﺘﻪ می‌شد. اﻟﺒﺘّﻪ در اواﻳﻞ اﻧﻘﻼب، ﺧﻴﻠﻰ ﻫﻢ ﺧﻮب ﺑﻮد؛ ﻟﻴﻜﻦ ﺑﻌﺪﻫﺎ ﺑﺎز غفلت‌هایی ﺷﺪه اﺳﺖ، ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ آن، ﺣﺴﺎﺑﻰ برنامه‌ریزی ﻛﺮد.»[۱۳]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. اﻋﻀﺎى ﺷﻮراى ﻣﺮﻛﺰى ﺟﻤﻌﻴﺖ زﻧﺎن 71/02/15
  2. اﻋﻀﺎى ﺷﻮراى ﻣﺮﻛﺰى ﺟﻤﻌﻴﺖ زﻧﺎن 71/02/15
  3. ذاکرین اهل‌البیت علیهم‌السلام 99/11/15
  4. شورای فرهنگی – اجتماعی زﻧﺎن، 70/10/04
  5. خانوادههای ﭘﺮﺳﻨﻞ ﺳﭙﺎه وﻟﻰ اﻣﺮ80/08/27
  6. زﻧﺎن نخبه 71/09/25
  7. ﻣﺮاﺳﻢ ﻋﻘﺪ ازدواج 82/02/28
  8. ذاکرین اهل‌بیت علیهم‌السلام 96/12/17
  9. ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﺳﭙﺎه ﺣﻔﺎﻇﺖ وﻟﻰ اﻣﺮ 81/07/18
  10. مراسم عقد ازدواج 78/01/02
  11. مراسم عقد ازدواج 78/10/13
  12. ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﺳﭙﺎه ﺣﻔﺎﻇﺖ وﻟﻰ اﻣﺮ 81/07/18
  13. اﻋﻀﺎى ﺷﻮراى ﻓﺮﻫﻨﮕﻰـ اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ زﻧﺎن69/10/16

منابع

  • KHMENEI.IR
  • بانکی پور فرد، محمد حسین، مجموعه 5 جلدی نقش و رسالت زن، در بیانات رهبر معظّم انقلاب اسلامی،انتشارات انقلاب اسلامی،1391