نسبت زن و انقلاب در اندیشه آیت‌الله خامنه‌ای

از ویکی‌جنسیت

دستاورد انقلاب برای زن

خودباوری

ابتدایی‌ترین دستاورد انقلاب برای زنان، باور قابلیت‌ها و ظرفیت‌های آنان بوده است: «ﺷﺨﺼﻴﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ زن به‌عنوان ﻋﻀﻮی از اﻳﻦ مجموعه‌ی ﻋﻈﻴﻢ، ﺧﻴﻠﻰ حائز اﻫﻤﻴﺖ اﺳﺖ. زﻧﺎن در گذشته، اﺻﻼً ﺑﻪ اﻳﻦ ﺑﺨﺶ توجهی ﻧﺪاﺷﺘﻨﺪ و اهمیتی نمی‌دادند. در مسؤولیت‌های ﻋﻤﻮﻣﻰ ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﻧﻘﺸﻰ ﺑﺮای زﻧﺎن ﻓﺮض نمی‌شد؛ ﺧﻮدﺷﺎن ﻫﻢ ﻧﻘﺸﻰ را ﻓﺮض نمی‌کردند؛ بخصوص در اﻳﻦ ﺳﻄﺢ وﺳﻴﻌﻰ ﻛﻪ اﻣﺮوز ﻣﻄﺮح اﺳﺖ. الآن ﺷﻤﺎ ﻣﻼﺣﻈﻪ ﻛﻨﻴﺪ، همه‌ی زﻧﺎن روﺳﺘﺎﻫﺎ و ﺷﻬﺮﻫﺎی دوراﻓﺘﺎده، به‌عنوان اﻓﺮادی از مجموعه‌ی نگهدارندِه‌ی اﻳﻦ اﻧﻘﻼب و اﺻﺤﺎب و ﺻﺎﺣﺒﺎن آن، ﺑﺮای ﺧﻮدﺷﺎن ﺷﺄن قائل‌اند ازاین‌جهت، ﻫﻴﭻ ﻓﺮﻗﻰ ﺑﻴﻦ زن و ﻣﺮد ﻧﻴﺴﺖ؛ ﺑﻠﻜﻪ ﮔﺎﻫﻰ زﻧﺎن، اﻳﻤﺎن پرشورتر و دﻳﺪ روشن‌تری ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺟﺎﻣﻌﻪ دارﻧﺪ و ﻛﺸﻮر و ﻣﺴﺎﺋﻞ آن را متعلق ﺑﻪ ﺧﻮدﺷﺎن می‌دانند. ﭼﻪ زﻣﺎﻧﻰ ﭼﻨﻴﻦ اﺣﺴﺎﺳﻰ در ﺑﻴﻦ زﻧﺎن ﻣﺎ، آن‌هم در ﭼﻨﻴﻦ ﺳﻄﺢ وﺳﻴﻌﻰ از ﺟﺎﻣﻌﻪ وﺟﻮد داﺷﺖ؟ اﻳﻦ، ﺑﻪ ﺑﺮﻛﺖ اﻧﻘﻼب اﺳﺖ. ﻫﻤﺎن ﺣﺎﻟﺖ ﺧﻮدآﮔﺎﻫﻰ و اﺣﺴﺎس ﺷﺨﺼﻴﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﻛﻪ در ﻣﺮدان ﺑﻪ وﺟﻮد آﻣﺪه اﺳﺖ، می‌توان ﮔﻔﺖ ﻛﻪ در زﻧﺎن ﺑﺎ ﺟﺴﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺑﻪ وﺟﻮد آﻣﺪه اﺳﺖ. ﻗﺒﻼً ﻫﻴﭻ ﻧﺒﻮده؛ وﻟﻰ ﺣﺎﻻ ﺑﻪ ﻣﻴﺰان ﺧﻴﻠﻰ ﺑﺎﻻﻳﻰ ﻫﺴﺖ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ آﻳﺎ جنبه‌ی ﻣﺸﺎﻏﻞ و ﺷﺌﻮن خاص زﻧﺎﻧﻪ و ﻗﺪر ﻣﺎدر و ﻫﻤﺴﺮ ﺑﻮدن را داﻧﺴﺘﻦ، ازجمله ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ آن توجه ﺷﺪه اﺳﺖ.»[۱]

شناساندن حقیقت شخصیت زن

یکی از مهم‌ترین دستاوردهای انقلاب، نمایان ساختن حقیقتِ شخصیتِ زن است. به‌گونه‌ای که نه‌تنها شخصیت زن را به همگان معرفی نمود بلکه خود زنان را نیز در کسب اعتمادبه‌نفس و شناخت حقیقت وجودی‌شان، یاری رساند که اگر نبود انقلاب سال‌ها به طول می‌انجامید تا زنان به این دستاورد دست پیدا کنند: «ﺧﺐ دستگاه‌های دﻧﻴﺎ و ﺗﺒﻠﻴﻐﺎت ﺟﻬﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺑﺮای زن ﻛﺎر می‌کند ﻣﻘﺼﻮد ﭼﻴﺴﺖ؟ آﻳﺎ غیر از این اﺳﺖ ﻛﻪ می‌خواهند زن را با شخصیت ﻃﺒﻴﻌﻰ اﻧﺴﺎﻧﻰ ﺧﻮدش آﺷﻨﺎ ﻛﻨﻨﺪ و ﺑﺎ ﺣﻘﻮق ﺧﻮدش او را آﺷﻨﺎ ﻛﻨﻨﺪ و ﺳﻬﻢ او را در اداره‌ی ﻣﺤﻴﻂ زﻧﺪﮔﻰ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ او ﺑﺮﮔﺮداﻧﻨﺪ، اﻳﻦ ﻛﺎر ﺑﺎ اﻧﻘﻼب در اﻳﺮان اﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓﺖ؛ ﻗﺪم ﺑﺴﻴﺎر ﺑﺰرﮔﻰ ﺑﻮد. اﻣﺮوز زن‌ها حقیقتاً اﺣﺴﺎس می‌کنند ﻛﻪ در اﻧﻘﻼب و در اداره‌ى اﻧﻘﻼﺑﻰ اﻳﻦ مرز و بوم ﻧﻘﺶ دارﻧﺪ، از اﻧﻘﻼب دﻓﺎع می‌کنند و اﮔﺮ آن‌ها دﻓﺎع ﻧﻜﻨﻨﺪ اﻧﻘﻼب دﭼﺎر ﺿﺮرﻫﺎ و لطمه‌هایی ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ، این‌یک ﻗﻀﻴﻪ. اما ﻗﻀﻴﻪ ﺑﻪ اﻳﻨﺠﺎ ﺧﺎﺗﻤﻪ ﭘﻴﺪا نمی‌کند، ﻣﺸﻜﻞ زن ﻓﻘﻂ اﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ.» [۲]

