نکات تفسیری آیه سه سوره نساء

از ویکی‌جنسیت


نکات تفسیری آیه 3 سوره نساء

ترجمه آیه

" وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى‏ فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ".‏»: اگر مى‌‏ترسيد كه از رعايت انصاف و عدالت، نسبت به يتيمانى كه تحت سرپرستی شما هستند، سرباز زنيد فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ‏: با آنچه براى شما حلال است، نكاح كنيد، ذلِكَ‏: اشاره است به ازدواج با يك زن، با ترس از بى‌عدالتى در صورت ازدواج با چند زن. ذلِكَ‏ أَدْنى‏ أَلَّا تَعُولُوا: به عدالت و ترك ستم نزديكتر است، [۱] " وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى‏ فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ" در جاهليت عرب به خاطر اينكه هيچ‌گاه جنگ و خونريزى و غارت و شبيخون و ترور قطع نمى‌‏شد و هميشه ادامه داشت، يتيم زياد مى‌‏شد، بزرگان و اقوياى عرب دختران پدرمرده را با هر چه كه داشتند می‌گرفتند و اموال آنها هم می‌گرفتند. [۲] " وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى‏ فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ" در جاهليت عرب به خاطر اينكه هيچ‌گاه جنگ و خونريزى و غارت و شبيخون و ترور قطع نمى‏‌شد و هميشه ادامه داشت، يتيم زياد مى‌‏شد، بزرگان و اقوياى عرب دختران پدرمرده را با هر چه كه داشتند مى‌‏گرفتند و اموال آنها هم می‌گرفتند. [۳]

" ذلِكَ أَدْنى‏ أَلَّا تَعُولُوا ..."

كلمه" عول" مصدر فعل" تعولوا" و به معناى ميل و انحراف است يعنى اين طريقه به همين وجهى كه تشريع شده است شما را به منحرف نشدن از راه ميانه و حد وسط نزديك‏تر است. [۴] بعضى گفته‌اند كه: كلمه" عول" به معناى سنگينى است، ليكن اين معنا، نه با لفظ آيه سازگار است، و نه با معنايش. جمله مورد بحث، جمله‏‌اى است كه جنبه تعليل دارد، يعنى حكمت تشريع قبلى را بيان مى‏‌كند، و دلالت بر اين مى‌‏كند كه اساس تشريع در احكام نكاح، بر قسط و عدالت و از بين بردن عول و انحراف و اجحاف در حقوق است.

وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى‏ فَانْكِحُوا

به دنبال دستورى كه در آيه سابق براى حفظ اموال يتيمان داده شد در اين آيه اشاره به يكى ديگر از حقوق آنها مى‌‏شود و آن اينكه:" اگر مى‏‌ترسيد به- هنگام ازدواج با دختران يتيم رعايت حق و عدالت را در باره حقوق زوجيت و اموال آنان ننمائيد از ازدواج با آنها چشم بپوشيد و به سراغ زنان ديگر برويد". در اين آيه در باره ازدواج با يتيمان سخن مي‌گويد كه همان‌گونه كه بايد مراعات عدالت را در باره اموال آنها بنمائيد در مورد ازدواج با دختران يتيم نيز با نهايت دقت رعايت مصلحت آنها را بكنيد، در غير اين صورت از ازدواج با آنها چشم بپوشيد و زنان ديگرى انتخاب كنيد. از جمله شواهدى كه تفسير فوق را در باره آيه روشن مى‌‏سازد آيه 127 از همين سوره است كه در آن صريحاً مسئله رعايت عدالت را درباره ازدواج با دختران يتيم ذكر كرده است. [۵] به هر حال آيه فوق دليل صريحى است بر مسئله جواز تعدد زوجات منتها با شرائطى؛

رعایت عدالت شرط تعدد زوجات

فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً سپس بلا فاصله مى‏‌گويد: اين در صورت حفظ عدالت كامل است، اما اگر نمي‌توانيد عدالت را رعايت كنيد به همان يك همسر اكتفاء نمائيد تا از ظلم و ستم بر ديگران بركنار باشيد. أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ‏- و يا بجاى انتخاب همسر دوم از كنيزى كه مال شما است استفاده كنيد. زيرا شرائط آنها سبك‌‏تر است (اگر چه آنها نيز بايد از حقوق حقه خود برخوردار باشند). ذلِكَ أَدْنى‏ أَلَّا تَعُولُوا- اين كار (انتخاب يك همسر و يا انتخاب كنيز) از ظلم و ستم و انحراف از عدالت، بهتر جلوگيرى می‌كند.

منظور از عدالت در باره همسران

آيا عدالت بین همسران، مربوط به امور زندگى از قبيل هم‌‏خوابگى و وسايل زندگى و رفاه و آسايش است يا منظور عدالت در حريم قلب و عواطف انسانى نيز هست؟ شك نيست كه" عدالت" در محبت‌‏هاى قلبى خارج از قدرت انسان است چه كسى مي‌تواند محبت خود را كه عواملش در بيرون وجود اوست از هر نظر تحت كنترل درآورد؟ بهمين دليل رعايت اين نوع عدالت را خداوند واجب نشمرده و در آيه 129 همين سوره نساء مي‌فرمايد" وَ لَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ‏": شما هر قدر كوشش كنيد نمی‌توانيد در ميان همسران خود (از نظر تمايلات قلبى) عدالت و مساوات برقرار سازيد. بنا بر اين محبت‏‌هاى درونى مادامى كه موجب ترجيح بعضى از همسران بر بعضى ديگر از جنبه‏‌هاى عملى نشود ممنوع نيست، آنچه مرد موظف به آن است رعايت عدالت در جنبه‏‌هاى عملى و خارجى است. [۶]

منبع

  • جزوه درسی خانم دکتر قنبری

منابع مرتبط

  • کتاب:متن جوامع الجامع و ومجمع البیان از مرحوم طبرسی
  1. ترجمه تفسير الميزان، ج‏4، ص: 265 .38.
  2. ترجمه تفسيرالميزان، ج‏4، ص: 265
  3. ترجمه تفسير الميزان، ج‏4، ص: 265
  4. طباطبایی، ترجمه تفسيرالميزان، ج‏4، ص: 269
  5. حویزی، تفسير نورالثقلين جلد اول صفحه 438 و تفسيرالمنار ذيل آيه فوق
  6. حر عاملی، وسائل، ج 21، ص 3