نقصان ایمان زن

از ویکی‌جنسیت
بیان شبهه

گزاره هایی که زنان را به نواقص الایمان توصیف می کند چگونه قابل توضیح است؟ آیا زنان ذاتا دارانی نقص در ایمان هستند؟

بسیاری از روایاتی که زنان را به نقصان در عقل توصیف نموده است، نقصان ایمان را نیز به آنها نسبت می دهد. از این رو همان مباحث سندی و مباحث مشابه دلالی در مورد ناقص الایمان یا ناقص الدین بودن زنان نیز جریان دارد. به فرض صحت استناد این روایات به امام معصوم علیه السلام و به فرض اینکه این روایات به صورت کلی برای نوع زنان صادر شده باشد، نکاتی قابل ارائه است.

بنیادی بودن ارزش ایمان

ایمان یک ارزش بنیادین انسانی است، و وصول به هدف نهایی خلقت از مسیر آن می گذرد. بنابراین اصول مشترک متعددی از جمله اصل اشتراک در هویت انسانی، اصل اشتراک در هدف نهایی و اصل اشتراک در ارزش های بنیادین انسانی ، نقصان ایمان زنان به عنوان یک نقص غیر قابل جبران و فطری که ریشه در جنسیت داشته باشد و مانع از رسیدن به هدف نهایی خلقت باشد را بر نمی تابد.

مراد از ایمان و نقصان ایمان

برای تحلیل نقصان ایمان زن بنابر صحت استناد آن به معصوم ناگزیریم معنای ایمان و نقصان ایمان را بدانیم. لذا توضیح مختصری در قالب چند نکته در این مورد ارائه می شود: [۱]

  • نکته اول؛ ایمان، از ماده امن همان آرامشی است که به لحاظ قرار گرفتن عقیده در قلب و انجام عمل متناسب با آن عقیده حاصل می شود. بر اساس این تعریف اگر چه عقیده هسته اصلی و مرکزی ایمان را تشکیل می دهد لکن در کنار آرامش و عمل سه رکن اساسی ایمان به وجود می آید که به ترتیب مولفه های معرفتی ، عاطفی و رفتاری ایمان را شکل می دهند. حصول این مولفه ها ارتباط دیالکتیک و تنگاتنگی با یکدیگر دارند. همان گونه که این مولفه ها مراتب دارند ، ایمان هم مراتب دارد و نقص در هرکدام از آنها به نقصان در ایمان ختم می شود.
  • نکته دوم؛ اسلام نیز مولفه هایی شبیه ایمان دارد با این تفاوت که هسته مرکزی اسلام ، رفتار (زبان و اعضا). بنابراین مراتب ایمان بـا مـراتب اسـلام دارای پیوستگی و ارتباط است. فرقی که بین ایمان و اسلام وجود‌ دارد این است که ایمان معنایی اسـت قـائم به قلب و از قبیل اعتقاد است و اسلام معنایی است قائم به رفتار . اسـلام بـه معنای تسلیم شدن‌ و گردن نهادن است. تسلیم شدن زبان به این است که شـهادتین را اقـرار کند و تسلیم شدن سایر اعضاء به این است که هر چه خدا دسـتور مـی‌دهد ظـاهرا‌ انجام‌ دهد. هرچقدر که این تسلیم رفتاری بر اساس اعتقاد قلبی صورت پذیرفته باشد و به آرامش درونی منتهی شود، مراتب ایمان شخص بالاتر می رود.
  • نکته سوم؛ همان طور که اشاره کردیم، تک تک مولفه های ایمان دارای ارتباط دیالکتیک با یکدیگر و در ارتباط با حصول ایمان هستند. عقیده زمینه ساز عمل و عمل زمینه ساز استحکام عقیده شده و هر دو آنها مراتب امنیت و ایمان را به وجود می آورند و بالعکس. مثلا نماز و روزه ، اثری در نفس می گذارد و اعتقاد متناسب با خود را به همراه می آورد. اعتقاد به توحید و معاد نیز در عمل انسان تاثیر می گذارد. حالات روانی، هیجانی و عاطفی انسان نیز به عنوان محرک های عمل و عقیده و هم به عنوان محصول عمل و عقیده هستند.
  • نکته چهارم؛ نقصان در هر یک از عقیده، و عمل به نقصان در امنیت و آرامش منتهی می شود و نقصان در آرامش و امنیت روانی نیز می تواند زمینه ساز نقصان در عمل و عقیده و سرانجام ایمان باشد.