برجسته شدن ظرفیت‌ها

انقلاب این فرصت را به جامعه‌ی زنان داد تا خود را هم به دیگران و هم به خود بشناساند. ظرفیت‌های موجود در زن او را تا کسب عنوان «قهرمان» بالا برد و این امر ممکن نبود مگر با وقوع انقلاب: «ﻫﻤﻪ موظف‌اند ﻛﻪ در سرتاسر اﻳﻦ جبهه‌ی وﺳﻴﻊ به دﻓﺎﻋﻰ از ﺳﺮ اﻳﻤﺎن و ﺷﻮر و اﺧﻼص کمربندند. وظیفه‌ی ﻫﻤﮕﺎﻧﻰ اﺳﺖ، هرچند ﺳﻨﮕﺮﻫﺎ ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ. ﺳﺨﻦ در اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ زﻧﺎن در اﻳﻦ جبهه‌ی وﺳﻴﻊ، نقش‌آفرین ﺟﻬﺎدی کم‌نظیر و بی‌سابقه ﺑﻮده‌اﻧﺪ. زﻧﺎن ﻣﺎ ﭼﻪ در اﻧﻘﻼب و ﭼﻪ در ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﻴﻠﻰ هشت‌ساله ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ ﻛﻪ در ﻣﻴﺎن ﺧﻮد زﺑﺪﮔﺎﻧﻰ دارﻧﺪ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻧﺎم و ﻋﻨﻮان دﻳﮕﺮی ﺟﺰ «ﻗﻬﺮﻣﺎن» ﺑﺮای آﻧﺎن ﻛﻮﭼﻚ اﺳﺖ. آﻧﺎن در ﻧﻘﺶ ﻣﺎدران و ﻫﻤﺴﺮان و ﺗﻼﺷﮕﺮان چهره‌ای از زن ﺗﺮﺳﻴﻢ ﻛﺮده‌اﻧﺪ ﻛﻪ ﺣﺘّﻰ در ﺻﺪر اﺳﻼم، ﺟﺰ در ﻣﻮاردی ﺑﺲ ﻣﻌﺪود، شبیه ﺑﺮای آن نمی‌توان ﻳﺎﻓﺖ.»[۳]

امنیت

اهمیت و ارزشمندی امنیت بصری و روحی کمتر از امنیت جانی نیست که به برکت انقلاب اسلامی این فضا در جامعه پدید آمده است: «ﺧﻴﻠﻰ از دﺧﺘﺮان ﺑﻮدﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺣﺠﺎب ﻫﻴﭻ اﻋﺘﻘﺎدی ﻧﺪاﺷﺘﻨﺪ، اما در دوران ﻧﻬﻀﺖ، ﺑﺪون اﻳﻨﻜﻪ ﻛﺴﻰ ﺑﻪ آن‌ها ﺣﺘّﻰ ﻳﻚ ﻛﻠﻤﻪ ﺑﮕﻮﻳﺪ، ﺧﻮدﺷﺎن باحجاب ﺷﺪه ﺑﻮدﻧﺪ. اﻣﺮوز از لحاظ وﺿﻊ ﺣﺠﺎب و وﺿﻌﻴﺖ زﻧﺎن ﻛﺸﻮر، فاصله‌ای ﻣﺎ ﺑﺎ قبل از اﻧﻘﻼب، ﺧﻴﻠﻰ ژرف و ﻋﻤﻴﻖ اﺳﺖ. ﻛﻤﺘﺮ ﻗﺴﻤﺘﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻗﺒﻞ از اﻧﻘﻼب، این‌قدر ﻓﺎﺻﻠﻪ پیداکرده ﺑﺎﺷﻴﻢ. ﺷﻤﺎ ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ در کدام‌یک از بخش‌های ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺟﺎﻣﻌﻪ - ﭼﻪ بخش‌های ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﺬﻫﺐ و دﻳﻦ، ﭼﻪ بخش‌های ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻋﻠﻤﻰ، ﭼﻪ بخش‌های ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖ و اﻗﺘﺼﺎد و ﻏﻴﺮه - این‌همه ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﻴﻦ وﺿﻊ ﻣﻮﺟﻮد و وﺿﻊ آن روز وﺟﻮد دارد، ﻛﻪ در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ ﻣﺎ ﻣﻴﺎن زن اﻣﺮوز و زن زﻣﺎن ﺣﻜﻮﻣﺖ ستم‌شاهی ﻣﺸﺎﻫﺪه می‌کنیم؟ آن روز، ﭼﻴﺰی از زن ﺑﺎﻗﻰ ﻧﻤﺎﻧﺪه ﺑﻮد. آن روز، ﻧﮕﺬاﺷﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ ﻛﻪ ﭼﻴﺰی ﺑﻪ ﻧﺎم ﺣﺮﻣﺖ و ﺣﺠﺎب و ﺣﻔﺎظ و ﻗﺪاﺳﺖ و ﻃﻬﺎرت زن ﺑﺎﻗﻰ ﺑﻤﺎﻧﺪ؛ ﺑﺨﺼﻮص در ﺷﻬﺮﻫﺎی ﺑﺰرگ. وﺿﻌﻴﺖ اﻣﺮوز، قابل ‌مقایسه ﺑﺎ آن روز ﻧﻴﺴﺖ. البته ﺷﻜﻰ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ از اﻳﻦ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﺸﻮد؛ اما آنچه اﻣﺮوز ﻫﺴﺖ، قابل ‌مقایسه ﺑﺎ آن روزﮔﺎر ﻧﻴﺴﺖ. اﻳﻦ، آن ﭼﻴﺰی ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺑﺎﻳﺪ به‌عنوان ضایعه‌ی ﻓﺮﻫﻨﮕﻰ و ﭘﻮﺳﻴﺪﮔﻰ جامعه‌ی ﺧﻮدﻣﺎن و به‌عنوان ﺧﻄﺮ و حمله‌ی دﺷﻤﻦ ﺑﻪ آن توجه بکنیم؛ ﭼﻴﺰ دﻳﮕﺮی اﺳﺖ ﻛﻪ در ﻣﻮاردی، اﻳﻦ ﻫﻢ ﻳﻜﻰ از گوشه‌ها و ﻳﻜﻰ از ﻣﻈﺎﻫﺮ آن اﺳﺖ.»[۴]

جلوه‌گری نقش مادری

دستاورد دیگر انقلاب برای زنان، توجه و وزن‌دهی به اهمیت و نقش مادری بود. به‌گونه‌ای که تا پیش‌ازآن این جایگاه آن‌طور که باید مورد توجه قشر نخبگانی قرار نداشت و این بستر انقلاب و اتفاقات پیرامونی آن بود که این فرصت را برای نقش مادری مهیا نمود و به او ضریب اهمیت و نقش‌آفرینی داد: «ما کسانی ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﻘﺶ زن اﻫﻤﻴﺖ می‌دهیم؛ در حرکت اﻧﻘﻼب و ﺣﺮﻛﺖ ﻧﻈﺎم ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﻰ و اﺳﺘﻘﺮار اﻳﻦ ﺑﻨﺎ و ﻣﺎ مسلمان‌ها و ما کسانی ﻛﻪ ﻓﻜﺮ می‌کنیم در ﻣﺼﺮ، در آﻓﺮﻳﻘﺎ، در ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ، در همه‌جای دﻧﻴﺎي اﺳﻼم اﮔﺮ زن‌ها ﺣﺮﻛﺖ ﻧﻜﻨﻨﺪ، ﺣﺮﻛﺖ ﻋﻤﻮﻣﻰ و ﻫﻤﮕﺎﻧﻰ و ﻣﻮﻓّﻖ اﻣﻜﺎن ﻧﺪارد اﻧﺠﺎم ﺑﺸﻮد و اﮔﺮ ﺳﻠﻴﻤﺎن ﺧﺎﻃﺮﻫﺎ آن ﻓﺪاﻛﺎری را می‌کنند ﺑﺎﻳﺪ ﺳﺮاغ ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻳﻚ ﻣﺎدر را اﻳﻨﺠﺎ ﮔﺮﻓﺖ. ﻣﺎ ﻛﻪ اﻋﺘﻘﺎدﻣﺎن اﻳﻦ اﺳﺖ، ﻣﺎ ﻛﻪ در زن این‌چنین ﻧﻘﺶ ﺑﺰرﮔﻰ ﺳﺮاغ دارﻳﻢ و آن را ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻛﺮدﻳﻢ در اﻧﻘﻼب ﺧﻮدﻣﺎن و ﻣﻌﺘﻘﺪﻳﻢ در جاهای دﻳﮕﺮ ﻫﻢ ﺑﺎﻳﺪ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺑﺸﻮد، ﻣﺎ ﺑﺎﻳﺴﺘﻰ اﻳﻦ اﺑﻌﺎد را ﺑﺮرﺳﻰ ﻛﻨﻴﻢ. » [۵]

