نقش جنسیت در اشتغال زنان

از ویکی‌جنسیت

مقدمه

بحث اشتغال و موضوع درآمد زنان؛ از مسائل اساسی مطالعات جنسیت است؛ که علی‌رغم اختلاف چشمگیری که بین فمینسیم‌ها است، اما در حوزه‌های دیگری به هم‌گرایی رسیده‌اند. هم‌گرایی؛ یعنی همه اشتغال را به عنوان راهبردی موثر در برقراری و تحقق برابری مطرح کرده‌اند. پس یکی از مسائلی که در رشته‌های جامعه‌شناسی و مطالعات زنان اهمیت خاصی پیدا کرده، مسئله تمایز یا تبعیض‌های شغلی بین زن و مرد است.

عوامل موجب کاهش تبعیض‌های شغلی

چه عواملی باعث شده تبعیض‌های شغلی کاهش یابد؟

  1. عواملی مثل تغییر در نگرش‌ها و باورهای عمومی نسبت به جایگاه زنان. یعنی باورهای جامعه نسبت به زنان تغییر کرد.
  2. همراهی و همدلی سیاستمداران و سیاستگزاران با اشتغال زنان.
  3. افزایش حمایت‌های قانونی مثل تصویب قانون منع تبعیض جنسی و مرخصی زایمان.

عوامل گسترش اشتغال زنان

  1. افزایش بیکاری مردان
  2. مصرف‌گرایی؛ از اینکه زنان و خانواده به زندگی مطلوب خود برسند، یک شغل، کفاف زندگی را نمی‌دهد.
  3. فشار اقتصادی
  4. کوچک‌شدن خانواده
  5. ماشینی شدن کارهای خانگی

زنان به صورت گسترده وارد بازار کار شده‌اند، به خصوص در غرب بیش از40 % نیروی کار را زنان تشکیل می‌دهند. عامل آن؛ چون بُعد خانواده کوچک شده و تعداد بچه‌ها زیاد نیست و نسبت به قبل کمتر شده‌اند. بنابراین زمانی که نیاز است به امور بچه‌ها اختصاص دهد، نسبت به قبل کاهش یافته است. ماشینی‌شدن خیلی کارهای خانگی، منجر به آزادی وقت زنان شده است. فشارهای اقتصادی نیز از جمله عواملی است که منجر به گسترش ورود زنان به بازار کار شده است. پس فشارهای اقتصادی و افزایش بیکاری مردان، برای داشتن سبک زندگی مطلوب نیاز به داشتن ۲ درآمد دارند نه یک درآمد. اما باید توجه کرد که زنان به میل خودشان سراغ کار و اشتغال رفته‌اند. زیرا دوست دارند به موفقیت برسند. شرایط اجتماعی باعث تغییر نگرش‌ها می‌شود. زنان در زمینه شغل به یک برابری نسبی با مردان رسیده‌اند، اما همچنان در یک حوزه‌هایی، نابرابر است. جامعه‌شناسی جنسیت می‌گوید: درست است، الان به برابری رسیده‌ایم، ولی هنوز در برخی حوزه‌ها، نابرابری‌هایی وجود دارد.

نابرابری عمده زنان در بازار کار

  1. تفکیک شغلی
  2. تجمع در اشتغال پاره وقت
  3. شکاف دستمزدها

۱ـ تفکیک شغلی: زنان به صورت سنتی در مشاغل کم درآمد تجمع پیدا کرده‌اند. تفکیک جنسیتی در مشاغل:

  • الف-عمودی؛ قرارگرفتن زنان در رده‌های پایین‌تر شغلی نسبت به مردان، مردان در رأس هرم و زنان در قاعده هرم هستند. مردان مانند دکترها و زنان مانند پرستاران.

آمار گیدنز در سال 1970 مثلاً 90% پرستاران را زنان تشکیل می‌دهند، ولی پزشکی، 17% به زنان تعلق یافته است. و یا مثلاً در آمریکا 95% مشاغل مدیریتی در اختیار مردان است. یعنی مشاغل رده بالا برای مردان است.

  • ب- افقی؛ یعنی تمرکز بیشتر زنان در مشاغل زنانه. مانند: پرستاری، منشی‌گری، دفترداری.

فمینیست‌ها می‌گویند اینها باید حل شود.