نقصان ایمان در زنان

با توضیحی که در مورد مفهوم ایمان ومولفه های آن ارائه شد می توان ارزیابی کرد که نقصان احتمالی در ایمان از کدام ناحیه متوجه زنان می شود. با توجه به اینکه در ذیل برخی از روایاتی که زنان را به ناقصات الدین و الایمان خطاب می کند ، محرومیت زنان از نماز و روزه در زمان عادت ماهانه را به عنوان شاهد ادعا مطرح می کند، می توان این فرضیه را مطرح کرد که نقصان از ناحیه برخی از مناسک دینی و حالت جسمی و روانی مطرح است.

تغييرات رفتاري ،خلقي و رواني در دوران قاعدگي مسئله اي است که تقريبا تمام زنان تجربه کرده و دانشمندان علوم زيستي و روان شناسي به آن اذعان مي کنند. قرآن کریم حیض را حالت رنج آور و آزار دهنده معرفی می کند، [۲] که مقتضی برخی معافیت های و احکام ویژه ای برای زنان و در ارتباط با زنان است. دوران قاعدگي به دليل تغييرات هورموني بر خلق و روان و رفتار زن تاثير بسزايي دارد. در فضای علم روانشناسی و پزشکی ، تغييرات خلقي در آستانه قاعدگی تا روز چهارم به عنوان «تنش قاعدگي» معروف است.اين تغييرات منشا آثار رواني و رفتاري معتنا بهي در زنان مي گردد. آمار خودکشي ، جرايم خشن ، پرخاشگري، کودک آزاری، مراجعه به روان پژشکان و روانشناسان، مصرف داروهای مخدر و روان گردان یا آرام بخش و... در بین زنان در این دوران در بیشتر حد خود گزارش شده است. علاوه بر اين ميزان اضطراب ، عدم اعتماد به نفس، افسردگي، بي قراري، سردرد، نوسانات خلقي و... تغيير معناداري در مدت زمان قاعدگي نشان مي دهد. [۳]هوریشو استورر عضو انجمن پزشکی امریکا با تاکید برعادت ماهانه زنان آن را نوعی جنون موقت نامید که زنان را بیش از آنکه بتوانند کمک های پزشکی در اختیار دیگران بگذارند نیازمند این کمک ها می سازد.[۴] همین وضعیت باعث معافیت زنان از بسیاری از احکام و تکالیف عبادی می شود که نماز و روزه مهمترین آن است.

اگر قائل باشیم که اعمال و مناسک عبادی مانند نماز و روزه تکوینا در حالات روانی (آرامش) و چه بسا معرفتی انسان تاثیر گذار است و آثار ویژه ای در این مسیر به همراه دارد ، بنابراین معافیت از مناسک و اعمالی مثل نماز که به عنوان عروج بخش انسان است ، در حقیقت محرومیت از این آثار است. ضمن اینکه ناامنی خلقی که محصول نوسانات هورمونی زنان در زمان قاعدگی است نیز تاثیر متقابلی در دیگر مولفه های ایمان به جای بگذارد.

همان گونه که شهید مطهری تذکر می دهند، زن حائض مثل فرد «محدث» است که به خاطر عدم طهارت از نماز و روزه محروم می گردد با این تفاوت که در محدث ، با وضو و غسل مانع برطرف می شود ولی در زن حایض مادامی که در شرایط حیض است مانع هم وجود دارد. [۵] زنان در حالت حیض از روی اطاعت و ایمان قلبی ، تسلیم اوامر الهی بوده و نماز و روزه به جای نمی آورند و از این جهت درمقام عبودیت و بندگی خدا ماجور هستند. از دیگر سو با قضاء واجبات فوت شده ، یا برخی عبادات مستحبی که به عنوان جایگزین برای آنان تشریع شده است، و یا تقدم در تشرف به تکلیف نسبت به پسران، آثار این نقصان جبران می شود. بنابراین هیچ خللی برای رسیدن به هدف نهایی از این جهت وجود ندارد. لکن به لحاظ خللی که به مولفه های ایمان وارد می شود در معرض خطر قرار دارند و برخی اهداف تبعی و اجتماعی آن در حالت حیض متعذر می شود. خصوصيات خلقي، رواني و رفتاري متاثر از قاعدگی مي تواند منشا آثار فاجعه آميزي( شبيه آنچه در جنگ جمل گذشت و باعث صدور برخی از این روایات شد) در تصميم سازي زنان براي اداره يک جامعه يا حکومت و لشکر و ... یا حتی در مراودات خانوادگی باشد.