منشاء اثر شدن

یکی از ملموس‌ترین دستاوردهای انقلاب فراهم آوردن بستر مناسب جهت بهره‌مندی جامعه از استعدادها و ظرفیت‌های زنان بوده است که اوج این نقش‌آفرینی را می‌توان در ساخت آینده‌ای پاک پیش‌بینی نمود: «ﺑﻪ ﻓﻀﻞ ﺧﺪای ﻣﺘﻌﺎل و ﺑﻪ ﺑﺮﻛﺖ اﻧﻘﻼب ﺑﺰرگ اﺳﻼﻣﻰ ﻣﺎ، اﻳﻦ ﻓﺮﺻﺖ ﺑﻪ وﺟﻮد آﻣﺪه ﻛﻪ اﺳﺘﻌﺪادﻫﺎی نهفته‌ی در وﺟﻮد دﺧﺘﺮان اﻳﻦ ملت در زمینه‌ی دﺳﺘﻴﺎﺑﻰ ﺑﻪ ﻣﻌﺎرف اﺳﻼﻣﻰ ﻣﻮرد بهره‌برداری و اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﺑﮕﻴﺮد و ﻣﺎ ﺑﺘﻮاﻧﻴﻢ اﻣﻴﺪوار ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻛﻪ آینده‌ای ﺧﻮاﻫﻴﻢ داﺷﺖ ﻛﻪ ﻣﺎدران آﻳﻨﺪه‌ى اﻳﻦ ﻣﻤﻠﻜﺖ می‌توانند در داﻣﺎن ﭘﺎك و بافضیلت ﺧﻮدﺷﺎن ﻓﺮزﻧﺪاﻧﻰ را ﭘﺮورش ﺑﺪﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی واﻗﻌﻰ ﻛﻠﻤﻪ وارث اﻳﻦ اﻧﻘﻼب و ﺑﻪ ﺛﻤﺮ رﺳﺎﻧﻨﺪه‌ی ﻧﻬﺎﻳﻰ آن ﺑﺎﺷﻨﺪ.» [۶]

رشد آگاهی و بصیرت

بستر دیگری که انقلاب برای زن ایرانی فراهم نمود، موقعیت برای کسب آگاهی و به‌کارگیری آن بوده است.: «ﻧﻘﺶ اﺟﺘﻤﺎﻋﺎت زن در ﭘﻴﺮوزی اﻧﻘﻼب به ‌احتمال‌ زیاد از اﺟﺘﻤﺎﻋﺎت ﻣﺨﺼﻮص ﻣﺮدان ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻮد. وﻗﺘﻰ زن خانه‌ی ﺧﻮد را در ﻣﺒﺎرزه ﺳﻬﻴﻢ می‌دانست و وارد ﻣﻴﺪان می‌شد، درواقع ﺧﺎﻧﻪ را می‌آورد در ﻣﻴﺪان ﻣﺒﺎرزه ﺣﺎﺿﺮ می‌کرد. در ﺟﻨﮓ ﻫﻢ اﮔﺮ ﻣﺎدران و ﻫﻤﺴﺮان ﺷﻬﺪا اﻳﻦ ﺻﺒﺮ را نمی‌کردند، ﺟﻨﮓ دﭼﺎر ﻣﺸﻜﻼت ﺑﺴﻴﺎر ﺳﻨﮕﻴﻨﻰ می‌شد. ﻧﻘﺶ زنان در ﺟﺎﻣﻌﻪ، زنان ﻣﺎ را از ﻳﻚ آﮔﺎﻫﻰ و رﺷﺪ ﺳﻴﺎﺳﻰ ﺑﺮﺧﻮردار ﻛﺮد. زن وﻗﺘﻰ از ﺳﻮاد و آﮔﺎﻫﻰ ﺳﻴﺎﺳﻰ ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﺎﺷﺪ، ﻛﺴﻰ نمی‌تواند ﺑﻪ او زور ﺑﮕﻮﻳﺪ. ﺑﺎﻧﻮان در ﭘﻴﺮوزی و ﺗﺪاوم اﻧﻘﻼب و در ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺣﻮادث ﺑﺰرگ دوران ده‌ساله، ﻳﻜﻰ از ﺑﺎرزﺗﺮﻳﻦ و رخشان‌ترین نقش‌ها را داشته‌اند. اﻣﺎم ﻓﻘﻴﺪ ﺑﺰرﮔﻮار ﻣﺎ، ﺑﺎ توجه ﺑﻪ اﻳﻦ ﻧﻘﺶ ﺣﺴﺎس ﺑﻮد ﻛﻪ در ﺳﺘﺎﻳﺶ زنان ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﻰ، ﺑﺎرﻫﺎ ﻟﺐ ﺑﻪ ﺳﺨﻦ ﮔﺸﻮده و ﻳﺎدﮔﺎرﻫﺎی ارزﻧﺪه‌ای از ﻗﻀﺎوت ﺧﻮد در اﻳﻦ ﻣﻮرد ﺑﺮای نسل‌های آﻳﻨﺪه ﺑﺮ ﺟﺎی ﻧﻬﺎده اﺳﺖ.»[۷]

حق انقلاب بر گردن زنان

بررسی حقوق انقلاب و دِینی که بر گردن زن مسلمان ایرانی دارد به ذات انقلاب توجه داشته و از همین رو ارزشمندی وجود و ضرورت تحفظ انقلاب را به مقوله‌ای ذاتی تبدیل خواهد نمود که در صورت از میان رفتن آن دو، خود انقلاب است که از میان می‌رود برخلاف دستاوردها که ممکن است کم‌رنگ یا دست نایافتنی گردند اما لطمه‌ای به اصل انقلاب نخواهد زد و اشکال را باید در ساختارها رفع نمود نه اصل انقلاب.

فعالیت امن

فراهم آوری امکان حضور زنان در عرصه اجتماع و سیاست، آن زمان اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند و از دستاورد به یک دِین تبدیل می‌شود که زن بتواند با حفظ متانت و شخصیت خودش ایفای نقش کند: «اﺳﻼم و اﻧﻘﻼب و اﻣﺎم آﻣﺪ و در اﻳﻦ ﻛﺸﻮر، زن را در ﻣﺮﻛﺰ فعالیت‌های ﺳﻴﺎﺳﻰ قرارداد و ﭘﺮﭼﻢ اﻧﻘﻼب را به دست زنان ﺳﭙﺮد؛ درحالی‌که زن در ﻫﻤﺎن ﺣﺎل ﺗﻮاﻧﺴﺖ ﺣﺠﺎب و وﻗﺎر و ﻣﺘﺎﻧﺖ اﺳﻼﻣﻰ و ﻋﻔﺎف و دﻳﻦ و ﺗﻘﻮاي ﺧﻮد را ﺣﻔﻆ ﻛﻨﺪ. ﻛﺴﻰ ﺣﻘّﻰ از اﻳﻦ بزرگ‌تر ﺑﺮ ﮔﺮدن زن اﻳﺮاﻧﻰ و ﻣﺴﻠﻤﺎن ﻧﺪارد. » [۸]