۲ـ تجمع در اشتغال پاره‌وقت: نسبت بزرگی از زنان در مشاغل پاره وقت تجمع دارند. یعنی فرصت‌های اشتغال پاره‌وقت برای زنان بیشتر است. یکی از مزایای مشاغل پاره‌وقت نسبت به تمام‌وقت؛ انعطاف و آزادی بیشتر دارد و چون آزادی بیشتری به فرد می‌دهد. بنابراین بیشتر مورد پسند زنانی واقع می‌شود که می‌خواهند تعادل و توازنی بین کار خانه و کار بیرون ایجاد کنند. خطرات مشاغل پاره‌وقت: امنیت شغلی ندارد، دستمزد کمتری دارد، انعطافش هم بیشتر به نفع کارفرماست. بیمه هم ندارد و تعهداتی برای کارفرما نمی‌آورد. با این حال زنان از اشتغال پاره‌وقت راضی هستند. برخی زنان خودشان ترجیح می‌دهند که تمام وقت کار نکنند.

کاترین حکیم:

  1. زنانی که تعهدی به کارکردن دارند.
  2. زنانی که تعهدی به کار کردن ندارند؛ خودشان کار پاره‌وقت را انتخاب می‌کنند تا به وظایف خانه برسند. این یک انتخاب عقلانی است و بین سود و منفعت توازن برقرار می‌کند.

مخالفان خانم کاترین حکیم می‌گویند: زنان در مشاغل پاره وقت استثمار می‌شوند و این یک تصمیم عقلانی نیست. بلکه این تصمیم‌گیری تحت تاثیر چالش‌ها و دشواری‌های عملی و هنجاری‌های فرهنگی حاکم بر جامعه است و زنان هم تحت تأثیر این هنجار مجبورند پاره وقت را انتخاب کنند. چرا کار خانه به زنان سپرده شده که زن برای ایجاد توازن، کار پاره‌وقت را انتخاب کند. چرا از اول کار خانه به مردان واگذار نشده یا مثلاً نصف نصف که مرد هم پاره وقت را انتخاب کند. که خانم کاترین حکیم این را قبول نمی‌کند.

۳ـ شکاف دستمزدها: متوسط دستمزدی که به زنان شاغل پرداخته می‌شود از متوسط دستمزدی که به مردان شاغل پرداخت می‌شود، پایین تراست. و یا حتی دستمزد دختران مجرد کمتر از مردان مجرد و زنان و مردان متاهل است.

تبیین علّی تمایز جنسیتی در مشاغل

  1. نظریه‌های زیست شناختی
  2. نظریه‌های جامعه‌پذیری
  3. نظریه‌‌های انسداد اجتماعی
  4. نظریه سرمایه انسانی
  5. نظریه فمینیستی[۱]

تبیین علّی: چه شد (یا سرچشمه) که این تمایز بوجود آمد؟ چه چیزی باعث شد که این تمایز ایجاد شود؟

تبیین کارکردی: هر عاملی که این را بوجود آورد مهم نیست، این تمایز چه کارکردی یا پیامدی دارد؟ (بدون توجه به علّت تمایز)

1-نظریه زیست شناختی

تفاوت‌های زیستی و ذاتی زنان و مردان باعث گزینش مشاغل مختلف و متفاوت می‌شود. مثل ویژگی‌های مردانه؛ تهاجمی، نیروی بدنی، رقابتی و مدیریت است. ویژگی‌های زنانه؛ دلسوزی، مراقبت، صبر و پرستاری است.

2-نظریه جامعه‌پذیری

اینکه مشاغل خشن را زن انتخاب نمی‌کند. انتخاب مشاغل مختلف تحت تاثیر جامعه‌پذیری یا اجتماعی شدن کودکان در خانواده است. پس جامعه‌پذیری یعنی خانواده، نقش‌ها و هنجارها را به نسل‌های بعد منتقل می‌کند. یعنی نقش‌ها و مشاغل زنانه یا مردانه در خانواده یاد داده می‌شود. مثلاً به کودکان از بچگی یاد می‌دهند که برخی مشاغل مردانه و برخی زنانه است. و بچه‌ها از طریق یادگیری اجتماعی و تربیت یاد گرفته‌اند چه شغلی مردانه و چه شغلی زنانه است.