حکمت های عادت ماهانه

ممکن است این توهم ایجاد شود که چرا خداوند زنان را به عارضه و اذیتی مثل حیض مبتلا می کند تا در معرض نقصان ایمان قرار گیرند؟ پاسخ به این سئوال را بایستی در حکمت های این حالت و کارکردهای فیزیولوژیک ، روانشناختی و اجتماعی آن جستجو کرد.

به هرتقدیر جهاز تناسلی ویژه زنانه یکی از اصلی ترین مولفه های هویت جنسی زن است، که نقش های متعالی مثل مادری و همسری را برای او رقم می زند. ایجاد آمادگی رحم برای پذیرفتن نطفه، قرنتینه ماهیانه رحم از عفونت های خارجی که آثار بهداشتی متعددی برای زن، همسر و جنین دارد، از جمله حکمت های بهداشتی آن است. به تبع جهاز تناسلی زنانه ، هورمون هایی مثل استروژن ها، پرولاکتین و اکسی توسین تاثیرات روانشناختی و خلقی مثل ویژگی های مراقبتی، ارتباطی، محبت و دلسوزی، آرامش و امثال آن را به عنوان بخشی دیگر از هویت زنانه رقم می زند. عملکرد این هورمون ها ارتباط مستقیم با دوران قاعدگی دارد. از نظر اجتماعی نیز، برخی حجب و حیا زنان را واکنش زن به مسئله حیض قلمداد کرده اند. اگرچه در تبیین چگونگی این ارتباط اختلاف هایی بین دانشمندان علوم اجتماعی وجود دارد لکن به نظر شهید مطهری حیض می تواند یک عامل تکوینی برای حجب زن باشد. [۶] برخی دیگر از فمینیست ها اعتقاد دارند، با توجه به اینکه زنان از جذابیت ، لطافت و زیبایی های متمایز کننده ای نسبت به مردان برخوردارند، این امر می تواند زمینه ساز احساس تمایز و تفاخر در زنان باشد که مانع از اتحاد اجتماعی است. فرایند حیض می تواند مانعی برای ایجاد خودشیفتگی ناشی از ظرافت و لطافت در خلقت باشد.

در هر صورت باید توجه داشت که لذت ها و زیبایی های دنیوی با سختی ها و مکاره آن پیوند دارد. تاجایی که برخی از فلاسفه ماهیت لذات دنیوی را چیزی جز رفع درد و رنج و اذیت نمی دانند. لذت آب و غذا و ... برای فرد تشنه و گرسنه محقق می گردد. آرامش نیز در بستر ناآرامی حاصل می گردد. مکاره و رنج ها از نوع جنسیتی آن برای هر کدام از زن و مرد به گونه ای متفاوت رقم خورده است و هرکدام زمینه ساز برخی لذت های جنسیتی نیز می گردد. لذتی که مادر از فرزند خود می برد هرگز برای پدر قابل درک و لمس نیست، و این لذت در بستر همین مکاره و لوازم آن بوجود می آید.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. . ر.ک: مسعود امید. ماهیت ایمان از دیدگاه علامه طباطبائی. مجله کیهان اندیشه. شماره 57 ص 55-78؛ مسعود آذربایجانی. ساختار معنایی ایمان در قرآن. مجله انجمن معارف اسلامی. بهار 85 ش 6. ص 11-48
  2. . البقرة : 222 :« وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْمَحيضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحيضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ..؛ از تو از مساله حيض مى‏پرسند بگو آن آزارى است براى زنان پس بايد كه از زنان در حال حيض كناره گيرى كنيد و با ايشان نزديكى جنسى ننمائيد تا وقتى كه پاك شوند».
  3. .براي مطالعه بيشتر مراجعه کنيد به :جانت شيبلي هايد، روان شناسي زنان . ترجمه دکتر اکرم خمسه.344
  4. . رودز. همان .ص 43
  5. . مجموعه‏آثاراستادشهيدمطهرى،ج‏19،ص 420
  6. . مجموعه‏آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏19، ص: 578