از بین بردن ارزش‌های کاذب

زندگی و مناسبات رفتاری انسان‌ها را ارزش‌ها مدیریت و حراست می‌نمایند. درک این کارکرد ارزش‌هاست که از میان برداشتن ارزش‌های کاذب را مورد قدردانی قرار می‌دهد: «ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻏﺮﺑﻰ در رژﻳﻢ ﮔﺬﺷﺘﻪ ارزش‌های ﻛﺎذﺑﻰ ﻫﻤﭽﻮن زیورپرستی، طلاپرستی و دل‌خوش ﻛﺮدن ﺑﻪ ﺑﺮﺧﻰ از ﭼﻴﺰﻫﺎی کم‌ارزش را در جامعه‌ی زنان ﺷﻬﺮی ﻣﺎ ﺗﺰرﻳﻖ ﻛﺮده ﺑﻮد ﻛﻪ اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﻰ ﻣﺜﻞ طوﻓﺎﻧﻰ، ﺧﻴﻠﻰ از آن ارزش‌های ﻛﺎذب را از ﺑﻴﻦ ﺑﺮد. »[۹] به عبارتی انقلاب، حق آزادی بر گردن زن ایرانی دارد: «آزادی اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺗﻮاﻧﺴﺘﻴﺪ ﺑﺮ فرهنگ‌ها و سنّت‌های ﻃﺎﻏﻮﺗﻰ ﺗﺎ ﺣﺪود زﻳﺎدی ﻏﻠﺒﻪ ﻛﻨﻴﺪ. زن‌هاﻳﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻓﻜﺮ جمع‌آوری ﻃﻼ ﺑﻮدﻧﺪ، امروز گروه‌گروه زﻳﻮرآﻻت ﺧﻮد را ﺗﻘﺪﻳﻢ ﻣﺪاﻓﻊ اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﻰ می‌کند. زنان اﻳﺮاﻧﻰ ﻳﺎدﮔﺎرﻫﺎی ﺧﻮد را ﻛﻪ ﺑﺮاﻳﺸﺎن ﺑﺴﻴﺎر گران‌بها ﺑﻮده در اﺧﺘﻴﺎر گذاشته‌اند. ﮔﺎه ﻳﻚ خانواده ﻣﺴﺘﻀﻌﻒ ﺗﻤﺎﻣﻰ ﻃﻼ و زﻳﻮرآﻻت ﺧﻮد را ﺗﻘﺪﻳﻢ جبهه‌های ﺣﻖّ ﻋﻠﻴﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻛﺮده اﺳﺖ. ﮔﺎه ﻳﻚ خانوادهی ﻣﺴﺘﻀﻌﻒ اﻧﮕﺸﺘﺮی و ﻳﺎ ﮔﻮﺷﻮاره‌ی ﺧﻮد را ﺗﻘﺪﻳﻢ جبهه‌ها ﻛﺮده و ﮔﺎه ﻳﻚ خانوادهی ﻋﺮاﻗﻰ ﻛﻪ ﻓﺮزﻧﺪ ﺧﻠﺒﺎﻧﺸﺎن در ﺟﻨﮓ کشته‌شده ﺑﻮد ﻃﻼﻫﺎی درﻳﺎﻓﺘﻰ از صدام را ﺑﺮای ﻛﻤﻚ ﺑﻪ جبهه‌های ﺟﻨﮓ ﻋﻠﻴﻪ رژﻳﻢ صدام ﻫﺪﻳﻪ ﻛﺮدﻧﺪ و ﻫﻤﺴﺮان ﺟﻮان ﺷﻬﺪا ﻧﻴﺰ حلقه‌ی ﻧﺎﻣﺰدی ﺧﻮد را دادﻧﺪ و ﻧﻈﻴﺮ اﻳﻦ در ﺗﺎرﻳﺦ ﻫﻴﭻ ﻛﺸﻮری دﻳﺪه نمی‌شود.» [۱۰] مواجهه با ارزش‌های پوشالی و اجبار در التزام به آن، اگر زندان تن نباشد سوهان روح هست. انقلاب ارزش‌های برآمده از سیاست لیبرالی را به چالش کشید و زن را از قید و بند تعهد به آن آزاد کرد: «اﻧﻘﻼب آﻣﺪ و رﻓﺘﺎر خانم‌ها و ﺟﻬﺖ ﺣﺮﻛﺖ زن‌های ﻛﺸﻮر ﻣﺎ را ﺻﺪ و ﻫﺸﺘﺎد درﺟﻪ ﻋﻮض ﻛﺮد؛ ﻳﻌﻨﻰ ﭘﺸﺖ ﺑﻪ آن ﺳﻤﺖ و رو ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻧﻮر و رﺷﺪ و ﻓﻬﻢ ﻋﻠﻤﻰ و اﺧﻼﻗﻰ و ﺳﻴﺎﺳﻰ و ﺣﻀﻮر در میدان‌ها و رﺷﺪ شخصیت‌های بشری و ﻓﺎﻳﺪه ﺑﺨﺸﻴﺪن ﺑﺮای ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی واﻗﻌﻰ. ﻣﻮاﻇﺐ ﺑﺎﺷﻴﺪ از اﻳﻦ راه ﺑﺮﻧﮕﺮدﻳﺪ. زن‌ها ﻣﻮاﻇﺐ ﺑﺎﺷﻨﺪ اﻳﻦ راه ﻣﺒﺎرك اﻧﻘﻼب را ﮔﻢ ﻧﻜﻨﻨﺪ. اﻣﺮوز، ﺳﺮﮔﺮم ﺷﺪن ﺑﻪ زروزیور، ﺑﺮای زن ﻣﺴﻠﻤﺎن اﻳﺮاﻧﻰ اﻧﻘﻼﺑﻰ، ﻋﻴﺐ اﺳﺖ. اﻣﺮوز، ﭘﺮ ﻛﺮدن ﺳﺮ و ﺳﻴﻨﻪ و دﺳﺖ از زﻳﻮرآﻻت و ﺑﺖ ﻗﺮار دادن زﻳﻮر و آراﻳﺶ و ﻣﺪ و ﻟﺒﺎس، ﺑﺮای زن اﻧﻘﻼﺑﻰ ﻣﺴﻠﻤﺎن اﻳﺮاﻧﻰ ﻧﻨﮓ اﺳﺖ. آن‌کسی ﻛﻪ در ﭘﻰ این‌گونه ﭼﻴﺰﻫﺎﺳﺖ، ارزﺷﺶ ﭘﺎﻳﻴﻦ اﺳﺖ. ﻃﻼ، ﺑﺮای زن ارزش‌آفرین ﻧﻴﺴﺖ؛ بی‌اعتنایی ﺑﻪ ﻃﻼ، ارزش‌آفرین اﺳﺖ. ﻣﺪ، ﺑﺮای زن ارزش‌آفرین ﻧﻴﺴﺖ؛ بی‌اعتنایی ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺪﻫﺎی دام‌گونه‌ی ساخته‌ و پرداخته‌ی دﺷﻤﻨﺎن، ﺑﺮای زن ارزش اﺳﺖ.»[۱۱]