3-نظریه انسداد اجتماعی

گاهی گروه‌هایی هستند که موقعیت های مطلوب را مسدود و منحصر می کنند. یعنی مردان به دنبال فرصت هستند تا انحصار شغلی ایجاد کنند. البته مردان از تمایز شغلی در مشاغل سود می برند. مردان و تا حدی زنان اینگونه اند که انحصار ایجاد کنند و در مورد تمایز جنسیتی مشاغل، مردان انحصار ایجاد می‌کنند و از این تمایز سود می‌برند.

4-نظریه سرمایه انسانی

این تمایز جنسیتی در مشاغل، متأثر از سرمایه‌گذاری متفاوت زنان و مردان است. مثلاً خود افراد سرمایه‌گذاری می‌کنند مثلاً یک دختر خودش برای آینده‌اش برنامه‌ریزی می‌کند. مثلاً نقش من فردا مادری است؛ بنابراین مشاغلی را بر می‌گزینم که با نقش‌های مادری تعارض نداشته باشد. انسان‌ها به صورت هدفمند با توجه به آن سرمایه‌هایی که دارند برای خودشان برنامه‌ریزی می‌کنند.

5-نظریه فمینیست

تمایز شغلی به خاطر قوانین تبعیض‌آمیز، منافع نظام سرمایه‌داری، فرهنگ پدرسالاری باعث شده که نابرابری جنسی در همه عرصه‌ها و حوزه‌ها بخصوص در اشتغال وجود داشته باشد.

تبیین تمایز شغلی از نظر اسلام

۱ـ پیش زمینه‌های فطری: تفاوت‌های طبیعی روحی و جسمی زنان و مردان با هم تأثیر جبری ندارند و قابل تغییر است. این پیش زمینه‌های فطری در نوع گزینش مشاغل فرق می‌کند.

۲ـ عوامل فرهنگی: ارزش گذاری بر روی برخی نقش‌های تاثیرگذار در انتخاب شغل مثل اینکه نفقه بر مرد لازم و واجب است و ارزش مادری و فرزندآوری بر نوع شغل تأثیر دارد. پس این عوامل، زندگی شغلی زن و مرد را متفاوت می‌شود.

۳ـ جامعه‌پذیری:

4- عوامل حقوقی و اقتصادی:در عامل اقتصادی؛ کارفرما محدودیت زنان را لحاظ می‌کند. درعامل حقوقی؛ به جز مشاغل خاص مثل ارتش و نیروهای مسلح منعی برای مشاغل زنان وجود ندارد.

تبیین کارکردی

تمایز جنسیتی مشاغل چه کارکردی دارد؟

۱ـ رویکرد محافظه کارانه

سردمدار آن پارسونز است. اگر اشتغال مردان، محوریت داشته باشد کارکرد مثبت دارد. مثل انسجام خانواده و اگر نقش شغلی برای مردان محدود شود، آن وقت رقابت بین مردان و زنان (شوهر و همسر) ایجاد نمی‌شود. اما اگر رقابت زن باشد، عدم انسجام خانواده است. و این خودش یک کارکرد است و کارکرد آن انسجام خانواده است.

2ـ رویکرد انتقادی

به چالش کشیدن وضع موجود، برخلاف و در مقابل محافظه‌کاران است. این که در اشتغال، تمایز جنسیتی است، این نفعش برای نظام سرمایه‌داری و مردسالاری است و هیچ کارکرد مثبتی برای زنان ندارد. یکی از کارکردهای خانواده هسته‌ای؛ ایجاد مکانی برای نگهداری نیروهای ارتش ذخیره کار است. یعنی خانواده هسته‌ای مکانی است که زنان، ارتش ذخیره در آن هستند، و هر وقت نظام سرمایه داری نیاز به نیروی کار داشته باشد، زنان را به کار می‌گیرد و اگر نیاز نباشد آنها را به خانواده می‌فرستد. پس خانواده، کارکردی برای زن ندارد، بلکه برای نظام سرمایه‌داری کارکرد دارد.

فمینیست‌ها می‌گویند: این وضعیت نابرابر زنان باعث تداوم فرودستی آنها در خانه می‌شود. زیرا درآمد زنان برای تامین استقلال اقتصادی آنها کافی نیست و این باعث می‌شود که از جهت معیشتی به مردان وابسته باشند و موجب بهره‌کشی از زنان می‌شوند.

جزوه درسی : خانم دکتر حاج اسماعیلی


پانویس

  1. (نظر آقای بستان)