علاج غریزه

غریزه یکی از مهم‌ترین بهانه‌های بشری برای انحراف و خطا بوده و هست. آنچه انقلاب برای زن به ارمغان آورد نشان دادن راه درست و فراهم آوردن چارچوب بهره‌مندی از این غرایز بدون آسیب شد: «اﻳﻦ اﺻﻼً ﻳﻚ اﺳﺘﺤﺎﻟﻪ ﺑﻮد. می‌داﻧﻴﺪ ﻳﻌﻨﻰ ﺷﺎﻳﺪ واﻗﻌﺎً درﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ اﻳﻦ ﺗﻌﺒﻴﺮ ﻳﻚ اﺳﺘﺤﺎﻟﻪ ﺑﻮد، اﺻﻼً ﻳﻚ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻣﺎﻫﻮی ﺑﻮد ﺑﺮای زن. ﺧﺐ، اﻳﻦ را ﺣﺮﻛﺖ اﻧﻘﻼﺑﻰ ﻣﺎ ﺑﻪ وﺟﻮد آورد. ﭼﻰ در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﭼﻰ؟ اﻳﻦ را درﺳﺖ دﻗّﺖ ﻛﻨﻴﺪ. ﻳﻚ ﻓﻜﺮ و ﻳﻚ ﻣﻮج ﻋﻈﻴﻢ اﺣﺴﺎﺳﺎت در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻳﻚ ﻓﻜﺮ و اﻳﺪﺋﻮﻟﻮژی ﻛﻪ ﻗﺒﻼً روﻳﺶ کارشده ﺑﻮد و ﻳﻚ ﻣﻮج ﻋﻈﻴﻢ ﻏﺮﻳﺰی. درﺳﺖ اﺳﺖ؟ آن ﻓﻜﺮ ﺑﺎ نقطه‌ی ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺧﻮدش ﺑﺎﻃﻞ می‌شود، ﻳﻌﻨﻰ آن ﻓﻜﺮی ﻛﻪ ﻗﺒﻼً ﺳﻌﻰ ﻛﺮده ﺑﻮدﻧﺪ به‌صورت راﺳﺨﻰ در زن‌ها ﺑﻪ وﺟﻮد ﺑﻴﺎورﻧﺪ - ﻛﻪ اﻟﺒﺘّﻪ در ﻫﻤﻪ ﻫﻢ به‌صورت راﺳﺦ ﺑﻪ وﺟﻮد ﻧﻴﺎﻣﺪه ﺑﻮد - ﺑﺎ اﺳﺘﺪﻻل و ﺑﺎ ﺳﺨﻨﺮاﻧﻰ و ﺑﺎ ﻫﻤﺎن حرف‌هایی ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﮔﻔﺘﻴﺪ ﺗﻮی ﻧﻤﺎز ﺟﻤﻌﻪ ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ و ﺑﺎ ﻣﻘﺎﻟﻪ و ﺑﺎ اﻳﻦ ﭼﻴﺰﻫﺎ از ﺑﻴﻦ می‌رود، ﻣﻌﻠﻮم می‌شود اﻳﻦ ﻓﻜﺮ ﭘﻮچ اﺳﺖ؛ ﺑﻌﺪ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﻫﻢ کم‌وبیش ﻣﻌﻠﻮم ﺷﺪه. آن ﻣﻮج ﻏﺮﻳﺰی‌ای ﻛﻪ از آن اﺳﺘﻔﺎده می‌کردند ﺑﺎ ﺗﻬﺎﺟﻢ ﺗﺒﻠﻴﻐﺎﺗﻰ ﻛﻪ آن روز اﻧﺠﺎم می‌گرفت، ﺑﺎ ﻫﻴﺠﺎن اﻧﻘﻼﺑﻰ ﺗﻮدﻫﻨﻰ می‌خورد می‌رود ﻛﻨﺎر؛ اما یک‌چیزﻫﺎﻳﻰ می‌ﻤﺎﻧﺪ در آن وﺳﻂ ﻛﻪ این‌ها ﺑﺎﻳﺪ ﻋﻼج ﺑﺸﻮد، ﻳﻜﻰ ﻫﻤﺎن ﺧﻮد ﻏﺮﻳﺰه اﺳﺖ. ﺗﻮﺟﻪ ﻛﺮدﻳﺪ؟ اﺳﻼم ﺑﺮای این‌ها ﻋﻼج دارد.» [۱۲] باید توجه داشت که برخی مسائل و مشکلات زنان با ایجاد جریان‌ها و موج‌های احساسی، عاطفی و هیجانی حل می‌گردد. به‌عبارت‌دیگر برخی تغییرات با مسائل طبیعی و غریزی بشر پیوند خورده است و برای مقابله با این تغییرات باید نگاه عمیق و موشکافانه‌تری مبذول داشت. به‌طور مثال در مسئله زینت، حس تبرج و توجه با طبیعت زن گره‌خورده است و زنان همواره به دنبال دریافت حس توجه از طریق زینت و تبرج بوده‌اند لذا برای متعادل کردن و پاسخ‌گویی به این جنس از نیاز زن لازم است ارزش‌ها و شاخص‌هایی که برای زنان معیار توجه و دیده شدن است را تغییر داد.

بازسازی فرهنگ

تغییر فرهنگ یعنی تغییر زمین‌ بازی، تغییر جهت حرکت و سبک زندگی. بااینکه رهبری به‌ضرورت عمق‌بخشی کار فرهنگی اشاره داشته‌اند و هشدار آسیب‌پذیر بودن این تغییر را به جهت سطحی بودن اعلام نمودند اما بااین‌حال این نیز از دیون انقلاب بر گردن زنان بوده و هست. چراکه زنان در ابتدای انقلاب متوجه شدند می‌توانند انتخاب دیگری داشته باشند و در این چهار دهه و ادامه حیات انقلاب درک نمودند که اگر بخواهند می‌توانند: «اﻧﻘﻼب به‌کلی وﺿﻌﻴﺖ را ﻋﻮض ﻛﺮد اگرچه ﻧﻪ ﻋﻤﻴﻖ، ﺳﻄﺤﻰ، اما واﻗﻌﺎً اﻳﻦ ﺟﺮﻳﺎن ﺑﻪ اﻳﻦ وﺳﻌﺖ را ﺑﺮﮔﺮداﻧﺪ ﺑﻪ یک‌طرف دﻳﮕﺮ؛ ﻛﻪ ﺧﺐ نمونه‌اش را ﺷﻤﺎ ﻧﮕﺎه می‌کنید می‌بینید در اﻳﻦ ﻣﺎدران ﺷﻬﺪا، ﻫﻤﺴﺮان ﺷﻬﺪا، ﺧﻴﻠﻰ از دﺧﺘﺮاﻧﻰ ﻛﻪ درراه‌های اﻧﻘﻼب و این‌ها ﭼﻪ آﺛﺎر ﺑﺰرگ و ﺧﻮﺑﻰ از ﺧﻮدﺷﺎن ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ و روش ﻋﻤﻮﻣﻰ زن‌ها در جامعه‌ی ﻣﺎ به‌خصوص در ﭼﻨﺪ ﺳﺎل، دو ﺳﻪ ﺳﺎل اول اﻧﻘﻼب. ﺑﻠﻪ ﭼﻮن ﺟﺮﻳﺎن ﻋﻤﻖ ﺧﻴﻠﻰ ﻧﺪاﺷﺘﻪ، ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻧﻮﻋﻰ ﻧﺎﻛﺎﻣﻰ در اﻳﻦ ﺟﺮﻳﺎن ﺧﻮب ﺑﻮد، اﺣﺘﻤﺎل اﻳﻦ را داد ﻛﻪ ناکامی‌هایی، نافرجامی‌هایی ﺑﻪ وﺟﻮد ﺑﻴﺎﻳﺪ، ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ در ﻣﻘﺎﺑﻞ آن‌ها ﻫﻢ ﻳﻚ برنامه‌هایی داﺷﺖ و ﺑﺮای ﭘﺮﻫﻴﺰ از آن ﻛﺎرﻫﺎی زﻳﺎدي اﻧﺠﺎم داد، ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻫﻢ در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺎﻻﺧﺮه ﻳﻚ ﺟﺮﻳﺎﻧﻰ وﻟﻮ ﺑﺎرﻳﻚ ﻓﺴﺎد و اﻧﺤﻄﺎط در ﻏﺎﻟﺐ ﺟﻮاﻣﻊ ﻫﺴﺖ، نمی‌شود ﻓﺮض ﻛﺮد ﻛﻪ به‌کلی ﻳﻜﺴﺮه همه‌چیز ﺑﻪ ﺷﻜﻞ درﺳﺖ و ﺻﺤﻴﺢ ﺧﻮدش برمی‌گردد؛ اما به‌هرحال اﻧﻘﻼب ﻳﻚ ﭼﻨﻴﻦ زﻣﻴﻨﻪ را ﺑﻪ وﺟﻮد آورد؛ ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻣﺎ اﻳﻦ را مثل‌اینکه از اﻳﻦ ﺻﺤﺒﺖ مفصل ﺑﻪ ﻧﻈﺮم می‌خواستم ﺑﻪ اﻳﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺑﺮﺳﻢ ﻛﻪ اﻧﻘﻼب به‌طور ﻃﺒﻴﻌﻰ ﻳﻚ زمینه‌ی ﺧﻮب ﻓﺮﻫﻨﮕﻰ را، ﺑﺎزﺳﺎزي ﻓﺮﻫﻨﮕﻰ را در ﻣﻮرد زنان و به‌وسیله‌ی آن‌ها در ﻣﻮرد کل ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ وﺟﻮد آورد.»[۱۳] البته لازم به ذکر است که مقیاس میزان عمق یک تغییر، رفتار افراد است که ماندگاری آن، میزان عمق را مشخص می‌نماید: «اﻣﺮوز زن‌ها ﺑﻪ آراﻳﺶ نمی‌اندیشند، ﺑﻪ ﻃﻼجات و زﻳﻮرآﻻت نمی‌اندیشند و ﻣﻦ وﻗﺘﻰ ﻧﮕﺎه می‌کنم ﮔﺎﻫﻰ می‌بینم، ﭼﻘﺪر اﻳﻦ زﻳﻮرآﻻﺗﻰ ﻛﻪ آن روزﻫﺎ زن‌ها ﺑﺮاﻳﺶ آن‌همه اﺻﺮار می‌ورزیدند در ﻧﻈﺮ آن‌ها بی‌قدر ﺷﺪه، ﻃﺮﻓﺶ ﻫﻢ نمی‌روند. اﻧﺴﺎن اﺣﺴﺎس می‌کند ﻛﻪ اﻧﻘﻼب ﻳﻚ اﺛﺮ ﻋﻤﻴﻘﻰ در ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺣﺎﻛﻢ ﺑﺮ همه‌ی زن‌ها ﮔﺬاﺷﺘﻪ اﺳﺖ. ﺑﺎﻳﺪ اﻳﻦ اداﻣﻪ ﭘﻴﺪا ﻛﻨﺪ. »[۱۴]

ارزشمند کردن زن

انقلاب به‌خودی‌خود، همین‌که جریان پیدا کرد و رقم خورد؛ به تمام ویژگی‌های زنانه و عملکرد زنان ارزش بخشید چراکه رابطه‌اش با زنان ایرانی کنش و واکنشی بود و هر دو متأثر از هم بودند: «اﻧﻘﻼب، زن‌های ﻣﺴﻠﻤﺎن را آن‌چنان ارزﺷﻰ ﺑﺨﺸﻴﺪ ﻛﻪ هیچ‌گاه زن اﻳﺮاﻧﻰ در ﻃﻮل ﺗﺎرﻳﺦ ﺧﻮد این‌قدر ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ و ارزش ﻧﺪاﺷﺘﻪ اﺳﺖ. ﻣﺎ اﻧﻘﻼﺑﻤﺎن ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ زن ﺣﻖّ دارد، ﺣﺘّﻰ زن ﻫﻢ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اﻧﻘﻼب ﺣﻖّ دارد. »[۱۵] در هیچ کجای دنیا نمی‌توان جامعه‌ای را یافت که رهبرش به برابری شأنیت زن و مرد از لحاظ ارزشی اشاره داشته باشد و زن را به وادی رقابت پوچ با ﻣﺮدان نیندازد: «در جامعه‌ی اﻧﻘﻼﺑﻰ ﻣﺎ اﮔﺮ ﺷﺄن زن از مرد ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﻛﻤﺘﺮ ﻧﻴﺴﺖ و روي اﻳﻦ اﺻﻞ ﺑﺎﻳﺪ ویژگی‌های زن در زمینه‌های ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن؛ ﻣﺎﻧﻨﺪ آﻣﻮﺧﺘﻦ، ﻋﻠﻢ، ﺟﻬﺎد، ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ مرد، ﻧﻘﺶ ﻣﺎدری ﻛﻪ در ﺗﻤﺎم این‌ها زﻧﺪﮔﻰ ﺣﻀﺮت ﻳﻚ ﻧﻤﻮﻧﻪ اﺳﺖ، مورد بررسی ﻗﺮار ﮔﻴﺮد. » [۱۶]

قدرت ابتکار عمل

انقلاب نه‌تنها به زنان عزت و ارزش بخشید بلکه به جامعه‌ی ایرانی قدرت چانه‌زنی عطا کرد. به‌گونه‌ای که بتواند در سطح بین‌الملل وارد تقابل و گفتمان شود. این قدرت مدیون نظام فکری اسلام است که باید به استناد آن از حالت تدافعی و انفعالی خارج و به ترویج و ارائه این مفاهیم پرداخت: «درباره‌ی مسئله‌ی زن و آنچه ﭘﻴﺮاﻣﻮن اﻳﻦ مسئله اﺳﺖ، ﺧﺐ ﺣﺮف ﺧﻴﻠﻰ زﻳﺎد اﺳﺖ؛ ﻣﺎ دﭼﺎر ﻳﻚ ﻋﻘﺐ ﻣﺎﻧﺪگی ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ خانم‌ها - ﺑﻌﻀﻰ از خانم‌هایی ﻛﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﻛﺮدﻳﺪ - اﺷﺎره ﻛﺮدﻳﺪ. عقب‌ماندگی در اﻳﻦ ﻗﻠﻤﺮو، از ﻧﻮع عقب‌ماندگی در ﻋﻠﻢ - ﻛﻪ ﻣﺎ می‌گوییم دﭼﺎر عقب‌ماندگی ﻫﺴﺘﻴﻢ مثلاً - ﻧﻴﺴﺖ؛ در اﻳﻨﺠﺎ اﮔﺮ ﺗﻌﺒﻴﺮ می‌کنیم ﺑﻪ عقب‌ماندگی، به خاطر این است ﻛﻪ ﻣﺎ در زمینه‌ی مسئله‌ی زن، مسئله‌ی ﺟﻨﺴﻴﺖ، مسئله‌ی اﻣﻮری که حول‌وحوش وﺟﻮد زن ﺗﺤﻘّﻖ ﭘﻴﺪا می‌کند و ﻣﻌﻨﺎ ﭘﻴﺪا می‌کند - ﻣﺜﻞ همین خانواده و ﻓﺮزﻧﺪ و ازدواج و ﺳﻜﻦ و آراﻣﺶ و از اﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﺐ - حرف‌های برجسته‌ای دارﻳﻢ ﻛﻪ ﺗﻮﻓﻴﻖ ﭘﻴﺪا ﻧﻜﺮدﻳﻢ این‌ها را ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﻢ ﺑﻪ دﻧﻴﺎ، این‌ها را مطرح ﻛﻨﻴﻢ در ذﻫﻨﻴﺖ ﺟﻬﺎﻧﻰ، عقب‌ماندگی ازاین‌جهت. در حالی‌که دﻧﻴﺎ اﺣﺘﻴﺎج دارد ﺑﻪ ﻣﺒﺎﻧﻰ و ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ روﺷﻦِ ﻓﺮاﮔﻴﺮِ ﻛﺎرﮔﺸﺎ؛ ﻫﻤﭽﻨﺎن ﻛﻪ ﻣﻼﺣﻈﻪ ﻛﺮدﻳﺪ ﺑﻌﻀﻰ از خانم‌ها ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻛﻪ وﻗﺘﻰ ﻣﺎ این‌ها را در دﻧﻴﺎ ﻣﻄﺮح می‌کنیم، ﻣﻮرد اﺳﺘﻘﺒﺎل ﻗﺮار می‌گیرد؛ ﻳﺎ ﺑﻌﻀﻰ از خانم‌ها ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻛﻪ دﺳﺘﺎوردﻫﺎی ﻋﻠﻤﻰ در زمینه‌های رواﻧﺸﻨﺎﺳﻰ و ﻏﻴﺮه، اﺣﻜﺎم اﺳﻼﻣﻰ را در ﻣﻮرد زن ﺗﺄﻳﻴﺪ می‌کند. ﺧﺐ، این‌یک گوشه‌ای از توانایی‌های ﻧﻈﺎم ﻓﻜﺮی اﺳﻼﻣﻰ در اﻳﻦ مسئله‌ی ﺣﺴﺎس اﺳﺖ؛ و ﻣﺎ اﻳﻦ توانایی‌ها را ﻧﺘﻮاﻧﺴﺘﻴﻢ درﺳﺖ ﺑﻴﺎن ﻛﻨﻴﻢ، ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﻨﻴﻢ. در ﺧﻴﻠﻰ از ﻣﻨﺎﻃﻖ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﻓﻜﺮی و ﻗﻠﻤﺮوﻫﺎی ﻓﻜری همین‌جور اﺳﺖ؛ در ﺧﻴﻠﻰ از زمینه‌ها ﻣﺎ واﻗﻌﺎً ﻧﻈﺮ اﺳﻼم را درﺳﺖ ﻧﺘﻮاﻧﺴﺘﻴﻢ ﺑﻪ دﻧﻴﺎ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﻢ. ﺣﺎﻻ اﻳﻨﻜﻪ می‌گوییم «ﻧﺘﻮاﻧﺴﺘﻴﻢ» اﻳﻦ را نمی‌شود ﮔﻨﺎه ﻧﻈﺎم ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﻰ داﻧﺴﺖ؛ ﭼﻮن ﻫﻤﺎن ﻣﻘﺪاری ﻫﻢ ﻛﻪ کارشده اﺳﺖ، ﺑﻪ ﺑﺮﻛﺖ ﻧﻈﺎم ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﻰ اﺳﺖ و ﺑﻪ ﺑﺮﻛﺖ ﻧﻔﻮذ ﻓﻜﺮ اﻧﻘﻼب و ﻓﻜﺮ اﻣﺎم و ﻧﺎم اﻧﻘﻼب و ﻧﺎم اﻣﺎم و این‌ها ﺑﻮد ﻛﻪ ﺑﺤﻤﺪاﷲ ﺗﺎ ﺣﺪودی ﮔﺴﺘﺮش ﭘﻴﺪا ﻛﺮد؛ ﻟﻜﻦ ﺑﻴﺶ از اﻳﻦ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﺎ کار کنیم، ﻛﻪ ﻧﻴﺎز دارﻳﻢ ﺑﻪ اﻳﻦ؛ ﻛﻪ ﺣﺎﻻ ﻋﺮض ﺧﻮاﻫﻢ ﻛﺮد. ﻣﺎ ﺑﺮای اﻳﻨﻜﻪ ﺑﺘﻮاﻧﻴﻢ ﻳﻚ جبهه‌ی ﺗﻬﺎﺟﻤﻰ و ﻣﺼﻮن از ﺗﻌﺮضِ ﺗﻬﺎﺟﻢ دﻳﮕﺮان -ﻳﻚ آراﻳﺶ ﺗﻬﺎﺟﻤﻰ - داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ، ﻧﻴﺎز دارﻳﻢ ﺑﻪ اﻳﻨﻜﻪ اﻳﻦ ﻛﺎرﻫﺎ را، اﻳﻦ اندیشه‌ها را، اﻳﻦ اﻓﻜﺎر را ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻛﻨﻴﻢ، ﺑﮕﻮﻳﻴﻢ؛ ﺑﻪ اﻳﻦ واﻗﻌﺎً ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪﻳﻢ؛ درواﻗﻊ اﻳﻦ ﺗﻬﺎﺟﻢ ﻣﺎ، جنبه‌ی مصونیت سازی و ﺗﺪاﻓﻌﻰ دارد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻫﺮﭼﻪ ﺷﻤﺎﻫﺎ ﻛﺎر ﺑﻜﻨﻴﺪ ﺑﺮای اﻳﻨﻜﻪ اﻳﻦ عقب‌ماندگی را ﺟﺒﺮان ﺑﻜﻨﻴﺪ، ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻦ ﻣﻔﻴﺪ اﺳﺖ و ﻻزم اﺳﺖ. در زمینه‌ی اﻳﻦ ﻧﻬﻀﺖ - ﺑﺎﻳﺪ ﮔﻔﺖ ﻧﻬﻀﺖ ﺑﻴﺪاری. در زمینه‌ی ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ زنان - واﻗﻌﺎً ﻫﻴﭻ ﻧﺒﺎﻳﺴﺘﻰ ﻣﺎ تعلل کنیم، ﺗﻮﻗّﻒ ﻛﻨﻴﻢ؛ ﺑﻴﻦ راه درﻧﮓ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﻛﺮد. باوجوداینکه اﻳﻦ ﮔﻔﺘﻤﺎنِ ﻛﺎﻣﻞ و ﻣﻔﻴﺪ و قانع‌کننده را از اﺳﻼم در اختیارداریم، اما ﻋﻤﻼّ ﺧﻮدﻣﺎن را در ﻣﻮﺿﻊ اﻧﻔﻌﺎل قراردادیم در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﮔﻔﺘﻤﺎن ﻏﺮﺑﻰ در ﻣﻮرد زن [۱۷]

ارتقاء جامعه زنان

برخی از دستاوردهای نظام شامل افرادی در جغرافیای خاص با امکانات متفاوت شده است اما شمولیت ارتقاء در ابعاد زندگی تمام زنان ایرانی، دِینی است جبران‌ناپذیر بر گردن ایشان: «ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻦ، زنان ﻣﺠﻤﻮﻋﺎً در زمینه‌های اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﺳﻴﺎﺳﻰ ﺑﻌﺪ از اﻧﻘﻼب ﺗﻮﻓﻴﻖ زﻳﺎدی داشته‌اند؛ به‌طوری‌که آﻧﭽﻪ را ﻋﺎﻳﺪ زنان و ﻋﺎﻳﺪ جامعه‌ی زن در اﻳﺮان ﺷﺪه ﻣﻴﺘﻮان‌ یک ﺟﻬﺶ و ﻳﻚ ﺣﺮﻛﺖ بی‌سابقه ﻧﺎم ﻧﻬﺎد و اﻳﻦ ﺑﻪ آن ﻣﻌﻨﺎ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﺨﻮاﻫﻴﻢ ﺑﮕﻮﻳﻴﻢ مابعد از اﻧﻘﻼب زنانﻰ را داشته‌ایم ﻛﻪ از لحاظ فکر ﺳﻴﺎﺳﻰ در گذشته زنان اﻳﺮاﻧﻰ ﺳﺎﺑﻘﻪ نداشته‌اند. اصولاً ﺻﺤﺒﺖ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻳﻚ ﻳﺎ ﭼﻨﺪ زن و ﻳﺎ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻳﻚ ﮔﺮوه ﻳﺎ ﻗﺸﺮ زن تحصیل‌کرده و روﺷﻨﻔﻜﺮ و زن داﻧﺸﮕﺎه رﻓﺘﻪ ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻠﻜﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﺑﺮ ﺳﺮ جامعه‌ی زن اﺳﺖ. ﻣﺎ وﻗﺘﻰ زن اﻳﺮاﻧﻰ را به‌صورت ﻳﻚ کل و ﻳﻚ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ در ﻧﻈﺮ ﺑﮕﻴﺮﻳﻢ می‌بینیم دﺳﺘﺎوردی ﻛﻪ او ﺑﻌﺪ از اﻧﻘﻼب داﺷﺘﻪ قابل‌مقایسه ﺑﺎ دﺳﺘﺎوردﻫﺎی ﺗﻤﺎم دوران تاریخی‌اش ﻧﻴﺴﺖ. ﻟﺬا در کل می‌توانیم ﺑﮕﻮﻳﻴﻢ آن زﻣﺎن فعالیت ﺳﻴﺎﺳﻰ در ﺑﻴﻦ زنان ﺧﻴﻠﻰ ﻣﺤﺪود ﺑﻮد و فعالیت اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﻫﻢ ﺗﺎ ﺣﺪودی ﻣﺤﺪود ﺑﻮد و در اﻳﻦ راﺑﻄﻪ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ وﺟﻮد داﺷﺖ، ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ زنان تحصیل‌کرده و ﮔﺮوه خاصی از زنان ﺑﻮد. درحالی که اﻣﺮوز فعالیت اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ و ﺳﻴﺎﺳﻰ در بین زنان، ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ میلیون‌ها اﻳﺮاﻧﻰ اﻋﻢ از ﺑﺎﺳﻮاد و دارای ﺳﻄﻮح ﻋﺎﻟﻴﻪ و دﺧﺘﺮﻫﺎ، زنان ﺗﻬﺮاﻧﻰ و زنان مثلاً ﻓﻼن روﺳﺘﺎی دورافتاده‌ی ﻛﺮﻣﺎن اﺳﺖ.»[۱۸] پیشی گرفتن نظام در احقاق حقوق زنان به‌صورت عملی نسبت به ادعای غرب، از مصادیق این ارتقاء است: «ﭘﺲ از ﭘﻴﺮوزی اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﻰ ﺟﺎﻳﮕﺎه زنان در ﺟﺎﻣﻌﻪ ارﺗﻘﺎ ﻳﺎﻓﺘﻪ و ﻧﻘﺶ اﺳﺎﺳﻰ زنان در ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ مشخص ﮔﺮدﻳﺪه اﺳﺖ. ﻛﺸﻮر اﺳﻼﻣﻰ اﻳﺮان ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ رﻋﺎﻳﺖ ﺣﻘﻮق واﻗﻌﻰ زن و خانواده پیشرفته‌تر از غربی‌هاست و ظلم‌ها وبی حرمتی‌هایی را ﻧﻴﺰ ﻛﻪ در ﻛﺸﻮرﻫﺎی ﻏﺮﺑﻰ بخصوص اﻣﺮﻳﻜﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ زنان اﻋﻤﺎل می‌شود، ﻋﻤﻠﻰ ﻣﺬﻣﻮم می‌داند. »[۱۹]

نمایاندن حقیقت زن

چیستی حقیقت زن در چگونگی او فهم می‌شود. انقلاب فرصت نمایان شدن این تناسب را به زن ایرانی عطا کرد. زن ایرانی می‌تواند باﺣﺠﺎب و سرشار از ارزش‌های اسلامی، حقیقت جایگاه و وجود خویش را بنمایاند: «ﻣﺎ ﺑﺎﻳﺴﺘﻰ زن را، ﻫﻢ باﺣﺠﺎب ﻧﺸﺎن ﺑﺪﻫﻴﻢ، ﻫﻢ ﺳﺮﺷﺎر از ارزش‌هایی ﻛﻪ اﺳﻼم و اﻧﻘﻼب ﺑﺮای او در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ؛ ﻳﻌﻨﻰ ﻧﺠﺎﺑﺖ و عفت زن. مهم‌ترین مسئله، آن ﮔﻮﻫﺮ عفت زن، آن ﻋﻨﺼﺮ اﺻﻠﻰ و رﻛﻦ اﺳﺎﺳﻰ خانواده ﺑﻮدن، آن ﻋﻀﻮ اﺻﻠﻰ و رﻛﻦ اﺳﺎﺳﻰ فعالیت‌های ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻮدن، آن ﺗﺄﺛﻴﺮ زن در رﺷﺪ ﺟﺎﻣﻌﻪ و رﺷﺪ ﻣﺮدان، آن ﺗﺄﺛﻴﺮ زن در واقعیت‌های گذشته‌ی ﻣﺎ ـ از ﻗﺒﻴﻞ اﻧﻘﻼب و ﺟﻨﮓ و ﻏﻴﺮه ـ اﺳﺖ.»[۲۰]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. اﻋﻀﺎى ﺷﻮراى ﻓﺮﻫﻨﮕﻰـ اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ زﻧﺎن 69/10/16
  2. ﻣﺮاﺳﻢ ﺑﺰرﮔﺪاﺷﺖ روز زن در اﺳﺘﺎدﻳﻮم آزادى67/11/08
  3. ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﭘﻴﺮاﻣﻮن ﺟﺎﻳﮕﺎه زن در ﺟﻤﻬﻮرى اﺳﻼﻣﻰ 63/12/04
  4. ائمه‌ی ﺟﻤﻌﻪ سراسر کشور 70/06/25
  5. ﺳﻤﻴﻨﺎر ﻧﻘﺶ زن در ﺟﺎﻣﻌﻪ در داﻧﺸﮕﺎه ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻣﻌﻠّﻢ 64/12/10
  6. ﺳﻤﻴﻨﺎر ﻧﻘﺶ زن در ﺟﺎﻣﻌﻪ در داﻧﺸﮕﺎه ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻣﻌﻠّﻢ 64/12/10
  7. زنان اروﻣﻴﻪ 75/06/28
  8. زنان پزشک سراسر کشور68/10/26
  9. ﻣﺮاﺳﻢ افتتاحیه‌ی ﻛﻨﮕﺮه بین‌المللی زن و اﻧﻘﻼب ﺟﻬﺎﻧﻰ اﺳﻼم 66/11/17
  10. ﺧﻄﺒﻪ ﻧﻤﺎز ﺟﻤﻌﻪ 59/07/09و اﻗﺸﺎر ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺮدم 67/05/22
  11. زنان پزشک سراسر کشور68/10/26
  12. ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﭘﻴﺮاﻣﻮن ﺟﺎﻳﮕﺎه زن در ﺟﻤﻬﻮرى اﺳﻼﻣﻰ 63/12/04
  13. ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺑﺎ مجله‌ی ﺷﺎﻫﺪ ﺑﺎﻧﻮان 67/09/13
  14. ﺧﻄﺒﻪ ﻧﻤﺎز ﺟﻤﻌﻪ 62/10/16
  15. ﺧﻄﺒﻪ ﻧﻤﺎز ﺟﻤﻌﻪ 63/10/14 و ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺑﺎ مجله‌ی ﺷﺎﻫﺪ ﺑﺎﻧﻮان67/02/28
  16. سمینار نقش زن در جامعه در دانشگاه تربیت‌معلم 64/12/10
  17. زنان ﻓﺮﻫﻴﺨﺘﻪ و ﺣﻮزوي 92/02/21
  18. ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺑﺎ مجله‌ی زن روز 63/12/13
  19. زنان ﻧﻤﺎﻳﻨﺪه‌ى ﻣﺠﻠﺲ شورای اسلامی 80/07/14 و اﻋﻀﺎى دﻓﺘﺮ ﻣﺸﺎرﻛﺖ زنان، ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﮔﺎن زن ﻣﺠﻠﺲ73/09/02
  20. اﻋﻀﺎى ﺷﻮراى سیاست‌گذاری صداوسیما 69/12/14

منابع

  • KHMENEI.IR
  • بانکی پور فرد، محمد حسین، مجموعه 5 جلدی نقش و رسالت زن، در بیانات رهبر معظّم انقلاب اسلامی، انتشارات انقلاب اسلامی، 1391

رده:زن ایرانی در طول تاریخ